صبح و شعر
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا #روزانه انجام میدادند. 🔺#گوستاوفلوبر یکی از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه بود که در سال١٨٨٠و در سن ٥٩سالگی درگذشت. مهم ترین آثار: #سفری_به_دوزخ، خاطرات یک دیوانه، مادام بوآری، #نامههایی_به_شهرداری_روآن و #داوطلب…
#عادات_عجیب_نویسندگان
" #گوستاو_فلوبر نویسنده فرانسوی، عادت داشت نوشته های خود را با صدای بلند بخواند چون این کار به او کمک می کرد بهتر ترکیب آوایی کلمات را درک کند، ناگفته نماند که فلوبر به فکر آرامش اهل خانه هم بود و یک اتاق خاص به این منظور داشت که نام آنرا" فریاد گاه" گذاشته بود."
@sobhosher
" #گوستاو_فلوبر نویسنده فرانسوی، عادت داشت نوشته های خود را با صدای بلند بخواند چون این کار به او کمک می کرد بهتر ترکیب آوایی کلمات را درک کند، ناگفته نماند که فلوبر به فکر آرامش اهل خانه هم بود و یک اتاق خاص به این منظور داشت که نام آنرا" فریاد گاه" گذاشته بود."
@sobhosher
صبح و شعر
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا #روزانه انجام میدادند. 🔹نویسندگی نیازمند شرایط خاصی است و نویسندگان چیرهدست دنیا کارهای عجیب و جالبی را روزانه انجام میدادند تا بتوانند از پس #نوشتن بزرگترین اثرهای ادبی برآیند. 🔺#جین_آستن بدون شک اگر اهل خواندن…
#عادات_عجیب_نویسندگان
#جین_آستین به گفته خواهرزاده اش، اغلب در اتاق نشیمن خانوادگی شان می نوشت و معمولا غروب مطالبی را که نوشته بود با صدای بلند برای خانواده اش می خواند به غیر از این او زیاد اهل آشپزی هم نبود و خودش هم در این باره می گوید:
"آفرینش ادبی با ذهنی پر از تکه های گوشت گوسفند و خوراک ریواس ناممکن است."😉
@sobhosher
#جین_آستین به گفته خواهرزاده اش، اغلب در اتاق نشیمن خانوادگی شان می نوشت و معمولا غروب مطالبی را که نوشته بود با صدای بلند برای خانواده اش می خواند به غیر از این او زیاد اهل آشپزی هم نبود و خودش هم در این باره می گوید:
"آفرینش ادبی با ذهنی پر از تکه های گوشت گوسفند و خوراک ریواس ناممکن است."😉
@sobhosher
صبح و شعر
🔹درباره آنانكه #نوشتن را زيسته اند يا زيستن را نوشته اند 📚 فراز و فرودهای زندگی چهرههای مطرح همواره جذاب بوده و زندگانی اهالی قلم همیشه کمتر از دیگر مشاهیر در معرض عموم بوده است؛ چهرههای شاخص ادبیات هم مثل باقی آدمها در زندگی ماجراهایی را از سر گذراندهاند…
#عادات_عجیب_نویسندگان
#ارنست_همینگوی
یک نویسنده عمودی بود! او با استفاده از یک میز در حالیکه ایستاده بود مینوشت.
همینگوی بیشتر داستانهایش را در حالیکه روی پاهایش ایستاده بود با ماشین تحریر سنتی خود نوشت. او همچنین یک نمودار با تعداد دقیق کلمات روزانهای را که نوشته بود؛ نگه میداشت.
ارنست همینگوی، در خصوص شیوه کارش نوشته است:
«هنگامی که مشغول کار روی یک کتاب یا داستانی هستم، هر روز صبح همزمان با تابش اولین نور خورشید مینویسم. در این زمان هیچ کس مزاحم شما نمیشود و هوا هم خنک است. حتی اگر سرد هم باشد با کار کردن احساس گرما میکنم. برخی اوقات از نوشتن دست کشیده و آنچه را که نوشتهام، میخوانم. وقتی متوقف میشوید، میفهمید چه اتفاقی قرار است بعداً بیفتد، بنابراین از آن نقطه ادامه میدهید. این رویه در روزهای بعدی دوباره انجام میشود.»
توصیه اصلی ارنست همینگوی به نویسندگان مشتاق این بود که: «به عنوان یک نویسنده نباید قضاوت کنید. شما باید درک کنید.»
✍🏻: حسن مهرابی
مجله بخارا
@sobhosher
#ارنست_همینگوی
یک نویسنده عمودی بود! او با استفاده از یک میز در حالیکه ایستاده بود مینوشت.
همینگوی بیشتر داستانهایش را در حالیکه روی پاهایش ایستاده بود با ماشین تحریر سنتی خود نوشت. او همچنین یک نمودار با تعداد دقیق کلمات روزانهای را که نوشته بود؛ نگه میداشت.
ارنست همینگوی، در خصوص شیوه کارش نوشته است:
«هنگامی که مشغول کار روی یک کتاب یا داستانی هستم، هر روز صبح همزمان با تابش اولین نور خورشید مینویسم. در این زمان هیچ کس مزاحم شما نمیشود و هوا هم خنک است. حتی اگر سرد هم باشد با کار کردن احساس گرما میکنم. برخی اوقات از نوشتن دست کشیده و آنچه را که نوشتهام، میخوانم. وقتی متوقف میشوید، میفهمید چه اتفاقی قرار است بعداً بیفتد، بنابراین از آن نقطه ادامه میدهید. این رویه در روزهای بعدی دوباره انجام میشود.»
توصیه اصلی ارنست همینگوی به نویسندگان مشتاق این بود که: «به عنوان یک نویسنده نباید قضاوت کنید. شما باید درک کنید.»
✍🏻: حسن مهرابی
مجله بخارا
@sobhosher
#عادات_عجیب_نویسندگان
#تی_اس_الیوت شاعر معروف آمریکایی_ بریتانیایی و برنده ی جایزه نوبل اغلب به صورتش یک پودر سبز رنگ می زد، هنوز مشخص نیست چرا آقای الیوت این کار را انجام می داد اما برخی از دوستانش گفته اند که این کار به او احساس جالب تر و مدرن تر بودن می داد، تا بیشتر شبیه به شاعر نظر برسد و نه مثلا یک کارمند بانک.
📚: #گاردین
@sobhosher
#تی_اس_الیوت شاعر معروف آمریکایی_ بریتانیایی و برنده ی جایزه نوبل اغلب به صورتش یک پودر سبز رنگ می زد، هنوز مشخص نیست چرا آقای الیوت این کار را انجام می داد اما برخی از دوستانش گفته اند که این کار به او احساس جالب تر و مدرن تر بودن می داد، تا بیشتر شبیه به شاعر نظر برسد و نه مثلا یک کارمند بانک.
📚: #گاردین
@sobhosher
#عادات_عجیب_نویسندگان
#چارلز_بوکوفسکی نویسندهٔ و شاعر معروف آمریکایی که ما او را بیشتر به خاطر نوشیدن زیاد می شناسیم به گربهها علاقه ی عجیبی داشت او حتی یکبار به شریک زندگیش لیندا لی گفتهبود :
"داشتن گربههای زیاد عالی است. اگر احساس بدی دارید، به گربهها نگاه کنید و احساس بهتری پیدا خواهید کرد، زیرا آنها میدانند که همه چیز همانطور است که هست... آنها ناجی هستند. هر چه تعداد گربههای بیشتری داشته باشید، بیشتر عمر خواهید کرد…”
علاوه بر این او چندین شعر برای گربههایش نوشت و پس از مرگش یک کتاب که در برگیرنده برداشتها و احساسات او نسبت به این حیوانات کوچک و ملوس بود، نیز منتشر شد .
@sobhosher
#چارلز_بوکوفسکی نویسندهٔ و شاعر معروف آمریکایی که ما او را بیشتر به خاطر نوشیدن زیاد می شناسیم به گربهها علاقه ی عجیبی داشت او حتی یکبار به شریک زندگیش لیندا لی گفتهبود :
"داشتن گربههای زیاد عالی است. اگر احساس بدی دارید، به گربهها نگاه کنید و احساس بهتری پیدا خواهید کرد، زیرا آنها میدانند که همه چیز همانطور است که هست... آنها ناجی هستند. هر چه تعداد گربههای بیشتری داشته باشید، بیشتر عمر خواهید کرد…”
علاوه بر این او چندین شعر برای گربههایش نوشت و پس از مرگش یک کتاب که در برگیرنده برداشتها و احساسات او نسبت به این حیوانات کوچک و ملوس بود، نیز منتشر شد .
@sobhosher
#عادات_عجیب_نویسندگان
#هانترتامپسون نویسنده و روزنامهنگار معروف امریکایی به رونویسی کردن✍🏻 از رمانهای #ارنست_همینگوی معروف بود.
او این کار را فقط برای شناختن و فرا گرفتن واژهها انجام میداد. 🤔
بنابراین از روی رمانهای "خورشید هم طلوع میکند" و" وداع با اسلحه" همینگوی یک دور کامل نوشت به امید اینکه بتواند معرفت و بینش بُتِ ادبیِ خود را بیش از پیش درک کند.
او سرانجام به عنوان پایهگذار جنبش روزنامهنگاری گانزو* شناخته شد و با انتشار کتاب فرشتگان جهنم: حماسهٔ عجیبوغریب موتورسوارانِ طاغی (۱۹۶۷) به شهرت رسید، 😄
* نوعی سبک روزنامهنگاری است که در آن اخبار و مطالب بدون هدف، ادعا و غرض خاصی منتشر میگردد.
@sobhosher
#هانترتامپسون نویسنده و روزنامهنگار معروف امریکایی به رونویسی کردن✍🏻 از رمانهای #ارنست_همینگوی معروف بود.
او این کار را فقط برای شناختن و فرا گرفتن واژهها انجام میداد. 🤔
بنابراین از روی رمانهای "خورشید هم طلوع میکند" و" وداع با اسلحه" همینگوی یک دور کامل نوشت به امید اینکه بتواند معرفت و بینش بُتِ ادبیِ خود را بیش از پیش درک کند.
او سرانجام به عنوان پایهگذار جنبش روزنامهنگاری گانزو* شناخته شد و با انتشار کتاب فرشتگان جهنم: حماسهٔ عجیبوغریب موتورسوارانِ طاغی (۱۹۶۷) به شهرت رسید، 😄
* نوعی سبک روزنامهنگاری است که در آن اخبار و مطالب بدون هدف، ادعا و غرض خاصی منتشر میگردد.
@sobhosher
صبح و شعر
━•··•✦❁💖❁✦•··•━ *خداوند بهترین ياور ماست* ━•··•✦❁🧿❁✦•··•━ جمعه با #مشاهير ━•··•✦❁💠❁✦•··•━ من اعلام می کنم که اهمیت شکسپیر و رافائل بیشتر است از آزاد کردن بندگان، بالاتر است از اینکه من روسیم یا قزاق یا قرقیز، فخیم…
#عادات_عجیب_نویسندگان
🔸آقای #داستایوفسکی عادت داشت که براساس روحیهای که آن روز داشت یک سری غذاهای خاص میخورد
به این صورت که ، هر موقع کلافه و سراسیمه بود، گوشت میخورد و چای و نوشیدنی
و هر روزی که سرحال بود پنیر میخورد و آجیل و خاویار.....
در کل داستایوفسکی به غذا اهمیت زیادی میداد.
صبحانه یک تکه نان میخورد و یک جرعه نوشیدنی هم سر میکشید و میگفت این سالمترین شیوه نوشیدن است.
«در نهایت #زیبایی است که #جهان را #نجات خواهد داد»
@sobhosher
🔸آقای #داستایوفسکی عادت داشت که براساس روحیهای که آن روز داشت یک سری غذاهای خاص میخورد
به این صورت که ، هر موقع کلافه و سراسیمه بود، گوشت میخورد و چای و نوشیدنی
و هر روزی که سرحال بود پنیر میخورد و آجیل و خاویار.....
در کل داستایوفسکی به غذا اهمیت زیادی میداد.
صبحانه یک تکه نان میخورد و یک جرعه نوشیدنی هم سر میکشید و میگفت این سالمترین شیوه نوشیدن است.
«در نهایت #زیبایی است که #جهان را #نجات خواهد داد»
@sobhosher
#عادات_عجیب_نویسندگان
🔅الکساندر سرگیویچ #پوشکین به لیموناد علاقه زیادی داشت و پیوسته در حین نوشتن آنرا می نوشید.
به غیر از این اقای پوشکین شخص فوقالعاده خرافاتی بود و بر این باور بود که به دست شخصی بلوند کشته خواهد شد و به آین دلیل دائما با یک عصای آهنی سنگین راه میرفت،
متاسفانه این پیش بینی ها چندان براش مفید نبود و در نهایت در دوئل کشته شد.
@sobhosher
🔅الکساندر سرگیویچ #پوشکین به لیموناد علاقه زیادی داشت و پیوسته در حین نوشتن آنرا می نوشید.
به غیر از این اقای پوشکین شخص فوقالعاده خرافاتی بود و بر این باور بود که به دست شخصی بلوند کشته خواهد شد و به آین دلیل دائما با یک عصای آهنی سنگین راه میرفت،
متاسفانه این پیش بینی ها چندان براش مفید نبود و در نهایت در دوئل کشته شد.
@sobhosher
#عادات_عجیب_نویسندگان
🔸#نیکلای_گوگول طنزپرداز روسی هم مانند داستایوفسکی علاقه ی زیادی به غذا داشت و معمولا جیب هایش پر از شیرینی، نان شیرینی و حتی شکر بود
علاوه بر این او شخصیتی غیر اجتماعی داشت و از رعد و برق هم می ترسید
چیزی دیگری که نیکلای واسیلیویچ به آن معروف است پاکدامنی اوست،
گوگول در طول زندگیش با هیچ زن یا مردی رابطه ای نداشت .
#منبع :
Странные привычки известных писателей, которые вызвали у меня изумление
@sobhosher
🔸#نیکلای_گوگول طنزپرداز روسی هم مانند داستایوفسکی علاقه ی زیادی به غذا داشت و معمولا جیب هایش پر از شیرینی، نان شیرینی و حتی شکر بود
علاوه بر این او شخصیتی غیر اجتماعی داشت و از رعد و برق هم می ترسید
چیزی دیگری که نیکلای واسیلیویچ به آن معروف است پاکدامنی اوست،
گوگول در طول زندگیش با هیچ زن یا مردی رابطه ای نداشت .
#منبع :
Странные привычки известных писателей, которые вызвали у меня изумление
@sobhosher
#عادات_عجیب_نویسندگان
#ساموئل_بکت نویسنده ی مشهور ایرلندی برای نوشتن خودش را در اتاقش به نوعی حبس می کرد، پل استراترن اين شيوهی زندگی بکت را چنین توصیف میکند: «زندگی اش عمدتا در اتاقش میگذشت، جدا ازجهان، در مواجهه با شیاطین وجودش و در تلاش برای یافتن ساز و کارهای ذهنش.
بخش اعظم برنامه روزانه اش خیلی ساده بود؛ او حوالی بعد از ظهر از خواب بیدار می شد و تا هر چند ساعت که در توانش بود خودش را در اتاق حبس می کرد و مینوشت. بعد خانه را ترک میکرد و به مهمانخانهٔ موناپارناس سری میزد و کلی نوشیدنی ارزان قیمت میخورد.
پیش از سپیدهدم به خانه بر میگشت و تلاش زیادی میکرد تا خوابش ببرد.
تمام زندگیاش حول گرایش جنونآمیزش به نوشتن میچرخید.»
@sobhosher
#ساموئل_بکت نویسنده ی مشهور ایرلندی برای نوشتن خودش را در اتاقش به نوعی حبس می کرد، پل استراترن اين شيوهی زندگی بکت را چنین توصیف میکند: «زندگی اش عمدتا در اتاقش میگذشت، جدا ازجهان، در مواجهه با شیاطین وجودش و در تلاش برای یافتن ساز و کارهای ذهنش.
بخش اعظم برنامه روزانه اش خیلی ساده بود؛ او حوالی بعد از ظهر از خواب بیدار می شد و تا هر چند ساعت که در توانش بود خودش را در اتاق حبس می کرد و مینوشت. بعد خانه را ترک میکرد و به مهمانخانهٔ موناپارناس سری میزد و کلی نوشیدنی ارزان قیمت میخورد.
پیش از سپیدهدم به خانه بر میگشت و تلاش زیادی میکرد تا خوابش ببرد.
تمام زندگیاش حول گرایش جنونآمیزش به نوشتن میچرخید.»
@sobhosher