صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هجرت
با سقوط دستای ما
در تنم چیزی فرو ریخت
هجرتت اوج صدامو
بر فراز شاخه آویخت
ای زلال سبز جاری
جای خوب غسل تعمید
بی تو باید مرد و پژمرد
زیر خاک باغچه پوسید
فصلی که من با تو ماشد
فصل سبز خواهش برگ
فصلی که ما بی تو من شد
فصل خاکستری مرگ
تو بگو جز تو کدوم رود
ناجی لب تشنگی بود
جز تو آغوش کدوم باد
سایه گاه خستگی بود
بی تو باید بی تو باید
تانفس دارم ببارم
من برای گریه کردن
شونه هاتو کم می یارم
چشم تو با هق هق من
با شکستن آشنا نیست
این شکستن بی صدا بود
هر صدایی که صدا نیست
ای رفیق ناخوشی ها
این خوشی باید بمیره
جز تو همراهی ندارم
تا شب از من پس بگیره
با تو بدرود ای مسافر
هجرت تو بی خطر باد
پر تپش باشه دلی که
خون به رگ های تنم داد
فصلی که من با تو ما شد
فصل سرد خواهش برگ
فصلی که ما بی تو من شد
فصل خاکستری مرگ

شعر:#شهيارقنيرى
آواى : #گوگوش فراخور گرامى زادرودش💐
موسيقى: #ناصر_چشم_آذر

@Sobhosher
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

كشتن بهرام گور اژدها را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                               
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

که دشمن که دانا بود به ز دوست
ابا دشمن و دوست دانش نکوست
براندیشد آنکس که دانا بود
به کاری که بر وی توانا بود
#فردوسی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌺🌸
#شعرخوب_بخوانيم

صلات ظهر مرداد
هواي پخته ی منگ

دوتا بچّه ی بي خواب
ته يه کوچه ی تنگ

با يه تفنگ چوبي
يه تير کمون يه مشت سنگ

ميرفتيم جنگ دشمن
come on کيو کيو بنگ بنگ

چقدر سرخ پوست کشتيم
تو اون کوچه ی بن بست

چه فصل ساده اي بود
برادر خاطرت هست؟...

شعر: زویا زاکاریان
موسيقى: مهرداد آسمانی
تنظیم: منوچهر چشم‌آذر
آواى: #گوگوش فراخور هفتادمين زادروزش💐

به اميد روزى كه كودكان روى اين زمين زندگى را بازى كنند
زندگى را ياد بگيرند
مرگ بر جنگ

شبتان سرشار عشق🥰💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

به زنى گرفتن بهرام گور دختر شاه هندوستان را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                               
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

در دانش و آنگهى راستى!
گرين دو نيابى، روان كاستى!
#فردوسی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🌺🌸

گفت و گو درباره #شعر_نو_فارسى
#احمدشاملو
#يدالله_رويايى فراخور گرامى زادروزش
گرامى ياد و نامشان
#شاعرنميميرد

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🌸🌺#شعرخوب_بخوانيم

از دوستت دارم

از تو سخن از به آرامی
از تو سخن از به تو گفتن
از تو سخن از به آزادی

وقتی سخن از تو می گویم
از عاشق
از عارفانه
می گویم
از دوست دارم
از خواهم داشت
از فکر عبور در به تنهایی
من با گذر از دل تو می کردم.
من با سفر سیاه چشم تو زیباست
خواهم زیست.
من به تمنای تو
خواهم ماند
من با سخن از تو
خواهم خواند
ما خاطره از شبانه می گیریم
ما خاطره از گریختن در یاد
از لذت ارمغان در پنهان،
ما خاطره ایم از به نجواها...

من دوست دارم از تو بگویم را
ای جلوه ای از به آرامی
من دوست دارم از تو شنیدن را
تو لذت نادر شنیدن باش.
تو از شباهت، از به زیبایی
بر دیده ی تشنه ام تو دیدن باش!

صدا و شعر: زنده ياد #يدالله_رويايى گرامى ياد و مانا نامش💐

شبتان از خاطره هاى دلچسب شيرين🥰💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌸🌺
#شعرخوب_بخوانيم

سر خونه ی دلم!! لونه ی غَمم؛ یاد او نشسته…
یاد تسمه و تُفنگ… قطار فِشنگ… مادیون خسته!!!!
سر سنگ چشمه ها؛ توی دره ها، جاده های باریک…
در اون شب های بارون!! چیک چیک نودون کوچه های تاریک!!!!

لا لای لای آآخ لا لای لای…♪♪♪
بخواب نُقل و نَمکدون، بخواب غُنچه ی زمستون!!!
الان پُشت شیشه ها؛ روی چینه ها، گُربه بیداره…♪♪♪
صدای چَرخای گاری؛ پای فراری، پُشت اون دیواره!!
لا لای لای ..لالای لای…

«... اجرای دوباره «لالایی لای» ظرفیتی تازه از صدای امروز تو است. و این ترانه هم خود کشف دوباره‌ی چیزها است. ما اگر چیزی باشیم، خودمان رادوباره در آن کشف می‌کنیم. انگار هر چیزی که باید گفته شده باشد به وقت خودش گفته شده است (...) درست همان وقتی که حرفی زده‌ام آموخته‌ام که چه حرفی را بزنم.»

نورماندی ۱۵ ژوئیه ۱۹۹۲
از یک نامه به محمد نوری


ترانه‌: #یدالله_رویایی فراخور گرامى زادروزش با آرزوى سلامتى شاعر ايرانى 💐

آواى: زنده ياد استاد #محمدنوری
موسیقی : #ناصرحسینی
اجرای : #فریبرزلاچینی

شبتان آرام و رام

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

نامه فغفور به بهرام
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                               
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

‎جهان را چو باران به بایستگی
‎روان را چو دانش به شایستگی

@sobhosher
#گفتگوی_زنده دکتر کزازی با موضوع #شب_فردوسی به میزبانی کمیسیون ملی یونسکو-ایران . گفتگو کننده عبدالمهدی مستکین. در برگه اینستاگرام دکتر کزازی و یونسکو ایران
Instagram.com/drkazzazi
Instagram.com/unesco.iran

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_موسیقی_بیکلام

🔻داستان #دریاچه_قو

▪️"اودت" به وسیله ی جادوگری به نام"روتبارت" بدل به یک قو شده است و تنها در نیمه شب است که او و همراهانش ساعاتی به صورت انسان ظاهر می شوند.

▪️شبی پرنس"زیگفرید"، "اودت" را می بیند و دل به او می بندد و سوگند می خورد که "اودت" را از شر طلسم "روتبارت" رها کند. در همین میان شبی در قصر پرنس " زیگفرید" مراسمی برپاست که طی آن باید پرنس، همسر خود را انتخاب کند.

▪️"روتبارت" به شکل یک شوالیه وارد میهمانی می شود و دخترش "اودیل" را نیز به همراه می آورد که او را با جادو کاملا شبیه "اودت" کرده است و او با این حیله " زیگفرید" را شیفته خود می کند.

▪️با سر رسیدن "اودت" پرنس پی به اشتباه خود می برد و به محل دریاچه می شتابد و اعتراف به بی وفایی خود می کند و "اودت" نیز او را می بخشد. در همین حال"روتبارت" سر می رسد و با جادوی خود توفانی سهمگین می آفریند که سبب غرق شدن "اودت" و "زیگفرید" می شود.

▪️در بسیاری از اجراها انتهای داستان به شکل دیگری به پایان می رسد. بدین صورت که پس از برپا شدن توفان "زیگفرید" با "روتبارت" می جنگد و طلسم او را می شکند و "اودت" و همراهانش رها می شوند.

▪️در برخی دیگر از اجراها نیز بدین ترتیب است که پس از باطل شدن جادوی "روتبارت"، پس از گذشت سالها در حین قدم زدن کنار دریاچه و چیدن گل ، بار دیگر توسط "روتبارت" غافلگیر شده و "زیگفرید" و "اودت" تبدیل به قو می شوند.

@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
#البرز
#كرج
#كندر
ارديبهشت٩٩

«میلیون میلیون میلیون رُزِ آتشین»

یکی بود یکی نبود
یه نقاش بود
که یه خونه کوچیک و یه بوم داشت
اما اون عاشق یه بازیگر بود که عاشق گل‌ها بود

نقاش، خونه‌اش رو فروخت
نقاشی‌هاشو فروخت
و با پول‌هاش دریایی از گل خرید

میلیون، میلیون، میلیون رُزِ آتشین از پشت پنجره میتونی ببینی کسی که واقعا عاشق شده
زندگیش رو بخاطر تو به دریایی از گل تبدیل می‌کنه
صبح، کنار پنجره وایمیستی شاید دیوونه شدی!
درست مثل رویایی ادامه دار میدان پر از گل‌هاست
روحت به لرزه درمیآد
کدوم مرد ثروتمندی منو دست انداخته؟
اما زیر پنجره، با نفس‌های به شماره افتاده
نقاش فقیر وایستاده

میلیون، میلیون، میلیون رُزِ آتشین
از پشت پنجره می‌تونی ببینی کسی که واقعا عاشق شده
زندگیش را برای تو به دریایی از گل بَدل می‌کنه

وقت دیدار کوتاه بود
شب که شد
یه قطار بازیگر رو به دوردست‌ها برد
اما در زندگیش ترانهٔ دیوونه‌وار رزها باقی موند
نقاش به زندگی تنهاییش ادامه داد
با مشکلات زیادی روبه رو شد
اما توو زندگی اون برای همیشه موند...



عكاس:
‏ masoud89722

@My_BeautifulIran
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم
🌺🌸🎧🎼🎵🎶


«میلیون میلیون رُزِ آتشین»

بازخوانی: #آلاپوگاچوا
شعر نسخه ى پوگاچوا سروده : #آندری_وزنیشیانسکی شاعر بزرگ روسی و شاگروریس پاسترناک (برندهٔ جایزه نوبل و خالق داستان دکتر ژیواگو) است، هرچند برخی منابع داستان خلق این اثر را به ازدواج سوم پوگاچوا ربط داده‌اند اما منبع موثقی در خصوص داستان ترانه و ربطش به این ازدواج وجود ندارد.

عاشقانه هاتون مدام🥰💐
@sobhosher