صبح و شعر
652 subscribers
2.14K photos
280 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح و شعر
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃‍჻ᭂ وَ چای دغدغه‌ی عاشقانه‌ی خوبی ست برای با تو نشستن بهانه‌ی خوبی ست حیاطِ آب زده، تخت چوبی و من و تو چه قدر بوسه، چه عطری، چه خانه‌ی خوبی ست صدای شعله‌ور گل نراقی و باران فضای ملتهب و شاعرانه‌ی خوبی ست به خانه باز رسیدیم و چای می‌خواهم…
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

჻ᭂ 🍃🌸 #نثرفارسی🌸🍃‍჻ᭂ

دل خوش کن به چای و گیاه و عشق، به نور، به کتاب، به موسیقی...
دل خوش کن به خانواده و عزیزانی که داری و احساسات انسانی بسیاری که در محفظه‌ی روشنِ قلبت تلنبار کرده‌ای...
دل خوش کن به طعم‌ها و مزه‌ها و عطرها، به رنگ‌ها و شکل‌ها و لمس‌ها...
دل خوش کن به نسیم خنکی که به پوستت می‌خورد و محبت‌های متراکمی که دریافت می‌کنی و شادی‌های کوچکی که می‌بینی و جزئیات خوشایندی که به تو مربوط می‌شوند.
دل خوش کن که مربوط می‌شوی به شاهرگ‌های بودن، به اینکه هستی و نفس می‌کشی و دوست می‌داری و می‌فهمی و احساس می‌کنی...

✍🏻: #نرگس_صرافیان_طوفان
📚 :
@narges_sarrafian_toofan

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


💫 یکی از علما خورنده بسیار داشت و کفاف اندک.
با یکی از بزرگان که در او معتقد بود بگفت؛ روی از توقع او درهم کشید و تعرّض سؤال از اهل ادب در نظرش قبیح آمد.

ز بخت روی ترش کرده پيش يار عزيز
مرو که عيش برو نيز تلخ گردانی
به حاجتی که رَوی تازه روی و خندان رو
فرو نبندد کارگشاده پيشانی

آورده اند که اندکی در وظیفه او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودت معهود برقرار ندید گفت:

*بِئس المطاعِمُ حینَ الذُلِّ یَکسِبُها
القِدرُ مُنْتَصَبٌ وَ القَدرُ مَخفوضٌ

نانم افزود و آبرویم کاست
بینوائی به از مذلتِ خواست

✍🏻: #سعدى
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)

معتقد، باورمند، مومن، ارادت قلبى
كفاف کفایت  (در اینجا منظور درآمد)
روى درهم كشيدن نارحت شدن
توقع درخواست، چشم‌داشت
تعرض، اعتراض ، پرخاش
قبیح زشت
وظیفه مواجب، دست‌مزد
مودت دوستی، مهربانی
معهود ، قرارداد،پیمان کرده‌شده

*ترجمه  بیت عربی:چه بد است که طعام‌ها و خوردنی‌ها با آبروریزی و خواری کسب شوند.چه دیگ که برپا می‌شود و آبرو که ریخته و پست ‌می‌شود.

🍃 نونت را با آب بخور منت آب‌دوغ نکش.🍃

@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_ششسد_یازدهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

منع سودی نکند، کاش نصیحت‌گر ما
گر تواند ببرد تیرگی از اختر ما

تو مگر در دل ماهی که چنین می‌گردند
ماه و خورشید چو پروانه به گرد سر ما

در شکست دل ما پرهیزی نیست به لاف
ما حبابیم، نسیمی شکند ساغر ما

ما از آن سوختگانیم که بزداید چرخ
زنگ از آیینه ماه به خاکستر ما


✍🏻: #ابوالحسن_فراهانی
سده ۱۱
گویی ناصحان زمان ابولحسن هم مانند امروز اصل را رها کرده بودند و به فرعیات می‌چسبیدند.

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃 🌸 تک خطی خاص 🌸🍃‍჻ᭂ

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم ♪

✍🏻: #سعدی
خط خوش: ‌#بختیاری

🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃

@sobhosher
჻ᭂ 🍃 🌸 تک خطی خاص 🌸🍃‍჻ᭂ

نگویم حال دل، از حال من گو بی‌خبر باشد
به بی‌دردان بیانِ درد دل، دردِ دگر باشد ...

✍🏻: #میرزا_ابوالحسن_فراهانی

🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃

@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_ششسد_دوازدهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

روزی به کریم‌خان زند گفتند: فردی می‌خواهد شما را ببیند و مدام گریه می‌کند.
کریم‌خان گفت: "وقتی گریه‌هایش تمام شد بیاریدش نزد من".

پس از ساعت‌ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر‌زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم.

کریم‌‌خان دستور داد چشم‌های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد!
اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته‌ی پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.

وکیل الرعایا (کریم‌خان) گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه‌ی بید سرخ دزدی می‌کرد ، من نمی‌دانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم.
پس از این‌که به شاهی رسیدم عده‌ای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند.
پدر من چگونه می‌تواند شفا دهنده باشد؟
اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی می‌کشند ...

✍🏻 #پناهی_سمنانی
📚: کریم‌خان زند

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_ششسد_سیزدهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ


تو که برگردی
خدا به زمین برمی‌گردد
و ته‌سیگارهایش را
از زیرِ پوستم جمع می‌کند!

تو که برگردی
غروب بار و بنه‌اش را
برمی‌دارد
از در پشتی
فرار می‌کند!

تو که برگردی...

آه
برگرد و در من
نفس بکش!
نفس بکش!
نفس بکش!

آن‌قدر که فصل‌های غریب
به تو برسند!
آن‌قدر که فاصله‌های خبیث
دق کنند..!
آن‌قدر که در سطرهای اول هر شعر
سیب‌ها سرخ شوند
و آن‌قدر که فکرها
شب را بشویند!

در من نفس بکش!
ما  با تمامِ سکوت سنگین‌مان
فریادهای یک دفتریم...!

                       •••••••••••

إذا رجعتَ 
سيرجع الله إلى الأرض 
ويجمعُ أعقاب سجائره 
من تحت جلدي 
إذا عدتَ 
سيحمل الغروب 
متاعه 
ويهرب من 
الباب الخلفي 

إذا عدتَ... 

ارجع و فيَّ 
تنفس! 
تنفس! 
تنفس! 
لدرجة تصلُ إليك الفصول الغريبة! 
إلى حدٍ تموت حنقاً 
المسافات اللئيمة!... 

لدرجة تغدو التفاحات في الأسطر الأولى  
من كل قصيدة 
أشد أحمراراً 
لدرجة تبددُ فيها الأفكار 
الليل 

تنفس فيَّ! 
فنحن بكل صمتنا الثقيل 
صرخات دفتر!...

✍🏻: #آرزو_کاظمی

برگردان: #صالح_بوعذار

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
჻ᭂ 🍃 🌸 تک خطی خاص 🌸🍃‍჻ᭂ

به من بیاموز دل‌تنگ نباشم

✍🏻: #نزار_قبانی
برگردان: یدالله گودرزی


🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃

@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى

🔹«  نوشابه خانواده »
بلندترین شعرهای معاصر را غلامحسین نصیری‌پور  سروده که بعضی از شعرهایش به سی‌صد الی چهارصد‌صفحه می‌رسد .
روزی شخصی از او پرسید : این دیگر چه شعرهایی است ؟
نصیری‌پور  جواب داد: این‌ها شعر خانواده است، درست مانند نوشابه خانواده!


✍🏻: #عمران_صلاحی

@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_ششسد_چهاردهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━

📝زیربنای داستان نویسی سه عامل است؛ یکی تجربه ، یکی مشاهده و دیگری بینش انسان ؛
این‌ها جمع می‌شوند بر اساس تخیل و خلاقیت داستان را به وجود می‌آورند؛ بنابراین سعی کنید بیشتر از تجربه و مشاهده استفاده کنید ،
وقتی شما خودتان مسائل را تجربه کرده باشید، می‌توانید جزء به جزء پیش بروید و فضا را به شکل باورپذیری برای خواننده توصیف کنید .
من بارها گفته‌ام که داستان نبافید ، داستان بافتن یعنی اینکه آدم موضوع جالبی پیدا کند و تنها بر اساس تخیل داستان بنویسد ولی تا انسان شناخت نداشته باشد نمی تواند درست بیان کند و تخیل تنها باید عنصری باشد که تجربیات و مشاهدات را به شکل هنرمندانه بیان کند نه اساس و بنای داستان .
درست است که اساس داستان دروغ است ولی دروغی است که از حقیقتی پرده بر می‌دارد و پیکاسوی نقاش هم به این نکته اشاره کرده است .
هر کسی می‌تواند در زندگی‌اش حداقل یک رمان بنویسد و آن هم رمان زندگی خودش است ، فقط باید شناخت داشته باشد
.

✍🏻: #جمال_میرصادقی فراخور گرامی زادروزش(۱۹اردی‌بهشت)
با آرزوى تندرستى و طول عمر براى استاد فرهيخته💐🙏🏻
ميرعابدينى نویسندهٔ ۴۳ جلد کتاب رمان، داستان بلند و کوتاه،آموزش داستان‌نویسی و هم در زمینه نقد ادبی و ادبیات است.
🔸سبک: آنچه آثار او را جذاب می‌کند، نثر روان و ساده او است. او به دنبال پیچیدگی‌های تصنعی نیست و نثر گفتاری‌اش، مزیتی برای آثارش به شمار می‌رود.

📎متن کامل مقاله را (از لینک گفت‌وگوی ایرنا با استاد میرعایدینی)
در صبح و شعر بخوانید.👇🏻👇🏻👇🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher