صبح و شعر
655 subscribers
2.12K photos
273 videos
325 files
3.18K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵

#ترانه_خانه١٠
سفری با #شاعر و #هنرمند نام‌آشنا #شهیار_قنبری در هنرآباد جهان؛
سفری برای کشف دوباره‌ی زیبایی‌آفرینان 💐

اين بخش:
🔻ژاك پرل
آدم براى تكان خوردن آفريده نشده
براى ايستادن آفريده نشده
براى ادامه دادن آفريده شده
براى مردن در حركت!
شوربختى ما آدمها به سبب سكون ماست.
#استعداد:شوق زياد براى آفريدن
#آزادى : حق داشته باشى اشتباه كنى، درد بكشى ، گريه كنى و پرت و پلا بگى!
آدم #شاد حتا ديوانه خوشبخت است!
#روشنفكرم روشنفكران را دوست ندارم كسانى كه تنشان باسرشان هماهنگ نيست!
🔶ديدار تاريخى و ميزگرد سه غول ترانه و شعر
#ژاك_پرل
#لئوفره
#ژرژپرسنس
فرانسه٦ ژانويه١٩٦٩

دمادم تان به مهربانى خوش🥰💐
شبتان زيبا
@sobhosher
صبح و شعر
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی #استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار، 🔻این کتاب با سه مقدمه از کینگ همراه است. وی در یکی از این مقدمه‌ها درباره انگیزه خود از نوشتن…
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،

🔺وقتی یادنامۀ ماری کار را که باشگاه دروغگویان نام دارد خواندم، تعجب کردم.
نه فقط به خاطر قدرت، زیبایی، و زبان محلی جالبی که به کار برده بود، بلکه از کل مجموعۀ آن. او زنی است که تمام جزییات سال‌های جوانی‌اش را به خوبی به یاد می‌آورد.

🔻مورد من متفاوت است. من کودکی ناآرامی داشتم. مادرم دائم جا عوض می‌کرد. دست تنها بود و چون از عهدۀ بزرگ کردن من و برادرم دیوید بر نمی‌آمد، ما را دست یکی از خواهرانش سپرد. من دو سالم بود و دیوید چهار سالش. پدرمان هم به دلیل فقر و بدهکاری‌های زیاد غیبش زده بود و مادرم هرگز موفق نشد او را پیدا کند. تصور می‌کنم مادرم نلی روث پیلزبری کینگ یکی از اولین زنان آزادۀ آمریکایی بود، البته نه به انتخاب خودش.
طفولیت ماری کار، دورنمایی گسترده و روشن است. کودکی من دورنمایی مبهم دارد، مانند درختان دوردست، با خاطراتی نه چندان روشن که انگار دوست دارند تو را به چنگ آورند و ببلعند.
🔺آنچه می‌نویسم، بخشی از همین خاطرات است، به اضافۀ تصاویر زودگذر گوناگونی از دوران بلوغ و نوجوانی‌ام.
- این شرح حال شخصی من نیست، نوعی تاریخچۀ زندگی‌ام است،
- اینکه چطور نویسنده‌ای شکل می‌گیرد، نه اینکه چطور ساخته می‌شود؛
- فکر نمی‌کنم شرایط یا خواست شخصی، نویسنده را بسازد (پیش‌تر به این موضوع اعتقاد داشتم).
🔻وسیلۀ کار، یعنی توشۀ اولیه. فکر می‌کنم بسیاری استعداد نویسندگی و داستان‌گویی دارند و این استعداد می‌تواند به کمک توشه‌ای که از خاطرات و تجربیات همراه داریم، مستحکم و پُربار شود. اگر به این موضوع باور نداشتم، این کتاب را نمی‌نوشتم، چون اتلاف وقت بود.
برای من، #روال_زندگی، #خواست، #شانس و کمی‌#استعداد، نقش مؤثری داشت. اینها هم چندان عمیق و پرمفهوم و چیز خاصی نبودند.
 
ادامه دارد ....

@sobhosher