━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
خوب سیمین جان، یک خریت کردهام که ناچارم برایت بنویسم. چهار و سه ربع بعد از ظهر از سرکاغذ بلند شدم لباس پوشیدم و رفتم شمیران. میخواستم کمی هوا بخورم. چون صبح تا آن وقت خانه مانده بودم. نزدیک پل رومی که رسیدم دم غروب بود و هوا تاریک داشت میشد.
از پل عبور کردم و یک مرتبه یادم به آن روزها افتاد که با هم از همین راه میآمدیم و میرفتیم و آخرین و تنها گردشگاهمان بود. روی هر سنگی که یک وقت نشسته بودیم اندکی نشستم و هوای تو را بو کردم و در جستجوی تو زیر همه درختها را گشتم و بعد از همان راه معهود به طرف جادهی پهلوی راه افتادم.
وسطهای راه کم کم تاریک شد و کسی هم نبود، یک مرتبه گریهام گرفت. اگر بدانی چقدر گریه کردم.
از نزدیکی های آن جا که آن شب پایت پیچید و رگبهرگ شد( یادت هست؟) گریهام گرفت تا برسم به اول جادهی آسفالته آن طرف که نزدیک جادهی پهلوی میشود.
همین طور گریه میکردم و هقهقکنان میرفتم. گریهکنان رفتم تا پای آن دو تا درخت که بالای کوه است و یکی دوسه بار قبل از عروسی پای آن نشستیم ...
یادت هست؟
در تاریکی آن بالا اطراف و چراغهای پائین را از لای اشک مدتی نگاه کردم و بعد با حالی بدتر و زارتر راه افتادم که برگردم.
از میان تیغها و خارها همین طور افتان و خیزان و گریان و هقهقکنان پایین آمدم و آمدم و گریه کردم تا به اول جاده آسفالته رسیدم.
هیچ همچین قصدی نداشتم ولی اگر بدانی چقدر هوای تو را کرده بودم.
آن قدر دلم گرفت که میدیدم در غیاب تو همان کوه و تپه، همان پستی و بلندیها، همان درختها و جویها هستند،
من هم هستم، ولی تو نیستی.
📚: از نامه های آلاحمد به سیمین دانشور
✍🏻: #جلال_آل_احمد فراخور گرامی زادروز💐نویسنده و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود.
#سبک_نثر او به طور کلی، تلگرافی، شلاقی، عصبی، پرخاشگر، حساس، دقیق، تیزبین، صریح، صمیمی، منزه طلب، حادثهآفرین، فشرده، کوتاه، بریده و در عین حال بلیغ است. نثر وی به طور خاص در مقالات، سنگین، گزارشی و روزنامهنگارانه است. آلاحمد دارای نثری برونگرا است یعنی نثرش بر خلاف نثر صادق هدایت در خدمت تحلیل ذهن و باطن شخصیتها نیست. جلال آلاحمد با استفاده از دو عامل نثر کهن فارسی و نثر نویسندگان پیشرو فرانسوی به نثر خاص خود دست یافته است. او کوشیده تا در نثر خود تا آنجا که امکان داشته فعل، حروف اضافه، مضافٌالیهها، دنباله ضربالمثلها و خلاصه هر آنچه که ممکن بوده است را حذف کند. حذف بسیاری از بخشهای جمله باعث شده نثر او ضربآهنگی تند و شتابزده بیابد.
📎لينك فايل pdf كتاب را در صبح و شعر بخوانید .
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
خوب سیمین جان، یک خریت کردهام که ناچارم برایت بنویسم. چهار و سه ربع بعد از ظهر از سرکاغذ بلند شدم لباس پوشیدم و رفتم شمیران. میخواستم کمی هوا بخورم. چون صبح تا آن وقت خانه مانده بودم. نزدیک پل رومی که رسیدم دم غروب بود و هوا تاریک داشت میشد.
از پل عبور کردم و یک مرتبه یادم به آن روزها افتاد که با هم از همین راه میآمدیم و میرفتیم و آخرین و تنها گردشگاهمان بود. روی هر سنگی که یک وقت نشسته بودیم اندکی نشستم و هوای تو را بو کردم و در جستجوی تو زیر همه درختها را گشتم و بعد از همان راه معهود به طرف جادهی پهلوی راه افتادم.
وسطهای راه کم کم تاریک شد و کسی هم نبود، یک مرتبه گریهام گرفت. اگر بدانی چقدر گریه کردم.
از نزدیکی های آن جا که آن شب پایت پیچید و رگبهرگ شد( یادت هست؟) گریهام گرفت تا برسم به اول جادهی آسفالته آن طرف که نزدیک جادهی پهلوی میشود.
همین طور گریه میکردم و هقهقکنان میرفتم. گریهکنان رفتم تا پای آن دو تا درخت که بالای کوه است و یکی دوسه بار قبل از عروسی پای آن نشستیم ...
یادت هست؟
در تاریکی آن بالا اطراف و چراغهای پائین را از لای اشک مدتی نگاه کردم و بعد با حالی بدتر و زارتر راه افتادم که برگردم.
از میان تیغها و خارها همین طور افتان و خیزان و گریان و هقهقکنان پایین آمدم و آمدم و گریه کردم تا به اول جاده آسفالته رسیدم.
هیچ همچین قصدی نداشتم ولی اگر بدانی چقدر هوای تو را کرده بودم.
آن قدر دلم گرفت که میدیدم در غیاب تو همان کوه و تپه، همان پستی و بلندیها، همان درختها و جویها هستند،
من هم هستم، ولی تو نیستی.
📚: از نامه های آلاحمد به سیمین دانشور
✍🏻: #جلال_آل_احمد فراخور گرامی زادروز💐نویسنده و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود.
#سبک_نثر او به طور کلی، تلگرافی، شلاقی، عصبی، پرخاشگر، حساس، دقیق، تیزبین، صریح، صمیمی، منزه طلب، حادثهآفرین، فشرده، کوتاه، بریده و در عین حال بلیغ است. نثر وی به طور خاص در مقالات، سنگین، گزارشی و روزنامهنگارانه است. آلاحمد دارای نثری برونگرا است یعنی نثرش بر خلاف نثر صادق هدایت در خدمت تحلیل ذهن و باطن شخصیتها نیست. جلال آلاحمد با استفاده از دو عامل نثر کهن فارسی و نثر نویسندگان پیشرو فرانسوی به نثر خاص خود دست یافته است. او کوشیده تا در نثر خود تا آنجا که امکان داشته فعل، حروف اضافه، مضافٌالیهها، دنباله ضربالمثلها و خلاصه هر آنچه که ممکن بوده است را حذف کند. حذف بسیاری از بخشهای جمله باعث شده نثر او ضربآهنگی تند و شتابزده بیابد.
📎لينك فايل pdf كتاب را در صبح و شعر بخوانید .
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher