صبح و شعر
640 subscribers
2.11K photos
266 videos
324 files
3.15K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
۱. دگرش توانایی به ماده
(
تبديل انرژى به ماده)

🔅انگاره
نیاکان در باره آفرینش در شاهنامه چنین بازتاب دارد:

از آغاز باید که دانی درست،
سرِ مای‍ه‌ی گوهران از نخست؛

که یزدان ز ناچیز، چیز آفرید؛
بدان تا توانایی آمد پدید.

در این سخن؛
گوهر =ماده
توانایی= انرژی

〽️امروزه با شناخت جادوی «E=MC2» دانسته‌ایم که انرژی و ماده به یکدیگر می‌دگرند و گیراست که از نگاه شاهنامه، «سرِ مایه‌ی گوهران» یا منشا مواد، چیزی نبود جز آفرینش توده‌ای بس سترگ از توانایی (انرژی)!

اُ زو مایه‌ی گوهر آمد چهار،
برآورده بی‌رنج و بی‌روزگار!

یکی آتش برشده‌تابناک،
میان باد و آب از بر تیره خاک؛


سخنی از #استیون_هاوکینگ :

اگر میزان انبساط جهان در ثانیه نخست بیگ بنگ، تنهابه اندازۀ یک در صدهزار‌میلیون‌میلیون کوچکتر می‌بود، جهان پیش از آنکه به اندازۀ کنونی برسد، فرو می‌پاشید.

از سوی دیگر اگر به اندازه‌ی یک‌در‌میلیون بزرگتر می‌بود، جهان آنچنان با شتاب منبسط می‌شد که هیچ ستاره و سیاره‌ای شکل نمی‌گرفت.

@ShahnamehToosi
@sobhosher
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
پنجره٢ : سرد شدن زمین

نخستین که آتش ز جنبش دمید،
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید!

اُ زان پس، ز آرام، سردی نمود؛
ز سردی، همان باز تری فزود!

🌍بیتهای بالا همخوان با دانش زمین شناسی است!
در پی مه بانگ، آتش ، به فراخور سرشت، دمش و جنبش آغازید و گرما بر آخشیجها چیره شد! تری به خشکی دگرید! خشکیها پدید آمدند! آنگاه که (در میلیونها سال) از تفتیدگی و داغی ستارگان و رویۀ زمین کاسته شد، سردی رخ نمود (زم =سرد! ؛ زمین=جای سرد) و دوره های دراز یخبندان آغاز شد! سرما تری(رطوبت) فزود! و چرخه بارش و تبخیر و بازبارش آغازید!
کلید یکی از #رازهای_شاهنامه این نکته است که در بینش نیاکان که همه چیز را نر و ماده می دانستند
💥از چهار آخشیج یادشده، دو تای آنها(خاک و آب) مادینه(مؤنث) و دوتای دیگر(آتش و باد) نرینه(مذکر) دانسته می شدند!!
نرینه و مادینه بر بنیاد سرشت، باهم می آمیزند و از این آمیزش فرزندان می زایند!

چو این چار گوهر به جای آمدند،
ز بهر سپنجی سرای آمدند!

گهرها، یَک اندر دگر، ساختند،
دگرگونه گردن برافراختند!


@ShahnamehToosi
@sobhosher
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
پنجره ٣: کوه زایی زمین


🌄«.... روشن شده که زمین نخست به شکل گوی مذاب بوده و کوهی نداشته است!
کوهها پس از سرد شدن پوستۀ آن، در جنبش کوهزایی زاده شده اند! این نگرۀ سدۀ ١٩ و ٢٠ میلادی، چهار هزار سال پیش، از آگاهیهای آریایی، ایرانی بوده است.... انگاره کوهزایی(Orogeny)در ١٨٧٣توسط جیمزهال امریکایی و در ١٨٧٥ توسط ادوارد سوئز اتریشی ارایه شد....
برخاستن آهستۀ کوهها، در فازهای کوهزایی، چون روییدن گیاهان رو به بالا است!» (مانوئل بربریان - زمین شناس)

پس، <بالیدن کوهها از زمین> از انگاره های شگرف نیاکان ما است که کمتر از ١٥٠سال از شناخت آن در اروپا گذشته است!

در #بندهش آمده:
«...گوهره کوهها را در زمین بیافرید که پس از آن از زمین ببالیدند و رستند....» (مهرداد بهار–ر٤٠)

#فردوسی فرزانه:

ببالید کوه، آبها بر دمید؛
سر رستنی سوی بالا کشید!

شگرف و گیراست که اروپاییان دیر نیست به اثبات انگاره ای رسیدند که نیاکان خردورز ما هزاران سال پیش انگاشته بودند و در شاهنامه بازتاب یافته!

📚: داستان ایران -
✍🏻استاد #فریدون_جنیدی با آرزوى سلامتى و بهبودى براى ايشان🙏🏻💐

@ShahnamehToosi
@sobhosher
صبح و شعر
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه پنجره ٣: کوه زایی زمین 🌄«.... روشن شده که زمین نخست به شکل گوی مذاب بوده و کوهی نداشته است! کوهها پس از سرد شدن پوستۀ آن، در جنبش کوهزایی زاده شده اند! این نگرۀ سدۀ ١٩ و ٢٠ میلادی، چهار هزار سال پیش، از آگاهیهای آریایی، ایرانی…
🔆#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
‎پنجره٤: پیدایی جان!

‎«#كیومرث» در اوستا «گَیَ مَرِتَن» است، «گَیَ=زندگی» و نشانه آن در گیاه و گاو و جان و... برجاست و «مَرِتَن= میرا» و در «مُردن» برجاست!
‎پس «گَیَ مَرِتَن» برابر «جان میرا» است! هیچ زنده ای انجامی جز مردن ندارد!
‎اوستا آدمی را برآمده از گیاه ریواس و آن را از نطفه کیومرث دانسته!
‎دیگر گفتارها، کیومرث را از نخستین آدمی دانسته اند، تا نخستین شاه!
‎مهرداد بهار، کیومرث را به نطفه عظیم نخستین مانند کرده!
‎دانش امروز، نخستین جان را در پیکر تک یاخته های بزرگ دانسته!
‎باهم سنجیدن گفتارهای کهن چنین می رساند که روزگار «کیومرث» با نخستین جاندار روی زمین آغاز می شود! شاهنامه گواه است:

‎چو از خاک مر جانور بنده کرد
‎نخستین کیومرث را زنده کرد!

‎شاهنامه، انجام کیومرث را به هوشنگ می رساند و آن هنگامی است که نیاکان آموختند برای نگاهبانی خویش خانه در دل خاک بکنند!
‎نگارنده، کیومرث شاهنامه را نماد دورانی چهار میلیاردساله می داند که از پیدایی نخستین جان آغاز و به انقراض نئاندرتالها می انجامد!

@ShahnamehToosi
@sobhosher
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
پنجره ٥: پیدایی گیاه

🔹به گفتار شاهنامه، بخشی از زیبایی زمین از آن خود زمین است! ولی چون از خویش تابشی نداشت(مرکزی تیره بود وسیاه!) زیباییش به چشم نمی آمد!
مگر این که از بیرون پرتوی به آن بتابد و آن را روشن سازد!
🌞این خویشکاری را خورشید و ستارگان داشتند!!

زمین را بلندی نبُد جایگاه،
یکی مرکزی تیره بود و سیاه!
ستاره به سر بر شگفتی نمود،
به خاک اندرون روشنایی فزود.

✳️ به پشتوانه سخن فردوسی فرزانه، نیاکان ما در روزگارانی دیر، نیک میدانستند که ابرها خود از زمین و از آب بر می خیزند و از بارش ابر است که گیاهان می رویند!!
🌾گیاهان بر بنیاد سرشت، سرانشان به پایین می گراید! دانه می ریزندو باز می رویند! جز این نیرویی ندارند و نمی توانند همچون جنبندگان از جایی به جایی روند!!

همی بر شد ابر و فرود آمد آب؛
همی گشت گرد زمین آفتاب!
گیا رُست با چند گونه درخت؛
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت!
ببالد، ندارد جز این نیرُوِی؛
نپوید چو پویندگان هر سوی!


@ShahnamehToosi
@sobhosher
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
پنجره ٦: فرگشت گیاه به جُنبنده

📚 به گفته شاهنامه، پس از آفرینش گیاهان و در روند فرگشت جان و هستی جانداران، «جُمبندگان*» پا به هستی نهادند. جمبندگانی که خور و خواب و آرام می جستند ولی بهره مند از خرد نبودند و شایستگی بندگی کردگار نداشتند!
***
اُ زان پس چو جمبنده آمد پدید
همه رستنی زیر خویش آورید

خور و خواب و آرام جوید همی
وزان زندگی کام جوید همی

نه گویا زبان و نه جویا خرد
ز خاک و ز خاشاک، تن پرورد

نداند بد و نیک فرجام کار
نخواهد ازو بندگی کردگار

🔺آنچه را که شاهنامه «جمبنده» می نامد، امروز به ناروا « #جانور» می خوانیم! بدانیم که «#گیاه» نیز « #جانور=جاندار» است! ولی «جمبنده/#جنبنده» نیست! نویسش کهن «جمبنده» امروز به «جنبنده» دگریده است!


پ. نوشت:
عكس: جنبنده کندرو یا تنبل که #تاردیگرید (Tardigrade) نیز خوانده می‌شود، یکی از عجیب ترین موجوداتِ روی زمین است. این موجودِ عجیب می تواند در محیط‌ های خشن فیزیکی یا شیمیایی – که عموماً حیات در آنها ناممکن است – زندگی کند.

@ShahnamehToosi
@sobhosher
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
پنجره ٧: فرگشت «جمبنده» به« مردم»*

📕 در بندهش می خوانیم:
«به دین گوید که من مردمان را ده گونه فراز آفریدم. نخست آن کیومرث روشن و سپیدچشم است، تا ده گونه؛ که یکی(همان) کیومرث تا نهم از کیومرث باز بود. دهم کَپی است(که از) مردمان فروترین خوانده شود!»

🔸 شاهنامه، به روشنی پیدایش مردم را از جانوران خمیده بالا (قامت) باز می نماید! و این باور نیاکان بود!

١. کَزین بگذری، مردم آمد پدید،
شد این بندها را سراسر کَلید.

٢. سرش راست بر شد، چو سرو بلند،
به گفتار خوب و خرد کاربند؛

🔹می بینیم که از دید شاهنامه، مردم(آدم) در سنجش با جنبندگان یا جانوران دارای یک برتری بود و آن «هوش و رای و خرد»!! این برتری بود که «مردم=آدمی» را برترین آفریدۀ آفریننده نمود. اشرف مخلوقات!

٣. پذیرندۀ هوش و رای و خرد،
مر او را دد و دام فرمان برد!

*مردم = انسان/آدم/آدمی

@ShahnamehToosi
@sobhosher