━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•——
گفتم« هی هوریتس، تا حالا از دم دریاچهی سنترال پارک رد شدی؟»
«از دم چی؟»
«دریاچه. دریاچه کوچیکه. اون جایی که اردکا هستن.»
«آره چطور؟»
«اون اردکا رو دیدی که توش شنا میکنن، تو فصل بهار؟میدونی زمسونا کجا میرن؟»
«کیا کجا میرن؟»
«اردکا دیگه، میدونی؟منظورم اینه که کسی با کامیونی چیزی میآد میبردشون یا خودشون پرواز میکنن میرن، مثلا به جنوبی جایی؟»
هوروتیس برگشت و یه نگاهی به من انداخت. از اون آدمای بیصبر و طاقت بود. ولی بد آدمی نبود. « گفت من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال رو از کجا باید بدونم؟ »
گفتم «خوب حالا عصبانی نشو.» خیلی عصبانی بود.
« کی عصبانیه؟ کسی عصبانی نیس.»
دیگه باهاش حرفی نزدم.
ص۸۳
📚: #ناتور_دشت
✍🏻: #جی_دی_سلینجر
برگردان: #محمد_نجفی
فايل كامل pdf كتاب را در صبح و شعر ببينيد @sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتون دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•——
گفتم« هی هوریتس، تا حالا از دم دریاچهی سنترال پارک رد شدی؟»
«از دم چی؟»
«دریاچه. دریاچه کوچیکه. اون جایی که اردکا هستن.»
«آره چطور؟»
«اون اردکا رو دیدی که توش شنا میکنن، تو فصل بهار؟میدونی زمسونا کجا میرن؟»
«کیا کجا میرن؟»
«اردکا دیگه، میدونی؟منظورم اینه که کسی با کامیونی چیزی میآد میبردشون یا خودشون پرواز میکنن میرن، مثلا به جنوبی جایی؟»
هوروتیس برگشت و یه نگاهی به من انداخت. از اون آدمای بیصبر و طاقت بود. ولی بد آدمی نبود. « گفت من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال رو از کجا باید بدونم؟ »
گفتم «خوب حالا عصبانی نشو.» خیلی عصبانی بود.
« کی عصبانیه؟ کسی عصبانی نیس.»
دیگه باهاش حرفی نزدم.
ص۸۳
📚: #ناتور_دشت
✍🏻: #جی_دی_سلینجر
برگردان: #محمد_نجفی
فايل كامل pdf كتاب را در صبح و شعر ببينيد @sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتون دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher