〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود😊
🔸« #مرسی» فارسی است!
برخی بهکار بردنِ واژههای فرنگی را مطلقا نمیپسندند و برخی نیز گمان کردهاند که تکرارِ یک واژۀ مشخص، در موقعیتهای گوناگون، مانند همین «مرسی»، نشانۀ تنبلیِ زبانی است و یا زبان را از تنوع میاندازد. در این فرسته، بیآنکه درصدد رد یا تأیید سخنی باشم، به چند نکته اشاره میکنم و تأکید میکنم که سخن بیشتر بر سر گفتار مردم است (از خواص تا عوام):
۱) اهل زبان معمولاً میکوشند سخنشان را از کوتاهترین راه و با کمترین لفظ بگویند. پس یا از سروتهِ گفتارشان میزنند و یا کوتاهترین تعبیرها را برمیگزینند. به این «کمکوشیِ زبانی» میگویند. «مرسی» یکی از کوتاهترین واژههایی است که در فارسی داریم. هم کوتاه است، هم خوشآواست و هم آسانتر و سریعتر از برابرهایش ادا میشود: «سپاس/ سپاسگزارم»، «ممنون/ ممنونم»، «تشکر/ متشکرم/ تشکر میکنم»، و ... .
۲) در گفتار، و حتی در نوشتار، برای تشکر کردن از هر کسی و در هر مقامی، واژهای مناسب بهکار میبریم. مثلاً ممکن است به همسر یا دوست صمیمیمان بگوییم «مرسی»، به رانندۀ تاکسی بگوییم «ممنون»، به رئیس اداره بگوییم «مچکرم»، و در یک مصاحبۀ تلویزیونی بگوییم «سپاسگزارم». شاید «مرسی» کمابیش بسامد بیشتری در گفتار داشته باشد، ولی طبعاً به همۀ مخاطبانمان «مرسی» نمیگوییم. پس در موقعیتِ غیررسمی و برای ابراز صمیمیتِ بیشتر، میگوییم «مرسی» و در حالت معمولی، ممکن است بگوییم «ممنون» و در حالت رسمی، «تشکر یا سپاسگزاری یا قدردانی میکنیم».
٣) آیا «مرسی» فرانسوی است؟ هم آری هم خیر! واژههای زبان فارسی، به یک اعتبار، دو گونهاند: واژههایی که اصالتاً فارسیاند؛ واژههایی که هویتاً فارسیاند. بسیاری از واژهها سالها و بلکه قرنهاست که مهمان زبان فارسی شدهاند و در بافتها و حتی معانیِ گوناگون نیز بهکار میروند. اینها گرچه اصالتی غیرفارسی دارند، اما هویتی فارسی یافتهاند و جزو واژگان این زبان شدهاند، مانند واژههای فرانسویِ «آسفالت، آنتن، بانک، بلوک، بلیت، بودجه، پرانتز، تابلو، تلفن، دوش، رژیم، شومینه، فیلم، کافه، کنکور، مانتو، موتور» و هزاران واژۀ دیگر جاافتاده و فارسیده هستند. («فارسیده» یعنی «فارسیشده».)
٤) وقتی میخواهیم دربارۀ کاربرد واژهای سخن بگوییم، ابتدا باید مشخص کنیم که مقصودمان دقیقاً چیست. آیا کاربرد آن در #گفتار مدنظر است یا در نوشتار. برخی از واژهها معمولاً در گفتار بهکار میروند و، در #نوشتار، یا بهکار نمیروند و یا بسیار کمتر بهکار میروند. «مرسی» جایگاهی در نوشتار ندارد، مگر بهندرت در نوشتارهای غیررسمی. البته میتوان مثلاً از «مرسی» در برخی از گفتوگوهای داستان یا رمان بهره بُرد و اشکالی هم ندارد. مانند👇🏻
- «رو کردم به کلْفت و گفتم: مرسی، من چیزی نمیخواهم.» (بزرگ علوی)
- «در جواب، سرش را تکان داد و گفت: مرسی.» (صادق هدایت)
٥) در پایان، فراموش نکنیم که تکرارِ یک واژه برای یک مفهوم لزوماً ناپسند نیست و زبان را هم از تنوع نمیاندازد و ارتباطی هم صرفاً به تنبلیِ زبانی ندارد، زیرا مثلاً فارسیزبانان، در رفتوآمدها و موقعیتهای گوناگون، همیشه اول «سلام» میکنند و در پایان «خداحافظی». کمتر کسی «درود» و «بدرود» میگوید. پس باید بگوییم زبان از تنوع افتاده؟ تنبل شدهایم؟ بیاییم از این پس، بهجای «سلام» و «خداحافظ»، از واژههای مشابه و متنوع استفاده کنیم؟ البته اگر دوست دارید، مختارید که استفاده کنید. اما استفادۀ دیگران از یک واژۀ خاص را به حساب تنبلی یا هر چیزِ دیگری نگذارید. مرسی! 😊
✍🏻: سید محمد بصام
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود😊
🔸« #مرسی» فارسی است!
برخی بهکار بردنِ واژههای فرنگی را مطلقا نمیپسندند و برخی نیز گمان کردهاند که تکرارِ یک واژۀ مشخص، در موقعیتهای گوناگون، مانند همین «مرسی»، نشانۀ تنبلیِ زبانی است و یا زبان را از تنوع میاندازد. در این فرسته، بیآنکه درصدد رد یا تأیید سخنی باشم، به چند نکته اشاره میکنم و تأکید میکنم که سخن بیشتر بر سر گفتار مردم است (از خواص تا عوام):
۱) اهل زبان معمولاً میکوشند سخنشان را از کوتاهترین راه و با کمترین لفظ بگویند. پس یا از سروتهِ گفتارشان میزنند و یا کوتاهترین تعبیرها را برمیگزینند. به این «کمکوشیِ زبانی» میگویند. «مرسی» یکی از کوتاهترین واژههایی است که در فارسی داریم. هم کوتاه است، هم خوشآواست و هم آسانتر و سریعتر از برابرهایش ادا میشود: «سپاس/ سپاسگزارم»، «ممنون/ ممنونم»، «تشکر/ متشکرم/ تشکر میکنم»، و ... .
۲) در گفتار، و حتی در نوشتار، برای تشکر کردن از هر کسی و در هر مقامی، واژهای مناسب بهکار میبریم. مثلاً ممکن است به همسر یا دوست صمیمیمان بگوییم «مرسی»، به رانندۀ تاکسی بگوییم «ممنون»، به رئیس اداره بگوییم «مچکرم»، و در یک مصاحبۀ تلویزیونی بگوییم «سپاسگزارم». شاید «مرسی» کمابیش بسامد بیشتری در گفتار داشته باشد، ولی طبعاً به همۀ مخاطبانمان «مرسی» نمیگوییم. پس در موقعیتِ غیررسمی و برای ابراز صمیمیتِ بیشتر، میگوییم «مرسی» و در حالت معمولی، ممکن است بگوییم «ممنون» و در حالت رسمی، «تشکر یا سپاسگزاری یا قدردانی میکنیم».
٣) آیا «مرسی» فرانسوی است؟ هم آری هم خیر! واژههای زبان فارسی، به یک اعتبار، دو گونهاند: واژههایی که اصالتاً فارسیاند؛ واژههایی که هویتاً فارسیاند. بسیاری از واژهها سالها و بلکه قرنهاست که مهمان زبان فارسی شدهاند و در بافتها و حتی معانیِ گوناگون نیز بهکار میروند. اینها گرچه اصالتی غیرفارسی دارند، اما هویتی فارسی یافتهاند و جزو واژگان این زبان شدهاند، مانند واژههای فرانسویِ «آسفالت، آنتن، بانک، بلوک، بلیت، بودجه، پرانتز، تابلو، تلفن، دوش، رژیم، شومینه، فیلم، کافه، کنکور، مانتو، موتور» و هزاران واژۀ دیگر جاافتاده و فارسیده هستند. («فارسیده» یعنی «فارسیشده».)
٤) وقتی میخواهیم دربارۀ کاربرد واژهای سخن بگوییم، ابتدا باید مشخص کنیم که مقصودمان دقیقاً چیست. آیا کاربرد آن در #گفتار مدنظر است یا در نوشتار. برخی از واژهها معمولاً در گفتار بهکار میروند و، در #نوشتار، یا بهکار نمیروند و یا بسیار کمتر بهکار میروند. «مرسی» جایگاهی در نوشتار ندارد، مگر بهندرت در نوشتارهای غیررسمی. البته میتوان مثلاً از «مرسی» در برخی از گفتوگوهای داستان یا رمان بهره بُرد و اشکالی هم ندارد. مانند👇🏻
- «رو کردم به کلْفت و گفتم: مرسی، من چیزی نمیخواهم.» (بزرگ علوی)
- «در جواب، سرش را تکان داد و گفت: مرسی.» (صادق هدایت)
٥) در پایان، فراموش نکنیم که تکرارِ یک واژه برای یک مفهوم لزوماً ناپسند نیست و زبان را هم از تنوع نمیاندازد و ارتباطی هم صرفاً به تنبلیِ زبانی ندارد، زیرا مثلاً فارسیزبانان، در رفتوآمدها و موقعیتهای گوناگون، همیشه اول «سلام» میکنند و در پایان «خداحافظی». کمتر کسی «درود» و «بدرود» میگوید. پس باید بگوییم زبان از تنوع افتاده؟ تنبل شدهایم؟ بیاییم از این پس، بهجای «سلام» و «خداحافظ»، از واژههای مشابه و متنوع استفاده کنیم؟ البته اگر دوست دارید، مختارید که استفاده کنید. اما استفادۀ دیگران از یک واژۀ خاص را به حساب تنبلی یا هر چیزِ دیگری نگذارید. مرسی! 😊
✍🏻: سید محمد بصام
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher