صبح و شعر
640 subscribers
2.11K photos
266 videos
324 files
3.15K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانی📚
💫غزل: حضرت #حافظ
🎤آوای: استاد #علی_گلزاده
❄️🎼💫
حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم
دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم

چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچه ترکیب تخته بند تنم

اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید
عجب مدار که همدرد نافه ختنم

طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع
که سوزهاست نهانی درون پیرهنم

بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم

این شعر بر ستون های ٨ گانه ارامگاه حافظ نوشته شده است, خوشنویسان نامدار این شعر نخست کسی است به نام افشار اذربایجانی و دومی میر عماد نامدار است و خط ها نستعلیق و ثلث هستند...
🔻🔺🔻
از مسائل جهان بینی عرفانی در زمینه انسان، مسئله انسان قبل از دنیا است. در دید عرفانی، انسان یک موجود خاکی نیست، بر خلاف دیدهای مادی و برخی از دیدهای فلسفی که «می گویند» طبیعت است و بعد در طبیعت یک فعل و انفعال هایی شد و انسان به وجود آمد و روح و روان انسان هم شیئی است مولود این، نه، در جهان بینی عرفانی انسان یک موطنی قبل از این دنیا دارد، البته نه به آن معنای افلاطونی که حتما اینجور باشد که روح انسان به همین صورت شخصی و فردی در یک جهان دیگری بوده، مثل مرغی که می آید در آشیانه جا می گیرد و می خواهد برود، نه، می خواهد بگوید اصلش از آنجاست، پرتوی است که از آنجا تابیده و بعد به آنجا هم بازگشت می کند. این هم در اشعار حافظ زیاد آمده است مثل این غزل.
@sobhosher