صبح و شعر
647 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎵🎶🌺🌸
#شعر_خوب_بخوانیم

ای در میان جانم و جان از تو بی خبر
از تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان
در جان و در دلی، دل و جان از تو بی خبر
|ای عقل پیر و بخت جوان گرد راه تو
پیر از تو بینشان و جوان از تو بی خبر
نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر
از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وانگه همه به نام و نشان از تو بی خبر
جویندگان گوهر دریای کنه تو
در وادی یقین و گمان از تو بی خبر
|چون بی خبر بود مگس از پر جبرئیل
از تو خبر دهند و چنان از تو بی خبر
شرح و بیان تو چه کنم زانکه تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی خبر
عطار اگرچه نعره ی عشق تو میزند
هستند جمله نعره زنان از تو بی خبر


سروده : #عطارنیشابوری
آواز : استاد #محمدرضاشجریان
دستگاه :سه گاه
موسيقى: گروه شيدا
٢٥فروردین بزرگداشت #عطارنیشابوری خجسته 💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌺🌸#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

هنر نمودن بهرام در نخچير گوران
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

به نام همان هستی مهربان
که مارا خرد داد و دل داد وجان

🙏🏻💐
@sobhosher
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى

@sobhosher
صبح و شعر
#صدسال_به_عشق_من_و_تو ❤️🥰 گفته اند عاشق ها كورند؛ اما اگر كسى را دوست داشتى و فكر كردى ميتواند عاشقت باشد نقشه اى از خودت در اختيارش بگذار !اجازه بده كوچه پس كوچه هايت را ياد بگيرد، توقع نداشته باش همه ى عاشقان كريستوف كلمب باشند؛ كسى كه تو را بلد است عاشقى…
#صدسال_به_عشق_من_و_تو 🥰❤️

عقل و عشق، دو ناديدنىِ غير قابل انكار!
جايى يكى به علم و ديگرى به هنر منتج ميشود و گاهى يكى بر ديگرى رجحان و برترى ميابد؛
اما اگر هردو باهم باشند آفرينش بينقص تحقق ميابد.
زمين همان بهشتى ميشود كه دلمان ميخواهد وقتى كه تو را عاشقانه شناختم، وقتى مرا بشناسى و عاشقم باشى
ديگر در بند حور و پرى نيستيم؛ بهشت آغوش ماست!

🔺🔻🔺
#صدسال_به_عشق_من_و_تو

چون #تو آیی همه جا بوی #بهار می آید
سبزه وگل به تنِ دشت و دیار می آید

قاصدک ها خبر آمدنت را گفتند
همه جا جار زدند دلبر و یار می آید

شب تاریک مرا مژده به ماهی دادند
ماه و مهتاب رخی در شب تار می آید

بر من آرد چو نسیمی عطر خوش بوی تورا
شوق جان بازی من بر سر دار می آید

هر که در میکده ات کهنه شرابی نوشد
دل بشوید زغم و چشمِ خمار می آید

چوب حراج براین عمر و جوانی زده ام
تا خریدار تویی شُهرتِ کار می آید

جان به لب آمد و هرگز ٬لب به جانان نرسید
حسرتِ بوسه ز او‌ بر دل زار می آید

چشمِ بیداد به راه تو دگر جیحون است
اشک شوق است براو چون که بهار می آید

#سیدرسول_حسینی_پور

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌸🌺
#شعر_خوب_بخوانیم

سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید این بار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرقِ در باور نوشت
غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رَود سَر برنگردد سرنوشت
گل بکاریم از دل گِل گُل بَراریم
در زمستان در بهاران زیرِ باران
گل بکاریم گر بخواهیم گر نخواهیم
باغبانِ روزگاریم
سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید این بار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرقِ در باور نوشت
غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رَود سَر برنگردد سرنوشت
گر تو روزی رازِ این بازی بدانی
نکته یِ رمزش بخوانی
لحظه هایِ زندگی چون موج دریاست
گرچه سرد و سخت زیباست
موجِ این دریا گر از پس سرگذشتت
سرنوشتت سرگذشتت
بر فرازِ قله یِ باور سفر کن
بالِ خود را باز تر کن
همچو حافظ پای کوبان و غزل خوان
لشگرِ غم را بسوزان
در فلک سقفی نمانده این زمانه
پَر بزن تا بی کرانه
سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید این بار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرقِ در باور نوشت
غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رَود سَر برنگردد سرنوشت
قصه ای از سَر نوشت
قِصه ای از سرنوشت

شعر: #محمدعلی_شیرازی
باصدای #همایون_شجریان
آهنگساز : استاد #انوشیروان_روحانی
تنظیم : #رضاروحانی


همايون شجريان اين تصنيف
به اشتراك گذاشته تا به سهم خود بر لحظه هاى روزهاى قرنطينه رنگ اميد بزند.
#قدردان_از_كادر_درمانى_فداكار

شبتان به عشق به اميد دلپذير🥰💐

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

لشكر كشيدن خاقان چين به ايران
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

ز جور زمانه خرده مگير
همه پند است تو هم ياد گير
🙏🏻💐
@sobhosher
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى
☕️
برگردان: وحيد بيداريان

@sobhosher
صبح و شعر
#صدسال_به_عشق_من_و_تو 🥰❤️ عقل و عشق، دو ناديدنىِ غير قابل انكار! جايى يكى به علم و ديگرى به هنر منتج ميشود و گاهى يكى بر ديگرى رجحان و برترى ميابد؛ اما اگر هردو باهم باشند آفرينش بينقص تحقق ميابد. زمين همان بهشتى ميشود كه دلمان ميخواهد وقتى كه تو را عاشقانه…
#صدسال_به_عشق_من_و_تو🥰❤️

عشق مرز نميشناسد ساعت و مكان ندارد، واقعيت و مجاز نميداند!
درآغاز تو را تسخير ميكند، آنگاه حكمروايى اش را گسترش ميدهد;
اما هرچه هست از تو بيرون نيست فرامانرواى ذهن و جان توست و اعتبارِ سلطنتش را ازتو ميگيرد.

🔺🔻🔺
#صدسال_به_عشق_من_و_تو

صبح می خندد و باغ از نفس گرم #بهار
 می گشاید مژه و می شکند مستی خواب

 آسمان تافته در برکه و زین تابش گرم
 آتش انگیخته در
سینه افسرده آب

 آفتاب از پس البرز نهفته ست و ازو
آتشین نیزه برآورده سر از سینه کوه

صبح می آید ازین آتش جوشنده به تاب
 باغ می گیرد ازین شعله گل گونه شکوه

 آه دیری ست که من مانده ام از خواب به دور
مانده در بستر و دل بسته به اندیشه خویش
مانده در بسترم و
هر نفس از تیشه فکر
 می زنم بر سر خود تا بکنم ریشه خویش
چیست اندیشه من ؟ عشق خیالی آشوبی

که به بازویم گرفته ست به بیداری و خواب
 می نماید به من شیفته دل رخ به فریب
می رباید ز تن خسته من طاقت و تاب

آنچه من دارم ازو هست خیالی که ز دور
 چهر برتافته در
آینه خاطر من

همچو مهتاب که نتوانیش آورد به چنگ
دور از دست تمنای من و در بر من

می کنم جامه به تن می دوم از خانه برون
می روم در پی او با دل دیوانه خویش

پی آن گم شده می گردم و می آیم باز
 خسته و کوفته از گردش روزانه خویش

خواب می آید و در چشم نمی یابد راه
یک طرف
اشک رهش بسته و یک سوی خیال

 نشنوم ناله خود را دگر از مستی درد
آه گوشم شده کر یا که زبانم شده لال

 چشم ها دوخته بر بستر من سحرآمیز
خواب بر سقف نشسته ست چو جادوی سیاه

آه از خویش تهی می شوم آرام آرام
می گریزد نفس خسته ام از سینه چو آه

 بانگ برمی زنم از
شوق که : آنا آنا

ناگهان می پرم از خواب گشاده آغوش
 می شود باز دو دست من و می افتد سست

 هیچ کس نیست به جز شب که سیاه است و خموش
 #هوشنگ_ابتهاج
ه.ا.سايه

@sobhosher
#درخانه_مانده_ايم

عمل نوشتن، تاحدودی بدون انزوا و تنهایی ممکن نیست. البته لزوما به این معنی نیست که نویسنده باید منزوی و گوشه‌گیر باشد.
گوشه‌نشینی و عزلت برای برخی از نویسندگان، چنان مایه پرورش تخیل و احساس است که در آثارشان حتی به ستایش آن می‌پردازند. همچنین در انزوا و توقف در مکان، به درک دیگری از زمان و وقایع می‌رسند.
#مارسل_پروست، نویسنده بزرگ قرن بیستم و خالق رمان بزرگ "در جست‌وجوی زمان از دست رفته"، در اتاق‌های بسته با پرده‌های کشیده تخیل میکرد و می‌نوشت. او که گوشه انزوا را جایی آرمانی برای نوشتن می‌دانست، در جلدی از این رمان با عنوان "زندانی" می‌نویسد: "از درون اتاقم بود که زندگی بیرون را درک کردم.

@sohosher

"https://www.bbc.com/persian/arts-52278591
Forwarded from اتچ بات
🌸🌺 #شعرخوب_بخوانيم
#شعرخوب_راخوب_بشنويم

روز جهانى صداخجسته
🌸🌺🎤🎧

صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد

و خاصیت عشق این است
کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم

ببین عقرباک های فواره در صفحه ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می کنند
بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را
مرا گرم کن

و یک بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت

و سردم شد آن وقت در پشت یک سنگ
اجاق شقایق مرا گرم کرد

در این کوچه هایی که تاریک هستند
من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم

من از سطح سیمانی قرن می ترسم
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است

مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات

اگر کاشف معدن صبح آمد صدا کن مرا
و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشت های تو بیدار خواهم شد

و آن وقت
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم و تر شد

بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت

قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد

چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید

و آن وقت من مثل ایمانی از تابش استوا گرم
ترا در سر آغاز یک باغ خواهم نشانید

شعر: #سهراب_سپهری
صدای ماندگار: زنده یاد #خسروشکیبایی

روز جهانى صدا بر صدا پيشگان مبارك و فرخنده🌸🎤🎧

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🌺🌸 #شعرخوب_بخوانيم

سهم شما بهار

امسال نیز یکسره سهم شما بهار
ما را در این زمانه چه کاریست با بهار
از پشت شیشه های کدر مات مانده ام
کاین باغ رنگ کار خزان است یا بهار
حتی تو را ز حافظه گل گرفته اند
ای مثل من غریب در این روزها بهار
دیشب هوایی تو شدم باز این غزل
صادق ترین گواه دل تنگ ما بهار
گلهای بی شمیم به وجدم نمی کشند
رقصی در این میانه بماناد تابهار

صداو شعر: #محمدعلى_بهمنى فراخور گرامى زادروزش با آرزوى سلامتى و شادمانى 💐💐

شبتان از خوش دلى سرشار 💐🥰

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
تاختن بهرام گور بر خاقان چين
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

به كام تو گردد گردون پير

💐🙏🏻
@sobhosher
صبح و شعر
#صدسال_به_عشق_من_و_تو🥰❤️ عشق مرز نميشناسد ساعت و مكان ندارد، واقعيت و مجاز نميداند! درآغاز تو را تسخير ميكند، آنگاه حكمروايى اش را گسترش ميدهد; اما هرچه هست از تو بيرون نيست فرامانرواى ذهن و جان توست و اعتبارِ سلطنتش را ازتو ميگيرد. 🔺🔻🔺 #صدسال_به_عشق_من_و_تو…
#صدسال_به_عشق_من_و_تو 🥰❤️

از جور زمانه، از ناكامى ها و تلخيها به عشق پناه ميبرى و درد و رنج عشق را به همه ى آن ها ترجيح ميدهى

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
#حافظ
🔻🔺🔻
#صدسال_به_عشق_من_و_تو

ز نادرستی اهل زمان شکسته شدیم
ز بس‌که داد زدیم "آی دزد" خسته شدیم

ز عشق دست کشیدیم و بهر کشتن خویش
به پایمردی اغیار دسته دسته شدیم

خراب گشت وطن‌خواهی از من و تو بلی
میان میوهٔ شیرین زمخت هسته شدیم

سری به‌دست شمال و سری به‌دست جنوب
بسان رشته در این کشمکش گسسته شدیم

چو رشته‌ای که به جهد از میان گسسته شود
جدا شدیم ز خوبش، به غیر بسته شدیم

ز بی‌ حیاییِ اغیار و بی‌ وفایی یار
به جان دوست که یکباره دل‌شکسته شدیم

من و #بهار به نیروی #عشق ازین غرقاب
بساط خویش کشیدیم و فر خجسته شدیم

#ملک‌الشعرا_بهار

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎶🎵🌸🌺
#شعرخوب_بخوانيم

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
....
شعر : #حکیم_سنایی_غزنوی فراخور گرامى زادروزش💐
آواى: #حسام_الدین_سراج
آهنگساز: #فرهادرحیمیان

شبتان آرام و رام 🥰💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌺🌸


Moon river

wider than a mile,
I’m crossing you in style, some day.
Old dream maker, you heart breaker,
Wherever you’re goin’, I’m goin’ your way.
Two drifters, off to see the world,
There’s such a lot of world, to see.
We’re after the same rainbow’s end,
Waitin’ ’round the bend,
My Huckleberry friend, moon river,
And me


«مون ریور» یا «رودخانهٔ ماه
برگرفته از نام رودخانه‌ای در ساوانا، جورجیا ترانه‌ای

سرودهٔ #جانی_مرسر
آهنگسازی: #هنری_مانچینی فراخور زادروزش 💐.

مون ریور به خاطر همین اجرا جایزه اسکار بهترین ترانه را در سال ۱۹۶۱ نصیب ترانه‌سرا و آهنگساز کرد. همچنین جایزه گرمی بهترین ترانه سال و جایزه گرمی بهترین ضبط سال را نیز در سال ۱۹۶۲ برای مانچینی و مرسر به ارمغان آورد.

شبتان رنگين كمان دلكش شعر و موسيقى🥰💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی

ميل برآوردن بهرام بر مرز ايران و توران
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

سرودت خرد ورزى و دانش اندوزى

@sobhosher
امشب همه میهمان #سعدی هستیم.

برنامه لایو اینستاگرامی
دکتر #بهادر_باقری

جمعه ۲۹ فروردین. ساعت ۲۱ تا ۲۲:۳۰

به دوستان اهل دل خبر دهید.
اینستاگرام: dr.bahadorbagheri
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌺🌸

#شعرخوب_بخوانيم
برگ سبز٦٩

دوش رفتـــم بـــه کـــوی بــاده فــروش
زآتش روز عشق دل ز جـوش و خـروش

شعر: #هاتف_اصفهانى

دقيقه اى عشق

ميروم از کـویت ای گل چـون وفـا نبود تو را
مـردم از ایـن غـم کـه جـز خار جفا نبود تو را
از کـدورت دل نخــواهـد بـا تـو گشتن روبــرو
دانــم ای آئینــه رو بــا مــا صفــا نبــود تـو را
عاقبت ای دوست میدانم به قهرم میکشی
زانکـه در دل بیمــی از روز جــزا نبــود تـــو را
تـا که با من بر سر مهـر آید آن مه یک نفس
در دلش ای نـالـه تـاثیـری چنـان نبـود تــو را 

شعر: #سهيلى_خوانسارى


اجراى : روشنك
همنوازى
تار : #فرهنگ_شریف
ویلن : #علی_تجویدی
تنبک : #امیرناصرافتتاح
دستگاه: #سه_گاه

سرود هستى در گوش جان و دلتان شادمانى و سلامتى
شبتان خوش🥰💐

@sobhosher