صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from Nahid parpinchi
صبح است بيا پنجره را باز كنيم
از عشق بخوانيم و غزل ساز كنيم

برخيز بيا تا به گلستان جهان
چون مرغ سحر عاشقى آواز كنيم

صبحتون بخیر ❤️


@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

زندگی‌ام چون خواب پروانه کوتاه بود
پر پر می‌زدم و هلهله می‌کردم
و آزادی مرا
به نام کوچکم صدا می‌زد
از زیر چشم‌بند‌
شبیه هم بودند
مزدوران موظف و پایه‌ی دار!
پاهای من اما
آزاد و رها
با مرگ می‌رقصید


✍🏻: ##بکتاش_آبتین

#نه_به_اعدام

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

به دورِ ما که همه خونِ دل به ساغرهاست
ز چشم ساقیِ غمگین که بوسه خواهد چید؟

✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
خط: بختیاری

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

من با کدام یارا
در این غبار سنگین
مرگ پرنده‌ها را
خاموش مانده‌ام؟

✍🏻: #فریدون_مشیری

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_نهم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
َ
    زندگے نهرے است روان
    در بستر زمان

   ڪه پس از فراز و نشیبهاے فراوان
   به گورستان ابدیت ختم میشود

   چه خوش است
   دوستے، محبت، صفا
   و گل محبت ڪاشتن
   وعشق درو ڪردن
   در این دنیاے فانے و زودگذر.

  صبحتون گوارا

 
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج

#نه_به_اعدام
در دلمان غم بکارید نفرت درو می‌کنید،

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

و من که با تو تا بدین درجه از بزرگی رسیده‌ام، چرا مغرور نباشم؟
من غرور مطلقم! آیدا!..
یک بار با تو گفتم که عشق، شاه‌راه بزرگ انسانیت است... پس در میان مرزهای عشق، هیچ چیز پست، هیچ چیز حقیر، هیچ چیز شرم‌آور راه ندارد. عشق می‌ورزیم تا چیزی که میان حیوانات به صورت «عملی از مجرای غریزه‌ی حیوانی» صورت می‌پذیرد، میان ما، به صورت موضوعی بشری، موضوعی بر اساس «انتخاب دو روح»، به صورت موضوعی که بر پایه‌ی همه‌ی ادراکات انسانی، قلبی و خدایی استوار شده باشد صورت بگیرد؛ ــ این است که همیشه با تو می‌گویم: «تو را ‌دوست می‌دارم.» در این کلام بزرگی که روح‌ها و تن‌های ما را برای همیشه یکی می‌کند، بر کلمه‌ی تو تکیه می‌کنم نه بر لغت دوست‌داشتن. زیرا که در این‌جا، آنچه شایان اهمیت است، تو است... تو را دارم، و برای آن که بدانی درباره‌ی تو چه می‌اندیشم، از دوست‌داشتن، از این لغت بزرگ مدد می‌گیرم. و بدین‌گونه از جانوری که به دنبال غریزه‌ی حیوانی خویش می‌دود فاصله می‌گیرم؛ چرا که حیوان، دوست می‌دارد، و برای فرو نشاندن عطش دوست‌داشتن به دنبال کسی می‌گردد که دوستش بدارد...

آنچه به تو می‌دهم عشق من نیست؛ بلکه تو خود، عشق منی. تویی که عشق را در من بیدار می‌کنی و اگر بخواهم این نکته را آشکارتر بگویم، می‌بایست گفته باشم که من «زنی» نمی‌جویم، من جویای آیدای خویشم. آیدا را می‌جویم تا زیباترینِ لحظات زندگی را چون نگین گران‌بهایی بر این حلقه‌ی بی قدر و بهای روزان و شبان بنشاند. آیدا را می‌جویم تا با تن خود رازهای شادی را با تن من در میان بگذارد. آیدا را می‌جویم تا مرا به «دیوانگی» بکشاند؛ که من در اوج «دیوانگی» بتوانم به قدرت‌های اراده‌ی خود واقف شوم؛ که من در اوج غرایز برانگیخته‌ی خود بتوانم شکوه انسانیت را بازیابم و به محک زنم؛ که من بتوانم آگاه شوم، آیدا! این که مرا به سوی تو می‌کشد عشق نیست، شکوه توست؛ و آنچه مرا به انتخاب تو برمی‌انگیزد، نیاز تن من نیست، یگانگی ارواح و اندیشه‌های ماست.

من خود از پستی می‌گریزم؛ این است که نمی‌خواهم تصور کنی آنچه مرا از لغزش‌های حیوانی بازمی‌دارد، هشدارهای توست؛ و اگر همیشه این مصراع الوآر را با تو تکرار می‌کنم که

J’ aime L’oiseau qui ne dit jamais non

به همین خاطر است. برای خاطر آن است که یگانگی جان ما آشفته نگردد؛ و برای خاطر آن است که من خود از تباهی به دور مانده باشم، نه آن که تو مرا مانع شده باشی.

آیدای من!
اکنون دیگر هوا روشن شده است.
دوست داشتن، چه زیبا، چه پرشکوه، چه انسانی است!

تیر ۱۳۴۱

✍🏻: #احمد_شاملو فراخور گرامی زادروش💐 مانا یاد و نام شاعر شعر سپید☘️
📚 : از نامه های احمد شاملو به آیدا کتاب «مثل خون در رگ های من...»


❤️☘️به امید پیروزی #عشق و #زندگی بر نفرت و مرگ .

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

زبان مثل روحی تسخیر ناپذیر ولی تسخیر کننده، به جداره‌های دهان از سه سو فشار آورده بود؛ و دهان بر سر جاده‌ها ، در برابر اجتماعات کوچک باز شده بود و زبان زرین حرکت کرده، گفته بود :«آزادی!»
و آن گاه حرکت کرده، بر سر چهار راه ها فریاد زده بود : «آزادی!»
و تجاوز، آری، از خطه‌های محدود جغرافیای چهارراه ها تجاوز کرده بود و در میدان نعره برداشته بود :«آزادی!»
او از این زمزمه های مردم نفرت داشت ؛ و شاید هم حق داشت ؛ به دلیل اینکه تصور می‌کرد شعور در میان مردم از همین زمزمه‌ها پیدا می‌شود.

✍🏻: #رضا_براهنی فراخور گرامی زادروزش💐مانا ياد و نامش🙏🏻

📚 #روزگار_دوزخی_آقای_ایاز

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

خطابه

وقتی که شما از کشتنِ ما فارغ شده‌اید
وقتی که دیگر پاهای ما از چوبه‌ی ‌دار آویزان نیست
وقتی که در برابر جوخه‌های اعدام دیگر چشمِ بسته‌ای نیست
شما چه خواهید کرد ای جلادان عالیمرتبه‌ی من!
ای جلادانِ عالیمرتبه‌ی من!
ای جلادانِ عالیمرتبه‌ی من!
وقتی که ما را دسته دسته چال کنند
وقتی که ما دیگر اعتراف نمی‌توانیم کردن
وقتی که نه ناخن، نه دندان، نه پا و نه دستی از ما باقی است تا شما را سرگرم کند
شما چه خواهید کرد ای جلادان عالیمرتبه‌ی من!
ای جلادانِ عالیمرتبه‌ی من!
ای جلادانِ عالیمرتبه‌ی من!
تمام قدرت پیامبری و پیش‌بینی انسان، به شما که می‌اندیشد، عقیم می‎شود
انسان در برابر شما می‌پژمرد، مثل گلی که به ناگهان بپژمرد
به ما بگویید
وقتی که ما مرده‌ایم و شما هنوز زنده‌اید
شما چه خواهید کرد ای جلادان عالیمرتبه‌ی من!
ای جلادانِ عالیمرتبه‌ی من!
 ای جلادانِ عالیمرتبه‌ی من!

✍🏻: #رضا_براهنی فراخور گرامی زادروزش☘️

#نه_به_اعدام

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_چهلم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعردیروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

بازدیدم که ظالمان بودند
در جهان هفته‌ای نیاسودند

زانکه او ظالم و مسلمان بود
خلق‌، عاجز، خدای ناخشنود

چشم دل بازکن زروی یقین
ظلم حجاج (‌و) عدل کسری بین

این یکی کافر و پسندیده
وین مسلمان ولی نکوهیده

ظلم از هرکه هست نیک‌،‌بد است
وانکه ار ظالم است نیک بد است

هر کجا عدل روی بنمودست
نعمت اندر جهان بیفزودست

هر کجا ظلم رخت افکنده است
مملکت را زبیخ پرکنده است

عدل بازوی شه قوی دارد
قامت ملک مستوی دارد


✍🏻: #سنایی
سده پنجم

«وَ قِیلَ: الْمُلْکُ‏ یَبْقَى‏ بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَا یَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ»؛
گفته شد: فرمان‌روایی عادلانه کافران باقی می‌ماند، اما فرمان‌روایی ظالمانه مؤمنان برقرار نخواهد ماند.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

سنگین نمی‌شد این‌همه خواب ستمگران
می‌شد گر از شکستن دل‌ها صدا بلند

✍🏻: #صائب_تبریزی
خط: بختیاری

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
انچه البته به جایی نرسد فریاد است

✍🏻: #یغمای_جندقی
سده سیزدهم

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_چهل_يكم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #پروین_اعتصامی
برگردان: وحيد بيداريان
🕊☘️

@sobhosher