صبح و شعر
652 subscribers
2.14K photos
280 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
سروده و دكلمه: #حسين_پناهي
#صبحتون دلكش و ناب گرم از مهرباني ولطف💐


همه چيز از ياد آدم ميره مگه يادش
كه همیشه یادشه

یادمه قبل از سوال

كبوتر با پای من راه می رفت .

جیرجیرك با گلوی من می خوند .

شاپرك با پر من پر می زد .

سنگ با نگاه من #برفو تماشا می كرد .

سبز بودم درشبِ رویش گلبرگ پیاز .

هاله بودم در صبح گِرد چتر گل یاس .

گیج می رفت سرم در تكاپوی سر گیج عقاب .

نور بودم در روز ،

سایه بودم در شب .

خود هستی بودم ،

روشن و رنگی و مرموز و دوان .

من عفریته مرا افسون کرد

مرا از هستی خود بیرون کرد .

راز خوشبختی آن سلسله خاموشی بود

خود فراموشی بود .

چرخ و چرخیدن خود با هستی

حذر از دیدن خود در هستی .

حلقه افتاد پس از طرح سوال .

ابدی شد قصه حجر و وصال .

آدمی مانده و آیا و محال .

بیكرانه است دریا

كوچیكه قایق من

های آهای

تو كجایی نازی

عشق بی عاشق من .

سردمه !!

مثل یك قایق یخ كرده روی دریاچه یخ ، یخ كردم .

عین آغاز زمین

زمین !

یه كسی اسممو گفت

تو منو صدا كردی یا جیرجیرك آواز می خوند ؟

جیرجیرك آواز می خوند ... ادامه دارد👇🏻👇🏻👇🏻

@sobhosher