Forwarded from اتچ بات
🌏#جام_جهاننما
#فرجام_جام
🔹ازآنجاكه در سنت داستانى #ايران »جام گيتـينمـا« نخسـتين بـار در مـتنِ مهـم، مشـهور، و پرخوانندهاي مانند #شاهنامه_فردوسي معرفي و به #كيخسرو منسوب شده است، همواره ايـن پرسش براي پردازندگان، راويان، شنوندگان، و خوانندگانِ روايتهاي ملي ـ پهلواني مطرح بوده است كه فرجامِ كارِ اين جامِ عجيب چگونه بوده است و پس از كيخسرو به دست چـه كس يا كساني رسيده يا در كجاست؟ به همين سبب، چنـد روايـت دربـاره سرنوشـت جـامِ
كيخسرو به وجود آمده است.
🔺قديميترينِ آنها در منظومه #بهمن_نامه اسـت كـه در آن، ايـن جـام در #گورگـاه_رسـتم
نگهداري ميشود و پس از رسيدنِ #بهمن، پسرِ اسفنديار، به آنجا به سفارش رستم در لوحي كه خطاب به بهمن نوشته است در اختيار او قرار ميگيرد و درواقع به خزانه ايـن پادشـاه منتقل ميشود
ايرانشاه بن ابي الخير (بيت 7389- 7395)
اين گـزارش بـه دليـلِ قدمت و اصالت بهمن نامه، كه براساسِ منبع يا منابعِ منثور به نظم درآمده، مهم و معتبر است.
🔻 روايت كهن و اصيلِ ديگر دراينباره در #اسـكندرنامه_نظـامي اسـت كـه گفتـه اسـت جـامِ كيخسرو به همراه تخت مخصوصِ او، در دژ سرير نگه داشته ميشد و اسـكندر بـه ديـدنِ آنها رفت.
🔺 بنابر عجايب الخلوقات طوسي، #جام_گيتينما و #تخت_كيخسرو در #آتشكده شهرِ #شيز در
#آذربايجان بود »... تا روزگار گبران بسر آمد و اسلام ظاهر شد. گبران ترسيدند از غارت آن، آن را در بحيره انداختند كى در شيز است و دگر كس آن را نديـد« (طوسـي، 1387: 241).
و همانگونه كه گذشت،
🔻بازگشت » #جام_كيخسرو« به » #آب« در روايتهايِ شـفاهي ــ عاميانـه
داسـتانهـاي شـاهنامه نيـز هسـت و جـام قبـل از عـروجِ كيخسـرو در »آب« مـى افتـد و ناپديد ميشود.
🔺مستوفي در نزهت القلوب از چـاهي ژرف و پـر از كبـوتر در ناحيـه #جنبدق نام برده و گفته است كه عوام معتقدند كيخسرو جامِ جهانبينِ خويش را در بـنِ آن چاه نهاده است (مستوفي، 1389: 280). تصريحِ مستوفي بر ايـنكـه »عـوام گوينـد« نشـان ميدهد كه در ميانه هايِ سده هشتم علاوه بر روايتهـايِ منـابعِ مكتـوب و رسـمي دربـاره عاقبت جام كيخسرو، پنداشتها و داستانهايي در بين عامه مردم نيـز بـه صـورت شـفاهي دراينباره شكل گرفته و وجود داشته است.
🔸در يكي از داستانهايِ شفاهي ـ عاميانـه پـس از اشـاره بـه افتـادن و ناپديدشـدنِ جـامِ
كيخسرو در آب، اين نكته افزوده شده است كه »روايت است كه اين جام را ملكي از شـاه گرفت« )انجوي، 1369: ج 2، 283(.
🔻اين اشاره كوتاه را اگر در كنارِ گزارشِ كوتاه ديگري از عجايب المخلوقات طوسي درباره اصلِ جام كيخسرو بگذاريم و بسنجيم كه نوشـته اسـت: »بعضي گويند اين جام از آسمان آمد و بر بوش اسپ مردي افتاد و آن را به كيخسـرو داد.
🔺 بنابر روايت يا باوري براي جامِ ويژه #كيخسرو منشـأ و مرجعي آسماني قائل شده اند و تصور كرده اند كه جام جهـاننمـا از » #آسـمان« مـي آيـد و سرانجام نيز به دست فرشته اي به »آسمان« بـاز مـيگـردد. در برخـي معتقـدات ترسـايي و اروپايي، جامِ مقدسِ فرهنگ مسيحي/ اروپايي )#گرال( نيز اصلي آسماني دارد و فرشتگان آن را از آسمان مى آورند.
@sobhosher
#فرجام_جام
🔹ازآنجاكه در سنت داستانى #ايران »جام گيتـينمـا« نخسـتين بـار در مـتنِ مهـم، مشـهور، و پرخوانندهاي مانند #شاهنامه_فردوسي معرفي و به #كيخسرو منسوب شده است، همواره ايـن پرسش براي پردازندگان، راويان، شنوندگان، و خوانندگانِ روايتهاي ملي ـ پهلواني مطرح بوده است كه فرجامِ كارِ اين جامِ عجيب چگونه بوده است و پس از كيخسرو به دست چـه كس يا كساني رسيده يا در كجاست؟ به همين سبب، چنـد روايـت دربـاره سرنوشـت جـامِ
كيخسرو به وجود آمده است.
🔺قديميترينِ آنها در منظومه #بهمن_نامه اسـت كـه در آن، ايـن جـام در #گورگـاه_رسـتم
نگهداري ميشود و پس از رسيدنِ #بهمن، پسرِ اسفنديار، به آنجا به سفارش رستم در لوحي كه خطاب به بهمن نوشته است در اختيار او قرار ميگيرد و درواقع به خزانه ايـن پادشـاه منتقل ميشود
ايرانشاه بن ابي الخير (بيت 7389- 7395)
اين گـزارش بـه دليـلِ قدمت و اصالت بهمن نامه، كه براساسِ منبع يا منابعِ منثور به نظم درآمده، مهم و معتبر است.
🔻 روايت كهن و اصيلِ ديگر دراينباره در #اسـكندرنامه_نظـامي اسـت كـه گفتـه اسـت جـامِ كيخسرو به همراه تخت مخصوصِ او، در دژ سرير نگه داشته ميشد و اسـكندر بـه ديـدنِ آنها رفت.
🔺 بنابر عجايب الخلوقات طوسي، #جام_گيتينما و #تخت_كيخسرو در #آتشكده شهرِ #شيز در
#آذربايجان بود »... تا روزگار گبران بسر آمد و اسلام ظاهر شد. گبران ترسيدند از غارت آن، آن را در بحيره انداختند كى در شيز است و دگر كس آن را نديـد« (طوسـي، 1387: 241).
و همانگونه كه گذشت،
🔻بازگشت » #جام_كيخسرو« به » #آب« در روايتهايِ شـفاهي ــ عاميانـه
داسـتانهـاي شـاهنامه نيـز هسـت و جـام قبـل از عـروجِ كيخسـرو در »آب« مـى افتـد و ناپديد ميشود.
🔺مستوفي در نزهت القلوب از چـاهي ژرف و پـر از كبـوتر در ناحيـه #جنبدق نام برده و گفته است كه عوام معتقدند كيخسرو جامِ جهانبينِ خويش را در بـنِ آن چاه نهاده است (مستوفي، 1389: 280). تصريحِ مستوفي بر ايـنكـه »عـوام گوينـد« نشـان ميدهد كه در ميانه هايِ سده هشتم علاوه بر روايتهـايِ منـابعِ مكتـوب و رسـمي دربـاره عاقبت جام كيخسرو، پنداشتها و داستانهايي در بين عامه مردم نيـز بـه صـورت شـفاهي دراينباره شكل گرفته و وجود داشته است.
🔸در يكي از داستانهايِ شفاهي ـ عاميانـه پـس از اشـاره بـه افتـادن و ناپديدشـدنِ جـامِ
كيخسرو در آب، اين نكته افزوده شده است كه »روايت است كه اين جام را ملكي از شـاه گرفت« )انجوي، 1369: ج 2، 283(.
🔻اين اشاره كوتاه را اگر در كنارِ گزارشِ كوتاه ديگري از عجايب المخلوقات طوسي درباره اصلِ جام كيخسرو بگذاريم و بسنجيم كه نوشـته اسـت: »بعضي گويند اين جام از آسمان آمد و بر بوش اسپ مردي افتاد و آن را به كيخسـرو داد.
🔺 بنابر روايت يا باوري براي جامِ ويژه #كيخسرو منشـأ و مرجعي آسماني قائل شده اند و تصور كرده اند كه جام جهـاننمـا از » #آسـمان« مـي آيـد و سرانجام نيز به دست فرشته اي به »آسمان« بـاز مـيگـردد. در برخـي معتقـدات ترسـايي و اروپايي، جامِ مقدسِ فرهنگ مسيحي/ اروپايي )#گرال( نيز اصلي آسماني دارد و فرشتگان آن را از آسمان مى آورند.
@sobhosher
Telegram
attach 📎