▫️درباره #سه_تابلوی_مریم
#عشقى اين منظومه را زماني سرود كه در سال ۱۳۴۲ قمري دبير اعظم و رئيس كابينه وزارت جنگ از مردم و نويسندگان درخواست كرد تا ايده آل خودشان را براي ايجاد يك حكومت مركزي مقتدر به دست سردار سپه بنويسند و در روزنامه «شفق سرخ» كه از مهم ترين روزنامه هاي آن دوران بود چاپ كنند.عشقي خود در اين باره مي گويد: «از بنده هم خواستند، من هم سه تابلوي ايده آل را كه مطالعه مي فرماييد ساختم و البته تصديق خواهيد كرد كه مفاد ايده آل بنده با منظور آنها مخالفت دارد.»
سه تابلوي ايده آل پيرمرد دهگاني است كه به آن سه تابلو مريم نيز مي گويند. هم از جهت محتوا، آنجا كه فرجام انقلاب مشروطه را با شاعرانه ترين حالت ممكن به تصوير مي كشد اهميت دارد و هم از لحاظ ساختار منظومه مورد نظر جزء اولين اشعاري است كه قواعد شعر و ادبيات كلاسيك را شكسته و از مرزهاي ممنوعه تخطي كرده است. قهرمان داستان، مرد ايراني ميهن پرستي است كه از سه فرزند خود دو تا را در جنگ هاي انقلاب مشروطه از دست داده، زنش دق مرگ شده و يگانه دخترش مريم هم به وسيله جواني اشراف زاده گمراه و بدبخت مي شود و در پايان خودكشي مي كند.
تابلوي اول و دوم كه شاعرانه ترين بخش منظومه نيز هست، بيشتر در پي به تصوير كشيدن سرنوشت مريم است. مريم نماد انقلاب مشروطه است، او كه پدرش از فعالين مشروطه و مادرش يك زن مشروطه خواه است، روز انقلاب مشروطه به دنيا مي آيد و پس از شكست مشروطه او نيز چشم از جهان فرومي بندد.
درست روزى كه شهريار اعلان داد
يگانه دختر ناكام من ز مادر زاد
تمام مردم دلشاد مرگ استبداد
من از دو مسئله خوشحال و خرم و دلشاد
يكي ز زادن مريم دگر ز وضع نوين
در تابلوي اول، مريم در يكي از باغ هاي شميران و در پي عشق صميمانه مورد فريب و بالاخره تجاوز يك جوانك جلف تهراني كه فكل دارد قرار مي گيرد. نتيجه اين تجاوز در تابلوي دوم با بيان خودكشي مريم به گونه اي شاعرانه و سرانجام به خاك سپردن جنازه مريم توسط پدرش به تصوير درمي آيد.
و در تابلوى سوم، ميرزاده عشقى را در حالي كه پاي صحبت پدر مريم نشسته است مي بينيم تا سرگذشتش را از زبان خودش بشنويم.
پدر مريم:
چه گويمت من از اين انقلاب بدبنياد
كه شد وسيله اي از بهر عده اي شياد
چه مردمان خرابي از آن شدند آباد
گر انقلاب بد اين، زنده باد استبداد
كه هرچه بود از اين انقلاب بود بهين
مرگ مريم نقطه پايان وحشتناكي بر دفتر مبارزه مشروطه و مشروطه خواهي و تمثيل يك شكست بزرگ است.
#میرزاده_عشقی فراخور گرامى زادروزش
#شاعرونمایشنامه_نویس_معاصر
کیمیای هستی، سرای شعر و ادب🍀
🆔 @kimiayehasti
@sobhosher
#عشقى اين منظومه را زماني سرود كه در سال ۱۳۴۲ قمري دبير اعظم و رئيس كابينه وزارت جنگ از مردم و نويسندگان درخواست كرد تا ايده آل خودشان را براي ايجاد يك حكومت مركزي مقتدر به دست سردار سپه بنويسند و در روزنامه «شفق سرخ» كه از مهم ترين روزنامه هاي آن دوران بود چاپ كنند.عشقي خود در اين باره مي گويد: «از بنده هم خواستند، من هم سه تابلوي ايده آل را كه مطالعه مي فرماييد ساختم و البته تصديق خواهيد كرد كه مفاد ايده آل بنده با منظور آنها مخالفت دارد.»
سه تابلوي ايده آل پيرمرد دهگاني است كه به آن سه تابلو مريم نيز مي گويند. هم از جهت محتوا، آنجا كه فرجام انقلاب مشروطه را با شاعرانه ترين حالت ممكن به تصوير مي كشد اهميت دارد و هم از لحاظ ساختار منظومه مورد نظر جزء اولين اشعاري است كه قواعد شعر و ادبيات كلاسيك را شكسته و از مرزهاي ممنوعه تخطي كرده است. قهرمان داستان، مرد ايراني ميهن پرستي است كه از سه فرزند خود دو تا را در جنگ هاي انقلاب مشروطه از دست داده، زنش دق مرگ شده و يگانه دخترش مريم هم به وسيله جواني اشراف زاده گمراه و بدبخت مي شود و در پايان خودكشي مي كند.
تابلوي اول و دوم كه شاعرانه ترين بخش منظومه نيز هست، بيشتر در پي به تصوير كشيدن سرنوشت مريم است. مريم نماد انقلاب مشروطه است، او كه پدرش از فعالين مشروطه و مادرش يك زن مشروطه خواه است، روز انقلاب مشروطه به دنيا مي آيد و پس از شكست مشروطه او نيز چشم از جهان فرومي بندد.
درست روزى كه شهريار اعلان داد
يگانه دختر ناكام من ز مادر زاد
تمام مردم دلشاد مرگ استبداد
من از دو مسئله خوشحال و خرم و دلشاد
يكي ز زادن مريم دگر ز وضع نوين
در تابلوي اول، مريم در يكي از باغ هاي شميران و در پي عشق صميمانه مورد فريب و بالاخره تجاوز يك جوانك جلف تهراني كه فكل دارد قرار مي گيرد. نتيجه اين تجاوز در تابلوي دوم با بيان خودكشي مريم به گونه اي شاعرانه و سرانجام به خاك سپردن جنازه مريم توسط پدرش به تصوير درمي آيد.
و در تابلوى سوم، ميرزاده عشقى را در حالي كه پاي صحبت پدر مريم نشسته است مي بينيم تا سرگذشتش را از زبان خودش بشنويم.
پدر مريم:
چه گويمت من از اين انقلاب بدبنياد
كه شد وسيله اي از بهر عده اي شياد
چه مردمان خرابي از آن شدند آباد
گر انقلاب بد اين، زنده باد استبداد
كه هرچه بود از اين انقلاب بود بهين
مرگ مريم نقطه پايان وحشتناكي بر دفتر مبارزه مشروطه و مشروطه خواهي و تمثيل يك شكست بزرگ است.
#میرزاده_عشقی فراخور گرامى زادروزش
#شاعرونمایشنامه_نویس_معاصر
کیمیای هستی، سرای شعر و ادب🍀
🆔 @kimiayehasti
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
شیرین دهان به گفتن حلوا نمیشود
درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
این بستری ز بستر خود پا نمیشود
میدانم ار که سر خط آزادگی ما
با خون نشد نگاشته، خوانا نمیشود
باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
لیکن چه چاره با من تنها نمیشود؟
تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
حاشا، چنین معاهده امضا نمیشود
گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
جاری شود؟ معاهده اجرا نمیشود
مرگی که سر زده به در خلق سر زند
من دربهدر پی وی و پیدا نمیشود
ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
ایرانزمین به سان اروپا نمیشود
زحمت برای خود کش که خود به خود
اسباب راحت تو مهیا نمیشود
کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
با نام مرده، مملکت احیا نمیشود
من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
زاهد برو، معامله ما نمیشود
ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
دردیست درد ما که مداوا نمیشود
مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
او را دگر به بادیه مأوا نمیشود
جانا فراز دیدهٔ عشقی است جای تو
هرجا مرو، ترا همهجا، جا نمیشود
✍🏻: #سیدمحمدرضا_کردستانی معروف به #میرزاده_عشقی؛ شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود. وی با وجود طول عمر کوتاهش از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق #اولین_اپرای ایرانی میدانند.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
شیرین دهان به گفتن حلوا نمیشود
درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
این بستری ز بستر خود پا نمیشود
میدانم ار که سر خط آزادگی ما
با خون نشد نگاشته، خوانا نمیشود
باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
لیکن چه چاره با من تنها نمیشود؟
تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
حاشا، چنین معاهده امضا نمیشود
گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
جاری شود؟ معاهده اجرا نمیشود
مرگی که سر زده به در خلق سر زند
من دربهدر پی وی و پیدا نمیشود
ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
ایرانزمین به سان اروپا نمیشود
زحمت برای خود کش که خود به خود
اسباب راحت تو مهیا نمیشود
کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
با نام مرده، مملکت احیا نمیشود
من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
زاهد برو، معامله ما نمیشود
ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
دردیست درد ما که مداوا نمیشود
مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
او را دگر به بادیه مأوا نمیشود
جانا فراز دیدهٔ عشقی است جای تو
هرجا مرو، ترا همهجا، جا نمیشود
✍🏻: #سیدمحمدرضا_کردستانی معروف به #میرزاده_عشقی؛ شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود. وی با وجود طول عمر کوتاهش از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق #اولین_اپرای ایرانی میدانند.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━··•✦❁🌸❁✦•··•━
در ستایش فردوسی
که فردوسی طوسی پاک مغز
به اوست داد سخنهای نغز
به شهنامه فردوسی نغز گوی
که از پیش گویندگان برد گوی
✍🏻: #اسدی_طوسی
گرشاسپنامه
گفت فردوسی به شهنامه هران چه که خواست
قصههای پرعجایب فتنههای پرعبر
ز فردوسی کنون سخن یاد دار
که شد بر سر رزم اسفند یار
زنده رستم شعر فردوسی است
ور نه زو در جهان نشانه کجاست
✍🏻: #سراجالدین_عثمان_مختاری سده۵-۶
شهریارنامه
بدان که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمت است از ایشان تویی نشان
✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۵
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
✍🏻: #نظامی_گنجوی
اسکندارنامه
شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم
نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود
زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند
زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود
✍🏻: #خاقانی
این تازه و محکم ز تو بنیاد سخن
هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی
انصاف که نیک دادهای داد سخن
✍🏻: #ظهیرفاریابی
چو فردوسی مسکین را ببردند
به زیر خاک تاریکش ﺳﭙردند
ختم دادند به فردوس اعلی
که فردوسی به فردوس است اولی
✍🏻: #عطار
اسرارنامه
شاعر از شما بهتر شعر آن که نیکوتر
از طایفه تازی و از انجمن فرسی
آواز دادند یک رویه به من گفتند
فردوسی و شهنامه شهنامه و فردوسی
✍🏻: #امامی_هروی
سده ۷
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
✍🏻: #سعدی
گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد
✍🏻: #میرزاده_عشقی
#۲۵اردیبهشت #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی
نامآورترین سخنسرای ایران زمین
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━··•✦❁🌸❁✦•··•━
در ستایش فردوسی
که فردوسی طوسی پاک مغز
به اوست داد سخنهای نغز
به شهنامه فردوسی نغز گوی
که از پیش گویندگان برد گوی
✍🏻: #اسدی_طوسی
گرشاسپنامه
گفت فردوسی به شهنامه هران چه که خواست
قصههای پرعجایب فتنههای پرعبر
ز فردوسی کنون سخن یاد دار
که شد بر سر رزم اسفند یار
زنده رستم شعر فردوسی است
ور نه زو در جهان نشانه کجاست
✍🏻: #سراجالدین_عثمان_مختاری سده۵-۶
شهریارنامه
بدان که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمت است از ایشان تویی نشان
✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۵
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
✍🏻: #نظامی_گنجوی
اسکندارنامه
شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم
نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود
زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند
زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود
✍🏻: #خاقانی
این تازه و محکم ز تو بنیاد سخن
هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی
انصاف که نیک دادهای داد سخن
✍🏻: #ظهیرفاریابی
چو فردوسی مسکین را ببردند
به زیر خاک تاریکش ﺳﭙردند
ختم دادند به فردوس اعلی
که فردوسی به فردوس است اولی
✍🏻: #عطار
اسرارنامه
شاعر از شما بهتر شعر آن که نیکوتر
از طایفه تازی و از انجمن فرسی
آواز دادند یک رویه به من گفتند
فردوسی و شهنامه شهنامه و فردوسی
✍🏻: #امامی_هروی
سده ۷
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
✍🏻: #سعدی
گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد
✍🏻: #میرزاده_عشقی
#۲۵اردیبهشت #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی
نامآورترین سخنسرای ایران زمین
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher