صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

اگر برف بر همه کوه‌ها ببارد
اگر بوران قله‌ها را بپوشاند
و اگر توفان همه روشنایی‌ها را ببلعد
صبر کن
ای عشق آتشین من
ای عشقِ تو میراث فرداها
صبر کن!

اینک
حتا اگر از سرما خاکستر شوم
حتا اگر از تشویش بلرزم
وقت در آغوش کشیدن امید است

امید با عشق فریاد می‌زند
و دل است هماورد عشق
و بالاندن عشق
کار پر مهابتی است.

رنج هزاران ساله را
و حرص آینده را
این گلیم پر نقش و نگار را
یعنی زحماتم را
یعنی قلبم را
به تو هدیه می‌کنم

ای عشق آتشین من
ای عشق تو میراث فرداها
بی درنگ
بی پروا
صبر کن!


✍🏻: #آیتن_موتلو / ترکیه
برگردان: صابر مقدمی

برای… فردا
برای آزادی 🕊☘️

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

چنین می‌گفت زمان جاودانگی دروغ است گوش کن ببین آن پرتگاه لاجوردی روح‌ات با ترانه غمناک چاهی عمیق بی‌وقفه تو را به نام می‌خواند
اما تو چنان دوست داشته باش که انگار مرگی نیست و ترانه‌های شادمانی را از زبان برگ‌های درخت زندگی گوش کن
زیرا که برگ‌ها هم روزی به پرواز در می‌آیند نسیم هم بی تو بر جنگل عریان می‌وزد زمان کوتاه و عشق ارمغان توست
می‌شنیدم
صدای روح سرکشم بود
قلبم با واهمه‌های جنگجویی تنها
به جستجوی حیاتی به عمق یک پرتگاه بود.
و حقیقت در آبگینه یک لحظه مالیخولیایی چراغ‌های قلب را خاموش کرد نمایان شد دروغ مانند خدایی که مشعل‌اش را در هزارتویی تاریک می‌افروخت
مرگ گفت وقتی که دستان تنهایی‌اش را بر پیشانی عشق های تمام شده تن می‌کشید لحظه دروغی‌ست لاجوردی سرسپرده زهر خویش شیر می‌دهد خواب‌هایش را با زهر خویش
پرسیدم از او حقیقت کدامین صورت توست؟ گفت، من حقیقتم، صورتی غیر از تو ندارم مرگ تویی و من دلداری غیر از مرگ ندارم
فریاد خود را با فانوسی از بلور خفه کردم تا پیشکش کنم آن را به خدایان معبد بی‌نهایت همه با هم از دروازه لاجوردی لحظه گذشتیم من خواب‌های ویران شده‌ام و عشق و دروغ
زمان منتظر بر روی سنگ قربانگاه خیره شد با ترحم به صورت من گفت شتاب‌ات از برای چیست؟ اینک تو حقیقتی و این لحظه تنها ارمغان من به توست که از سرزمین مرگ برایت آورده‌ام
فراموش نکن خواب‌هایت را حقیقت قلبت را زیرا که به زودی فنا خواهی شد.

✍🏻: #آیتن_موتلو / تركيه
برگردان: صابر مقدمی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
نبودی
وقتی که باروهای آسمان به روی من فرو ریخت
وقتی که موج شکن آویخته به ساحل زندگی بر خاک فرو افتاد
سراپا خیس در توفان
اکنون که چنین از سرما می‌لرزد
کجاست دهان بوسه‌هایی که ابدیت را می‌بلعید؟
وقتی که اعصار یخبندان در تن بزرگ می‌شد
آن زهدان زاینده
حامی‌
و نگهبان معاشقه‌های ابدی کجا بود؟
وقتی که قناری‌های خوش الحان فنا
در شامگاه خاکستری قلب من
سکوت سیاهی را فریاد می‌زدند
سکوت مطلع آخرین کلام شان بود

آیا با روییدن شروع می‌شود
عشق در قلب انسان؟
چه کسی می‌تواند فراموش نکردن را بیاد آورد؟
فلاکت شاخه‌هایی که درخت خویش را سرنگون کرده‌اند؟

نخواهم پرسید
نخواهم گفت
کجا بودی
فراموش کن
پنهان کن مرا
در نهانخانه دلت
بسان گلخانه‌ای که از حریق تو سوخت.

✍🏻: #آیتن_موتلو/ شاعر ترک
برگردان: #صابر_مقدمی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher