صبح و شعر
🌸🌺 #زرتشت_اهل_ری بود، از فریدون جنیدی، بخش دوم مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی را بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی»…
#زرتشت_اهل_ری بود، از فریدون جنیدی، بخش سوم
اين سبزه ها را نگهداری می کردند تا روز سيزدهم. البته ما امروزه آنها را می شماريم اما در ايران باستان روزها شمارش نمی شدند، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش می شناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (Tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد«باران» است.
🔹در روز سيزدهم، اين سبزه ها را می بردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان می کردند و « #تيشتر» را ستايش می کردند که تو به ما باران دادی و سبزه های ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزه ها را به تو نثار می کنيم. امروزه هيچکس توجه نمی کند که چرا ما سبزه ها را به آب می دهيم؟
نخست می گويند که سيزدهم گجسته(نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزه ها را پرت می کنند در جوی های آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را می کردند.
اين هفت سبزه به هفت سين دگرگون شد که البته از ريشه خود چندان دور هم نيست. سماق و سياه دانه که گياه هستند و سرکه و سمنو هم که از گياه به دست آمده اند و تنها پسين سرکه به آن افزوده شد. پنجاه سال پيش کسانی با خودشان می انديشيدند که چون سرکه از انگور به دست می آيد و در ايران باستان «شراب» بوده پس اين هفت شين است نه هفت سين که سد در سد من درآوردی و ساختگی است.
گروهی لوکس و تازه پرست و بی خبر از آيين های کهن ايرانی بوده است. اين هفت شين نيست که هيچ، هفت سين هم نيست و در اصل هفت سبزه بوده است.
🔸اين آيين نوروز آیینی ايرانی است و وابسته به همه ايرانيان و به هيچ روی نمي توان خاستگاه روشن و ويژه ای برای آن پنداشت برای نمونه وابسته به فلان کشور باشد. اين آيين از آن همه ايرانيان در پهنه ايران فرهنگی است و بايد به آن پرداخت.
چندین سال پیش، به پيشنهاد رييس جمهور تاجيکستان «سال جهانی زرتشت» شناخته شد، چون ازبکستان سال ها در تلاش بود تا به جهانيان بگويد زرتشت، ازبک بوده است! و البته يونسکو و سازمان ملل اين ادعا را نپذيرفتند. ازبک ها سال بود که می خواستند که جشنی بگيرند ولی با نبود همکاری يونسکو و جامعه فرهنگی جهانی روبرو می شدند.
درست هنگاميکه تاجيک ها چنين طرحی را پيشنهاد کردند و گفتند که می خواهيم سه هزارمين سال زادروز زرتشت را جشن بگيريم، يونسکو از ايشان پشتيبانی کرد.
به پيشنهاد رييس جمهور تاجیکستان و با هزينه دولت و شرکت خود رييس جمهورشان، اين جشن ها در تاجيکستان برگزار شد، اما شوربختانه رييس جمهور وقت ما حتی در جشنی که زرتشتيان در دانشگاه تهران گرفتند شرکت نکرد!
پس اگر کسانی بيدار شده اند و می خواهند بازمانده فرهنگیشان را بچنگ گيرند و ديگری نمی خواهد ... خوب نخواهد. بگذاريد کسانی که آگاهی دارند نگذارند اين کشتزار يا خانه، ويران شود!
اين گله ای است که بايد از خودمان در کشورمان بکنيم.
فرهنگ ايران، مانند درخت تنومندی است که هم ريشه دارد هم ساقه و تنه و هم شاخه و ميوه.
اگر ريشه را ايران پيش از اسلام بگيريم، تنه آن ايران پس از اسلام خواهد بود و هيچکس نمی تواند منکر درخشش عظيم و بالندگی فرهنگ پس از اسلام بشود. بزرگترين دانشمندان جهان در اين دوران بوده اند و کارهای بزرگی کرده اند که بايد مايه افتخار ما باشد.
هر کدام از اين دو بخش که بکوشد خودش را از ديگری جدا کند به زودی خواهد خشکيد.
بنابراين کسانی که گمان می کنند که تنها بايد ايران باستان و پيش از اسلام را ستايش کنند، آنها هم شکست خواهند خورد، زيرا نمی توانند اين تنه شاداب، تناور، کهنسال و پربار را ناديده بگيرند و ريشه بدون پروردن از پوست و بدنه ساقه و شاخه ها خواهد خشکيد. پس از نظر کسی که ايران را دوست دارد بايد به همهٔ بخشهای اين گياه شاداب و زنده توجه کند.
@sobhosher
اين سبزه ها را نگهداری می کردند تا روز سيزدهم. البته ما امروزه آنها را می شماريم اما در ايران باستان روزها شمارش نمی شدند، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش می شناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (Tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد«باران» است.
🔹در روز سيزدهم، اين سبزه ها را می بردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان می کردند و « #تيشتر» را ستايش می کردند که تو به ما باران دادی و سبزه های ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزه ها را به تو نثار می کنيم. امروزه هيچکس توجه نمی کند که چرا ما سبزه ها را به آب می دهيم؟
نخست می گويند که سيزدهم گجسته(نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزه ها را پرت می کنند در جوی های آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را می کردند.
اين هفت سبزه به هفت سين دگرگون شد که البته از ريشه خود چندان دور هم نيست. سماق و سياه دانه که گياه هستند و سرکه و سمنو هم که از گياه به دست آمده اند و تنها پسين سرکه به آن افزوده شد. پنجاه سال پيش کسانی با خودشان می انديشيدند که چون سرکه از انگور به دست می آيد و در ايران باستان «شراب» بوده پس اين هفت شين است نه هفت سين که سد در سد من درآوردی و ساختگی است.
گروهی لوکس و تازه پرست و بی خبر از آيين های کهن ايرانی بوده است. اين هفت شين نيست که هيچ، هفت سين هم نيست و در اصل هفت سبزه بوده است.
🔸اين آيين نوروز آیینی ايرانی است و وابسته به همه ايرانيان و به هيچ روی نمي توان خاستگاه روشن و ويژه ای برای آن پنداشت برای نمونه وابسته به فلان کشور باشد. اين آيين از آن همه ايرانيان در پهنه ايران فرهنگی است و بايد به آن پرداخت.
چندین سال پیش، به پيشنهاد رييس جمهور تاجيکستان «سال جهانی زرتشت» شناخته شد، چون ازبکستان سال ها در تلاش بود تا به جهانيان بگويد زرتشت، ازبک بوده است! و البته يونسکو و سازمان ملل اين ادعا را نپذيرفتند. ازبک ها سال بود که می خواستند که جشنی بگيرند ولی با نبود همکاری يونسکو و جامعه فرهنگی جهانی روبرو می شدند.
درست هنگاميکه تاجيک ها چنين طرحی را پيشنهاد کردند و گفتند که می خواهيم سه هزارمين سال زادروز زرتشت را جشن بگيريم، يونسکو از ايشان پشتيبانی کرد.
به پيشنهاد رييس جمهور تاجیکستان و با هزينه دولت و شرکت خود رييس جمهورشان، اين جشن ها در تاجيکستان برگزار شد، اما شوربختانه رييس جمهور وقت ما حتی در جشنی که زرتشتيان در دانشگاه تهران گرفتند شرکت نکرد!
پس اگر کسانی بيدار شده اند و می خواهند بازمانده فرهنگیشان را بچنگ گيرند و ديگری نمی خواهد ... خوب نخواهد. بگذاريد کسانی که آگاهی دارند نگذارند اين کشتزار يا خانه، ويران شود!
اين گله ای است که بايد از خودمان در کشورمان بکنيم.
فرهنگ ايران، مانند درخت تنومندی است که هم ريشه دارد هم ساقه و تنه و هم شاخه و ميوه.
اگر ريشه را ايران پيش از اسلام بگيريم، تنه آن ايران پس از اسلام خواهد بود و هيچکس نمی تواند منکر درخشش عظيم و بالندگی فرهنگ پس از اسلام بشود. بزرگترين دانشمندان جهان در اين دوران بوده اند و کارهای بزرگی کرده اند که بايد مايه افتخار ما باشد.
هر کدام از اين دو بخش که بکوشد خودش را از ديگری جدا کند به زودی خواهد خشکيد.
بنابراين کسانی که گمان می کنند که تنها بايد ايران باستان و پيش از اسلام را ستايش کنند، آنها هم شکست خواهند خورد، زيرا نمی توانند اين تنه شاداب، تناور، کهنسال و پربار را ناديده بگيرند و ريشه بدون پروردن از پوست و بدنه ساقه و شاخه ها خواهد خشکيد. پس از نظر کسی که ايران را دوست دارد بايد به همهٔ بخشهای اين گياه شاداب و زنده توجه کند.
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#جشن_تيرگان
🏹💦💧
🔺ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز #سيزدهم باستاني، برابر با #تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز #سيزدهم_تير ماه باستاني، جشن تيرگان است.
🔻اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن « تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند.
🔻در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتى ميكند و بيت شعرى ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي « #تيشتر» با « #اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. #سعدى نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه:
بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست.
با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاى خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...🙏🏻
#فريدون_جنيدی
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
@sobhosher
🏹💦💧
🔺ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز #سيزدهم باستاني، برابر با #تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز #سيزدهم_تير ماه باستاني، جشن تيرگان است.
🔻اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن « تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند.
🔻در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتى ميكند و بيت شعرى ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي « #تيشتر» با « #اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. #سعدى نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه:
بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست.
با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاى خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...🙏🏻
#فريدون_جنيدی
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
@sobhosher
Telegram
attach 📎