صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ 💞💓💕

درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩‍❤️‍💋‍👩

🔸تحلیل ساختار نمادین داستان بیژن و منیژه
هر داستانی دارای ساختاری منسجم است که در تناسب کامل با محتوای آن شکل می‎گیرد؛ پس در یک داستان سمبلیک نیز باید به دنبال کشف ساختار و طرحی نمادین بود.

💏در داستان بیژن و منیژه که درونمایه نمادین آن دستیابی به #کمال و فردیت است، طرح و ساختار قصه نیز در تناسب کامل با این درونمایه ترسیم شده و گسترش طرح و حرکت قهرمانان و اشخاص داستانی، نگاره نمادین #دایره را می‎نمایاند؛
🔹بدین ترتیب که حرکت از ایران‎زمین که نماینده ساحت #خودآگاهی روان قصه است، آغاز می‎شود و قهرمان پس از تجربه فردیت و کمال در سرزمین #ناخودآگاهی (توران‎زمین)، در نهایت به خودآگاهی (ایران) باز می‏گردد و نقطه پایان ⭕️دایره فردیت خود را به آغاز آن پیوند می‎زند. به موجب نمادشناسی اشکال، «دایره، علامت وحدانیت اصیل و علامت آسمان است و بدین گونه نشانگر فعالیت و حرکات دورانی است. این نگاره، مشخصه جهت ممتد است؛ در نتیجه علامت هماهنگی است. از عهد باستان، دایره، نشانة تمامیت و کمال بوده و زمان در آن گنجانده می‎شده است؛ تا بهتر اندازه گیری شود. دایره‏ای متمرکز، بدون انتها و ابتدا، کامل، علامت مطلقیت است»
🔸این داستان، شرح به فردیت رسیدن #کیخسرو به عنوان #پادشاه ایران‎زمین است که بنابر رویکردی کهن‏الگویی وی را می‎توان تجسّم بُعد بالفعل کهن‏الگوی #خود دانست. بنابر همین نگرش تأویلی، بیژن که کهن‏الگوی #قهرمان را می‎نمایاند، بخشی از نیروهای روانی کیخسرو و از همین روی فردیت یافتن او درواقع فردیت یافتن #کیخسرو است. بیژن به دنبال بر هم خوردن تعادل در اثر حمله نیروهای اهریمنی #سایه، قهرمانانه پای در مسیر فردیت می‏نهد و با خدعه #پیردانای اهریمنی قصه، گرفتار مخمصه‎ای دشوار می‎شود. پایان این قصه نمادین، رهایی بیژن از چاهی است که حبس در آن، متناسب با درونمایه کهن‏الگویی قصّه، موتیف بازگشت به #رحم_مادری و رهایی از آن #تولّد دوباره را نمادین می‎کند. تحوّل برجسته دیگری که در این قصّه وجود دارد، تحوّلی است که متناسب با تحوّل قهرمان برای #منیژه اتفاق می‏افتد؛ بدین ترتیب که وی که در آغاز قصّه، عنصری اهریمنی و بوالهوس و وابسته به نیروهای #سایه (افراسیاب) است، در پی رانده شدنش از دربار افراسیاب، از بُعد منفی خود فاصله می‎گیرد و وجهه‎ای مثبت می‎یابد که همین امر او را لایق آمدن به ساحت #خودآگاهی (ایران) و پیوستنش به نیروهای خیر می‎کند. در مجموع باید گفت که متناسب با درونمایه کهن‌الگویی داستان، تمامی شخصیتها، مکانها و دیگر عناصر قصه نیز بُعدی نمادین و کهن‎الگویی دارند و این امر سبب پیوند بینامتنیتی داستان بیژن و منیژه با دیگر آثار هم‎گونه خود می‎شود.

@sobhosher