Forwarded from Mary R
صبحانه با شعر
Audio
چشم تا واکرده ای...
سروده: #بیدل_دهلوی
دکلمه: #مريم_رضوي
موسیقی: #تنگدشت #بداهه درمایه #دشتی
#سهتار : #حمیدآقائی
@hamidaghaei
@sobhosher
سروده: #بیدل_دهلوی
دکلمه: #مريم_رضوي
موسیقی: #تنگدشت #بداهه درمایه #دشتی
#سهتار : #حمیدآقائی
@hamidaghaei
@sobhosher
Audio
میرود صبح ...
سروده: #بیدل_دهلوی
اجرا: #مریم_رضوی
موسیقی: البوم شمع شبانه، پرده عشاق از #داریوش_رفیعی
@sobhosher
سروده: #بیدل_دهلوی
اجرا: #مریم_رضوی
موسیقی: البوم شمع شبانه، پرده عشاق از #داریوش_رفیعی
@sobhosher
.━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
━•··•✦❁☘️❁✦•··•━
ای جلوهٔ تو سرشکن شان آفتاب
خندیده مطلع تو به دیوان آفتاب
شب محو انتظارتو بودم دمید صبح
گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب
#بیدل_دهلوی
━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
✋🏼
درود و
عرض
ادب.....
💟
لحظه هاتون دلچسب و خواستنى 🙏🏻
━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
سه شنبه
۱٤ بهمن ۱۳۹۹ش
۱٩ جمادیالثانی ۱۴۴۲ق
٢ فوریه ۲۰۲۱م
━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
━•··•✦❁☘️❁✦•··•━
ای جلوهٔ تو سرشکن شان آفتاب
خندیده مطلع تو به دیوان آفتاب
شب محو انتظارتو بودم دمید صبح
گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب
#بیدل_دهلوی
━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
✋🏼
درود و
عرض
ادب.....
💟
لحظه هاتون دلچسب و خواستنى 🙏🏻
━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
سه شنبه
۱٤ بهمن ۱۳۹۹ش
۱٩ جمادیالثانی ۱۴۴۲ق
٢ فوریه ۲۰۲۱م
━•··•✦❁🌺❁✦•··•━
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
به #بیدل_دهلوی گفتند: شعری بگو که پایانی نداشته باشد.
بی درنگ گفت:
به انگشت عصا، پیری حکایت میکند هردم
که مرگ این جاست یا این جاست یا این جاست یا این جا...
@sobhosher
به #بیدل_دهلوی گفتند: شعری بگو که پایانی نداشته باشد.
بی درنگ گفت:
به انگشت عصا، پیری حکایت میکند هردم
که مرگ این جاست یا این جاست یا این جاست یا این جا...
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
زین پیش که دل قابل فرهنگ نبود
از پیچ و خم تعلّقم ننگ نبود
آگاهیام از هر دو جهان وحشت داد
تا بال نداشتم، قفس تنگ نبود.
#بیدل_دهلوی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
زین پیش که دل قابل فرهنگ نبود
از پیچ و خم تعلّقم ننگ نبود
آگاهیام از هر دو جهان وحشت داد
تا بال نداشتم، قفس تنگ نبود.
#بیدل_دهلوی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
هواپیمای عنقاشهرتی مپسند همت را
نگینِ بینشان حیف است ننگِ نام بردارد
#بیدل_دهلوی (قرنِ دوازدهمِ هجری)
🌸ما قرنها قبل از غربیها هواپیما داشتهایم. 😁😄
@sobhosher
هواپیمای عنقاشهرتی مپسند همت را
نگینِ بینشان حیف است ننگِ نام بردارد
#بیدل_دهلوی (قرنِ دوازدهمِ هجری)
🌸ما قرنها قبل از غربیها هواپیما داشتهایم. 😁😄
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
عزت و خواری دهر آن همه دور از هم نیست
افسری نیست که با نقش قدم توأم نیست
روز و شب ناموران در قفس سیم و زرند
هیچ زندان به نگین سختتر از خاتم نیست
عکس هم دست ز آیینه به هم میساید
تا ز هستی اثری هست ندامت کم نیست
غنچه و گل همه با چاک جگر ساختهاند
خون شو، ای دل که جهان جای دل خرم نیست
بسکه خشک است دماغ هوسآباد جهان
صبح این گلشن اگر آب شود شبنم نیست
ای سیهکار هوس، بیخبر از گریه مباش
که به جز اشک چراغان شب ماتم نیست
ساز اسراری و ضبط نفست سست نواست
اندکی تاب ده این رشته اگر محکم نیست
سهل مشمر سخن سرد به روشنگهران
که نفس بر رخ آیینه ز سیلی کم نیست
عالم حیرت ما آینهٔ همواریست
ساز این پرده تماشاگه زیر و بم نیست
محو گلزار تو را جرات پرواز کجاست
بال ما ریخت به جایی که تپیدن هم نیست
به تمیز است غرض ورنه به کیش همت
نیست زخمی که به منتکدهٔ مرهم نیست
وضع بیحاصل ما بار دل اندوختنست
شاخ و برگی که سر از بید کشد بیخم نیست
حسن تاب عرق شرم ندارد بیدل
ورنه آیینهٔ ما آن همه نامحرم نیست
✍🏻: #بیدل_دهلوی
سده۱۱
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
عزت و خواری دهر آن همه دور از هم نیست
افسری نیست که با نقش قدم توأم نیست
روز و شب ناموران در قفس سیم و زرند
هیچ زندان به نگین سختتر از خاتم نیست
عکس هم دست ز آیینه به هم میساید
تا ز هستی اثری هست ندامت کم نیست
غنچه و گل همه با چاک جگر ساختهاند
خون شو، ای دل که جهان جای دل خرم نیست
بسکه خشک است دماغ هوسآباد جهان
صبح این گلشن اگر آب شود شبنم نیست
ای سیهکار هوس، بیخبر از گریه مباش
که به جز اشک چراغان شب ماتم نیست
ساز اسراری و ضبط نفست سست نواست
اندکی تاب ده این رشته اگر محکم نیست
سهل مشمر سخن سرد به روشنگهران
که نفس بر رخ آیینه ز سیلی کم نیست
عالم حیرت ما آینهٔ همواریست
ساز این پرده تماشاگه زیر و بم نیست
محو گلزار تو را جرات پرواز کجاست
بال ما ریخت به جایی که تپیدن هم نیست
به تمیز است غرض ورنه به کیش همت
نیست زخمی که به منتکدهٔ مرهم نیست
وضع بیحاصل ما بار دل اندوختنست
شاخ و برگی که سر از بید کشد بیخم نیست
حسن تاب عرق شرم ندارد بیدل
ورنه آیینهٔ ما آن همه نامحرم نیست
✍🏻: #بیدل_دهلوی
سده۱۱
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
درون توست، اگر خلوتی و انجمنیست
بُرون ز خویش کجا میروی؟ جهان خالیست
#بیدل_دهلوی
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
درون توست، اگر خلوتی و انجمنیست
بُرون ز خویش کجا میروی؟ جهان خالیست
#بیدل_دهلوی
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
نشاط این بهارم بیگل رویت چهکار آید
توگرآیی طرب آید بهشت آید بهارآید
ز استقبال نازتگر چمن را رخصتی باشد
به صد طاووس بندد نخل و یک آیینهوار آید
✍🏻: #بیدل_دهلوی
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود برشما روزتان زیبا
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
@sobhosher
نشاط این بهارم بیگل رویت چهکار آید
توگرآیی طرب آید بهشت آید بهارآید
ز استقبال نازتگر چمن را رخصتی باشد
به صد طاووس بندد نخل و یک آیینهوار آید
✍🏻: #بیدل_دهلوی
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود برشما روزتان زیبا
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
@sobhosher
━··•✦❁🍂❁✦•··•━
#شعردیروز
━··•✦❁🍁❁✦•··•━
چشم وا کردم به چندین رنگ و بو ساغر زدم
از مژه طرف نقاب هر دو عالم بر زدم
ساز پروازی دگر زین دامگاهم رو نداد
چون نفس از دست بر هم سوده بال و پر زدم
فرصت هستی ورق گرداندنی دیگر نداشت
این قدرها بس که مژگانی به یکدیگر زدم
حاصل دل نیست جز دست از جهان برداشتن
انتخابی بود نومیدی کزین دفتر زدم
خودگدازیها نسیم مژدهٔ دیدار بود
سوختم چندان که بر آیینه خاکستر زدم
داد پیری وحشت از کلفت سرای هستیام
قامت از بار هوس تا حلقه شد بر در زدم
تا قناعت شد کفیل نشئهٔ آسودگی
جمع گردید آبرو چندان که من ساغر زدم
شبنم من ماند خلوتپرور طبع هوا
از خجالت نقش آبی داشتم کمتر زدم
معرفت در فکر کار نیستی افتادنست
سیر جیب ذره کردم آفتابی سر زدم
گردم از اوج کلاه بینشانی هم گذشت
یک شکست رنگ گر چون صبح دامن بر زدم
قابل درد تو گشتن داشت صد دریا گداز
آب گردیدم ز شرم و فال چشمی تر زدم
بیدل از افسردگان حیرتم، تدبیر چیست؟
گر همه دریا کشیدم ساغر کوثر زدم
✍🏻: #بیدل_دهلوی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━··•✦❁🍁❁✦•··•━
چشم وا کردم به چندین رنگ و بو ساغر زدم
از مژه طرف نقاب هر دو عالم بر زدم
ساز پروازی دگر زین دامگاهم رو نداد
چون نفس از دست بر هم سوده بال و پر زدم
فرصت هستی ورق گرداندنی دیگر نداشت
این قدرها بس که مژگانی به یکدیگر زدم
حاصل دل نیست جز دست از جهان برداشتن
انتخابی بود نومیدی کزین دفتر زدم
خودگدازیها نسیم مژدهٔ دیدار بود
سوختم چندان که بر آیینه خاکستر زدم
داد پیری وحشت از کلفت سرای هستیام
قامت از بار هوس تا حلقه شد بر در زدم
تا قناعت شد کفیل نشئهٔ آسودگی
جمع گردید آبرو چندان که من ساغر زدم
شبنم من ماند خلوتپرور طبع هوا
از خجالت نقش آبی داشتم کمتر زدم
معرفت در فکر کار نیستی افتادنست
سیر جیب ذره کردم آفتابی سر زدم
گردم از اوج کلاه بینشانی هم گذشت
یک شکست رنگ گر چون صبح دامن بر زدم
قابل درد تو گشتن داشت صد دریا گداز
آب گردیدم ز شرم و فال چشمی تر زدم
بیدل از افسردگان حیرتم، تدبیر چیست؟
گر همه دریا کشیدم ساغر کوثر زدم
✍🏻: #بیدل_دهلوی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher