Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🍃🌸
نیکی را چه سود؟
هنگامی که نیکان، در جا سرکوب میشوند،
و هم آنان که دوستدار نیکانند؟
آزادی را چه سود
هنگامی که آزادگان، باید میان اسیران زندگی کنند؟
خرد را چه سود
هنگامی که جاهل، نانی به چنگ میآورد،
که همگان را بدان نیاز است؟
به جای خود نیک بودن، بکوشید
چنان سامانی دهید، که نفس نیکی ممکن شود
یا بهتر بگویم
دیگر به آن نیازی نباشد.
به جای خود آزاد بودن بکوشید
چنان سامانی بدهید، که همگان آزاد باشند
و به عشق ورزی به آزادی...
✍🏻: #برتولت_برشت
ترجمه: #بهروزمشیری
🎤: #مريم_رضوى
موسيقى: Porcelain roze
Al marconi
@sobhosher
نیکی را چه سود؟
هنگامی که نیکان، در جا سرکوب میشوند،
و هم آنان که دوستدار نیکانند؟
آزادی را چه سود
هنگامی که آزادگان، باید میان اسیران زندگی کنند؟
خرد را چه سود
هنگامی که جاهل، نانی به چنگ میآورد،
که همگان را بدان نیاز است؟
به جای خود نیک بودن، بکوشید
چنان سامانی دهید، که نفس نیکی ممکن شود
یا بهتر بگویم
دیگر به آن نیازی نباشد.
به جای خود آزاد بودن بکوشید
چنان سامانی بدهید، که همگان آزاد باشند
و به عشق ورزی به آزادی...
✍🏻: #برتولت_برشت
ترجمه: #بهروزمشیری
🎤: #مريم_رضوى
موسيقى: Porcelain roze
Al marconi
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌸🍃
نگاه تو دير كرده
يا قدم هاى من همراه نبود
كه اين همه عمر گذشت و هنوز
داغ بوسه ات
بر لب من شعر مى شود
هر بار پشت نگاهت
سر بر ديوار مى كوبم
كه راز دل بگويم
اما
نه دل راضيست
نه راز باقى
چشم باز مى كنم و مى بينم ....
سروده : #احمد_زاهدى_لنگرودى
اجرا: #مريم_رضوى
موسيقى: So in love with you
Michael ortega
@sobhosher
نگاه تو دير كرده
يا قدم هاى من همراه نبود
كه اين همه عمر گذشت و هنوز
داغ بوسه ات
بر لب من شعر مى شود
هر بار پشت نگاهت
سر بر ديوار مى كوبم
كه راز دل بگويم
اما
نه دل راضيست
نه راز باقى
چشم باز مى كنم و مى بينم ....
سروده : #احمد_زاهدى_لنگرودى
اجرا: #مريم_رضوى
موسيقى: So in love with you
Michael ortega
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
عرق فشانی آن گلعذار را دریاب
ستاره ریزی صبح بهار را دریاب
غبار خط به زبان شکسته می گوید
که فیض صبح بناگوش یار را دریاب
عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعده ای جگر داغدار را دریاب
سواد جوهر تیغ قضا به دست آور
دگر اشاره ابروی یار را دریاب
درون خانه خزان و بهار یکرنگ است
ز خویش خیمه برون زن بهار را دریاب
ز نقطه حرف شناسان کتاب دان شده اند
ز خط بپوش نظر، خال یار را دریاب
شرارهاست ازان روی آتشین، انجم
اگر ز سوختگانی شرار را دریاب ...
سروده : #صائب_تبریزی فراخور دهم تير گراميداشت روز صائب 💐
اجرا : #مریم_رضوی
موسیقی: #بیدادگاه بداهه در مایه #بیداد
نوازندگی عود : #حمیدآقائی
@hamidaghaei
@sobhosher
عرق فشانی آن گلعذار را دریاب
ستاره ریزی صبح بهار را دریاب
غبار خط به زبان شکسته می گوید
که فیض صبح بناگوش یار را دریاب
عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعده ای جگر داغدار را دریاب
سواد جوهر تیغ قضا به دست آور
دگر اشاره ابروی یار را دریاب
درون خانه خزان و بهار یکرنگ است
ز خویش خیمه برون زن بهار را دریاب
ز نقطه حرف شناسان کتاب دان شده اند
ز خط بپوش نظر، خال یار را دریاب
شرارهاست ازان روی آتشین، انجم
اگر ز سوختگانی شرار را دریاب ...
سروده : #صائب_تبریزی فراخور دهم تير گراميداشت روز صائب 💐
اجرا : #مریم_رضوی
موسیقی: #بیدادگاه بداهه در مایه #بیداد
نوازندگی عود : #حمیدآقائی
@hamidaghaei
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
گفتی: آن لبخند که گونه ها را
به تردید می کشاند
یا آن اشک که لاغر ترشان می کند می شناسی؟
گفتم: آن انزوای راه افتاده در پایین شهر
شاید همان ملال بازگشته از بالای شهر باشد
سکوت کردی
بازوهایت را
زیر کیف دستی ات پنهان کردی
خاطره ها تکرار می شدند
در آن آپارتمان
در آن اتاق
در آن قاب عکس روی دیوار
درمانده ایم
اما جا باز می کنیم
برای مهمان ناخوانده ای دیگر
جا باز می کنیم
برای دهانی دیگر
پوستی دیگر
استخوانی دیگر
و زخمی دیگر
دیگری اما جایِ باز شده را بر می دارد
جایی در ابتدای سطر ها را
به انتها می برد
خسته می شود این گلدان
وقتی همیشه گلدان صدایش می زنند
خسته می شود آن زن
از بلاتکلیفی احساسش
خسته می شود آن میدان
که باید میدان اعدام باشد
به آن قنداق فکر ....
✍🏻: #ایمان_سیدی
🎤: #مريم_رضوى
🎼🎹: What child is this
@sobhosher
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
گفتی: آن لبخند که گونه ها را
به تردید می کشاند
یا آن اشک که لاغر ترشان می کند می شناسی؟
گفتم: آن انزوای راه افتاده در پایین شهر
شاید همان ملال بازگشته از بالای شهر باشد
سکوت کردی
بازوهایت را
زیر کیف دستی ات پنهان کردی
خاطره ها تکرار می شدند
در آن آپارتمان
در آن اتاق
در آن قاب عکس روی دیوار
درمانده ایم
اما جا باز می کنیم
برای مهمان ناخوانده ای دیگر
جا باز می کنیم
برای دهانی دیگر
پوستی دیگر
استخوانی دیگر
و زخمی دیگر
دیگری اما جایِ باز شده را بر می دارد
جایی در ابتدای سطر ها را
به انتها می برد
خسته می شود این گلدان
وقتی همیشه گلدان صدایش می زنند
خسته می شود آن زن
از بلاتکلیفی احساسش
خسته می شود آن میدان
که باید میدان اعدام باشد
به آن قنداق فکر ....
✍🏻: #ایمان_سیدی
🎤: #مريم_رضوى
🎼🎹: What child is this
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🍃🌺
شبانه ماه را به آبگیر کوچک بیاور برابر روی
این فصل که نمایی ندارد از زمان و دقیقه
باران که نعره میزند بر آستین محو نور
تیغ که سر از پای نمیشناسد وقت صدا
حرفها دارند اگر چهکسی بداند یا نه
چاه از درون خالی است و تمامی ندارد هرچیز
محو گردش و سکون که روشنای هر زاویه است
دریغ از جان به جهان آفرین سپردن در این حال
ما بهانه نداشتیم، که هیچ
زنده نبودیم که هیچ
آواره بودیم، مانند شنها هر دانه
روانه بودیم و نبودیم در ناکجا
افسوس اگر جانکاه است، به یاد آوردنش نیز
آب اگر از آسمان باریدنش عجیب است بر زمین رفتنش نیز
اگر بگویم نه به آن معنا حیرانم نه حیرت معنا دارم چه
اگر به شما یادآور شوم که یادآورم چه
به خداوند که گفتند پدیده آورندی لامکان است گفتهام اما
اگر بگویم من خالق هر چه تو هستی بودهام چه؟!
ما همه درگیر فراموشی و آرامشیم
در همه گیری این تلخی ما بهانهایم بر مسیر گرداگرد
به توهم اشاره دارم، که چه میکند حالا
که چه کردهام بارها و بارها
تیغ از لابه لای زندگیام چه کرده عبور
آستین خیس به سویم اشاره چه داشته از تیزی
من از کبودی چشم، گریان دور گونه، گرفتهام
به هیچ شکلی هم برنخواهم گشت،
مگر هوایی پراکنده
به هیچ دستی نخواهم رویید
مگر نادیده، بیرونِ بیرون زمان
✍🏻: #داریوش_معمار
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Porcelain rose
Al marconi
@sobhosher
شبانه ماه را به آبگیر کوچک بیاور برابر روی
این فصل که نمایی ندارد از زمان و دقیقه
باران که نعره میزند بر آستین محو نور
تیغ که سر از پای نمیشناسد وقت صدا
حرفها دارند اگر چهکسی بداند یا نه
چاه از درون خالی است و تمامی ندارد هرچیز
محو گردش و سکون که روشنای هر زاویه است
دریغ از جان به جهان آفرین سپردن در این حال
ما بهانه نداشتیم، که هیچ
زنده نبودیم که هیچ
آواره بودیم، مانند شنها هر دانه
روانه بودیم و نبودیم در ناکجا
افسوس اگر جانکاه است، به یاد آوردنش نیز
آب اگر از آسمان باریدنش عجیب است بر زمین رفتنش نیز
اگر بگویم نه به آن معنا حیرانم نه حیرت معنا دارم چه
اگر به شما یادآور شوم که یادآورم چه
به خداوند که گفتند پدیده آورندی لامکان است گفتهام اما
اگر بگویم من خالق هر چه تو هستی بودهام چه؟!
ما همه درگیر فراموشی و آرامشیم
در همه گیری این تلخی ما بهانهایم بر مسیر گرداگرد
به توهم اشاره دارم، که چه میکند حالا
که چه کردهام بارها و بارها
تیغ از لابه لای زندگیام چه کرده عبور
آستین خیس به سویم اشاره چه داشته از تیزی
من از کبودی چشم، گریان دور گونه، گرفتهام
به هیچ شکلی هم برنخواهم گشت،
مگر هوایی پراکنده
به هیچ دستی نخواهم رویید
مگر نادیده، بیرونِ بیرون زمان
✍🏻: #داریوش_معمار
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Porcelain rose
Al marconi
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎵🎶🍃🌺
زندگی همین کوه روبه روست
این سپید سربلند
این نشانه شکوهمند
این که تا هنوز و تا همیشه
با زلال آسمان
گرم گفتگوست....
زندگی همین
بچههای کوه و دره
این هماره مردم نجیب
زندگی همین هوای حیرت است
آن جوانه ای که چشم بسته
بی قرارِ فصل فرصت است
زندگی همین تبسّم طبیعت است...
✍🏻: #محمدرضا_عبدالملکیان
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Spring Awakening
🎹 : Dan_Gibson's_Solitudes#
@sobhosher
زندگی همین کوه روبه روست
این سپید سربلند
این نشانه شکوهمند
این که تا هنوز و تا همیشه
با زلال آسمان
گرم گفتگوست....
زندگی همین
بچههای کوه و دره
این هماره مردم نجیب
زندگی همین هوای حیرت است
آن جوانه ای که چشم بسته
بی قرارِ فصل فرصت است
زندگی همین تبسّم طبیعت است...
✍🏻: #محمدرضا_عبدالملکیان
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Spring Awakening
🎹 : Dan_Gibson's_Solitudes#
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎵🎶🍃🌺
«و ... رم میكند خاطرات تو از من»
صدای تو را نه ،
عطر تو را بخاطر دارم
و رم میکند خاطرات تو از من
و تو
وحشیترين اسبی كه هی...
من از اين اسب و اين سواری
پايين افتادهام...
صدای شيهه میآيد و من
از لهجهی عطری كه در خاطراتم است
دنبال حيوانی می گردم
كه در كودكی
خود را گم كرد و رفت...
برگشت ندارد اين ماجرا
واين همه ستارهی بی مورد
بيهوده در شب شيهه میكشند
نمیدانم
من سر گيجه دارم
يا اين كُره اسب وحشی
در سرم دور میزند
میچرخم
گيج میروم
و بايد
از چرخ و فلك
و بازی كودكانهی اسب وحشی
پياده شوم.
✍🏻: #بکتاش_آبتین
🎤: #مريم_رضوى
A sensr of victory
با آرزوى سلامتى و آزادى هنرو قلم و انديشه كه بهترين جايگزين براى جنگ و خونريزى است.
@sobhosher
«و ... رم میكند خاطرات تو از من»
صدای تو را نه ،
عطر تو را بخاطر دارم
و رم میکند خاطرات تو از من
و تو
وحشیترين اسبی كه هی...
من از اين اسب و اين سواری
پايين افتادهام...
صدای شيهه میآيد و من
از لهجهی عطری كه در خاطراتم است
دنبال حيوانی می گردم
كه در كودكی
خود را گم كرد و رفت...
برگشت ندارد اين ماجرا
واين همه ستارهی بی مورد
بيهوده در شب شيهه میكشند
نمیدانم
من سر گيجه دارم
يا اين كُره اسب وحشی
در سرم دور میزند
میچرخم
گيج میروم
و بايد
از چرخ و فلك
و بازی كودكانهی اسب وحشی
پياده شوم.
✍🏻: #بکتاش_آبتین
🎤: #مريم_رضوى
A sensr of victory
با آرزوى سلامتى و آزادى هنرو قلم و انديشه كه بهترين جايگزين براى جنگ و خونريزى است.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎵🎶🍃🌾
دوست داشتن یکنفر، مثل نقل مکان کردن به یه خونهست.
اولش عاشق همهی چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه میبینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان دیوارها فرسوده میشن. چوبها از بعضی قسمتها پوسیده میشن و میفهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست؛ بلکه به خاطر عیب و نقص هاش…
✍🏻: #فردریک_بکمن
🎼: Love the
Vangelis
🎤: #مريم_رضوى
@sobhosher
دوست داشتن یکنفر، مثل نقل مکان کردن به یه خونهست.
اولش عاشق همهی چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه میبینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان دیوارها فرسوده میشن. چوبها از بعضی قسمتها پوسیده میشن و میفهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست؛ بلکه به خاطر عیب و نقص هاش…
✍🏻: #فردریک_بکمن
🎼: Love the
Vangelis
🎤: #مريم_رضوى
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎵🎶🌾🎼
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بیقرار تو بودم
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدایی
اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
✍🏻: #شهریار گرامى يادو مانا نامش💐
🎤 : #مريم_رضوى
🎼: #ونجلیز Love theme
@sobhosher
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بیقرار تو بودم
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدایی
اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
✍🏻: #شهریار گرامى يادو مانا نامش💐
🎤 : #مريم_رضوى
🎼: #ونجلیز Love theme
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🍂🍁
صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
در بحر مایی و منی افتادهام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و منی
خون پیاله خور که حلال است خون او
در کار یار باش که کاریست کردنی
ساقی به دست باش که غم در کمین ماست
مطرب نگاه دار همین ره که میزنی
می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت
خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی
ساقی به بینیازی رندان که می بده
تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی
صبح است و...
سروده: #حافظ
اجرا: #مریم_رضوی
موسيقي: آلبوم "آستان جانان"
سنتور ؛پرویز مشکاتیان
تنبک ؛ #ناصرفرهنگ_فر فراخور گرامى زادروزش💐
@sobhosher
صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
در بحر مایی و منی افتادهام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و منی
خون پیاله خور که حلال است خون او
در کار یار باش که کاریست کردنی
ساقی به دست باش که غم در کمین ماست
مطرب نگاه دار همین ره که میزنی
می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت
خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی
ساقی به بینیازی رندان که می بده
تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی
صبح است و...
سروده: #حافظ
اجرا: #مریم_رضوی
موسيقي: آلبوم "آستان جانان"
سنتور ؛پرویز مشکاتیان
تنبک ؛ #ناصرفرهنگ_فر فراخور گرامى زادروزش💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🌸🍃
در خوابهای کودکیام
هر شب طنین سوت قطاری
از ایستگاه میگذرد
دنبالهی قطار
انگار هیچگاه به پایان نمیرسد
انگار
بیش از هزار پنجره دارد
و در تمام پنجرههایش
تنها تویی که دست تکان میدهی
آنگاه
در چارچوب پنجرهها
شب شعله میکشد
با دود گیسوان تو در باد
در امتداد راه مهآلود
در دود
دود
دود...
✍🏻:#قیصر_امینپور
🎤: #مریم_رضوی
@sobhosher
در خوابهای کودکیام
هر شب طنین سوت قطاری
از ایستگاه میگذرد
دنبالهی قطار
انگار هیچگاه به پایان نمیرسد
انگار
بیش از هزار پنجره دارد
و در تمام پنجرههایش
تنها تویی که دست تکان میدهی
آنگاه
در چارچوب پنجرهها
شب شعله میکشد
با دود گیسوان تو در باد
در امتداد راه مهآلود
در دود
دود
دود...
✍🏻:#قیصر_امینپور
🎤: #مریم_رضوی
@sobhosher
#دكلمه_هام
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
اقلیم نازک پردهها تاریک میشود
و بوی غلیظ نارنج
از آخرین پنجرهی خانه عزم سفر میکند
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
سرزمین کوچک گلدانها
اشتیاق به احوال بیابان دارد
و ابرهای آبستن از عبور خورشید
سوی ملیح بادها را فراموش میکنند
محبوب من!
وقتی از اندوه شبانه با آیینه میگویم
آرامِ جهان به آشوب میرسد
انگار اساس آفرینش بر طراوت قلب توست
✍🏻: #محمدصالح_هاشمیان
🎤: #مریم_رضوی
@Ranjeroshan
@sobhosher
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
اقلیم نازک پردهها تاریک میشود
و بوی غلیظ نارنج
از آخرین پنجرهی خانه عزم سفر میکند
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
سرزمین کوچک گلدانها
اشتیاق به احوال بیابان دارد
و ابرهای آبستن از عبور خورشید
سوی ملیح بادها را فراموش میکنند
محبوب من!
وقتی از اندوه شبانه با آیینه میگویم
آرامِ جهان به آشوب میرسد
انگار اساس آفرینش بر طراوت قلب توست
✍🏻: #محمدصالح_هاشمیان
🎤: #مریم_رضوی
@Ranjeroshan
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎵🎶🍃🌺
شکفته بادا
لبان من که نیمهماهِ نیمرخانِ تو را
شبانه میبوسند
فدای تو
دو چشم من که چشمهای تو را
خواب دیدهاند...
ببینمت
تو کجایی که چهرهات باغیست،
که از هزار پنجره نور میوزد هر صبح!
✍🏻: #رضا_براهنی
🎼: Spring Awakening
#دن_گیبسون
🎤: #مريم_رضوى
@sobhosher
شکفته بادا
لبان من که نیمهماهِ نیمرخانِ تو را
شبانه میبوسند
فدای تو
دو چشم من که چشمهای تو را
خواب دیدهاند...
ببینمت
تو کجایی که چهرهات باغیست،
که از هزار پنجره نور میوزد هر صبح!
✍🏻: #رضا_براهنی
🎼: Spring Awakening
#دن_گیبسون
🎤: #مريم_رضوى
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
در زندگی روزهایی هست
روزهایی پر از باد
روزهایی پر از خشم
روزهایی پر از باران
و پر از درد
روزهایی پر از اشک
اما بعدتر روزهایی فرا خواهد رسید
مالامال از عشق…
✍🏻: #روماتو_بتتالیا شاعر ایتالیایی
مترجم : اعظم کمالی
Nine short Romances
بهداد بهرامی : 🎼
🎤: #مریم_رضوی
@sobhosher
در زندگی روزهایی هست
روزهایی پر از باد
روزهایی پر از خشم
روزهایی پر از باران
و پر از درد
روزهایی پر از اشک
اما بعدتر روزهایی فرا خواهد رسید
مالامال از عشق…
✍🏻: #روماتو_بتتالیا شاعر ایتالیایی
مترجم : اعظم کمالی
Nine short Romances
بهداد بهرامی : 🎼
🎤: #مریم_رضوی
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
صبح شد پروانه ها از خواب خوش برخاستند
باله رقصان باغ نستعلیق گلها را
به شوق دیدنت آراستند
تا تو بگشایی دو پلک مخملینت را به ناز
تا برقصانی خرامان
دامن نیلوفرینت را به ناز
چون نسیمی با نوازش
دست بر گیسو
بر آن راه بلند اقبال چون ابریشم جادو بزن
پرده را یکسو بزن
خنده بر لب
مثل تصویری شگرف
از میان قاب ناب پنجره
آفتابی کن دوباره سرزمینت را به ناز
باز هم مثل قناری ها بخوان
شعرهای دلنشینت را به ناز
کوک ساز دلنوازت هدیه کن
نغمه های ناب مستی آفرینت را به ناز
تا جهان زیبا شود
غوغا شود
شیدا شود
تا دوباره غرق خوشبختی عشق
جشن آغازین :..
✍🏻: #شهراد_میدری
@shahradmeidary
🎼:،فریبرز لاچینی
🎤: #مریم_رضوی
@sobhosher
صبح شد پروانه ها از خواب خوش برخاستند
باله رقصان باغ نستعلیق گلها را
به شوق دیدنت آراستند
تا تو بگشایی دو پلک مخملینت را به ناز
تا برقصانی خرامان
دامن نیلوفرینت را به ناز
چون نسیمی با نوازش
دست بر گیسو
بر آن راه بلند اقبال چون ابریشم جادو بزن
پرده را یکسو بزن
خنده بر لب
مثل تصویری شگرف
از میان قاب ناب پنجره
آفتابی کن دوباره سرزمینت را به ناز
باز هم مثل قناری ها بخوان
شعرهای دلنشینت را به ناز
کوک ساز دلنوازت هدیه کن
نغمه های ناب مستی آفرینت را به ناز
تا جهان زیبا شود
غوغا شود
شیدا شود
تا دوباره غرق خوشبختی عشق
جشن آغازین :..
✍🏻: #شهراد_میدری
@shahradmeidary
🎼:،فریبرز لاچینی
🎤: #مریم_رضوی
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#دكلمه_هام 🎤🎼🎶🎵🍂🪸🍁
جلوه گری کن دلم ازعشق پگاهی
یا که بسوزان تنم از آتش آهی
کاش مکررشود آن حادثه ی خوب :
حالت ماهی که درافتاده به چاهی
بارش یک ریز ابابیل نگاهت
رنگ هزیمت بکشد روی سپاهی
چوب خط عاشقی ام پرشده ازتو
حبس شده کوه غمت دردل کاهی
منحرفم کن سرِ بازُفتِ* خیالت
یا بکشم دربرخود شانه ی راهی
داد و ستد کن که دلم را بفروشم
نرخ نگاه تو به آغوش گناهی
دار و نداردل من، بغض غریبی است
می ترکد از تو حبابم به نگاهی.(۱۳۹۲)
✍🏻: #جهانشاه_تاج_مرادی
🎤: #مریم_رضوی
🎼: passage in to midnight
* بخش بازفت (Bazoft): منطقهای خوش آب و هوا در رشته کوههای زاگرس، شهرستان کوهرنگ ، در ۱۹۰ کیلومتری شهرکرد -مرکز استان چهارمحال بختیاری- قرار دارد و در مسیر کوچ عشایر است. طبیعت بکر و شگفتانگیزش چشم جان هر بییندهای را مینوازد.
@sobhosher
جلوه گری کن دلم ازعشق پگاهی
یا که بسوزان تنم از آتش آهی
کاش مکررشود آن حادثه ی خوب :
حالت ماهی که درافتاده به چاهی
بارش یک ریز ابابیل نگاهت
رنگ هزیمت بکشد روی سپاهی
چوب خط عاشقی ام پرشده ازتو
حبس شده کوه غمت دردل کاهی
منحرفم کن سرِ بازُفتِ* خیالت
یا بکشم دربرخود شانه ی راهی
داد و ستد کن که دلم را بفروشم
نرخ نگاه تو به آغوش گناهی
دار و نداردل من، بغض غریبی است
می ترکد از تو حبابم به نگاهی.(۱۳۹۲)
✍🏻: #جهانشاه_تاج_مرادی
🎤: #مریم_رضوی
🎼: passage in to midnight
* بخش بازفت (Bazoft): منطقهای خوش آب و هوا در رشته کوههای زاگرس، شهرستان کوهرنگ ، در ۱۹۰ کیلومتری شهرکرد -مرکز استان چهارمحال بختیاری- قرار دارد و در مسیر کوچ عشایر است. طبیعت بکر و شگفتانگیزش چشم جان هر بییندهای را مینوازد.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#دكلمه_هام 🎤🎼🎶🎵🌸🍃
غزل مینو
در بندر ِ خیال ِ تو پهلوگرفتهام
با موج موج ِ چشم ِ ترت خوگرفتهام
تا در مسیر ِ چشم ِ تو مستانه گُم شوم
از هر ستاره ، هرچه پَری ، روگرفتهام
من گرگ بودم و زِ هراسم خبر نبود
این لرزش ِ شبانه از آهو گرفته ام
ای بوسهات ذخیرهی شیرین ِ دوزخَم !
از چشمهات وعدهی مینو گرفتهام
گر نبض ِ من، بَرندهی دوهای سرعت است
از درد ِ عشق ، این همه نیروگرفتهام
غوغای شعله، خُفته به خاکسترِ سکوت !
بنگر! زِ بُغض ، رَدّ ِ هیاهو گرفتهام
این شعر را به سبک ِ شباهنگها بخوان !
این عطر را زِ گیس ِ تو ، شببو گرفتهام.
شهریور۹۸
✍🏻: #سجاد_حاجی_نیا
🎤: #مریم_رضوی
@hariresokoot
@sobhosher
غزل مینو
در بندر ِ خیال ِ تو پهلوگرفتهام
با موج موج ِ چشم ِ ترت خوگرفتهام
تا در مسیر ِ چشم ِ تو مستانه گُم شوم
از هر ستاره ، هرچه پَری ، روگرفتهام
من گرگ بودم و زِ هراسم خبر نبود
این لرزش ِ شبانه از آهو گرفته ام
ای بوسهات ذخیرهی شیرین ِ دوزخَم !
از چشمهات وعدهی مینو گرفتهام
گر نبض ِ من، بَرندهی دوهای سرعت است
از درد ِ عشق ، این همه نیروگرفتهام
غوغای شعله، خُفته به خاکسترِ سکوت !
بنگر! زِ بُغض ، رَدّ ِ هیاهو گرفتهام
این شعر را به سبک ِ شباهنگها بخوان !
این عطر را زِ گیس ِ تو ، شببو گرفتهام.
شهریور۹۸
✍🏻: #سجاد_حاجی_نیا
🎤: #مریم_رضوی
@hariresokoot
@sobhosher
Telegram
attach 📎