صبح و شعر
657 subscribers
2.11K photos
266 videos
325 files
3.16K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
#نثر_فارسى

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

هنوز اوّل صبح بود و روشنایی شیری و برّاقی روی آسمان را گرفته بود.
خورشید تازه داشت مثل یک توپ قرمز از پایین آسمان پیدا می‌شد. سر و صدای شلوغِ گنجشک‌ها، حیاط را برداشته بود. چند بار با خنده و خوشحالی، دست هایش را به طرف بهمن تکان داد و صدایش کرد: بهمن ...
من را می‌بینی ...؟
بهمن ...!
امّا بهمن به کار خود سرگرم بود.
صدای او را نشنید. چند پلّه دیگر که پایین آمد، از تعجّب دهانش بازماند. حیاط ها سر به هم آورده و خانه‌هایشان یکی شده بود. به جای دیوار، تلی از آجرهای شکسته و پاره‌های خشت و خرده‌های گچ، روی هم ریخته بود. از پلّه ها پایین دوید؛ خوشحال بود.
توی اتاق آمد. مامانش که برایش چای می‌ریخت، به او گفت که دیشب باد دیوار را خراب کرده است. پدرش که مشغول پوشیدن لباس هایش بود،
با اوقات تلخی گفت: «همین امروز باید استاد عبّاس را ببینم که بیاید، دیوار را بسازد. به کس دیگری نمی‌شود اطمینان کرد.»
سیروس برادر بزرگش صدایش را صاف کرد وگفت : بله بابا ! عجب روزگاریه !



📚:#ديوار
✍🏻: #جمال_میرصادقی فراخور گرامی زادروزش💐
 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، روزتان‌ شاد🙏🏻💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher