━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
زمستان پوستین افزود بر تن، کدخدایان را
ولیکن پوست خواهد کَند، ما یکلاقبایان را
رهِ ماتمسرای ما ندانم از که میپرسد؟
زمستانی که نشناسد درِ دولتسرایان را!
به دوش از برف بالاپوش خز ارباب میآید
که لرزاند تنِ عریانِ بیبرگونوایان را
به کاخِ ظلم، باران هم که آید سر فرود آرد
ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را
طبیبِ بیمروّت کی به بالینِ فقیر آید؟
که کس در بند درمان نیست درد بیدوایان را
به تلخی جان سپردن در صفای اشک خود بهتر
که حاجت بردن ای آزادهمرد این بیصفایان را
به هر کس مشکلی بردیم و از کس مشکلی نگشود
کجا بستند یارب دست آن مشکلگشایان را؟
نقاب آشنا بستند کز بیگانگان رستیم
چو بازی ختم شد، بیگانه دیدیم آشنایان را
به هر فرمان آتش عالمی در خاک و خون غلتید
خدا ویران گذارد کاخِ این فرمانروایان را
به کام مُحتَکِر روزیِ مردم دیدم و گفتم
که روزی سفره خواهد شد شکم، این اژدهایان را
به عزّت چون نبخشیدی به ذلّت میسِتانَندَت
چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز، پایان را؟
حریفی با تمسخر گفت زاری شهریارا بس
که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را
✍🏻: #شهریار
━•··•✦❁💠❁✦•··•——
@sobhosher
#شعرامروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
زمستان پوستین افزود بر تن، کدخدایان را
ولیکن پوست خواهد کَند، ما یکلاقبایان را
رهِ ماتمسرای ما ندانم از که میپرسد؟
زمستانی که نشناسد درِ دولتسرایان را!
به دوش از برف بالاپوش خز ارباب میآید
که لرزاند تنِ عریانِ بیبرگونوایان را
به کاخِ ظلم، باران هم که آید سر فرود آرد
ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را
طبیبِ بیمروّت کی به بالینِ فقیر آید؟
که کس در بند درمان نیست درد بیدوایان را
به تلخی جان سپردن در صفای اشک خود بهتر
که حاجت بردن ای آزادهمرد این بیصفایان را
به هر کس مشکلی بردیم و از کس مشکلی نگشود
کجا بستند یارب دست آن مشکلگشایان را؟
نقاب آشنا بستند کز بیگانگان رستیم
چو بازی ختم شد، بیگانه دیدیم آشنایان را
به هر فرمان آتش عالمی در خاک و خون غلتید
خدا ویران گذارد کاخِ این فرمانروایان را
به کام مُحتَکِر روزیِ مردم دیدم و گفتم
که روزی سفره خواهد شد شکم، این اژدهایان را
به عزّت چون نبخشیدی به ذلّت میسِتانَندَت
چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز، پایان را؟
حریفی با تمسخر گفت زاری شهریارا بس
که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را
✍🏻: #شهریار
━•··•✦❁💠❁✦•··•——
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
😢این روزا گوزن رو سر نمیبرن
میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ
این روزا طاقو نمیریزن سرش
سر گلهشونو میکوبن به طاق
آخر نمایشا عوض شده
همه نقش همو بازی میکنن
اونایی که چشمشون به قدرته
هم پیالههاشو راضی میکنن
نمیدونم اگه برگردیم عقب
دل طوقی واسه کی پر میزنه
اگه فرمونو یه شب دوره کنن
چند تا چاقو پشت قیصر میزنه
نمیدونم اگه برگردیم عقب
داش آکل به عشق کی سر میکنه
اگه رستمو ببینه روی خاک
پشتشو بازم به خنجر میکنه؟
پای روضهی خودت گریه نکن
وقتی گریه ننگ مردونگیه
دورهای که عاقلاش زنجیرین
سوتهدل شدن یه دیوونگیه
این روزا دورهی غیرت کشیه
کی میدونه قیصر این روزا کجاست؟
✍🏻: #روزبه_بمانى
🎤: # داریوش
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#شعرامروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
😢این روزا گوزن رو سر نمیبرن
میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ
این روزا طاقو نمیریزن سرش
سر گلهشونو میکوبن به طاق
آخر نمایشا عوض شده
همه نقش همو بازی میکنن
اونایی که چشمشون به قدرته
هم پیالههاشو راضی میکنن
نمیدونم اگه برگردیم عقب
دل طوقی واسه کی پر میزنه
اگه فرمونو یه شب دوره کنن
چند تا چاقو پشت قیصر میزنه
نمیدونم اگه برگردیم عقب
داش آکل به عشق کی سر میکنه
اگه رستمو ببینه روی خاک
پشتشو بازم به خنجر میکنه؟
پای روضهی خودت گریه نکن
وقتی گریه ننگ مردونگیه
دورهای که عاقلاش زنجیرین
سوتهدل شدن یه دیوونگیه
این روزا دورهی غیرت کشیه
کی میدونه قیصر این روزا کجاست؟
✍🏻: #روزبه_بمانى
🎤: # داریوش
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
نوشیدهام آنقدر دلم جام شراب است
این سینه پرازخمر چهل سالهی ناب است
من جورکش مستی چشمان تو بودم
این است که حال دلم امروز خراب است
آیینه به من روشن و بیپرده نشان داد
امید نشستن به دلت نقش برآب است
پوشاندن یک شهر زچشم تو خطا بود
وقتی که حیا نیست چه حاجت به حجاب است؟
ای عشق مزن بردراین خانه دگرمشت
چندیست که بخت من بیچاره به خواب است
✍🏻: #ونوس_کاویانی
خط خوش: نویدسیفی
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
نوشیدهام آنقدر دلم جام شراب است
این سینه پرازخمر چهل سالهی ناب است
من جورکش مستی چشمان تو بودم
این است که حال دلم امروز خراب است
آیینه به من روشن و بیپرده نشان داد
امید نشستن به دلت نقش برآب است
پوشاندن یک شهر زچشم تو خطا بود
وقتی که حیا نیست چه حاجت به حجاب است؟
ای عشق مزن بردراین خانه دگرمشت
چندیست که بخت من بیچاره به خواب است
✍🏻: #ونوس_کاویانی
خط خوش: نویدسیفی
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
* با تمام اشکهایم *
شرمتان باد ای خداوندان قدرت!
بس کنید!
بس کنید از این همه ظلم و قساوت،
بس کنید!
*
ای نگهبانان آزادی!
نگهداران صلح!
ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون!
سرب داغ است این که میبارید بر دلهای مردم،
سرب داغ!
موج خون است این که میرانید بر آن
کشتی خودکامگی را
موج خون!
*
گر نه کورید و نه کر،
گر مسلسلهای تان یک لحظه ساکت میشوند؛
بشنوید و بنگرید:
بشنوید این "وایِ" مادرهای جانآزرده است،
کاندرین شبهای وحشت سوگواری میکنند!
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است؛
کز ستمهای شما هر گوشه زاری می کنند.
بنگرید این کشتزاران را، که مزدورانتان
روز و شب، با خون مردم، آبیاری میکنند!
بنگرید این خلق عالم را، که دندان بر جگر،
دمبهدم بیدادتان را،
بردباری می کنند!
*
دست ها از دستتان ای سنگ چشمان، بر خداست
گرچه میدانم،
آنچه بیداری ندارد،
خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شماست!
با تمام اشکهایم، باز، -نومیدانه-
خواهش میکنم:
بس کنید!
بس کنید!
فکر مادرهای دلواپس کنید.
رحم بر این غنچههای نازک نورس کنید.
بس کنید!
✍🏻: #- #فریدون_مشیری
📚: از خاموشی
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
* با تمام اشکهایم *
شرمتان باد ای خداوندان قدرت!
بس کنید!
بس کنید از این همه ظلم و قساوت،
بس کنید!
*
ای نگهبانان آزادی!
نگهداران صلح!
ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون!
سرب داغ است این که میبارید بر دلهای مردم،
سرب داغ!
موج خون است این که میرانید بر آن
کشتی خودکامگی را
موج خون!
*
گر نه کورید و نه کر،
گر مسلسلهای تان یک لحظه ساکت میشوند؛
بشنوید و بنگرید:
بشنوید این "وایِ" مادرهای جانآزرده است،
کاندرین شبهای وحشت سوگواری میکنند!
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است؛
کز ستمهای شما هر گوشه زاری می کنند.
بنگرید این کشتزاران را، که مزدورانتان
روز و شب، با خون مردم، آبیاری میکنند!
بنگرید این خلق عالم را، که دندان بر جگر،
دمبهدم بیدادتان را،
بردباری می کنند!
*
دست ها از دستتان ای سنگ چشمان، بر خداست
گرچه میدانم،
آنچه بیداری ندارد،
خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شماست!
با تمام اشکهایم، باز، -نومیدانه-
خواهش میکنم:
بس کنید!
بس کنید!
فکر مادرهای دلواپس کنید.
رحم بر این غنچههای نازک نورس کنید.
بس کنید!
✍🏻: #- #فریدون_مشیری
📚: از خاموشی
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
ای درخت آشنا
شاخههای خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب میدهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم:
«ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم🍃..»
✍🏻: #قیصر_امین_پور فراخور گرامی زادروزش💐
مانا یاد و نامش☘️
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
ای درخت آشنا
شاخههای خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب میدهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم:
«ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم🍃..»
✍🏻: #قیصر_امین_پور فراخور گرامی زادروزش💐
مانا یاد و نامش☘️
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
دچار یعنی عاشق
▪️همهی زندگیام
در گلوی گلِ کاشی چکیده بود
گل کاشی زندگی دیگر داشت!
***
▫️ دچار یعنی عاشق
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد،
مرا رساند به امكان یك پرنده شدن
چرا گرفته دلت، مثل آنكه تنهایی!
چقدر هم تنها!
خیال میكنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستی!
دچار یعنی عاشق
و فكر كن كه چه تنهاست
اگر كه ماهی كوچك دچار آبی دریای بیكران باشد
✍🏻: #سهراب_سپهری
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
دچار یعنی عاشق
▪️همهی زندگیام
در گلوی گلِ کاشی چکیده بود
گل کاشی زندگی دیگر داشت!
***
▫️ دچار یعنی عاشق
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد،
مرا رساند به امكان یك پرنده شدن
چرا گرفته دلت، مثل آنكه تنهایی!
چقدر هم تنها!
خیال میكنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستی!
دچار یعنی عاشق
و فكر كن كه چه تنهاست
اگر كه ماهی كوچك دچار آبی دریای بیكران باشد
✍🏻: #سهراب_سپهری
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
وَ چای دغدغهی عاشقانهی خوبی ست
برای با تو نشستن بهانهی خوبی ست
حیاطِ آب زده، تخت چوبی و من و تو
چه قدر بوسه، چه عطری، چه خانهی خوبی ست
صدای شعلهور گل نراقی و باران
فضای ملتهب و شاعرانهی خوبی ست
به خانه باز رسیدیم و چای میخواهم
برای بوسه گرفتن، بهانهی خوبی ست
✍🏻: #حسن_صادقی_پناه
بفرمایید چای بهاره ☕️!
🍃همزمان با آغاز بهار و اوایل اردیبهشت برداشت چای بهاره( باکیفیتترین چین) در مزارع زیبای گیلان آغاز میشود.
🌿 باغ چای خانوادگی بانو طوبی اشکوری در یکی از روستاهای املش است.🍃🌱
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
وَ چای دغدغهی عاشقانهی خوبی ست
برای با تو نشستن بهانهی خوبی ست
حیاطِ آب زده، تخت چوبی و من و تو
چه قدر بوسه، چه عطری، چه خانهی خوبی ست
صدای شعلهور گل نراقی و باران
فضای ملتهب و شاعرانهی خوبی ست
به خانه باز رسیدیم و چای میخواهم
برای بوسه گرفتن، بهانهی خوبی ست
✍🏻: #حسن_صادقی_پناه
بفرمایید چای بهاره ☕️!
🍃همزمان با آغاز بهار و اوایل اردیبهشت برداشت چای بهاره( باکیفیتترین چین) در مزارع زیبای گیلان آغاز میشود.
🌿 باغ چای خانوادگی بانو طوبی اشکوری در یکی از روستاهای املش است.🍃🌱
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
باغ ها را گرچه دیوارو در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه از دیوار سر بر می کشد
میل او بر باغ دیگر می کشد
باد می آرد پیام آن به این
وه از این پیک و پیام نازنین
شاخهها را از جدایی گر غم است ریشهها را دست در دست هم است
تو نه کمتر از درختی سر برآر
پای از زندانِ خود بیرون گذار
دست تو با دست من دستان شود
کار ما زین دست کارستان شود
✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
باغ ها را گرچه دیوارو در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه از دیوار سر بر می کشد
میل او بر باغ دیگر می کشد
باد می آرد پیام آن به این
وه از این پیک و پیام نازنین
شاخهها را از جدایی گر غم است ریشهها را دست در دست هم است
تو نه کمتر از درختی سر برآر
پای از زندانِ خود بیرون گذار
دست تو با دست من دستان شود
کار ما زین دست کارستان شود
✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
" خدایان اردوگاههای آفتابی
من نمیتوانم بیابم ."
شما که هنوز خونتان را
- در بهار -
برای رنگآمیزی انارهای باغ نژادهای خوب
نگاهداشتهاید
مگر نمیبینید؟
ظرفهای من هنوز نشسته است
من هنوز برای گندمها رنگ زرد و سبز را
فاش نکردهام
اتاقم رنگ میخواهد، جارو میخواهد
تازه آفتاب خریدهام که بر چراغ بیاویزم
هنوز برای یک درخت و پرنده
پاییز و بهار را هجا نکردهام
برای من تازه مهتاب رسیدهاست
تا سقف اتاقم را رنگ مهتابی کنم
رختهای تابستانیام بوی بهار میدهد
بهارهای گستاخ از من پرنده و میوه
میخواهند
دو سه گلی است که باید از حافظه بیرون آرم
بیرون آرم ، و بر سینه بیاویزم
من نمیتوانم بیایم
نمیتوانم....
✍🏻: #احمدرضا_احمدی فراخور زادروزش مانایاد و نامش☘️💐
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
" خدایان اردوگاههای آفتابی
من نمیتوانم بیابم ."
شما که هنوز خونتان را
- در بهار -
برای رنگآمیزی انارهای باغ نژادهای خوب
نگاهداشتهاید
مگر نمیبینید؟
ظرفهای من هنوز نشسته است
من هنوز برای گندمها رنگ زرد و سبز را
فاش نکردهام
اتاقم رنگ میخواهد، جارو میخواهد
تازه آفتاب خریدهام که بر چراغ بیاویزم
هنوز برای یک درخت و پرنده
پاییز و بهار را هجا نکردهام
برای من تازه مهتاب رسیدهاست
تا سقف اتاقم را رنگ مهتابی کنم
رختهای تابستانیام بوی بهار میدهد
بهارهای گستاخ از من پرنده و میوه
میخواهند
دو سه گلی است که باید از حافظه بیرون آرم
بیرون آرم ، و بر سینه بیاویزم
من نمیتوانم بیایم
نمیتوانم....
✍🏻: #احمدرضا_احمدی فراخور زادروزش مانایاد و نامش☘️💐
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
بلوطیام که غباری به او خبر دادهست
بزرگراه مسیرش به جنگل افتادهست
آهای مادر دامان سپید من! ای کوه
کهندیار من ای آخرین وطن! ای کوه
« جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حوالهگاهی نیست»
بگو بمیر و نگو ترک این دیار کنم
تو زادگاه منی من کجا فرار کنم؟
برای سنگتباران گریختن ننگ است
که ریشههای تبارم هنوز در سنگ است
نزاده بید مرا تا که خم شوم در باد
بلوط زاده مرا تا علم شوم در باد
از این دیار قدیمی چگونه بار کنم؟
بگو بمیر و نگو ترک این دیار کنم
اگر بلوطی از این کوه و دشتها رفتهست
به ریشههاش قسم او بدون پا رفتهست
به حکم جاده تبرها به خاکش افکندند
نگو چه ساده تبرها به خاکش افکندند
کسی ندید کجایش زدند تا افتاد
هزار بوسه به پایش زدند تا افتاد
ولی میان تو با جاده شبنشینیهاست
و بین دهکده حرف از عقب نشینیهاست
مرا ببخش که سازش نمیکنم ننگ است
بلوط اگر بشوی نام دیگرت سنگ است
ببخش از اینکه نشد مثل جاده خم بشوم
که ساده قد نکشیدم که ساده خم بشوم
طبیعیاست ندانی که قد کشیدن چیست
که این بلندیات از رنج قد کشیدن نیست
سپاه اره بیاور که سخت خواهم رفت
درخت زاده شدم پس درخت خواهم رفت
فقط بیا و از این پس که دامنت شهر است
که شانههای تو با هر پرندهای قهر است
بگو به ایل که در جنگ جاده افتادم
بگو که کِل بکشد ایستاده افتادم.
✍🏻: #حسین_کردعلی
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
بلوطیام که غباری به او خبر دادهست
بزرگراه مسیرش به جنگل افتادهست
آهای مادر دامان سپید من! ای کوه
کهندیار من ای آخرین وطن! ای کوه
« جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حوالهگاهی نیست»
بگو بمیر و نگو ترک این دیار کنم
تو زادگاه منی من کجا فرار کنم؟
برای سنگتباران گریختن ننگ است
که ریشههای تبارم هنوز در سنگ است
نزاده بید مرا تا که خم شوم در باد
بلوط زاده مرا تا علم شوم در باد
از این دیار قدیمی چگونه بار کنم؟
بگو بمیر و نگو ترک این دیار کنم
اگر بلوطی از این کوه و دشتها رفتهست
به ریشههاش قسم او بدون پا رفتهست
به حکم جاده تبرها به خاکش افکندند
نگو چه ساده تبرها به خاکش افکندند
کسی ندید کجایش زدند تا افتاد
هزار بوسه به پایش زدند تا افتاد
ولی میان تو با جاده شبنشینیهاست
و بین دهکده حرف از عقب نشینیهاست
مرا ببخش که سازش نمیکنم ننگ است
بلوط اگر بشوی نام دیگرت سنگ است
ببخش از اینکه نشد مثل جاده خم بشوم
که ساده قد نکشیدم که ساده خم بشوم
طبیعیاست ندانی که قد کشیدن چیست
که این بلندیات از رنج قد کشیدن نیست
سپاه اره بیاور که سخت خواهم رفت
درخت زاده شدم پس درخت خواهم رفت
فقط بیا و از این پس که دامنت شهر است
که شانههای تو با هر پرندهای قهر است
بگو به ایل که در جنگ جاده افتادم
بگو که کِل بکشد ایستاده افتادم.
✍🏻: #حسین_کردعلی
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher