صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
20150707142606-9431-113.pdf
315 KB
بررسی کهن الگوی #پیر_فرزانه در داستان #زال

@sobhosher
20110127094437-312.pdf
197.8 KB
#مقاله
پیوند خرد و استوره در داستان #زال

@sobhosher
#رنگ در #شاهنامه_فردوسى 🌈
#رنگ_سپيد 🔲

◽️از مفهوم رنگ سفيد ١١٤بار براي بيان زيبايي استفاده شده است. از اين تعداد ٩٤بار براي توصيف زنان، ١٣بار براي توصيف پادشاهان، ٨بار براي توصيف پهلوانان و مردان ديگر كاربرد داشته است و نكته جالب اين كه در هيچ كدام از اين موارد، حتي يك بار هم از واژه سپيد استفاده نشده و به جاي آن واژه هاي ديگر همچون عاج، روزگون، ماهروي، ماه ديدار، ماه چهره سمنخد، سيمينبر، نقره سيم و ... به كار رفته است.
*
پرستــار با افســر و گوشــوار
همان جعدمويانِ سيمين عـذار (ج 4: ص 300، ب 1413)
*
به رخسارگان چون سهيل يمن
بنفشـه گرفته دو برگ سمــن (ج 5: ص 19، ب 193)
*
🔻مواردي همچون: بر دختــر آمد پر از خنـده لب
٣٣ بار از مفهوم رنگ سپيد براي 🔸اشاره به رنگ حيوانات استفاده شده است: ١مورد تذرو سپيد، ٣ مورد باز سپيد، ٥ مورد پيل سپيد،٢٣ مورد اسب سپيد و ١مورد گورخر، ٢٠بار نيز از مفهوم رنگ سپيد براي توصيف اشياي مختلف همچون خيمه، جامه، پرده، درفش، شمشير، تخت و ... استفاده شده است كه معمولاً حامل بار مثبت است.
🔹٢٩بار هم از ديو سپيد نام برده شده است. سپيدي زال كه در اوايل امر اهريمنيگمان شده است و نام ديو سپيد، از موارد اندكي هستند كه رنگ سفيد را در مفهوم منفي جلوه داده اند
🔸كاربرد رنگ #سپيد به عنوان نماد
🔺كيخسرو و پيوستن او در سپيدي به جاودانگي
#كيخسرو كه در شاهنامه از
درخشانترين پادشاهان و شريفترين رهبران ايراني است و روزگاري را با زلالي و پاكروي بر قلبها فرمان رانده است و با محبوبيتي مقدس خود را در ديد ايرانيان تا جايگاه پيامبري پاكتن بالا برده است. او بر فراز فضايى رازآميز و در سپيدي فراگير به جاودانگي ميپيوندد تا از ناميرايان دين بهي باشد و براي پالايش ناپاكيها همراه با سوشيانت باز گردد.

***
چو برف از زمين بادبان بركشيد
نبـد نيزه نـــامداران پديد
يكايك به برف اندرون ماندند
ندانم بدان جاى چون ماندند
***
🔹#كيقباد و خواب ديدن بازهاى سپيد

🔻كيقباد نخستين پادشاه كياني است. او در خواب ميبيند كه دو باز سپيد از سوي ايران تاج درخشان پادشاهي را مي آورند و بر سر او مينهند. باز سپيد در اين رويداد اسطورهاي نمادي از فرهمندي و خوشبختي است و سپيدي رمز فضيلت و برتري است. رفتار باز بعدها به هماي افسانه اي نسبت داده ميشود و هما مرغ خوشبختي نام ميگيرد وروي آوري هماي سعادت از آرزوهاي فراگير همگان ميشود.

***
شهنشه چنين گفت با پهلوان
كه خوابي بديدم به روشن روان
كه از سوي ايران دو باز سپيد
يكي تاج رخشان به كردار شيد
خرامان و نازان شدندي برم
نهادندي آن تاج را بر سرم

◽️#زال و سپيدي اندام او
🔺زال، پهلواني با زايش مرموز و زندگي بيپايان است. آنجا كه حتي بزرگترين مرد شاهنامه »رستم«، تسليم مرگ ميشود، سرانجامي براي زندگي زال نيست و خبري از مرگ او در شاهنامه نداريم. بنابر فرهنگهاي فارسي زال و زروان از يك ريشه و به معني پير و صاحب موي سپيد است. هستي زال نيز نشأت گرفته از سپيدي اسطورهاي وي است. زال از آغاز، با اين نشانة سپيدي، به صورت موجودي ارائه ميشود كه با عمر جاودانهوار حماسه، پيوندي نزديك و هماهنگي عميقي مييابد. او تبلوري است از
پيرانگي دوام يابنده، آن هم از آغاز كودكي.« (مختاري، 1369: 68)

ادامه دارد
@sobhosher
#ازدواج_در_شاهنامه👩‍❤️‍👩💃🥂

💏 ازدواج در شاهنامه، باعث به وجود آمدن فراز و نشیب‌های بسیار می‌گردد. ازدواج پهلوانان وشاهان ایرانی با دختران غیر ایرانی، عاشقانه‌های شاهنامه،ازدواج زنان هنرمند وجنگ آورشاهنامه، زبان گویای تفکر ایرانیان باستان است.
به گونه ای که شاید اگر #رودابه نبود؛ پهلوانی چون رستم، حراست تخت و تاج کیانی را بر عهده نداشت. ازدواج همراه با آئین و رسوم خاصی صورت می‌گرفته که ازدواج #زال و #رودابه به تنهایی، تعداد زیادی از این رسوم را دربر دارد. از جمله:
👩‍❤️‍👩
۱- پسر را برای اثبات شایستگی برای ازدواج، تحت آزمون‌های جسمانی و روحانی قرار می‌‌داده‌اند.
۲- میان دو طرف معمولاَ زنی، پیام رسانی می‌کرده است.
۳- خواستگاری کننده با شرایط خاصی انتخاب می شده. (در ازدواج پسران فریدون، “جندل” را که باکفایت،فکور،پژوهنده و چرب‌زبان بوده برای این کار در نظر گرفتند.)
۴-در خواستگاری، رسم رونما گرفتن مادر عروس از پدرداماد برای دیدن عروس معمول بوده است.
۵-موبدان، نقش عاقد را ایفا می کردند. (مراسم عقد “زال ورودابه” سه هفته طول کشیده است.)
۶- رسم ثبت آنچه در ضمن عقد، رد وبدل می شده رواج داشته است.
۷- مراسم مفصلی همراه با “می”و”رود” و “رامشگران” برپا می شده 🥂💃

🔻 گاهی چنان­که در ازدواج #کاووس و #سودابه می ‌بینیم، اخذ تصمیم نهایی بر عهده دختر قرار می‌گرفته است.
🔺ملاقات‌‌های آشکار وپنهان دو طرف وحتی “بوس″ و”کنار” و “می” نوشی قبل از عقد وازدواج با محارم از رسوم قبل از اسلام است. در حالیکه برخی از جوانب خواستگاری وعقد از جمله ثبت اموال مبادله شده در موقع عقد و… احتمالاً متأثر از دوره اسلامی است.
👩‍❤️‍👩 وصلت در میان اقوام مختلف رواج داشته است. اگر چه فقط دختراز “انیران” می گرفته اند ولی از #دختردادن به آنان تا پایان عصر پهلوانی نشانی نمی یابیم.
🔻اما در دوران تاریخی مشاهده می کنیم که در زمان “ #شاپورذوالاکتاف” مردی از اعراب غسانی به نام “ #طائر”،دختر “ #نرسی” وعمه شاپور به نام “ #نوشه” را می رباید وحاصل این آمیزش دختری است به نام “مالکه” که در نبرد “شاپور” با پدرش، در دژ را به روی شاپور می‌گشاید.

ز ایوانش بردند و کردند اسیر
که دانا نبودند و دانش‌پذیر
چو یک سال نزدیک طایر بماند
ز اندیشگان دل به خون در نشاند
ز طایر یکی دختش آمد چو ماه
تو گفتی که نرسیست با تاج و گاه
پدر مالکه نام کردش چو دید
که دختش همی مملکت را سزید

البته همین مورد هم, چون به صورت اسارت و ربودن بوده، نمی تواند دلیل بر دختر دادن به “انیران” شمرده شود.

🔺همان‌گونه که “ #گردآفرید” به “ #سهراب” گفته بود: که ترکان ز ایران نیابند جفت …..

(حمیدیان، سعید،درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی،انتشارات ناهید،ص۲۰۹-۲۰۸)

ادامه دارد

@sobhosher
ازدواج_در_شاهنامه👩‍❤️‍👩💃🥂

از نظر ساختاری در #شاهنامه با سه نوع ازدواج رو به رو می‌‌شویم:

١-ازدواج “برون‌گروهی” یا “برون همسری”: مثل ازدواج پسران #فریدون با دختران #سرویمنی”، ازدواج #زال “با #رودابه” دختر “مهراب کابلی”، ازدواج #کاووس″ با #سودابه” دختر “شاه‌هاماوران” و …

٢- ازدواج “درون گروهی”: مثل ازدواج #فرانک” با #آبتین” که هر دو از نژاد کیان اند.ازدواج #فریدون” با #شهرناز″ و #ارنواز″،ازدواج #دخترایرج” با #پشنگ” و…
٣- ازدواج با محارم: ازدواج “ #اسفندیار” با خواهرش #همای”، ازدواج #بهمن” با دخترش #همای”،ازدواج #اسکندر” با خواهرش #روشنک” و…
اهتمام در پاکی نسب وخون خانوادگی، یکی از صفات بارز جامعه ایرانی شمرده می شود تا حدی که ازدواج با محارم را جایز می شمرده‌اند.
( آرتورکریستن سن، ایران در زمان ساسانیان،ص ۱۱۷)
عقیده بر این بود که ازدواج بین خواهر و برادر به وسیله فره ایزدی، روشن می‌شود و دیوان را دور می‌اندازد. یونانیان نیز ازدواج عمو با دختر برادرش، ازدواج عمه با پسر برادرش و ناخواهری را با نابرادریش, جایز می دانسته اند. “وست” در کتاب خود موسوم به “زناشویی با افراد همخون” می‌گوید: «‌زردتشتیان عصر ما وجود ازدواج‌هایی را با خویشاوندان نزدیک، در میان نیاکان خویش نمی­ پذیرند؛ زیرا اکنون چنین وصلت‌‌هایی در اجتماع ایشان حرام است و توصيه به ازدواج محارم در دين زرتشت را دروغ بزرگ ميداند.

🔥 نخست به بینش اشوزرتشت در گاتها و در هات ۵۳ اشاره می کنیم که #زرتشت به دخترش #پورچیستا می گوید :

"جاماسپ «که از نزدیکان نیست و بیگانه است» به خواستگاری تو آمده است. من او را در دین داری تایید می کنم ولی تو با خردمندی و آزادی اگر مایلی او را برای شوی خود گزینش کن."

🔵 این سخن زرتشت نشان از باور به سنت زناشویی در فرهنگ زرتشتیان است چرا که اگر ازدواج با محارم در دین زرتشتی رواج داشت و ثواب هم داشت، خود زرتشت با دخترش ازدواج می کرد و یا یکی از پسرانش با خواهرشان ازدواج می کردند. هیچگاه در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با محارم مشاهده نشده است.

در هزار و چهارصد سال پیش گروهی از زرتشتیان به خاطر هجوم تازیان، به هند کوچ کردند و با نام پارسیان شناخته می شوند. آنان تمامی رسوم زمان ساسانی را تا به امروز در خود حفظ کرده اند. حال در میان آنان کنکاش کنید ببینید کسی هست که ازدواج با محارم کند و یا حتا سخنش را بگوید. ازدواج با محارم در میان پارسیان هند هم وجود ندارد زیرا هیچ ایرانی زرتشتی اینکار را نمی کرده است.
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#چرخه_عدالت_درشاهنامه ⚖️ 💫

🤴
🔹در پادشاهی منوچهر هنگامی که وی بر تخت می نشیند، سام، خطاب به وی می گوید:
🔺🔻🔻
زمین و زمان خاک پای تو باد
همان تخت پیروزه جای تو باد
چو شستی به شمشیر هندی زمین
به آرام بنشین و رامش گزین
از این پس همه نوبت ماست رزم
ترا جای تخت است و بگماز و بزم
🔻🔺🔻
🔸با توجه به این ابیات به وضوح میتوان بین نقش و پایگاه #جهان‌پهلوانی و #شهریاری، تمایز و تفکیک قائل شد. #فردوسی به همیاری این دو نهاد در #شاهنامه، بسیار می پردازد.
🔻از زمانه #رستم به بعد، شاهنامه، کارکردهای موازی شاهی و جهان‌پهلوانی در قالب شهریاری را به ویژه در بخش‌های اسطوره ای‌ ـ پهلوانی بیان می کند. برای روشن شدن این نکته بین رفتار #زال و #رستم با #کاوس، مقایسه ای انجام می دهیم.
🔺زال در داستان رفتن کاوس به مازندران در برابر خودکامگی کاوس تسلیم می شود و می گوید تصمیم گیری با توست و ما فقط مجری هستیم.
🔻🔺🔻
چو از شاه بشنید زال این سخن
ندید ایچ پیدا سرش را ز بن
بدو گفت
بدو گفت شاهی و ما بنده ایم
به دلسوزگی با تو گوینده ایم
اگر دادگویی همی یا ستم
به رأی تو باید زدن گام و دم
🔺🔻🔺
🔹در حالی که رستم در چنین موقعیت‌هایی، نظرش را با صراحت بیان می دارد. پذیرش جنگ با شاه مازندران پس از آزاد کردن کاوس و دیگر سران از بند دیو سپید نیز دلیل دیگری بر موقعیت جهان‌پهلوانی رستم در محوری موازی قدرت شاه در قالب دستگاه شهریاری است. رستم به مصلحت شهریاری ایران می بیند که شاه مازندران، خراجگزار ایران شود و چون شاه مازندران از این کار سرباز زد، رستم، کاوس را به جنگ با وی تشویق می کند و خود در آن جنگ شرکت می جوید.⚖️ 💫
ادامه دارد... ⚖️
⚖️
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
💞💓💕

درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩‍❤️‍💋‍👩

🔹در #شاهنامه بی‌پرده با همه وجوه زندگی انسانی روبه‌رو می‌شویم. با بخل و کینه، حسد، برتری‌جویی و جنگ‌خواهی، عشق و نفرت، وطن‌پرستی و خیانت، نخوت و غرور و... همه و همه بخشی از این کتاب بزرگ و جاودان را به‌خود اختصاص داده است.

🔸زندگی تا حدی در این کتاب جاری است که نه می‌توان آن را داستان شاهان دانست و نه یک روایت ساده که با زبان حماسی بیان می‌شود. اگر کمی دقت کنیم، می‌بینیم می‌شود #شاهنامه را #کتاب_زندگی دانست. کتابی که همه اتفاقات زندگی را به شکلی در خود جای داده است.

🔹در میان همه جدال‌های پرفراز و نشیب این کتاب، یک موضوع انسانی دیگر هم وجود دارد که در سایه توصیفات و داستان‌پردازی‌های بی‌نظیر #فردوسی دارای لطافتی ژرف است. عاشقانه‌های شاهنامه هر چند طولانی نیست و فضای چندان زیادی از این کتاب را به خود اختصاص نداده‌ است، اما به یادماندنی بوده و در ذهن همه ما نام عشاق بزرگی را ثبت کرده‌اند.

#محمدعلی_اسلامی_ندوشن، پژوهشگر برجسته ادبیات در این باره و در کتاب‌های مجموعه داستان‌های شاهنامه خود نوشته ‌است:​ شاهنامه کتابی است که از زندگی در تمام ابعادش حرف می‌زند، بنابراین هرچه در زندگی وجود دارد​، این کتاب هم قابل بررسی است و نمود دارد؛ از جمله #عشق. اگرچه کلمه عشق در شاهنامه به معنایی که در غزل فارسی مرسوم است و ادبیات تغزلی ما را شکل می‌دهد، دیده نمی‌شود و به جای آن «مهر» و «دلبستگی» و مترادف‌های آن به کار رفته است.❤️

او عشق‌های موجود در شاهنامه را #روشن و #طبیعی دانسته و صفت‌‌هایی همچون بدون #تکلف و با #مشارکت_جسم و #جان را برمی‌شمرد که در آن غریزه ذاتی انسان تلطیف شده و با تمدن آراسته‌ شده است. نمونه‌های آن از همه برجسته‌تر در دوره باستانی، دلدادگی #زال و #رودابه، #بیژن و #منیژه، #تهمینه و #رستم و #کتایون و #گشتاسب است.

ادامه دارد...

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪۱- #سام
بهر نخست
🔹#سام، در شاهنامه نامِ پدر #زال و نياي رستم است؛ امّا واژه سام در ادبيات اوستايى پهلوي در اصل نام خاندان و قبيله‌اي است كه #گرشاسب پهلوان بزرگ اوستايي بدان تعلق داشته است.
گاه اين گرشاسب پهلوان در متون اوستا و پهلوي، مجازاً سام خوانده شده است.
🔺سام در شاهنامه، پدر زال و جدّ رستم نيز داراي كردار شگفتى همچون اژدها كشي است با اينحال، او فقط يكي از بندگان شاه است و نبايد او را با گرشاسب اساطيري اوستا و ادبيات پهلوي كه از شاهان به شمار مي‌آيد، اشتباه گرفت.

🔸شكستگي، عامل تحول شخصيت گرشاسب اساطيري
🔻آنچه كه سبب تحول و تغيير شخصيت گرشاسب اساطيرى به گرشاسب شاهنامه روي داده است، «شكستگى» يا پراكندگي اين شخصيت بوده است.
شكستگى، يكي از عوامل تغيير و تحول در اسطوره‌هاي ايرانى(بهار، 1385: 50 و 53) است.
🔺شكستگي عبارت از آن است كه بدنه يك افسانه كهن بر اثر گذر زمان فراموش مي‌شود اما اجزاي آن به صورت‌هاي پراكنده، آشكار مي‌شود. يكي از همين قطعات شكسته شخصيت گرشاسب اوستا، سام شاهنامه است.

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهر نخست

🔹#زال در پارسى به معناى #سپيدمو است او از شگفت ترین چهره های #شاهنامه است. سپید مو از مادر میزاید. سیمرغ شیرش می دهد. بر چکاد البرز می بالد. پهلوانی از او آغاز می شود.
🔸#زال_زر که در شاهنامه #سیمرغ او را #دستان می­نامد، پدر رستم و فرزند سام است؛ پهلوانی با ابعاد متفاوت شخصیتی، که در هر کدام به کمال رسیده است.
او که با #خردکهن و #تن_نو به دنیا آمده، از بسیاری جهات کامل­ترین شخصیت شاهنامه است و تنها کسی که مهمترین مرغ اساطیر ایران، *پروردگارش بوده، بیش از هر پهلوانی در شاهنامه #زندگی کرده، قصه­ ی #عشقش با رودابه یک حماسه ­ی کامل عاشقانه بوده، در نشان دادن مهر پدری راه کمال را رفته، در
#جنگ­ها اگرچه شجاعانه جنگیده، اما تا توانسته در طریق #خرد گام زده است.

🔹در شاهنامه زال به هنگام تولد چنین توصیف می‌شود:
🔻🔺🔻
"به ‌چهره چنان بود بر سان شید
ولیکن همه موی بودش سپید."

🔻دایه‌ای که سام را از تولد نوزاد خبر کرده می‌گوید:
"همه موی اندام او همچو برف
و لیکن به رخ سرخ بود و شگرف."

🔺سام داشتن چنین فرزندی را ننگ می‌داند:
"چه گویم که این بچه­ی دیو چیست
پلنگ دورنگ است یا خود پریست"

🔻نگران آبروی خویش، سام دستور می‌دهد نوزاد را از کاشانه و آغوش مادر دور کنند، آنچنان که رسم زمان بوده، به آغوش سنگ بیندازند.

"یکی کوه بد نامش البرز کوه
به‌خورشید نزدیک و دور از گروه.
بدآنجای سیمرغ را لانه بود
بدان خانه از خلق بیگانه بود."

🔺🔻🔺
*پرودگار: پرورش دهنده
ادامه دارد ...

@sobhosher