😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹امير شاهى سبزوارى كه نام او آقملک بن ملک جمال الدين است، و تربيت کرده ميرزا بايسنقر بن ميرزا شاهرخ است.
روزي در مجلس ميرزا بايسنقر بزرگزاده اي ناقابل بر او مقدم نشست.
ميرزا آن تقديم از او ناخوش آمد،
روي به اميرشاهى کرد و گفت در باب تقدم اين ناقابل و تاخر خود بديهه اي بگوي !
شاهي في الحال اين قطعه بگفت:
شاها مدار چرخ فلک در هزار سال
چون من يگانه اي ننمايد به صد هنر
گر زير دست هرکس و ناکس نشسته ام
اينجا لطيفه اي است بدانم من اينقدر
بحرست مجلس تو و در بحر بي خلاف
گوهر به زير باشد و خاشاک بر زبر
(ص٢٥٥)
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹امير شاهى سبزوارى كه نام او آقملک بن ملک جمال الدين است، و تربيت کرده ميرزا بايسنقر بن ميرزا شاهرخ است.
روزي در مجلس ميرزا بايسنقر بزرگزاده اي ناقابل بر او مقدم نشست.
ميرزا آن تقديم از او ناخوش آمد،
روي به اميرشاهى کرد و گفت در باب تقدم اين ناقابل و تاخر خود بديهه اي بگوي !
شاهي في الحال اين قطعه بگفت:
شاها مدار چرخ فلک در هزار سال
چون من يگانه اي ننمايد به صد هنر
گر زير دست هرکس و ناکس نشسته ام
اينجا لطيفه اي است بدانم من اينقدر
بحرست مجلس تو و در بحر بي خلاف
گوهر به زير باشد و خاشاک بر زبر
(ص٢٥٥)
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹شاعری مُهملگوی پیش جامی میگفت: چون به خانه کعبه رسیدم دیوان شعر خود را از برای تیمّن و تبرّک در حجرالاسود مالیدم. ایشان فرمودند:
اگر در آب زمزم بمالیدی بهتر بود 😁
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹شاعری مُهملگوی پیش جامی میگفت: چون به خانه کعبه رسیدم دیوان شعر خود را از برای تیمّن و تبرّک در حجرالاسود مالیدم. ایشان فرمودند:
اگر در آب زمزم بمالیدی بهتر بود 😁
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹شخصی جوحی* را نزد قاضی برد و ده درهم برو دعوی کرد، و او منکر شد.
قاضی از مدعی گواه طلبید، گفت گواه
ندارم، گفت سوگند ده،
گفت سوگند او را چه اعتبار؟
هر لحظه خورد هزار سوگند دروغ
زآنگونه که در بادیه اعرابی دوغ
جوجی گفت: ای قاضی مسلمان درین شهر مثل شما امینی و متدیّنی نیست چون او سوگند مرا قبول ندارد شما از قِبَلِ من سوگند خورید😁تا خاطر او قرار گیرد( ۲۹۹ ).
*جوحی: نامی برای قهرمان طنز و بلاهت
(مانند ملانصرالدین)
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹شخصی جوحی* را نزد قاضی برد و ده درهم برو دعوی کرد، و او منکر شد.
قاضی از مدعی گواه طلبید، گفت گواه
ندارم، گفت سوگند ده،
گفت سوگند او را چه اعتبار؟
هر لحظه خورد هزار سوگند دروغ
زآنگونه که در بادیه اعرابی دوغ
جوجی گفت: ای قاضی مسلمان درین شهر مثل شما امینی و متدیّنی نیست چون او سوگند مرا قبول ندارد شما از قِبَلِ من سوگند خورید😁تا خاطر او قرار گیرد( ۲۹۹ ).
*جوحی: نامی برای قهرمان طنز و بلاهت
(مانند ملانصرالدین)
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹شاعری نادان و ساده لوح که ابیاتی ناموزون بر یکدیگر میبست.
به اصرار از جامی در خواست که منشور نامهای در باب شعر وی نویسد و او را به روح عزیزان سوگند داد.
جامی برای مراعات خاطر او چنین نوشت:
"... پایهٔ شعرش از ان بلندتر است که در تنگنای وزن گنجد یا کسی تواند که ان را به میزان طبع سنجد.
خداوند از لغزشهای او و من و هر کس که بدون تامل چیزی گوید در گذرد"
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹شاعری نادان و ساده لوح که ابیاتی ناموزون بر یکدیگر میبست.
به اصرار از جامی در خواست که منشور نامهای در باب شعر وی نویسد و او را به روح عزیزان سوگند داد.
جامی برای مراعات خاطر او چنین نوشت:
"... پایهٔ شعرش از ان بلندتر است که در تنگنای وزن گنجد یا کسی تواند که ان را به میزان طبع سنجد.
خداوند از لغزشهای او و من و هر کس که بدون تامل چیزی گوید در گذرد"
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹زاهدی در مجلسی میگفت: آیا ماه رمضان از ما خشنود رفت یا نه؟
ظریفی گفت: بلی خُشنود رفت.
زاهد گفت: از کجا میگویی؟
گفت: از آنجا که اگر ناخشنود روَد سال دیگر باز نیاید.
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹زاهدی در مجلسی میگفت: آیا ماه رمضان از ما خشنود رفت یا نه؟
ظریفی گفت: بلی خُشنود رفت.
زاهد گفت: از کجا میگویی؟
گفت: از آنجا که اگر ناخشنود روَد سال دیگر باز نیاید.
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹سيد شرف الدين رضا سبزوارى
در شعر طبع بلند داشت و در زمان ميرزا شاهرخ پيشوايى و کلانترى مردم سبزوار تعلق به وى داشت.
از او پيش خواجه پيراحمد خوافى که چهل سال وزير ميرزا شاهرخ بود، جمعی از حاسدان دشمنی کردند، خواجه کس فرستاد تا سيد را بند گران بر پای نهاده
از سبزوار به هرات آوردند،
در آن وقت در هرات پيری بود ۷۰ ساله در کمال برودت و خنکی که او را «ميرويس»صدر میگفتند و عادت او آن بود که هنوز آفتاب در برج حوت(اسفند) بود که کلاه نوروزی از نمد سفيد بر سر مینهاد. و در آن سن کلاه نوروزی، بر سر او عظيم خنک مینمود و آن کلاه نوروزی او در هرات به خنکی و برودت مشهور بود و ضرب المثل مردم شده بود.
روزی خواجه پيراحمد بفرمود تا سيد را به آن بند گران بر سر ديوان آوردند
اتفاقا در آن مجمع ميرويس صد که کلاه نوروزی بر سر نهاده حاضر بود.
خواجه رو به سيد کرد و گفت شنيده ام که شعر نيکو ميگويی و طبعی روان داری اکنون حسب حال خود و حسب حال ميرويس و کلاه نوروزی او بديههای بگوی. سيد في الحال اين رباعی گفت:
ای آصف جم مرتبهٔ کيوان قدر
مانند هلال، حلقه در گوش تو بَدر
بسيار خنک شده است در شهر هرات
زنجير من و کلاه نوروزیِ صدر
خواجه را اين رباعی بسيار خوش آمد. بفرمود تا بند از پای او بگشادند و خلعت خاص و صله بِوِی دادند و نشان امضا کرده به آبروی تمام به سبزوار باز فرستادند. (ص ۲۶۲)
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹سيد شرف الدين رضا سبزوارى
در شعر طبع بلند داشت و در زمان ميرزا شاهرخ پيشوايى و کلانترى مردم سبزوار تعلق به وى داشت.
از او پيش خواجه پيراحمد خوافى که چهل سال وزير ميرزا شاهرخ بود، جمعی از حاسدان دشمنی کردند، خواجه کس فرستاد تا سيد را بند گران بر پای نهاده
از سبزوار به هرات آوردند،
در آن وقت در هرات پيری بود ۷۰ ساله در کمال برودت و خنکی که او را «ميرويس»صدر میگفتند و عادت او آن بود که هنوز آفتاب در برج حوت(اسفند) بود که کلاه نوروزی از نمد سفيد بر سر مینهاد. و در آن سن کلاه نوروزی، بر سر او عظيم خنک مینمود و آن کلاه نوروزی او در هرات به خنکی و برودت مشهور بود و ضرب المثل مردم شده بود.
روزی خواجه پيراحمد بفرمود تا سيد را به آن بند گران بر سر ديوان آوردند
اتفاقا در آن مجمع ميرويس صد که کلاه نوروزی بر سر نهاده حاضر بود.
خواجه رو به سيد کرد و گفت شنيده ام که شعر نيکو ميگويی و طبعی روان داری اکنون حسب حال خود و حسب حال ميرويس و کلاه نوروزی او بديههای بگوی. سيد في الحال اين رباعی گفت:
ای آصف جم مرتبهٔ کيوان قدر
مانند هلال، حلقه در گوش تو بَدر
بسيار خنک شده است در شهر هرات
زنجير من و کلاه نوروزیِ صدر
خواجه را اين رباعی بسيار خوش آمد. بفرمود تا بند از پای او بگشادند و خلعت خاص و صله بِوِی دادند و نشان امضا کرده به آبروی تمام به سبزوار باز فرستادند. (ص ۲۶۲)
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹
آندره موروا نویسنده و مورخ معروف فرانسوی، در جلسهای چشمش به یکی از نویسندگان ناشناس افتاد که ضمنا در رادیو و تلویزیون هم برنامههای جالبی داشت.
موروآ متوجه شد که موی سر این شخص کاملا سیاه ولی ریش کوتاه و كوچك او کاملا سفید است !
یکی از حاضرین از موروآ پرسید :
- استاد ، ممکن است بفرمایید که چرا سر و ریش این آقا این قدر تفاوت رنگی دارد ؟!
- البته ، سیاهی موی سر و سفیدی ریش این آقا نشان میدهد که چانهٔ ایشان بیشتر از مغزشان کار میکند !😉
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
بازنویسی: #مرتضی_رشیدی_آشجردی
#علیاكبراحمدی_دارانی
@sobhosher
🔹
آندره موروا نویسنده و مورخ معروف فرانسوی، در جلسهای چشمش به یکی از نویسندگان ناشناس افتاد که ضمنا در رادیو و تلویزیون هم برنامههای جالبی داشت.
موروآ متوجه شد که موی سر این شخص کاملا سیاه ولی ریش کوتاه و كوچك او کاملا سفید است !
یکی از حاضرین از موروآ پرسید :
- استاد ، ممکن است بفرمایید که چرا سر و ریش این آقا این قدر تفاوت رنگی دارد ؟!
- البته ، سیاهی موی سر و سفیدی ریش این آقا نشان میدهد که چانهٔ ایشان بیشتر از مغزشان کار میکند !😉
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
بازنویسی: #مرتضی_رشیدی_آشجردی
#علیاكبراحمدی_دارانی
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹 سعدی
شاگرد :
آقا ! سعدی در چه سالی فوت کرد ؟
معلم :
مرگ سعدی در سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری قمری اتفاق افتاده است !
شاگرد :
معلوم میشود آن بیچاره چهار سالِ تمام جان میکنده است !😅🤔
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
بازنویسی: #مرتضی_رشیدی_آشجردی
#علیاكبراحمدی_دارانی
@sobhosher
🔹 سعدی
شاگرد :
آقا ! سعدی در چه سالی فوت کرد ؟
معلم :
مرگ سعدی در سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری قمری اتفاق افتاده است !
شاگرد :
معلوم میشود آن بیچاره چهار سالِ تمام جان میکنده است !😅🤔
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
بازنویسی: #مرتضی_رشیدی_آشجردی
#علیاكبراحمدی_دارانی
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹 از استاد سعید نفیسی شنیدم که سالی با شخصی در پاریس هم سفر بودند هنگامی که برای دیدن شهر به طبقه بالای برج ایفل میروند.
همسفر ایشان در خواست میکند شعر مناسبی بیابند که در آنجا به عنوان یادگار بنویسد!
استاد نفیسی از راه طیبت میگویند : بنویس😃 :
به سر مناره اُشتُر، رود و فغان بر آرد
که نهان شدستم اینجا، نکنیدم آشکارا !
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
بازنویسی: #مرتضی_رشیدی_آشجردی
#علیاكبراحمدی_دارانی
@sobhosher
🔹 از استاد سعید نفیسی شنیدم که سالی با شخصی در پاریس هم سفر بودند هنگامی که برای دیدن شهر به طبقه بالای برج ایفل میروند.
همسفر ایشان در خواست میکند شعر مناسبی بیابند که در آنجا به عنوان یادگار بنویسد!
استاد نفیسی از راه طیبت میگویند : بنویس😃 :
به سر مناره اُشتُر، رود و فغان بر آرد
که نهان شدستم اینجا، نکنیدم آشکارا !
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
بازنویسی: #مرتضی_رشیدی_آشجردی
#علیاكبراحمدی_دارانی
@sobhosher