صبح و شعر
653 subscribers
2.14K photos
280 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#چرخه_عدالت_درشاهنامه ⚖️ 💫

📖در #شاهنامه از لزوم وجود #شهریار 🤴در بدو امر صحبت می شود. تا این حد، کافی نیست و فردوسی، شرایطی را ذکر می کند. این درست است که اگر شهریار نباشد، کارها معطل، بی نظمی و بی‌سامانی همه جا حکمفرما می شود و لکن شروط دیگری نیز بر این نظم اثر می گذارد.
🔸این که شهریار شاهنامه باید به کلیه صفات حسنه و فضایل اخلاقی آراسته گردد؛ در غیر این صورت، همچنین نابسامانی، قتل و غارت دیده خواهد شد. حال به لوازم اقتدار دولت می پردازیم. شاه یا دولت به وسیله دو چیز فرمانروایی می کند و این دو چیز از شاهی جدا ناپذیرند.
🔻
🔺نخست: دستور؛ دوم: سلطنت.

🔸الف) دستور
در اندیشه های اسلامی بر شریعت تکیه می گردد. در شاهنامه که تاریخ و فرهنگ ایران باستان را بیان می کند، دستور قانون اشا می باشد. آموزه های دینی نیز برای روشن تر کردن و اجرای اشا آمده است. خداوند برای سامان بخشی کیهان، اشا یا راستی را وضع نمود و بر اساس این قانون، شاه را آفرید. این قانون بر همه چیز، حتّی رشد گیاهان، حاکم است. خروج از این قانون، افتادن در ورطه ظلمات، در دام اهریمن در سرزمین تیرگی و دروغ می باشد. ویژگی های شهریار نیک را برشمردیم و دیدیم چگونه شهریار باید در تزکیه نفس خویش بکوشد و تأثیر آن را در نظام سیاسی ملاحظه کردیم. این تلاش و مراقبت به شهریار کمک می کند تا قانون راستی را بشناسد و بدان عمل نماید. خداوند نیز در این جهت به وی یاری می رساند. وضع قوانین بشری نیز باید در راستای اشا صورت بگیرد. هر گونه تخطی از این قانون، عواقب جبران ناپذیری در پی خواهد داشت.
🔺
🔹ب) سلطنت
همی گفت هر کس که راند سپاه
خرد باید و مردی و دستگاه سلطنت، بخش اجرایی دستور است. وقتی اشا کشف شد، قانون، وضع می گردد و بر اساس آن، شاه فرمان می دهد و سلطنت، آن را اجرا می کند. البته در شاهنامه به طور کامل، بخش اجرایی را از دیگر ارکان دولت تفکیک نکرده است. سلطنت، همان سازمان حکومت است. هسته مرکزی، شهریار است و دیگران در حول آن قرار دارند که موبدان، بخردان، دبیران و سپاهیان را شامل می شود و همه دستورات و فرمانها زیر نظر مستقیم شاه صورت می گیرد.
در ذیل به برخی از #عناصرسلطنت اشاره می کنیم.
🔻🔺🔻
🔹١-شورای موبدان، بخردان و ستاره شناسان

شاه در مواقع حساس، شورایی تشکیل می‌داد. شورایی از موبدان، بخردان و ستاره شناسان به عنوان رایزنان خردمند در امر تصمیم گیری در کنار شهریار حضور داشتند و وی را یاری می کردند. یک نمونه از تصمیمات را بیان می نماییم.
یکی از دغدغه های دولتمردان، این بود که از ترکیب نژاد خوب و نژاد بد، گوهر خوب و گوهر بد، جلوگیری کنند.
🔻زال، فرزند سام نریمان که در کودکی به دلیل آن که سپید‌موی بود، مورد بی مهری پدر قرار گرفت. در کوه، ر ها شد و سیمرغ، طفل را پرورش داد تا یلی سترگ گشت. پدر متوجه بی رحمی خود شد و زال را بازیافت. بعد از مدتی زال به رودابه، دختر مهراب کابلی ـ که نسبش از طرف مادرش، سیندخت به ضحاک می رسید ـ عشق ورزید. وقتی خبر این علاقه به منوچهر رسید، گفت:
🔺🔻🔺
چو ایران ز چنگال شیر و پلنگ
برون آوریدم برای و بجنگ
فریدون ز ضحاک گیتی بشست
بترسم که آید از آن تخم رست
🔻🔺🔻
منوچهر، پریشان گشت و ترسید که از زال و رودابه، ضحاکی دیگر تولد یابد. سام را به جنگ مهراب فرستاد. زال از این اطلاع یافت و به نزد پدر رفت و به وی بی مهری گذشته را یادآورد و تهدید نمود. سام، عشق پسرش را درک کرد و دلش به رحم آمد، نامه ای به منوچهر نوشت و مراتب را به اطلاع رساند. منوچهر با موبدان و ردان به شور نشست.
🔻🔺🔻
بفرمود تا موبدان و ردان
ستاره شناسان و هم بخردان
کند انجمن پیش تخت بلند
بکار سپهری پژوهش کنند
زبان برگشادند بر شهریار
که کردیم با چرخ گردان شمار
چنین آمد از داد اختر پدید
که این آب روشن بخواهد دوید
از این دخت مهراب و از پور سام
گوی پرمنش زاید و نیکنام
بود زندگانیش بسیار مر
همش زور باشد هم آیین و فر
🔻🔺🔻
در نهایت، شهریار با این وصلت، موافقت نمود و ترس وی از آسیب به نظام شاهنشاهى برطرف شد.

ادامه دارد...
💫⚖️

@sobhosher