Forwarded from اتچ بات
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
#شهريار
#معرفی_موسیقی_بیکلام 🎵🎶🎼
گستردهترین بخش موسیقی #تالش نغمات بدون کلام یا هواها و پرده هاست. این بخش از موسیقی تالش نیز بر حسب مضمون به گروههای مختلفی مانند وصفی رزمی بزمی و تقسیم میشود. نی یا لله رایجترینسازی است که این بخش از نغمهها را اجرا میکند در گذشته سرنا نقشی محوری در اجرای این نغمهها ایفا میکرده اما امروز از نوازندگان این ساز اثری باقی نماندهاست. در برخی از مناطق نیز این نغمهها را با نی لبک مینوازند. در منطقه تالش هواهای مختلفی شنیده میشود که عناوین برخی از آنها به این شرح است ریه پرده شتره زنگ یا شتر زنگی پاییزه هوا ورزا جنگ دوشه هوا کیجه پرده و …
#خدیجه_رزداری ني نواز نامدار تالش در سال ۱۳۱۴ در رزدارِ ملال از سهرستان رضوانشهر چشم به جهان گشود. نواختن نی را از بستگان خود که به رمه داری اشتغال داشتند آموخته و سالها ست که نی را در سطحی همتراز اساتید این هنر می نوازد و تا کنون با شرکت در چند همایش استانی و کشوری مورد توجه و تحسین قرار گرفته است . بانو رزداری سند زنده در نشان دادن نقش و اهمیت موسیقی فاخرمحلی در زندگی مردم و فرهنگ تالش است. 🎶🎼
#موسیقی_اقوام_ایرانی
بشنويد نواي ني در شور با دم گرم خديجه بانو رزداري
@sobhosher
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
#شهريار
#معرفی_موسیقی_بیکلام 🎵🎶🎼
گستردهترین بخش موسیقی #تالش نغمات بدون کلام یا هواها و پرده هاست. این بخش از موسیقی تالش نیز بر حسب مضمون به گروههای مختلفی مانند وصفی رزمی بزمی و تقسیم میشود. نی یا لله رایجترینسازی است که این بخش از نغمهها را اجرا میکند در گذشته سرنا نقشی محوری در اجرای این نغمهها ایفا میکرده اما امروز از نوازندگان این ساز اثری باقی نماندهاست. در برخی از مناطق نیز این نغمهها را با نی لبک مینوازند. در منطقه تالش هواهای مختلفی شنیده میشود که عناوین برخی از آنها به این شرح است ریه پرده شتره زنگ یا شتر زنگی پاییزه هوا ورزا جنگ دوشه هوا کیجه پرده و …
#خدیجه_رزداری ني نواز نامدار تالش در سال ۱۳۱۴ در رزدارِ ملال از سهرستان رضوانشهر چشم به جهان گشود. نواختن نی را از بستگان خود که به رمه داری اشتغال داشتند آموخته و سالها ست که نی را در سطحی همتراز اساتید این هنر می نوازد و تا کنون با شرکت در چند همایش استانی و کشوری مورد توجه و تحسین قرار گرفته است . بانو رزداری سند زنده در نشان دادن نقش و اهمیت موسیقی فاخرمحلی در زندگی مردم و فرهنگ تالش است. 🎶🎼
#موسیقی_اقوام_ایرانی
بشنويد نواي ني در شور با دم گرم خديجه بانو رزداري
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶
🍂🍁
خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم
خدايا خاطرات سرکش يک عمر شيدايي
گرفته در دماغي خسته چون خوابي پريشانم
خيال رفتگان شب تا سحر در جانم آويزد
خدايا اين شب آويزان چه مي خواهند از جانم
پريشان يادگاريهاي بر بادند و مي پيچند
به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم
خزان هم با سرود برگ ريزان عالمي دارد
چه جاي من که از سردي و خاموشي ز مستانم
سه تار مطرب شوقم گسسته سيم جانسوزم
شبان وادي عشقم شکسته ناي نالانم
نه جامي کو دمد در آتش افسرده جان من
نه دودي کو برآيد از سر شوريده سامانم
شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وي
به اشک توبه خوش کردم که مي بارد به دامانم
گره شد در گلويم ناله جاي سيم هم خالي
که من واخواندن اين پنجه پيچيده نتوانم
کجا يار و دياري ماند از بي مهري ايام
که تا آهي برد سوز و گداز من به يارانم
سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش
شب پائيز تبريز است در باغ گلستانم
گروه کودکان سرگشته چرخ و فلک بازي
من از بازي اين چرخ فلک سر در گريبانم
به مغزم جعبه شهر فرنگ عمر بي حاصل
به چرخ افتاده و گوئي در آفاقست جولانم
چه دريايي چه طوفاني که من در پيچ و تاب آن
به زورقهاي صاحب کشته سرگشته ميمانم
ازين شورم که امشب زد به سر آشفته و سنگين
چه مي گويم نمي فهمم چه ميخواهم نمي دانم
به اشک من گل و گلزار شعر فارسي خندان
من شوريده بخت از چشم گريان ابر نيسانم
کجا تا گويدم برچين و تا کي گويدم برخيز
به خوان اشک چشم و خون دل عمريست مهمانم
فلک گو با من اين نامردي و نامردمي بس کن
که من سلطان عشق و شهريار شعر ايرانم
شعر: استاد #شهريار
دكلمه: زنده ياد دكتر #اصغرفردى
آلبوم وداع
🍁🍂
شب پاييزيتون توام با آرامش 🥰💐
@sobhosher
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶
🍂🍁
خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم
خدايا خاطرات سرکش يک عمر شيدايي
گرفته در دماغي خسته چون خوابي پريشانم
خيال رفتگان شب تا سحر در جانم آويزد
خدايا اين شب آويزان چه مي خواهند از جانم
پريشان يادگاريهاي بر بادند و مي پيچند
به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم
خزان هم با سرود برگ ريزان عالمي دارد
چه جاي من که از سردي و خاموشي ز مستانم
سه تار مطرب شوقم گسسته سيم جانسوزم
شبان وادي عشقم شکسته ناي نالانم
نه جامي کو دمد در آتش افسرده جان من
نه دودي کو برآيد از سر شوريده سامانم
شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وي
به اشک توبه خوش کردم که مي بارد به دامانم
گره شد در گلويم ناله جاي سيم هم خالي
که من واخواندن اين پنجه پيچيده نتوانم
کجا يار و دياري ماند از بي مهري ايام
که تا آهي برد سوز و گداز من به يارانم
سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش
شب پائيز تبريز است در باغ گلستانم
گروه کودکان سرگشته چرخ و فلک بازي
من از بازي اين چرخ فلک سر در گريبانم
به مغزم جعبه شهر فرنگ عمر بي حاصل
به چرخ افتاده و گوئي در آفاقست جولانم
چه دريايي چه طوفاني که من در پيچ و تاب آن
به زورقهاي صاحب کشته سرگشته ميمانم
ازين شورم که امشب زد به سر آشفته و سنگين
چه مي گويم نمي فهمم چه ميخواهم نمي دانم
به اشک من گل و گلزار شعر فارسي خندان
من شوريده بخت از چشم گريان ابر نيسانم
کجا تا گويدم برچين و تا کي گويدم برخيز
به خوان اشک چشم و خون دل عمريست مهمانم
فلک گو با من اين نامردي و نامردمي بس کن
که من سلطان عشق و شهريار شعر ايرانم
شعر: استاد #شهريار
دكلمه: زنده ياد دكتر #اصغرفردى
آلبوم وداع
🍁🍂
شب پاييزيتون توام با آرامش 🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎵🎶🌾🍃
#شعر_خوب_بخوانيم
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
🎤: شيدا و مسعود جاهد
✍🏻:زنده ياد #شهريار 💐
🎼: روح الله خالقى
گرامى داشت روز شعر و ادب فارسى
شبتان شاد🥰🙏🏻
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
🎤: شيدا و مسعود جاهد
✍🏻:زنده ياد #شهريار 💐
🎼: روح الله خالقى
گرامى داشت روز شعر و ادب فارسى
شبتان شاد🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎