صبحانه با شعر، سروده #ویداوکیلی
@sobhosher
لبریز پرنده ام ...
سروده: #ویدا_وکیلی
اجرا : #مریم_رضوی
موسیقی: نازارم
#ایرج_رحمانپور
@vida_vakili
@sobhosher
سروده: #ویدا_وکیلی
اجرا : #مریم_رضوی
موسیقی: نازارم
#ایرج_رحمانپور
@vida_vakili
@sobhosher
خوابم یا بیدارم | ایرج جنتی عطایی
@Kooche_baghe_sher
💠 "خوابم یا بیدارم"
📝 شعر و صدای: #ایرج_جنتی_عطایی
💽آلبوم: #زمزمههای_یک_شب_سی_ساله
#نوزدهم_دي
زادروزش گرامی❄️❄️
📝 شعر و صدای: #ایرج_جنتی_عطایی
💽آلبوم: #زمزمههای_یک_شب_سی_ساله
#نوزدهم_دي
زادروزش گرامی❄️❄️
#چکیده_داستان * #فریدون_و_پسران_در_شاهنامه *
#فریدون سه پسر داشت؛ #سلم و #تور از #شهرناز، و #ایرج از #ارنواز. دختران شاه یمن را به زنیِ آنها گرفت او در نامگذاری پسران، خواسته یا ناخواسته ایرج را تحسین می کند. نام پسر بزرگتر را سلم می نهد، چون به سلامت از دشمن قوی گریخته ست ولی بعدتر او را چون خاک، بی جنبش و سرد می خواند؛ تور، چون آتش، نماد خشم و شتاب است ولی دلیریِ نابهنگام و تنها از سر خشم هم بیهوده ست؛ تنها ایرج است که میانه ی خاک و آتش است؛ هم باسنگ است، یعنی فرزانه و تامل گر و هم درجای خود باچنگ، یعنی دلیر.
سپس پادشاهیاش را میان آنها تقسیم کرد؛ روم را به سلم داد، توران زمین را به تور داد و ایران را به ایرج و هر یک به حکومت خود رفتند. پس از مدتی سلم از این تقسیم ناخشنود شد و به تور پیغام داد که پادشاهی ایران سزاوار من بود که بزرگترم، و بعد از من تویی که سزاوار آنی و نه ایرج. تور در جواب گفت که باید رودررو با هم صحبت کنند. پس از گفتگوی رودررو، تصمیمشان این شد که پیکی به سوی فریدون روانه کنند و ناخشنودیشان را از مهربانی بیشتر او با برادر کوچکتر ابراز کنند. فریدون در جواب گفت که این تقسیم براساس دانایی و نیز اختربینی بوده است و مبادا آنها پی جنگ بگیرند. و به ایرج گفت که برادرانت پیِ نَبَردند با تو؛ تو باید زودتر از آنها مهیای جنگ شوی. اما ایرج اجازه خواست که با آنها از در مهر وارد شود و بیسلاح و لشگر به دیدنشان برود. فریدون با این کار موافق نبود اما به آن رضا داد.
منبع:شاهنامه بخوانیم
@sobhosher
#فریدون سه پسر داشت؛ #سلم و #تور از #شهرناز، و #ایرج از #ارنواز. دختران شاه یمن را به زنیِ آنها گرفت او در نامگذاری پسران، خواسته یا ناخواسته ایرج را تحسین می کند. نام پسر بزرگتر را سلم می نهد، چون به سلامت از دشمن قوی گریخته ست ولی بعدتر او را چون خاک، بی جنبش و سرد می خواند؛ تور، چون آتش، نماد خشم و شتاب است ولی دلیریِ نابهنگام و تنها از سر خشم هم بیهوده ست؛ تنها ایرج است که میانه ی خاک و آتش است؛ هم باسنگ است، یعنی فرزانه و تامل گر و هم درجای خود باچنگ، یعنی دلیر.
سپس پادشاهیاش را میان آنها تقسیم کرد؛ روم را به سلم داد، توران زمین را به تور داد و ایران را به ایرج و هر یک به حکومت خود رفتند. پس از مدتی سلم از این تقسیم ناخشنود شد و به تور پیغام داد که پادشاهی ایران سزاوار من بود که بزرگترم، و بعد از من تویی که سزاوار آنی و نه ایرج. تور در جواب گفت که باید رودررو با هم صحبت کنند. پس از گفتگوی رودررو، تصمیمشان این شد که پیکی به سوی فریدون روانه کنند و ناخشنودیشان را از مهربانی بیشتر او با برادر کوچکتر ابراز کنند. فریدون در جواب گفت که این تقسیم براساس دانایی و نیز اختربینی بوده است و مبادا آنها پی جنگ بگیرند. و به ایرج گفت که برادرانت پیِ نَبَردند با تو؛ تو باید زودتر از آنها مهیای جنگ شوی. اما ایرج اجازه خواست که با آنها از در مهر وارد شود و بیسلاح و لشگر به دیدنشان برود. فریدون با این کار موافق نبود اما به آن رضا داد.
منبع:شاهنامه بخوانیم
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی
🤴🏼پیشدادیان
#ایرج و #منوچهر
سه فرزند از فریدون ماند
که سلم و تور و ایرج خواند
*برادرها بغریدند
سر ایرج بشوریدند
لالا ای داد و ای بیداد
سیه مژگان شدی بر باد
منوچهر کین ایرج خواست
نوه ، نام *نیا آراست
به تیغ و نیزه ، سلم و تور
شدند افکنده و رنجور
بخواب آسوده لالا گل
بخواب ای سوسن و سنبل
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*حسادت برادران بر سر ميراث پادشاهى
*فريدون پدربزرگ منوچهر
@sobhosher
🤴🏼پیشدادیان
#ایرج و #منوچهر
سه فرزند از فریدون ماند
که سلم و تور و ایرج خواند
*برادرها بغریدند
سر ایرج بشوریدند
لالا ای داد و ای بیداد
سیه مژگان شدی بر باد
منوچهر کین ایرج خواست
نوه ، نام *نیا آراست
به تیغ و نیزه ، سلم و تور
شدند افکنده و رنجور
بخواب آسوده لالا گل
بخواب ای سوسن و سنبل
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*حسادت برادران بر سر ميراث پادشاهى
*فريدون پدربزرگ منوچهر
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#انسان_خوب در #شاهنامه
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر پنجم
🔸 #ایرج:
ایرج پسر سوم فریدون است. چون ایرج آراستگی بیشتری دارد و در نزد پدر عزیزتر است، برادرانش بر او رشک میبرند و او را بیگناه از میان برمیدارند. خوبی ایرج در این است که درست بر خلاف برادران، مرد صلح است و به #نیکی و #بیآزاری گرایش دارد. این صفات از او سیمائی ساخته است شبیه به شاهزاده پیامبر مآبی چون بودا. وقتی سلم و تور قصد جانش میکنند، میگوید:
🔻نه پادشاهی میخواهد و نه تخت، نه ایران و نه خاور و نه چین. زندگی گه فرجامش مرگ باشد قابل دل بستن نیست! میگوید که حاضر است از همه چیز دست بکشد و در گوشهای انزوا گیرد و نان خود را با کارکردن بهدست آورد. این دو بیت معروف از قول او آورده شده است:
پسندی و همداستانی کنی که جانداری و جانستانی کنی
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
(داستان فریدون 524-525)
🔹خوبی ایرج در برابر بدی سلم و تور قرار گرفته است، همانگونه که خوبی فریدون در برابر ضحاک بود. در بیان علتهایی که کینه سلم و تور را نسبت به ایرج بر میانگیزد، یکی هم این است که میبینند سپاهیانشان به او تمایل پیدا کردهاند، این سپاهیان که جزو مردم عادی بودند، تشخیص داده بودند که او با برادرانش فرق دارد:
به ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بُد سزاوار تخت و کلاه
بی آرامشان شد دل از مهر اوی دل از مهر و دیده پر از چهر اوی
در میان آنها پچپچ میافتد:
سپاه پراکنده شد جفت جفت همه نام ایرج بُد اندر نهفت
که این است سزاوار شاهنشهی جز این را مبادا کلاه مهی
🔸بر اثر همین خوی #صلح_طلبی است که وی بدون سپاه و محافظ به نزد برادران کینهور میرود. میخواهد دشمنی آنان را با نرم خویی و مهر زایل کند. رفتار او شیوهٔ عدم خشونت گاندی را بهیاد میآورد.
هنگامی که پدر فرزندانش را آزمایش میکند، تنها ایرج از بوته آزمایش سربلند بیرون میآید، مردی است معتدل، هم «با شتاب است و هم با درنگ».
فریدون در حق او میگوید:
ز خاک و ز آتش میانه گزید چنانک از ره هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود به گیتی جز او را نباید ستود
(274-275)
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر پنجم
🔸 #ایرج:
ایرج پسر سوم فریدون است. چون ایرج آراستگی بیشتری دارد و در نزد پدر عزیزتر است، برادرانش بر او رشک میبرند و او را بیگناه از میان برمیدارند. خوبی ایرج در این است که درست بر خلاف برادران، مرد صلح است و به #نیکی و #بیآزاری گرایش دارد. این صفات از او سیمائی ساخته است شبیه به شاهزاده پیامبر مآبی چون بودا. وقتی سلم و تور قصد جانش میکنند، میگوید:
🔻نه پادشاهی میخواهد و نه تخت، نه ایران و نه خاور و نه چین. زندگی گه فرجامش مرگ باشد قابل دل بستن نیست! میگوید که حاضر است از همه چیز دست بکشد و در گوشهای انزوا گیرد و نان خود را با کارکردن بهدست آورد. این دو بیت معروف از قول او آورده شده است:
پسندی و همداستانی کنی که جانداری و جانستانی کنی
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
(داستان فریدون 524-525)
🔹خوبی ایرج در برابر بدی سلم و تور قرار گرفته است، همانگونه که خوبی فریدون در برابر ضحاک بود. در بیان علتهایی که کینه سلم و تور را نسبت به ایرج بر میانگیزد، یکی هم این است که میبینند سپاهیانشان به او تمایل پیدا کردهاند، این سپاهیان که جزو مردم عادی بودند، تشخیص داده بودند که او با برادرانش فرق دارد:
به ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بُد سزاوار تخت و کلاه
بی آرامشان شد دل از مهر اوی دل از مهر و دیده پر از چهر اوی
در میان آنها پچپچ میافتد:
سپاه پراکنده شد جفت جفت همه نام ایرج بُد اندر نهفت
که این است سزاوار شاهنشهی جز این را مبادا کلاه مهی
🔸بر اثر همین خوی #صلح_طلبی است که وی بدون سپاه و محافظ به نزد برادران کینهور میرود. میخواهد دشمنی آنان را با نرم خویی و مهر زایل کند. رفتار او شیوهٔ عدم خشونت گاندی را بهیاد میآورد.
هنگامی که پدر فرزندانش را آزمایش میکند، تنها ایرج از بوته آزمایش سربلند بیرون میآید، مردی است معتدل، هم «با شتاب است و هم با درنگ».
فریدون در حق او میگوید:
ز خاک و ز آتش میانه گزید چنانک از ره هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود به گیتی جز او را نباید ستود
(274-275)
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
بیا بیا &
تو ساحل تو دریا
آواى : #پوران & #ایرج
موزیک متن فیلم نعره طوفان فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی منوچهر کی مرام محصول سال ۱۳۴۸ است
زاد روز #ساموئل_خاچیکیان هيچكاك سينماى ايران
خجسته💐
يادش گرامى
كامتان به يادآورى خاطره هاى خوش شيرين، شبتان خوش🥰💐
@sobhosher
بیا بیا &
تو ساحل تو دریا
آواى : #پوران & #ایرج
موزیک متن فیلم نعره طوفان فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی منوچهر کی مرام محصول سال ۱۳۴۸ است
زاد روز #ساموئل_خاچیکیان هيچكاك سينماى ايران
خجسته💐
يادش گرامى
كامتان به يادآورى خاطره هاى خوش شيرين، شبتان خوش🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
وطن من
ای خطهٔ #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بار خدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کاز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغاکه چنان گشتی بیبرک
کاز بافتهء خویش نداری کفن من
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کس را سخن من
وانگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
شعر از : #ملک_الشعرای_بهار
آهنگ: #پرویزمشکاتیان
دستگاه : سه گاه
آواز: زنده و گرامى ياد #ایرج_بسطامی
و تمام كشته شدگان زلزله بم
رنج و غم از تن وطنمان دور
شادى تنيده در تار و پود لحظه هاتان 🥰🙏🏻
@sobhosher
ای خطهٔ #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بار خدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کاز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغاکه چنان گشتی بیبرک
کاز بافتهء خویش نداری کفن من
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کس را سخن من
وانگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
شعر از : #ملک_الشعرای_بهار
آهنگ: #پرویزمشکاتیان
دستگاه : سه گاه
آواز: زنده و گرامى ياد #ایرج_بسطامی
و تمام كشته شدگان زلزله بم
رنج و غم از تن وطنمان دور
شادى تنيده در تار و پود لحظه هاتان 🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانيم
وقتشه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
مهلت تولد دوباره نیست
مردن دوباره من وقتشه
دیگه دیره واسه گفتن
این كلام آخرینه
فرصت ضجه نمونده
لحظه های واپسینه
دیگه با عاطفه دشمن
واسه دلسنگی رفیقم
توی شط سرخ نفرت
بی صداترین غریقم
من عروسك كدوم بازی وحشت
من عروس قحطی كدوم تبارم
كه مثل تولد فاجعه سردم
كه مثل حادثه آرامش ندارم
سرد و ساده و شكسته
آینه ی قدیمی ام من
با چراغ و گل غریبه
با غبار صمیمی ام من
می مونم زیر هجوم
سنگی آوار كینه
واسه بازیچه نبودن
آخرین بازی همینه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
آهنگساز : واروژان
با درود به روان پاك فرزندان ايران زمين🖤☘️
شبتان آرام
به اميد روزى كه برگهاى تقويم مان به جاى مرگ از روزهاى تولد پر باشد
@sibhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
وقتشه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
مهلت تولد دوباره نیست
مردن دوباره من وقتشه
دیگه دیره واسه گفتن
این كلام آخرینه
فرصت ضجه نمونده
لحظه های واپسینه
دیگه با عاطفه دشمن
واسه دلسنگی رفیقم
توی شط سرخ نفرت
بی صداترین غریقم
من عروسك كدوم بازی وحشت
من عروس قحطی كدوم تبارم
كه مثل تولد فاجعه سردم
كه مثل حادثه آرامش ندارم
سرد و ساده و شكسته
آینه ی قدیمی ام من
با چراغ و گل غریبه
با غبار صمیمی ام من
می مونم زیر هجوم
سنگی آوار كینه
واسه بازیچه نبودن
آخرین بازی همینه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
آهنگساز : واروژان
با درود به روان پاك فرزندان ايران زمين🖤☘️
شبتان آرام
به اميد روزى كه برگهاى تقويم مان به جاى مرگ از روزهاى تولد پر باشد
@sibhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانيم
گل بارون زده ی من
گل یاس نازنینم
میشکنم پژمرده میشم
نزار اشکاتو ببینم
تا همیشه تورو داشتم
داشتنت تمام دونیاست
از توو اسم تو گفتن
بهترین همه حرفاست
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظهام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ای غزل باره ی دلتنگ
که همه تنت کلامه
هنوزم با گل گونت
شرم اولین سلامه
ای تو جاری تویه شعرم
مثل عشق و خونو حسرت
دفتر شعر من از تو
سبد خاطره هامه
ای گل شکسته ساقه گل پرپر
که به یاد هجرت پرنده هائی
توی یاس مبهم چشمات میبینم
که بفکر یه سفر به انتهایی
سربزیره دلشکسته نازنینم
اگه سادست واسه تو گذشتن از من
مرثیه سرکن برای رفتن من
آخه مرگه واسه من از تو گذشتن
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظه هام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ترانه سرا و دكلمه: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
شبتان سرشار مهر و آرامش
سايه غم از خونه دلتون دور 🙏🏻💐🥰
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
گل بارون زده ی من
گل یاس نازنینم
میشکنم پژمرده میشم
نزار اشکاتو ببینم
تا همیشه تورو داشتم
داشتنت تمام دونیاست
از توو اسم تو گفتن
بهترین همه حرفاست
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظهام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ای غزل باره ی دلتنگ
که همه تنت کلامه
هنوزم با گل گونت
شرم اولین سلامه
ای تو جاری تویه شعرم
مثل عشق و خونو حسرت
دفتر شعر من از تو
سبد خاطره هامه
ای گل شکسته ساقه گل پرپر
که به یاد هجرت پرنده هائی
توی یاس مبهم چشمات میبینم
که بفکر یه سفر به انتهایی
سربزیره دلشکسته نازنینم
اگه سادست واسه تو گذشتن از من
مرثیه سرکن برای رفتن من
آخه مرگه واسه من از تو گذشتن
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظه هام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ترانه سرا و دكلمه: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
شبتان سرشار مهر و آرامش
سايه غم از خونه دلتون دور 🙏🏻💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧
🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانیم
هیچکی مثل تو نبود
صدای تو بیداریه بیشه
آواز سبز برگه
صدای تو پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه
صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
تقدیری از آواز غریبه
زنجیر اونو بسته
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکسی درد منو چاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو برام
گلهای کاغذی رو پاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
تو غرورت مثل کوه
مهربونی مثل بارون، مثل آب
مثل یه کویر دور
مثل یه دریا پر از وحشت خواب
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی مثل تو نرفت
هیچکی مثل تو نموند
شعر تنهاییمو
هیچکی مثل تو نگفت
همه حرفام مال تو
همه شعرام مال تو
دنیای من شعرمه
همه دنیام مال تو
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود ...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
شعر: #ایرج_جنتی_عطایی
موسيقى: #بابک_بیات
آواى:شهريار فراخور زادروزش💐
شبتان لبريز آرامش 🥰💐
@sobhosher
🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانیم
هیچکی مثل تو نبود
صدای تو بیداریه بیشه
آواز سبز برگه
صدای تو پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه
صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
تقدیری از آواز غریبه
زنجیر اونو بسته
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکسی درد منو چاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو برام
گلهای کاغذی رو پاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
تو غرورت مثل کوه
مهربونی مثل بارون، مثل آب
مثل یه کویر دور
مثل یه دریا پر از وحشت خواب
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی مثل تو نرفت
هیچکی مثل تو نموند
شعر تنهاییمو
هیچکی مثل تو نگفت
همه حرفام مال تو
همه شعرام مال تو
دنیای من شعرمه
همه دنیام مال تو
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود ...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
شعر: #ایرج_جنتی_عطایی
موسيقى: #بابک_بیات
آواى:شهريار فراخور زادروزش💐
شبتان لبريز آرامش 🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
گراميداشت مقام مادر را به تمام دوستان عزيز صبح و شعر تبريك ميگويم
با صميمانه ترين آرزوها❤️
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا بپا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
#ایرج_میرزا
@sobhosher
با صميمانه ترين آرزوها❤️
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا بپا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
#ایرج_میرزا
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
#شعر_خوب_بخوانيم
ياورهميشه مومن
ای بداد من رسیده
تو روزای خود شکستن
ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو شبو از من گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برای من تکیه گاهی
برای من که غریبم
تو رفیقی جون پناهی
یاور همیشه مومن
تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری
برای من شده عادت
....
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطائی
آواى: #داریوش
شبتان از مهر سرشار🥰💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
ياورهميشه مومن
ای بداد من رسیده
تو روزای خود شکستن
ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو شبو از من گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برای من تکیه گاهی
برای من که غریبم
تو رفیقی جون پناهی
یاور همیشه مومن
تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری
برای من شده عادت
....
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطائی
آواى: #داریوش
شبتان از مهر سرشار🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎