Forwarded from اتچ بات
#تاریخ گزیده #حمدالله_مستوفی
ص۷۹
«آیین #روزه داشتن در عهد طهمورث پدید شد، جهت آنکه قحطی عظیم اتفاق افتاده بود. ده سال متواتر بماند، هرچه زرع کردند بر نرست و تخم نیز تلف شد. مردم دست از زرع باز داشتند. رزق بنی آدم را وفا نمی کرد و ضعفا از گرسنگی هلاک می شدند. شخصی [ابواداسف] نام، پیشوای جمع درویشان بود. ایشان به روزه کسب فرمود کردن و از خوردن منع کرد و بشب از آن کسب سد رمقی می ساختند. آن قوم را در توریة نام مسطور است. ایشان را کلدانیان خوانند. طهمورث بمتابعت ایشان حکم کرد که هر که را دستگاه پیش باشد، غذا خوردن به روزی، یک نوبت قناعت کند و یک نوبت بدرویشان دهد تا همه را کافی باشد و این آئینی شد. هر که خواستی که بحق تعالی تقرب نماید، روزه داشتی و غذای یک نوبت بدرویش دادی.
با مطالعه و مقایسه متن تاریخ مستوفی با ابیات شاهنامه درمیابیم که وجود و تعدد چنین همگونی های تاریخی و واقعی, نشان از وجود منابع یکسان در سرایش شاهنامه با این کتاب ها دارد.
و به این نتیجه میرسیم"
تو این را دروغ و فسانه مخوان
به یکسان روشن زمانه مدان
وزآن هرچه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد.
و تفاوت در این است که "زبان روایت شاهنامه پرداخته به زیور ادب فارسی و تاثیرگزارتر ست.
@sobhosher
ص۷۹
«آیین #روزه داشتن در عهد طهمورث پدید شد، جهت آنکه قحطی عظیم اتفاق افتاده بود. ده سال متواتر بماند، هرچه زرع کردند بر نرست و تخم نیز تلف شد. مردم دست از زرع باز داشتند. رزق بنی آدم را وفا نمی کرد و ضعفا از گرسنگی هلاک می شدند. شخصی [ابواداسف] نام، پیشوای جمع درویشان بود. ایشان به روزه کسب فرمود کردن و از خوردن منع کرد و بشب از آن کسب سد رمقی می ساختند. آن قوم را در توریة نام مسطور است. ایشان را کلدانیان خوانند. طهمورث بمتابعت ایشان حکم کرد که هر که را دستگاه پیش باشد، غذا خوردن به روزی، یک نوبت قناعت کند و یک نوبت بدرویشان دهد تا همه را کافی باشد و این آئینی شد. هر که خواستی که بحق تعالی تقرب نماید، روزه داشتی و غذای یک نوبت بدرویش دادی.
با مطالعه و مقایسه متن تاریخ مستوفی با ابیات شاهنامه درمیابیم که وجود و تعدد چنین همگونی های تاریخی و واقعی, نشان از وجود منابع یکسان در سرایش شاهنامه با این کتاب ها دارد.
و به این نتیجه میرسیم"
تو این را دروغ و فسانه مخوان
به یکسان روشن زمانه مدان
وزآن هرچه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد.
و تفاوت در این است که "زبان روایت شاهنامه پرداخته به زیور ادب فارسی و تاثیرگزارتر ست.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
رمضان
#شاعران_و_روزه
🔸#روزه از دید آدم شدیدا شاکی مثل #صائب که فکر میکنه ماه رمضون خفتش کرده:
باده سی شبه باید، که ز آیینه دل
زنگ سی روزه ماه رمضان برخیزد
خیل رمضان گرفت پیراهن ما
و افکند کمند روزه بر گردن ما
🔺روزه از دید آدمی که اهل مقایسه است و از این بابت افسردگی گرفته(شاعر ناشناس):
می خوردن ما بُد آشکارا دیروز
و امروز نهان شدهست نان خوردن ما
🔹روزه از دید آدمی مثل:" #اشرف_ازندرانی" که فکر میکنه خیلی زرنگه.
قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم
اتفاقاً رمضان بود، نمیدانستم
🔻روزه از دید، روزه خور با سلیقه ای مثل #مهدی_اخوان_ثالث:
روزهها را یک به یک خوردیم و آبی نیز روش
بعد افطار آب میچسبد ولیکن کم بنوش
▪️روزه از دید مفلس به شدت گرسنه مثل :" #عهدی_ترشیزی":
آمد رمضان، نه صاف داریم و نه دُرد
وز چهره ما گرسنگی رنگ ببُرد
در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست
ای روزه برو، ورنه تو را خواهم خورد
🔸روزه از دید آدم عاشق مسلکی مثل #سعدی:
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد
از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
🔹روزه از دید مثبت اندیشی مثل #مولانا:
گر روزه ضرر دارد صد گونه هنر دارد
سودای دگر دارد سودای سر روزه
🔺#شاطرعباس_صبوحی و به قولی
فصیحالزمان رضوانی:
روزِ ماه رمضان
زلف میفشان که فقیه
بخورد روزهٔ خود را
به گمانش که شب است!
▪️روزه از دید نصرانی مسلمان شده ای(شاعرناشناس نقل در کتاب المحاضرات) که سر قضیه روزه، به غلط کردن افتاده:
وجدنا دینکم سهلا علینا
شرائعه سوی شهر صیام
دین شما را آسان یافتیم به جز ماه رمضان!
اثقل الصوم علینا
اثقل الله علیه
روزه برما سخت گرفت خدا بر روزه سخت بگیرد
🔻روزه از زبان #فردوسى كه شهادت ميده ايرانيها قبل از اسلام هم روزه ميگرفتند.
همه روزه بسته ز خوردن دو لب
به پیش جهاندار برپای شب
چنان بر دل هر کسی بود دوست
نماز شب و روزه آیین اوست
🔹داستانی از #علامه_جزایری
كه تبصره ساختن را خوب بلد بوده
حجازیای هلال اول #رمضان دید، گفت: باز آمدی که زحمت خلق داری و خلایق به تعب اندازی؟ بالله که دفع شر تو با سفر کنم!
زهر الربیع، علامه جزایری - ص 41
سهند ايرانمهر با اندكى تغيير
@sobhosher
#شاعران_و_روزه
🔸#روزه از دید آدم شدیدا شاکی مثل #صائب که فکر میکنه ماه رمضون خفتش کرده:
باده سی شبه باید، که ز آیینه دل
زنگ سی روزه ماه رمضان برخیزد
خیل رمضان گرفت پیراهن ما
و افکند کمند روزه بر گردن ما
🔺روزه از دید آدمی که اهل مقایسه است و از این بابت افسردگی گرفته(شاعر ناشناس):
می خوردن ما بُد آشکارا دیروز
و امروز نهان شدهست نان خوردن ما
🔹روزه از دید آدمی مثل:" #اشرف_ازندرانی" که فکر میکنه خیلی زرنگه.
قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم
اتفاقاً رمضان بود، نمیدانستم
🔻روزه از دید، روزه خور با سلیقه ای مثل #مهدی_اخوان_ثالث:
روزهها را یک به یک خوردیم و آبی نیز روش
بعد افطار آب میچسبد ولیکن کم بنوش
▪️روزه از دید مفلس به شدت گرسنه مثل :" #عهدی_ترشیزی":
آمد رمضان، نه صاف داریم و نه دُرد
وز چهره ما گرسنگی رنگ ببُرد
در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست
ای روزه برو، ورنه تو را خواهم خورد
🔸روزه از دید آدم عاشق مسلکی مثل #سعدی:
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد
از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
🔹روزه از دید مثبت اندیشی مثل #مولانا:
گر روزه ضرر دارد صد گونه هنر دارد
سودای دگر دارد سودای سر روزه
🔺#شاطرعباس_صبوحی و به قولی
فصیحالزمان رضوانی:
روزِ ماه رمضان
زلف میفشان که فقیه
بخورد روزهٔ خود را
به گمانش که شب است!
▪️روزه از دید نصرانی مسلمان شده ای(شاعرناشناس نقل در کتاب المحاضرات) که سر قضیه روزه، به غلط کردن افتاده:
وجدنا دینکم سهلا علینا
شرائعه سوی شهر صیام
دین شما را آسان یافتیم به جز ماه رمضان!
اثقل الصوم علینا
اثقل الله علیه
روزه برما سخت گرفت خدا بر روزه سخت بگیرد
🔻روزه از زبان #فردوسى كه شهادت ميده ايرانيها قبل از اسلام هم روزه ميگرفتند.
همه روزه بسته ز خوردن دو لب
به پیش جهاندار برپای شب
چنان بر دل هر کسی بود دوست
نماز شب و روزه آیین اوست
🔹داستانی از #علامه_جزایری
كه تبصره ساختن را خوب بلد بوده
حجازیای هلال اول #رمضان دید، گفت: باز آمدی که زحمت خلق داری و خلایق به تعب اندازی؟ بالله که دفع شر تو با سفر کنم!
زهر الربیع، علامه جزایری - ص 41
سهند ايرانمهر با اندكى تغيير
@sobhosher