Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
#غزل: حضرت #حافظ✨
آواى: استاد #على_گلزاده💫
🔻🔺🔻
🔸سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت/آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت....
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
/خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
***
🔹خرقه سوختن . [ خ ِ ق َ / ق ِ ت َ ] (مص مرکب ) سوزاندن خرقه . ظاهراً رسمی بوده صوفیان را که از فرط شوق یا به علامت شکر خرقه ٔ خود را می سوزاندند.
🔸از ابیات بسیار بحث انگیز حافظ است که تعداد قابل توجهی از بزرگان و صاحب نظران بر آن حاشیه های مفید نوشته اند و کوشیده اند راز و رمز آن را بگشایند ولی پیر ما میگفت که این بیت را سادهتر بخوانید، 🔹احتیاجی هم به تفسیر آیینهای صوفیانه نیست. بیینید خرقه چیست و خرقه دار کیست؟ چه کسی آتش به خرقه می زند؟ این بیت را مثل این بخوانید :
🔺ماجرا کم کن و باز آ که #مرا #مردم_چشم, همچو #خرقه از سر خود به در آورد و به شکرانه بسوخت.
***
#ماجرا: که نوعی گفتگوی انتقادی میان اهل خانقاه بوده ..
#کم_کن: یعنی بس کن.
🔸مردم چشم من خرقه ای داشت(خرقه جامه ای بوده جلوبسته که آن را از سر بیرون می آوردند.)شخص من خرقهٔ مردمک چشم خودم هستم.
چشم من به انتظار تو نشست و از این انتظار دائمی آتشی در این خانه زد که کاشانه بسوخت.
🔺زیبایی گفتار در این است که حتی پس از اینکه کاشانه و خرقه سوخت هنوز چشم به انتظار آمدن تو نشسته است. این همان است که در بیت اول آمده است با این تفاوت که در مصرع اول بیت اول محدودهٔ آتش در سینه است.
🔹در مصرع دوم آتش هنوز در سینه (خانهٔ دل) است و خود دل (کاشانه ) را سوخت ولی در بیت هفتم کل خرقه را می سوزاند. و آن چه میماند چشم انتظارى است.
♦️اگر هم دنبال تفسیرهای آیینی از خرقه سوزی می گردید بهتر است اول به خود حافظ مراجعه بکنید و راههای دور و درازی نروید، به نمونههای زیرین از خود حافظ دفت بکنید:
🔻🔺🔻
✨ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
–
🌟بسوز این خرقهٔ تقوا تو حافظ
که گر آتش شوم در وی نگیرم
–
⚡️حافظ این خرقهٔ پشمینه بینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمدهایم
–
🌟در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
–
⚡️ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
–
✨در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر میشکند گوشه محراب امامت
–***
@sobhosher
#غزل: حضرت #حافظ✨
آواى: استاد #على_گلزاده💫
🔻🔺🔻
🔸سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت/آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت....
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
/خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
***
🔹خرقه سوختن . [ خ ِ ق َ / ق ِ ت َ ] (مص مرکب ) سوزاندن خرقه . ظاهراً رسمی بوده صوفیان را که از فرط شوق یا به علامت شکر خرقه ٔ خود را می سوزاندند.
🔸از ابیات بسیار بحث انگیز حافظ است که تعداد قابل توجهی از بزرگان و صاحب نظران بر آن حاشیه های مفید نوشته اند و کوشیده اند راز و رمز آن را بگشایند ولی پیر ما میگفت که این بیت را سادهتر بخوانید، 🔹احتیاجی هم به تفسیر آیینهای صوفیانه نیست. بیینید خرقه چیست و خرقه دار کیست؟ چه کسی آتش به خرقه می زند؟ این بیت را مثل این بخوانید :
🔺ماجرا کم کن و باز آ که #مرا #مردم_چشم, همچو #خرقه از سر خود به در آورد و به شکرانه بسوخت.
***
#ماجرا: که نوعی گفتگوی انتقادی میان اهل خانقاه بوده ..
#کم_کن: یعنی بس کن.
🔸مردم چشم من خرقه ای داشت(خرقه جامه ای بوده جلوبسته که آن را از سر بیرون می آوردند.)شخص من خرقهٔ مردمک چشم خودم هستم.
چشم من به انتظار تو نشست و از این انتظار دائمی آتشی در این خانه زد که کاشانه بسوخت.
🔺زیبایی گفتار در این است که حتی پس از اینکه کاشانه و خرقه سوخت هنوز چشم به انتظار آمدن تو نشسته است. این همان است که در بیت اول آمده است با این تفاوت که در مصرع اول بیت اول محدودهٔ آتش در سینه است.
🔹در مصرع دوم آتش هنوز در سینه (خانهٔ دل) است و خود دل (کاشانه ) را سوخت ولی در بیت هفتم کل خرقه را می سوزاند. و آن چه میماند چشم انتظارى است.
♦️اگر هم دنبال تفسیرهای آیینی از خرقه سوزی می گردید بهتر است اول به خود حافظ مراجعه بکنید و راههای دور و درازی نروید، به نمونههای زیرین از خود حافظ دفت بکنید:
🔻🔺🔻
✨ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
–
🌟بسوز این خرقهٔ تقوا تو حافظ
که گر آتش شوم در وی نگیرم
–
⚡️حافظ این خرقهٔ پشمینه بینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمدهایم
–
🌟در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
–
⚡️ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
–
✨در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر میشکند گوشه محراب امامت
–***
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
جنگ دوازده رخ
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
هرلحظه به لب ترانه ى لبخندت
🙏🏻💐
@sobhosher
#جنگ_یازده_رخ یا #دوازده_رخ نام جنگی در #شاهنامه_فردوسی و میان #ایران و #توران است که به #خونخواهی_سیاوش و بدلیل جنگ افروزی فرمانروای توران افراسیاب و پیران ویسه درگرفت. تمامی سرداران توران و پیران وزیر افراسیاب نیز در همین جنگ کشتهشدند و این #آخرین_جنگ تجاوز تورانی ها به ایران و آخرین ایران و توران است و با شکست ذلت بار لشکر سی هزار نفری توران، تورانیان هرگز دوباره جرات حمله به ایران را نمی کند.
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
جنگ دوازده رخ
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
هرلحظه به لب ترانه ى لبخندت
🙏🏻💐
@sobhosher
#جنگ_یازده_رخ یا #دوازده_رخ نام جنگی در #شاهنامه_فردوسی و میان #ایران و #توران است که به #خونخواهی_سیاوش و بدلیل جنگ افروزی فرمانروای توران افراسیاب و پیران ویسه درگرفت. تمامی سرداران توران و پیران وزیر افراسیاب نیز در همین جنگ کشتهشدند و این #آخرین_جنگ تجاوز تورانی ها به ایران و آخرین ایران و توران است و با شکست ذلت بار لشکر سی هزار نفری توران، تورانیان هرگز دوباره جرات حمله به ایران را نمی کند.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#پند_از_شاهنامه
همیشه دلت مهربان باد و گرم
پر از شرم جان لب پر آوای نرم
مبادا ترا پیشه خون ریختن
نه بیکینه با مهتر آویختن
#فردوسی
@sobhosher
همیشه دلت مهربان باد و گرم
پر از شرم جان لب پر آوای نرم
مبادا ترا پیشه خون ریختن
نه بیکینه با مهتر آویختن
#فردوسی
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
فرستادن گودرز به جنگ
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
هواى دلت چون بهاران بود
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
فرستادن گودرز به جنگ
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
هواى دلت چون بهاران بود
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from شعر و ادب
کسی کو بود پاک و یزدان پرست/ نیارد به کردار بد، هیچ دست
ستوده تر آن کس بود در جهان/ که نیکی کند آشکار و نهان...🍃
#فردوسی
👉 @iranian_poem
ستوده تر آن کس بود در جهان/ که نیکی کند آشکار و نهان...🍃
#فردوسی
👉 @iranian_poem
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهر نخست
🔹#زال در پارسى به معناى #سپيدمو است او از شگفت ترین چهره های #شاهنامه است. سپید مو از مادر میزاید. سیمرغ شیرش می دهد. بر چکاد البرز می بالد. پهلوانی از او آغاز می شود.
🔸#زال_زر که در شاهنامه #سیمرغ او را #دستان مینامد، پدر رستم و فرزند سام است؛ پهلوانی با ابعاد متفاوت شخصیتی، که در هر کدام به کمال رسیده است.
او که با #خردکهن و #تن_نو به دنیا آمده، از بسیاری جهات کاملترین شخصیت شاهنامه است و تنها کسی که مهمترین مرغ اساطیر ایران، *پروردگارش بوده، بیش از هر پهلوانی در شاهنامه #زندگی کرده، قصه ی #عشقش با رودابه یک حماسه ی کامل عاشقانه بوده، در نشان دادن مهر پدری راه کمال را رفته، در
#جنگها اگرچه شجاعانه جنگیده، اما تا توانسته در طریق #خرد گام زده است.
🔹در شاهنامه زال به هنگام تولد چنین توصیف میشود:
🔻🔺🔻
"به چهره چنان بود بر سان شید
ولیکن همه موی بودش سپید."
🔻دایهای که سام را از تولد نوزاد خبر کرده میگوید:
"همه موی اندام او همچو برف
و لیکن به رخ سرخ بود و شگرف."
🔺سام داشتن چنین فرزندی را ننگ میداند:
"چه گویم که این بچهی دیو چیست
پلنگ دورنگ است یا خود پریست"
🔻نگران آبروی خویش، سام دستور میدهد نوزاد را از کاشانه و آغوش مادر دور کنند، آنچنان که رسم زمان بوده، به آغوش سنگ بیندازند.
"یکی کوه بد نامش البرز کوه
بهخورشید نزدیک و دور از گروه.
بدآنجای سیمرغ را لانه بود
بدان خانه از خلق بیگانه بود."
🔺🔻🔺
*پرودگار: پرورش دهنده
ادامه دارد ...
@sobhosher
💪💪٣- زال
بهر نخست
🔹#زال در پارسى به معناى #سپيدمو است او از شگفت ترین چهره های #شاهنامه است. سپید مو از مادر میزاید. سیمرغ شیرش می دهد. بر چکاد البرز می بالد. پهلوانی از او آغاز می شود.
🔸#زال_زر که در شاهنامه #سیمرغ او را #دستان مینامد، پدر رستم و فرزند سام است؛ پهلوانی با ابعاد متفاوت شخصیتی، که در هر کدام به کمال رسیده است.
او که با #خردکهن و #تن_نو به دنیا آمده، از بسیاری جهات کاملترین شخصیت شاهنامه است و تنها کسی که مهمترین مرغ اساطیر ایران، *پروردگارش بوده، بیش از هر پهلوانی در شاهنامه #زندگی کرده، قصه ی #عشقش با رودابه یک حماسه ی کامل عاشقانه بوده، در نشان دادن مهر پدری راه کمال را رفته، در
#جنگها اگرچه شجاعانه جنگیده، اما تا توانسته در طریق #خرد گام زده است.
🔹در شاهنامه زال به هنگام تولد چنین توصیف میشود:
🔻🔺🔻
"به چهره چنان بود بر سان شید
ولیکن همه موی بودش سپید."
🔻دایهای که سام را از تولد نوزاد خبر کرده میگوید:
"همه موی اندام او همچو برف
و لیکن به رخ سرخ بود و شگرف."
🔺سام داشتن چنین فرزندی را ننگ میداند:
"چه گویم که این بچهی دیو چیست
پلنگ دورنگ است یا خود پریست"
🔻نگران آبروی خویش، سام دستور میدهد نوزاد را از کاشانه و آغوش مادر دور کنند، آنچنان که رسم زمان بوده، به آغوش سنگ بیندازند.
"یکی کوه بد نامش البرز کوه
بهخورشید نزدیک و دور از گروه.
بدآنجای سیمرغ را لانه بود
بدان خانه از خلق بیگانه بود."
🔺🔻🔺
*پرودگار: پرورش دهنده
ادامه دارد ...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
فرستادن گودرز به جنگ٢
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
لحظه هايت دلچسب و شاد
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
فرستادن گودرز به جنگ٢
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
لحظه هايت دلچسب و شاد
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهردوم
🔹زال مانند عموم قهرمانان حماسه که بنیان زمان و مکان قدسی را میگذارند، وقتی از جانب پدر رانده میشود از جانب نیرویی بزرگتر دریافت میشود. این موتیو در شرح افسانهای زندگی بسیاری از پادشاهان ایرانی، پیامبران سامی و بنیانگذاران شهرهای باستانی دیده میشود.
اغلب این حماسه سازان نیز به وسیله ی کسی یا حیوانی پرورش مییابند که قرار است نماد مرگشان باشند.
🔺از این شمار است گرگی که رومولوس بنیانگذار شهر رم را شیر میدهد، یا فرعون که دستور کشتن نوزادان را برای از میان بردن موسی داده است.
🔻در حماسه ی زال سیمرغ هم که به قصد خوردن نوزاد به او نزدیک میشود. شده زندگی بخشش میشود:
"خداوند مهری به سیمرغ داد
نکرد او بخوردن از آن بچه یاد.
🔸این حماسه #زال را برگزیدهی خدا میداند، که در فقدان خانواده، سیمرغ پرورش او را به عهده گرفته است. همین سبب میشود کودکی و نوجوانی در این حماسه با زال همانگونه برخورد میشود که با بسیاری از قهرمانانی که میباید سنگ بنای حماسه ای نوین را بگذارند. به این معنا که به هنگام نوزادی از خانواده بیرون برده میشود تا در محیطی متفاوت با شرایطی غیر معمول پرورش یابد:
"پدر مهر و پیوند بفگند خوار
چو بفگند برداشت پروردگار."
🔺🔻🔺
🔹 همراهى #سيمرغ سبب میشود کودکی و نوجوانی زال، در بلند دست نیافتنی ستیغ #البرز سپری شود.
🔸سام نریمان که فرزندش را مرده میپنداشته به وسیلهی خوابی از وجود پسرش باخبر میشود. خواب سام و حرکتش در جهت پوزشخواهی و جبران گذشته نقطهی حرکت زال از کوه به سوی زندگی انسانی با ارمغان عشق است.
🔹زال به هنگام وداع با این مقطع از زندگیش رفتاری با سیمرغ دارد که سراسر لطافت و عشق است. پاسخ سیمرغ به او هم پاسخ مادری سربلند، خردمند و عاشق است که نه تنها نمیخواهد فرزند شایسته و توانای خود را از دست یافتن به قلههای تازهی زندگی باز بدارد، که میخواهد راه او را باز کند تا به سوی بلندیهای تازه پرواز کند.
🔸برای پرگشایی در این عرصهی نوین، به او پری از بال خود را میدهد. با این پر، مرغ روح زال پریدن حقیقی را میآموزد تا به صورتی جادویی و اسرارآمیز خود سیمرغی شود که در عرصهی عشق و خرد در همه حال به عنوان کاملترین قهرمان حماسه عمل کند.
ادامه دارد ...
@sobhosher
💪💪٣- زال
بهردوم
🔹زال مانند عموم قهرمانان حماسه که بنیان زمان و مکان قدسی را میگذارند، وقتی از جانب پدر رانده میشود از جانب نیرویی بزرگتر دریافت میشود. این موتیو در شرح افسانهای زندگی بسیاری از پادشاهان ایرانی، پیامبران سامی و بنیانگذاران شهرهای باستانی دیده میشود.
اغلب این حماسه سازان نیز به وسیله ی کسی یا حیوانی پرورش مییابند که قرار است نماد مرگشان باشند.
🔺از این شمار است گرگی که رومولوس بنیانگذار شهر رم را شیر میدهد، یا فرعون که دستور کشتن نوزادان را برای از میان بردن موسی داده است.
🔻در حماسه ی زال سیمرغ هم که به قصد خوردن نوزاد به او نزدیک میشود. شده زندگی بخشش میشود:
"خداوند مهری به سیمرغ داد
نکرد او بخوردن از آن بچه یاد.
🔸این حماسه #زال را برگزیدهی خدا میداند، که در فقدان خانواده، سیمرغ پرورش او را به عهده گرفته است. همین سبب میشود کودکی و نوجوانی در این حماسه با زال همانگونه برخورد میشود که با بسیاری از قهرمانانی که میباید سنگ بنای حماسه ای نوین را بگذارند. به این معنا که به هنگام نوزادی از خانواده بیرون برده میشود تا در محیطی متفاوت با شرایطی غیر معمول پرورش یابد:
"پدر مهر و پیوند بفگند خوار
چو بفگند برداشت پروردگار."
🔺🔻🔺
🔹 همراهى #سيمرغ سبب میشود کودکی و نوجوانی زال، در بلند دست نیافتنی ستیغ #البرز سپری شود.
🔸سام نریمان که فرزندش را مرده میپنداشته به وسیلهی خوابی از وجود پسرش باخبر میشود. خواب سام و حرکتش در جهت پوزشخواهی و جبران گذشته نقطهی حرکت زال از کوه به سوی زندگی انسانی با ارمغان عشق است.
🔹زال به هنگام وداع با این مقطع از زندگیش رفتاری با سیمرغ دارد که سراسر لطافت و عشق است. پاسخ سیمرغ به او هم پاسخ مادری سربلند، خردمند و عاشق است که نه تنها نمیخواهد فرزند شایسته و توانای خود را از دست یافتن به قلههای تازهی زندگی باز بدارد، که میخواهد راه او را باز کند تا به سوی بلندیهای تازه پرواز کند.
🔸برای پرگشایی در این عرصهی نوین، به او پری از بال خود را میدهد. با این پر، مرغ روح زال پریدن حقیقی را میآموزد تا به صورتی جادویی و اسرارآمیز خود سیمرغی شود که در عرصهی عشق و خرد در همه حال به عنوان کاملترین قهرمان حماسه عمل کند.
ادامه دارد ...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
IMG_3621.JPG
58.5 KB
و آمدیم که عاشق شویم و درگذریم
که راز زندگی و مرگ آدمی این بود
حسین منزوی
خبر یافتیم دکتر احمد ابومحبوب، پژوهشگر، استاد دانشگاه ادبيات فارسى درگذشتند
از آثار مرحوم ابومحبوب:
«دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی»
«ساخت زبان فارسی»
«کالبدشناسی نثر»
«عروض و قافیه و نقد ادبی»
«یک حبه قند فارسی (۱۰ جلد)»
«فرهنگ چهارزبانه علوم اجتماعی»
«در های و هوی باد»
«گهواره سبز افرا»
«کک کوهزاد»
«معروف کرخی» و «فمینیسمهای ادبی» و
مقالههایی در زمینه ادبیات و ترجمه.
دریغا از رفتن این معلّمِ ادبیات!
روان این استاد ارجمند شاد و آرام باد!
@sobhosher
که راز زندگی و مرگ آدمی این بود
حسین منزوی
خبر یافتیم دکتر احمد ابومحبوب، پژوهشگر، استاد دانشگاه ادبيات فارسى درگذشتند
از آثار مرحوم ابومحبوب:
«دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی»
«ساخت زبان فارسی»
«کالبدشناسی نثر»
«عروض و قافیه و نقد ادبی»
«یک حبه قند فارسی (۱۰ جلد)»
«فرهنگ چهارزبانه علوم اجتماعی»
«در های و هوی باد»
«گهواره سبز افرا»
«کک کوهزاد»
«معروف کرخی» و «فمینیسمهای ادبی» و
مقالههایی در زمینه ادبیات و ترجمه.
دریغا از رفتن این معلّمِ ادبیات!
روان این استاد ارجمند شاد و آرام باد!
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
پيام گيو از گودرز
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
با لبخند تو زيباست جهانم
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
پيام گيو از گودرز
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
با لبخند تو زيباست جهانم
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🦚🌴🌲
#روزطبيعت 🌲🌴
#درختكارى
🌳
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان بالایی ای درخت
دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار زیبایی ای درخت
وقتی که باد ها در برگهای در هم تو لانه میکنند
وقتی که باد ها گیسوی سبز فام تو را شانه میکنند
غوغایی ای درخت .
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او خنیا گر غمین
خوش آوایی ای درخت
در زیر پای تو اینجا شب است
و شب زدگانی که چشمشان صبحی ندیده است
تو روز را کجا ؟ خورشید را کجا ؟
در دشت دیده غرق تمنایی ای درخت ؟
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان پیوند میکنی
پروا مکن ز رعد
پروا مکن ز برق
که بر جایی ای درخت .
سر برکش ای رمیده که همچون امید
ما با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت
🌳🌲
📝#سياوش_كسرايى
🎤 #فريباشكرالهى
تنظيم : #اكبرتركان
🌲🌴🌳🦚
@sobhosher
#روزطبيعت 🌲🌴
#درختكارى
🌳
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان بالایی ای درخت
دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار زیبایی ای درخت
وقتی که باد ها در برگهای در هم تو لانه میکنند
وقتی که باد ها گیسوی سبز فام تو را شانه میکنند
غوغایی ای درخت .
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او خنیا گر غمین
خوش آوایی ای درخت
در زیر پای تو اینجا شب است
و شب زدگانی که چشمشان صبحی ندیده است
تو روز را کجا ؟ خورشید را کجا ؟
در دشت دیده غرق تمنایی ای درخت ؟
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان پیوند میکنی
پروا مکن ز رعد
پروا مکن ز برق
که بر جایی ای درخت .
سر برکش ای رمیده که همچون امید
ما با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت
🌳🌲
📝#سياوش_كسرايى
🎤 #فريباشكرالهى
تنظيم : #اكبرتركان
🌲🌴🌳🦚
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهرسوم
#زال_جوان_خردمند
🔹زال با اینکه خود راندهی جامعه ی انسانی بخصوص پدر و دستگاه قدرتمند اوست، اما مقهور قدرت نیست، خشمی به سینه ندارد و دلتنگ چنگ زدن به تخت فرمانروایی نیست.
🔸او که تا قبل از ورود به جامعهی انسانی به عنوان مردی جوان از عشق انسان برخوردار نبوده، عشق را در عمق و کمال میشناسد. این درک درست زال از عشق در مراتب متفاوت زندگی از او پهلوانی میسازد، که مصداق مفهوم انسان کامل در شاهنامه میشود.
🔻 نخست آنکه وقتی پدر او را به خانه میبرد مثل پسری عمل میکند که در دامن عشق خانواده بزرگ شده است نه کسی که از میان جمع رانده شده است.
🔺هرگز در صدد انتقامجویی نیست و پوزشخواهی پدر را برای گذشته صمیمانه میپذیرد.
❤️ #عشق_زال
در #شاهنامه سخنی از عشقورزی سام و رستم به زنی نیست.
🔹سام کهنسال در آرزوی فرزند با کنیزکی زیباروی جفت میشود.
🔸رستم تهمینه مادر سهراب را در شرایطی خاص ملاقات میکند. در شاهنامه میخوانیم تهمینه با تحسین و آرزوی فرزند به رستم نزدیک میشود و رستم دست عشق او را میگیرد. روز بعد هم، وقتی رخش را در سمنگان مییابد، تهمینه را به سرعت ترک میکند. در حالی که میداند او باردار است. از این رو مهرهای به او میبخشد تا اگر فرزندش دختر شد به مویش و اگر پسر، به بازویش ببندد.
♦️در حالی که #زال برای رسیدن به #رودابه، همهی خرد و توانائیش را به کار میگیرد تا وصلت آنها به بهترین شکل با کم ترین آسیب به انجام برسد. او قبل از هر اقدامی چاره را در آن میبیند که به سام نامه بنویسد. در نامهی او هیچ خشونتی نیست غیر از یادآوری این نکته که چه رنجها در گذشته به او رسیده-از آن رو که پدر او را طرد کرده- و اکنون وقت آن است که پدر به او آسان بگیرد. سپس از عشقش به رودابه میگوید:
"من از دخت مهراب گریان شدم،
چو بر آتش تیز بریان شدم…"
🔻🔺🔻
#زال پهلوانی است که از عاشق بودن و عاشق یک زن بودن و آنهم زنی که دختر دشمن تاریخی آنهاست، شرم ندارد و با جرأت عشقش را حتی به زاری بیان میکند. در نهایت تاکید دارد اگر پدرش نخواهد او را یاری کند باز هم سر از فرمان او نمیپیچد.
.
💏
ادامه دارد ...
@sobhosher
💪💪٣- زال
بهرسوم
#زال_جوان_خردمند
🔹زال با اینکه خود راندهی جامعه ی انسانی بخصوص پدر و دستگاه قدرتمند اوست، اما مقهور قدرت نیست، خشمی به سینه ندارد و دلتنگ چنگ زدن به تخت فرمانروایی نیست.
🔸او که تا قبل از ورود به جامعهی انسانی به عنوان مردی جوان از عشق انسان برخوردار نبوده، عشق را در عمق و کمال میشناسد. این درک درست زال از عشق در مراتب متفاوت زندگی از او پهلوانی میسازد، که مصداق مفهوم انسان کامل در شاهنامه میشود.
🔻 نخست آنکه وقتی پدر او را به خانه میبرد مثل پسری عمل میکند که در دامن عشق خانواده بزرگ شده است نه کسی که از میان جمع رانده شده است.
🔺هرگز در صدد انتقامجویی نیست و پوزشخواهی پدر را برای گذشته صمیمانه میپذیرد.
❤️ #عشق_زال
در #شاهنامه سخنی از عشقورزی سام و رستم به زنی نیست.
🔹سام کهنسال در آرزوی فرزند با کنیزکی زیباروی جفت میشود.
🔸رستم تهمینه مادر سهراب را در شرایطی خاص ملاقات میکند. در شاهنامه میخوانیم تهمینه با تحسین و آرزوی فرزند به رستم نزدیک میشود و رستم دست عشق او را میگیرد. روز بعد هم، وقتی رخش را در سمنگان مییابد، تهمینه را به سرعت ترک میکند. در حالی که میداند او باردار است. از این رو مهرهای به او میبخشد تا اگر فرزندش دختر شد به مویش و اگر پسر، به بازویش ببندد.
♦️در حالی که #زال برای رسیدن به #رودابه، همهی خرد و توانائیش را به کار میگیرد تا وصلت آنها به بهترین شکل با کم ترین آسیب به انجام برسد. او قبل از هر اقدامی چاره را در آن میبیند که به سام نامه بنویسد. در نامهی او هیچ خشونتی نیست غیر از یادآوری این نکته که چه رنجها در گذشته به او رسیده-از آن رو که پدر او را طرد کرده- و اکنون وقت آن است که پدر به او آسان بگیرد. سپس از عشقش به رودابه میگوید:
"من از دخت مهراب گریان شدم،
چو بر آتش تیز بریان شدم…"
🔻🔺🔻
#زال پهلوانی است که از عاشق بودن و عاشق یک زن بودن و آنهم زنی که دختر دشمن تاریخی آنهاست، شرم ندارد و با جرأت عشقش را حتی به زاری بیان میکند. در نهایت تاکید دارد اگر پدرش نخواهد او را یاری کند باز هم سر از فرمان او نمیپیچد.
.
💏
ادامه دارد ...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رفتن گيو به ويسه گرد
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
سزاوار تو شادى و دلخوشى
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رفتن گيو به ويسه گرد
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
سزاوار تو شادى و دلخوشى
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهر پايانى
🔹درابيات متعددى رفتار زال با پدرش سام و مهراب كابلى بخوبی نشان میدهد كه او در همه حال با خردمندی و درونبینی به مسائل نگاه میکند و با همان نگاه به کشف و حل مسائل میپردازد، در عین حال که دلی عاشق دارد. حال آنکه غالب قهرمانان حماسه فاقد این توانایی هستند و پیروزیشان در عرصهی نبرد به دلیل توانایی جسمانی ایشان است. از آنرو مادامی که جوانند و تنی توانا دارند، بخت با ایشان یاری میکند.
🔸روشن بینی #زال و #رودابه در شاهنامه چنان است که وقتی یکدیگر را ملاقات میکنند، همدیگر را چنان مییابند که در غیاب شنیدهاند.
🔻در این حماسه میتوان دید که #عشق فاقد جنبهی #خیال_پردازی و دل بستن به موهوم است. قصهی شکار و شکارچی افسانههای عامیانه و واقعیات روزانه نیست که پس از تجربهی وصال، گل عشق پژمرده شود، معشوق تبدیل به دیوی هولناک یا جادوگری ترسناک گردد.
🔺بلکه عشقی🥰 است که گذر زمان بر روشنایی و درخشش آن میافزاید. به طور مثال زال از همان ابتدا میداند که در راه رسیدن به رودابه برای او مشکلاتی وجود دارد؛ از آن جمله که دو خانواده به لحاظ تاریخی دشمن یکدیگرند و پیمان بستن دختر و پسر تقریباً محال. اما از این مشکلات نمیهراسد. به رودابه هم میگوید که اگر منوچهر پادشاه ایران داستان عشق آنها را بشنود با آن همداستان نخواهد بود و سام نریمان هم خروش بر خواهد آورد. اما با وجود آگاهی از مشکلاتی که بر سر راه است، عزمش را جزم میکند که به رودابه برسد:
🔺🔻🔺
"شوم پیش یزدان ستایش کنم،
چو یزدانپرستان نیایش کنم
مگر کو دل سام و شاه زمین بشوید،
ز خشم و ز پیکار و کین
جهانآفرین بشنود گفت من
مگر کآشکار شوی جفت من"
🔻این در حالی است که هر دو به وصال عاشقانهی هم رسیدهاند اما در چشم یکدیگر ذرهای طریق کاستی نپیمودهاند. از این رو رودابه در پاسخ زال میگوید که او هم وفادارانه برای عشقش پای میفشارد و غیر از او پادشاه و همسری در جهان نخواهد گزید.
@sobhosher
💪💪٣- زال
بهر پايانى
🔹درابيات متعددى رفتار زال با پدرش سام و مهراب كابلى بخوبی نشان میدهد كه او در همه حال با خردمندی و درونبینی به مسائل نگاه میکند و با همان نگاه به کشف و حل مسائل میپردازد، در عین حال که دلی عاشق دارد. حال آنکه غالب قهرمانان حماسه فاقد این توانایی هستند و پیروزیشان در عرصهی نبرد به دلیل توانایی جسمانی ایشان است. از آنرو مادامی که جوانند و تنی توانا دارند، بخت با ایشان یاری میکند.
🔸روشن بینی #زال و #رودابه در شاهنامه چنان است که وقتی یکدیگر را ملاقات میکنند، همدیگر را چنان مییابند که در غیاب شنیدهاند.
🔻در این حماسه میتوان دید که #عشق فاقد جنبهی #خیال_پردازی و دل بستن به موهوم است. قصهی شکار و شکارچی افسانههای عامیانه و واقعیات روزانه نیست که پس از تجربهی وصال، گل عشق پژمرده شود، معشوق تبدیل به دیوی هولناک یا جادوگری ترسناک گردد.
🔺بلکه عشقی🥰 است که گذر زمان بر روشنایی و درخشش آن میافزاید. به طور مثال زال از همان ابتدا میداند که در راه رسیدن به رودابه برای او مشکلاتی وجود دارد؛ از آن جمله که دو خانواده به لحاظ تاریخی دشمن یکدیگرند و پیمان بستن دختر و پسر تقریباً محال. اما از این مشکلات نمیهراسد. به رودابه هم میگوید که اگر منوچهر پادشاه ایران داستان عشق آنها را بشنود با آن همداستان نخواهد بود و سام نریمان هم خروش بر خواهد آورد. اما با وجود آگاهی از مشکلاتی که بر سر راه است، عزمش را جزم میکند که به رودابه برسد:
🔺🔻🔺
"شوم پیش یزدان ستایش کنم،
چو یزدانپرستان نیایش کنم
مگر کو دل سام و شاه زمین بشوید،
ز خشم و ز پیکار و کین
جهانآفرین بشنود گفت من
مگر کآشکار شوی جفت من"
🔻این در حالی است که هر دو به وصال عاشقانهی هم رسیدهاند اما در چشم یکدیگر ذرهای طریق کاستی نپیمودهاند. از این رو رودابه در پاسخ زال میگوید که او هم وفادارانه برای عشقش پای میفشارد و غیر از او پادشاه و همسری در جهان نخواهد گزید.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
هشتم ماه مارس
@sobhosher
#هشتم_ماه_مارس
تو یک روز ...
سروده: #شیرکو_بی_کس
اجرا: #مریم_رضوی
موسیقی: Henryk Gorecki
پیشکش تمام زنان جهان 💐
@sobhosher
تو یک روز ...
سروده: #شیرکو_بی_کس
اجرا: #مریم_رضوی
موسیقی: Henryk Gorecki
پیشکش تمام زنان جهان 💐
@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
۸ی مارس
تۆ یەک ڕۆژ نیت
هەموو ساڵیت!.
تۆ یەک وشە و یەک کتێب و
یەک گڵۆپ و یەک نیگار و
یەک تابلۆ نیت!.
گەر دەقیقەیەک دیار نەبی
سەعات دڵی ئەوەستێت و
ماڵ کوێر ئەبێ و
پەلکەگیای ساوا ئەمرێت و
شەقام ئەگری و
باڵندەکان ڕەش ئەپۆشن و
شیعریش بۆ خۆی هەڵئەوەرێ!.
تۆ بە تەنها بای بارانی
هەشتی مارس نیت.
ئەی قوڵپی خوێنی هاوین و
پرچی شەوانی پاییز و
کلووی بەفری خۆشەویستیی
گەر تۆ نەبی؟
ئەبێ کێ بێ؟!
ژن. ژن. ژن
تۆ ژیانی!
شێرکۆ بێکەس
برگردان به فارسي
تو یک روز نیستی
تمامِ سالی.
تو یک #واژه
یا یک کتاب و یک #چراغ نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقهای نباشی
ساعتها از کار میافتند
خانهها برهوت میشوند
کوچهها اشک میریزند
پرندگان، سیَهپوش وُ
شعرها هم نیست میشوند.
تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی
تو ای دلانگیزِ شبهای تابستانی
گیسوان شبهای پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی.
روزت مبارک بانو
✍🏻 #شیرکو_بیکس
پيشكش همه زنان، مادران جهان
❤️
تقديم به روح مهربان مادران آسماني ☘️ يادشون هميشه سبز
پ.نوشت: در برگردان شعر دوكلمه اشتباه ترجمه شده بودند با راهنمايي دوست عزيز كورد زبانم آن ها را تصحيح و به نظرتان مي رسانم🙏🏻
@sobhosher
تۆ یەک ڕۆژ نیت
هەموو ساڵیت!.
تۆ یەک وشە و یەک کتێب و
یەک گڵۆپ و یەک نیگار و
یەک تابلۆ نیت!.
گەر دەقیقەیەک دیار نەبی
سەعات دڵی ئەوەستێت و
ماڵ کوێر ئەبێ و
پەلکەگیای ساوا ئەمرێت و
شەقام ئەگری و
باڵندەکان ڕەش ئەپۆشن و
شیعریش بۆ خۆی هەڵئەوەرێ!.
تۆ بە تەنها بای بارانی
هەشتی مارس نیت.
ئەی قوڵپی خوێنی هاوین و
پرچی شەوانی پاییز و
کلووی بەفری خۆشەویستیی
گەر تۆ نەبی؟
ئەبێ کێ بێ؟!
ژن. ژن. ژن
تۆ ژیانی!
شێرکۆ بێکەس
برگردان به فارسي
تو یک روز نیستی
تمامِ سالی.
تو یک #واژه
یا یک کتاب و یک #چراغ نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقهای نباشی
ساعتها از کار میافتند
خانهها برهوت میشوند
کوچهها اشک میریزند
پرندگان، سیَهپوش وُ
شعرها هم نیست میشوند.
تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی
تو ای دلانگیزِ شبهای تابستانی
گیسوان شبهای پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی.
روزت مبارک بانو
✍🏻 #شیرکو_بیکس
پيشكش همه زنان، مادران جهان
❤️
تقديم به روح مهربان مادران آسماني ☘️ يادشون هميشه سبز
پ.نوشت: در برگردان شعر دوكلمه اشتباه ترجمه شده بودند با راهنمايي دوست عزيز كورد زبانم آن ها را تصحيح و به نظرتان مي رسانم🙏🏻
@sobhosher