━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
Write it on your heart
that every day is the best day in the year.
He is rich who owns the day, and no one owns the day
who allows it to be invaded with fret and anxiety.
Finish every day and be done with it.
You have done what you could.
Some blunders and absurdities, no doubt crept in.
Forget them as soon as you can, tomorrow is a new day;
begin it well and serenely, with too high a spirit
to be cumbered with your old nonsense.
This new day is too dear,
with its hopes and invitations,
to waste a moment on the yesterdays.
✍🏻: #Ralph_Waldo_Emerson
بر قلبت بنویس
هر روز
بهترین روز سال است
ثروتمند اوست که
امروز را دارد
آنکه ندارد
فرمان به هجومِ
غم و حزن داده
هر روز را تمام کن
و از آن بگذر
شدنیها را
انجام دادهای
شک نکن هرگز
اشتباه و پوچیها ناگزیرند
فراموششان کن
فردا روز دیگریست
آرام و شاد
شروعش کن
تا شوی آزاد
از یاوههای کهنه؛
هر لحظهاز روز نو
عزیزتر از آناست
تا با فکر دیروز تلف کنم.
✍🏻: #رالف_والدو_امرسون فیلسوف، نویسنده و شاعر امریکایی سدهٔ نوزدهم است او بنیان گذار مکتب تعالیگرایی در امریکاست امرسون متاثر از شاعران بزرگایرانی بهویژه #خیام بوده در آثارش ازو نقل قول کرده و این شعرش نیز الهام گرفته از رباعیات خیام است.
امروز تو را دسترس فردا نیست
واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
✍🏻: #خیام_نیشابوری
فراخور گرامی روز شاعر و فیلسوف نامدار سرزمینمان.☘️💐
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
Write it on your heart
that every day is the best day in the year.
He is rich who owns the day, and no one owns the day
who allows it to be invaded with fret and anxiety.
Finish every day and be done with it.
You have done what you could.
Some blunders and absurdities, no doubt crept in.
Forget them as soon as you can, tomorrow is a new day;
begin it well and serenely, with too high a spirit
to be cumbered with your old nonsense.
This new day is too dear,
with its hopes and invitations,
to waste a moment on the yesterdays.
✍🏻: #Ralph_Waldo_Emerson
بر قلبت بنویس
هر روز
بهترین روز سال است
ثروتمند اوست که
امروز را دارد
آنکه ندارد
فرمان به هجومِ
غم و حزن داده
هر روز را تمام کن
و از آن بگذر
شدنیها را
انجام دادهای
شک نکن هرگز
اشتباه و پوچیها ناگزیرند
فراموششان کن
فردا روز دیگریست
آرام و شاد
شروعش کن
تا شوی آزاد
از یاوههای کهنه؛
هر لحظهاز روز نو
عزیزتر از آناست
تا با فکر دیروز تلف کنم.
✍🏻: #رالف_والدو_امرسون فیلسوف، نویسنده و شاعر امریکایی سدهٔ نوزدهم است او بنیان گذار مکتب تعالیگرایی در امریکاست امرسون متاثر از شاعران بزرگایرانی بهویژه #خیام بوده در آثارش ازو نقل قول کرده و این شعرش نیز الهام گرفته از رباعیات خیام است.
امروز تو را دسترس فردا نیست
واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
✍🏻: #خیام_نیشابوری
فراخور گرامی روز شاعر و فیلسوف نامدار سرزمینمان.☘️💐
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
برای خیام
با هر قدمی نبض زمان در دستش
اسرار جهان جاودان در دستش
در کارگه کوزهگری دیدم دوش
ابریق زمین و آسمان در دستش
#جهانشاه_تاجمرادی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
برای خیام
با هر قدمی نبض زمان در دستش
اسرار جهان جاودان در دستش
در کارگه کوزهگری دیدم دوش
ابریق زمین و آسمان در دستش
#جهانشاه_تاجمرادی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 #نامرئی
واژۀ نامرئی از دو جزء تشکیل شدهاست:
نا-: پیشوندِ تضاد
مرئی: دیدهشده؛ قابلِدیدن
🔻واژۀ مرئی (در اصل: مرئوی، بر وزنِ مفعول) در عربی اسمِمفعول است از مصدرِ رؤیة (رؤیت)، از ریشۀ «رأی»، به معنیِ دیدن.
🔹بنا بر این مرئی در اصل یعنی دیدهشده.
🔸از همین ریشه است واژۀ إراءة (در فارسی: ارائه) به معنیِ نشان دادن.
همچنین رؤیا (بر وزنِ فُعلا) از همین ریشه است، یعنی آنچه در خواب میبینید.
🔺ریا (در اصل: رِئای، بر وزنِ فِعال) نیز از همین ریشه است.
هدفِ آدمِ ریاکار این است که دیگران رفتارش را ببینند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزینگویهها
آتش زهد و #ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
کاش بعضیها پند حافظ را به گوشمیگرفتند🤨.
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 #نامرئی
واژۀ نامرئی از دو جزء تشکیل شدهاست:
نا-: پیشوندِ تضاد
مرئی: دیدهشده؛ قابلِدیدن
🔻واژۀ مرئی (در اصل: مرئوی، بر وزنِ مفعول) در عربی اسمِمفعول است از مصدرِ رؤیة (رؤیت)، از ریشۀ «رأی»، به معنیِ دیدن.
🔹بنا بر این مرئی در اصل یعنی دیدهشده.
🔸از همین ریشه است واژۀ إراءة (در فارسی: ارائه) به معنیِ نشان دادن.
همچنین رؤیا (بر وزنِ فُعلا) از همین ریشه است، یعنی آنچه در خواب میبینید.
🔺ریا (در اصل: رِئای، بر وزنِ فِعال) نیز از همین ریشه است.
هدفِ آدمِ ریاکار این است که دیگران رفتارش را ببینند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزینگویهها
آتش زهد و #ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
کاش بعضیها پند حافظ را به گوشمیگرفتند🤨.
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان
با عذر خواهی از جناب بیداریان عزیز
ایشان واژهٔ hurray: را در ترجمه آورده بودند که اشتباه کوچکی باعث شد hurrah ثبت شود😊 🙏🏻
#برای #دانایی برای #آبادی یرای #آزادی
@sobhosher
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان
با عذر خواهی از جناب بیداریان عزیز
ایشان واژهٔ hurray: را در ترجمه آورده بودند که اشتباه کوچکی باعث شد hurrah ثبت شود😊 🙏🏻
#برای #دانایی برای #آبادی یرای #آزادی
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
چوبشنید شیروی بگریست سخت
دلش گشت ترسان ازان تاج وتخت
چوازپیش برخاستند آن گروه
که او راهمیداشتندی ستوه
به گفتار زشت و به خون پدر
جوان را همیسوختندی جگر
فرود آمد از تخت شاهی قباد
دودست گرامی به سر برنهاد
ز مژگان همی بر برش خون چکید
چو آگاهی او به دشمن رسید
چوبرزد سرازتیره کوه آفتاب
بد اندیش را سر بر آمد ز خواب
برفتند یکسر سوی بارگاه
چو بشنید بنشست برگاه شاه
برفتند گردنکشان پیش او
ز گردان بیگانه و خویش او
نشستند با روی کرده دژم
زبانش نجنبید بر بیش و کم
بدانست کایشان بدانسان دژم
نشسته چرایند بادرد وغم
بدیشان چنین گفت کان شهریار
کجا باشد از پشت پروردگار
که غمگین نباشد به درد پدر
نخوانمش جز بد تن و بد گهر
نباید که دارد بدو کس امید
که او پودهتر باشد از پوده بید
چنین یافت پاسخ ز مرد گناه
که هرکس که گوید پرستم دو شاه
تو او رابه دل ناهشیوار خوان
وگر ارجمندی بود خوار خوان
#فردوسی
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
چوبشنید شیروی بگریست سخت
دلش گشت ترسان ازان تاج وتخت
چوازپیش برخاستند آن گروه
که او راهمیداشتندی ستوه
به گفتار زشت و به خون پدر
جوان را همیسوختندی جگر
فرود آمد از تخت شاهی قباد
دودست گرامی به سر برنهاد
ز مژگان همی بر برش خون چکید
چو آگاهی او به دشمن رسید
چوبرزد سرازتیره کوه آفتاب
بد اندیش را سر بر آمد ز خواب
برفتند یکسر سوی بارگاه
چو بشنید بنشست برگاه شاه
برفتند گردنکشان پیش او
ز گردان بیگانه و خویش او
نشستند با روی کرده دژم
زبانش نجنبید بر بیش و کم
بدانست کایشان بدانسان دژم
نشسته چرایند بادرد وغم
بدیشان چنین گفت کان شهریار
کجا باشد از پشت پروردگار
که غمگین نباشد به درد پدر
نخوانمش جز بد تن و بد گهر
نباید که دارد بدو کس امید
که او پودهتر باشد از پوده بید
چنین یافت پاسخ ز مرد گناه
که هرکس که گوید پرستم دو شاه
تو او رابه دل ناهشیوار خوان
وگر ارجمندی بود خوار خوان
#فردوسی
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
📝 #شنبههاباداستانهای_شاهنامه
🔅 کودکی با موهای سپید
🔹بخش پنجم (قسمت۱)
دیدار پسر و پدر 🌻
○ماجرای دیدار پدر و پسر در همه جا می پیچد تا به گوش منوچهر شاه میرسد..
✍ #یونس_پیرزاده
🎤#الهام_رضازاده
@sobhosher
🔅 کودکی با موهای سپید
🔹بخش پنجم (قسمت۱)
دیدار پسر و پدر 🌻
○ماجرای دیدار پدر و پسر در همه جا می پیچد تا به گوش منوچهر شاه میرسد..
✍ #یونس_پیرزاده
🎤#الهام_رضازاده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
🌸☘️🌸
کلید ِ صبح در دستِ تو باشد
سپیده سخت پابستِ تو باشد
و باغ آکنده شد از بویِ مریم
هوای غنچه سرمستِ تو باشد
✍🏻: #خاطره
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍃🌱🪸🌸
@bagh_dasht
@sobhosher
کلید ِ صبح در دستِ تو باشد
سپیده سخت پابستِ تو باشد
و باغ آکنده شد از بویِ مریم
هوای غنچه سرمستِ تو باشد
✍🏻: #خاطره
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍃🌱🪸🌸
@bagh_dasht
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
شبیه معجزه
میان این همه نامرد و مرد، بانو جان
به دور هرکس و ناکس نگرد بانوجان
بهشانههای کسی دل نبند اینجا نیست...
دلی شبیه خودت اهل درد بانو جان
تو از قبیله ی عشق از تبار امیدی
نه از سلالهی پاییز زرد بانو جان
چه غم که اشک زلالت کمی از اندوهِ...
نشسته روی زمین کم نکرد! بانوجان
تو را قسم به شُکوهِ طلوعِ چشمانت
نگو که خسته شدی از نبرد بانوجان
بتاب و چشم جهان را دوباره روشنکن
میان ظلمت شب های سرد بانوجان
سپاه سرکش غم را به شعر لبخندت
شبیه معجزه در هم نَورد بانوجان
اگرچه پای عبورت به گل نشست اما...
بمان به راه دلت، برنگرد بانو جان !
✍🏻: ##شیوا_صالحی
@shiva_salehi
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
شبیه معجزه
میان این همه نامرد و مرد، بانو جان
به دور هرکس و ناکس نگرد بانوجان
بهشانههای کسی دل نبند اینجا نیست...
دلی شبیه خودت اهل درد بانو جان
تو از قبیله ی عشق از تبار امیدی
نه از سلالهی پاییز زرد بانو جان
چه غم که اشک زلالت کمی از اندوهِ...
نشسته روی زمین کم نکرد! بانوجان
تو را قسم به شُکوهِ طلوعِ چشمانت
نگو که خسته شدی از نبرد بانوجان
بتاب و چشم جهان را دوباره روشنکن
میان ظلمت شب های سرد بانوجان
سپاه سرکش غم را به شعر لبخندت
شبیه معجزه در هم نَورد بانوجان
اگرچه پای عبورت به گل نشست اما...
بمان به راه دلت، برنگرد بانو جان !
✍🏻: ##شیوا_صالحی
@shiva_salehi
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
آيا ما سزاوار بوديم
تمام خيابان را در باران برويم
و در انتهاي خيابان
كسي در انتظار ما نباشد
#احمدرضااحمدي
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
آيا ما سزاوار بوديم
تمام خيابان را در باران برويم
و در انتهاي خيابان
كسي در انتظار ما نباشد
#احمدرضااحمدي
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
به دستِ آنکه نوازش شدیم ، تیغ افتاد
دلیل خون جگریِ من و انار یکیست...
#حامد_عسکری
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
به دستِ آنکه نوازش شدیم ، تیغ افتاد
دلیل خون جگریِ من و انار یکیست...
#حامد_عسکری
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
بر عکس رسم برگ
اندیشه بیفصل است
تا ریشهها اصل است
#امیراحمد_حدادنیا
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
بر عکس رسم برگ
اندیشه بیفصل است
تا ریشهها اصل است
#امیراحمد_حدادنیا
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
😴
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_چهارم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_چهارم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #پل_رپس
برگردان : بهروز صفرزاده
#روزجهانی چای مبارک☘️
این واژه برگرفته از خاستگاه چای یعنی کشور چین است. چینیها دو تلفظ مختلف برای چای داشتند. در گویش چینی جنوبی “چای” و در گویش چینی شمالی به صورت “تِی” تلفظ میشد و هردو تلفظی از یک واژه یگانه در چین قدیم هستند. اروپاییان به تبعیت از استان آمو در شمال چین، واژه Tea ( مشتق شده از تی) را برای این نوشیدنی انتخاب کردند. در آسیا و شمال آفریقا با توجه به واژه “چا” در استان کانتون در جنوب چین، واژه “چای” برای این نوشیدنی محبوب انتخاب شد.
کاشف السلطنه ملقب به پدر چای ایران کشت این نوشیدنی ممتاز را در لاهیجان وکلارآباد آغاز کرد.
@sobhosher
☕️
✍🏻: #پل_رپس
برگردان : بهروز صفرزاده
#روزجهانی چای مبارک☘️
این واژه برگرفته از خاستگاه چای یعنی کشور چین است. چینیها دو تلفظ مختلف برای چای داشتند. در گویش چینی جنوبی “چای” و در گویش چینی شمالی به صورت “تِی” تلفظ میشد و هردو تلفظی از یک واژه یگانه در چین قدیم هستند. اروپاییان به تبعیت از استان آمو در شمال چین، واژه Tea ( مشتق شده از تی) را برای این نوشیدنی انتخاب کردند. در آسیا و شمال آفریقا با توجه به واژه “چا” در استان کانتون در جنوب چین، واژه “چای” برای این نوشیدنی محبوب انتخاب شد.
کاشف السلطنه ملقب به پدر چای ایران کشت این نوشیدنی ممتاز را در لاهیجان وکلارآباد آغاز کرد.
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
شمارهاش را گرفتم. خودش گوشی را برداشت و با همان لهجهی محلی که ته حلقی حرف میزد،
پرسید: «کیه؟»
گفتم: «سلام ننه، منم ناصر.» پرسید: «از جبهه هستی؟» گفتم: «نه نه. ناصر هستم، دوست عبدو. یادت آمد ننه؟»
آرام و کشیده گفت: «عبدو خوابیده. خسته است.»
انگاری مرا نشناخته بود. آرام و شمرده گفتم: «ننه مریم، من ناصر هستم که با عبدو میآمدیم خانهتان، آن وقتها که هنوز جنگ بود. یادت هست؟»
اول چیزی نگفت و بعد هم بدون اینکه جوابم را بدهد، پی حرفش را گرفت.
– مگه خبر نداری عبدو برگشته؟ تو جنگ بوده بچهام.
الانم گرفته خوابیده تو آن یکی اتاق. بچهام خسته است. اگه کارش داری بیدارش کنم.
گفتم: «نه، یادته میآمدیم خانهتان؟ همو که براش نامه نوشتی. امروز نامهات رسید. یادته؟»
چیزی نگفت. چند بار صداش زدم و گفتم شاید تلفن قطع شده.
گفت: «ها، عبدو بالاخره برگشت. خودم رفتم آوردمش. وسط میدان جنگ بود بچهام.»
گفتم: «حالا کجاست؟ کجا بوده؟»
جواب داد: «گفتمت که خوابیده. نمیگذاشتند بیاد.
میدانستم اگه میتوانست خودش برمیگشت.
خودم رفتم پیداش کردم و برش گرداندم.»
✍🏻: #احمد_دهقان فراخور گرامى زادروزش💐
📚 : من قاتل پسرتان هستم
روایتی تلخ و واقعگرایانه از اثرات زشت و دردناک جنگ بر روی آدمهایی که مدتی از عمر خود را در جبههها گذراندهاند و قرار نیست هیچوقت به زندگی سابق خود بازگردند.اعتراضی به سرنوشت آدمهای پس از جنگ.
📎فایل pdf و صوتى اين كتاب را در صبح و شعر ببينيد👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
شمارهاش را گرفتم. خودش گوشی را برداشت و با همان لهجهی محلی که ته حلقی حرف میزد،
پرسید: «کیه؟»
گفتم: «سلام ننه، منم ناصر.» پرسید: «از جبهه هستی؟» گفتم: «نه نه. ناصر هستم، دوست عبدو. یادت آمد ننه؟»
آرام و کشیده گفت: «عبدو خوابیده. خسته است.»
انگاری مرا نشناخته بود. آرام و شمرده گفتم: «ننه مریم، من ناصر هستم که با عبدو میآمدیم خانهتان، آن وقتها که هنوز جنگ بود. یادت هست؟»
اول چیزی نگفت و بعد هم بدون اینکه جوابم را بدهد، پی حرفش را گرفت.
– مگه خبر نداری عبدو برگشته؟ تو جنگ بوده بچهام.
الانم گرفته خوابیده تو آن یکی اتاق. بچهام خسته است. اگه کارش داری بیدارش کنم.
گفتم: «نه، یادته میآمدیم خانهتان؟ همو که براش نامه نوشتی. امروز نامهات رسید. یادته؟»
چیزی نگفت. چند بار صداش زدم و گفتم شاید تلفن قطع شده.
گفت: «ها، عبدو بالاخره برگشت. خودم رفتم آوردمش. وسط میدان جنگ بود بچهام.»
گفتم: «حالا کجاست؟ کجا بوده؟»
جواب داد: «گفتمت که خوابیده. نمیگذاشتند بیاد.
میدانستم اگه میتوانست خودش برمیگشت.
خودم رفتم پیداش کردم و برش گرداندم.»
✍🏻: #احمد_دهقان فراخور گرامى زادروزش💐
📚 : من قاتل پسرتان هستم
روایتی تلخ و واقعگرایانه از اثرات زشت و دردناک جنگ بر روی آدمهایی که مدتی از عمر خود را در جبههها گذراندهاند و قرار نیست هیچوقت به زندگی سابق خود بازگردند.اعتراضی به سرنوشت آدمهای پس از جنگ.
📎فایل pdf و صوتى اين كتاب را در صبح و شعر ببينيد👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher