صبح و شعر
657 subscribers
2.13K photos
278 videos
330 files
3.21K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
. ჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام

مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام

بلبل باغ سرای صبح نشان می‌دهد
وز در ایوان بخاست بانگ خروسان بام

ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام

خواهیَم آزاد کن خواه قوی‌تر ببند
مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام

هر که در آتش نرفت بی‌خبر از سوز ماست
سوخته داند که چیست پختن سودای خام

اولم اندیشه بود تا نشود نام زشت
فارغم اکنون ز سنگ چون بشکستند جام

سعدی اگر نام و ننگ در سر او شد چه شد؟
مرد ره عشق نیست که‌ش غم ننگ است و نام!

✍🏻: #سعدی

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
گرچه مشکل می‌نماید لیک آسان بگذرد

چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود
وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد

هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن
چون شب صحبت درآید روز هجران بگذرد

شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ
باز در جوی مَو‌دّت آب حَیوان بگذرد

در غم و شادی بباید ساختن با روزگار
زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد

تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال
بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد

ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود
محنت غربت نماند، ذل حرمان بگذرد

✍🏻: #کمال_خجندی
سده۸

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

منع سودی نکند، کاش نصیحت‌گر ما
گر تواند ببرد تیرگی از اختر ما

تو مگر در دل ماهی که چنین می‌گردند
ماه و خورشید چو پروانه به گرد سر ما

در شکست دل ما پرهیزی نیست به لاف
ما حبابیم، نسیمی شکند ساغر ما

ما از آن سوختگانیم که بزداید چرخ
زنگ از آیینه ماه به خاکستر ما


✍🏻: #ابوالحسن_فراهانی
سده ۱۱
گویی ناصحان زمان ابولحسن هم مانند امروز اصل را رها کرده بودند و به فرعیات می‌چسبیدند.

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
#شعردیروز
━··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

در ستایش فردوسی

که فردوسی طوسی پاک مغز
به اوست داد سخن‌‌های نغز
به شهنامه فردوسی نغز گوی
که از پیش گویندگان برد گوی

✍🏻: #اسدی_طوسی
گرشاسپ‌نامه

گفت فردوسی به شهنامه هران چه که خواست
قصه‌های پرعجایب فتنه‌های پرعبر
ز فردوسی کنون سخن یاد دار
که شد بر سر رزم اسفند یار
زنده رستم شعر فردوسی است
ور نه زو در جهان نشانه کجاست

✍🏻: #سراج‌الدین_عثمان_مختاری سده۵-۶
شهریارنامه

بدان که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمت است از ایشان تویی نشان
✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۵

سخن‌گوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
✍🏻: #نظامی_گنجوی
اسکندارنامه

شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم
نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود
زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند
زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود

✍🏻: #خاقانی

این تازه و محکم ز تو بنیاد سخن  
هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی
انصاف که نیک داده‌‌ای داد سخن                              
✍🏻: #ظهیرفاریابی

چو فردوسی مسکین را ببردند
به زیر خاک  تاریکش ﺳﭙردند
ختم  دادند به فردوس اعلی
که فردوسی به فردوس است اولی
✍🏻: #عطار
اسرارنامه

شاعر از شما بهتر شعر آن که نیکوتر
از طایفه تازی و از انجمن فرسی
آواز دادند یک رویه به من گفتند
فردوسی و شهنامه شهنامه و فردوسی

✍🏻: #امامی_هروی
سده ۷
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
✍🏻: #سعدی

گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد

✍🏻: #میرزاده_عشقی

  #۲۵اردیبهشت  #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی
نام‌آورترین سخن‌سرای ایران زمین

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

با همه خلق جهان گرچه از آن
بیشتر بی‌ره و کمتر به رهند

تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند

✍🏻: #سنایی
سده۵

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
. ჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

جامی است که عقل آفرین می‌زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می‌زندش

این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف
می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش

✍🏻: #خیام
سده۶-۵

این نسخه که بر شیشه نادان سنگست
بر جلوه او ساحت دانش تنگست

خلدیست که صد رنگ بود هر برگش
وین طرفه که چون درنگری یک رنگست

✍🏻: #فصیحی_هروی
سده۹

چون چنگ سر زلف توام در چنگست
هر لحظه دلم را به لبت آهنگست
شد پسته‌ی تنگ تو دل مرا روزی
یا رب که دل خسته چه روزی تنگست

✍🏻: #خواجوی_کرمانی
سده۷


━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
. ჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

عشق و بهار و فرقت یار و تن نزار
آورده اند بر دل من کار و صعب کار

تیمار دوست با من و از من بریده اوست
هجران یار با من و از من گسسته یار

فصل بهار با من نازک چو برگ گل
لشگر برون زدم چو گل سرخ در بهار

تا کامکار گردم بر دشمنان ملک
یکسو شدم ز برگ گل سرخ کامگار

هنگام گل ز لعبت گلرخ جدا شدم
در دیده وصال خلیدم ز هجر یار

بر اختیار خلق نه بر اختیار خویش
بهر صلاح خلق سفر کردم اختیار

جستند خلق رنج من از مهربان خویش
من رنجشان کشیدم و بر خود نهاده بار

رنجیست اینکه چون بحقیقت نگه کنم
ناز است و راحت از پس این رنج بی شمار

ای گلبن نشاط دل من بفضل کن
بی من مباش تازه و بر گل مکن کنار

تا من چو از سفر برسم از رخان تو
بر گل کنم کنار خود ای چون گل بهار

✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۶

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

تا بادِ صبا را به گلستان گذری هست
مرغانِ چمن را به رهِ گل نظری هست

نومید نباید شدن از گردشِ ایام
هر شام که آید، ز پیِ آن سَحَری هست

بنشین نفسی بلبلِ شوریده که امروز
با ناله‌یِ زار دل من هم اثری هست

گر شربتِ وصلت به لبِ تشنه ندارد
بیمار غمِ عشقِ تُرا چَشمِ تَری هست

چشمم به ره قافلهٔ بوی وصالت
در کوی تو از بادِ صبا تا خبری هست

بیداد مکن این همه‌ها بر دلِ «مخفی»
اندیشه نما، غیر تو هم دادگری هست

✍🏻: #زیب_النسا_بیگم
سده ۱۲-۱۱
زیب النسا بیگم فرزند اورنگ زیب میرزا ٬آخرین پادشاه بزرگ گورکانیان هند بود. وی غزل و قصیده می‌سرود و  “مخفی “ تخلص می کرد و در شاعری شاگرد ملا محمد سعید اشرف مازندرانی بود . زیب النسا در سرودن شعر بیشتر از عرفی شیرازی پیروی کرده است و ودیوانش که شامل چهار هزار بیت است.


━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ


پیروی خردت روی ظفر بنماید
که خرد بر سپه هستی تو هست یَزَک

به خرد راه توان برد بسوی درجات
که خدا گفت که عاقل نبود زاهل دَرَک

رو هنر جمع کن از تفرق مال منال
مرتضی را چه تفاوت که برد غیر فدک

مال مایل بود ای ابن یمین علم طلب
کز تو یکدم نشود در غم و شادی مُنفَک

علم دادند به ادریس و به قارون زر و سیم
شد یکی فوق سماک و دگری زیر سمَک

✍🏻: #ابن_یمین
سده۷

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
#شعردیروز
━··‏​‏​​‏•✦❁☀️❁✦•‏​‏··•​​‏━

کی کنم هرگز شکایت سر ز جور یار خویش
شکوه‌ها دارد دلم از طاقت بسیار خویش

بسته بودم در، شب وصلش به روی آفتاب
عاقبت چون چشم دشمن، کرد روزن کار خویش

عاریت از طره شمشاد نستانم گره
غنچه این گلشنم، خود عقده‌ام در کار خویش

در پی چشمت دلی دارم ز نرگس خسته‌تر
حال بیمارم بپرس از نرگس بیمار خویش

مصر، یوسف را ز خاطر برد سودای وطن
دید چون افزون ز کنعان گرمی بازار خویش
 
: #قدسی_مشهدی


━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher