صبح و شعر
649 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#رستم_سهراب

لالا رستم ، لالا سهراب
لالا غمنامه ای پرآب

پسر مهر پدر در دل
پدر نشناخت آب و گل

به کین ، افراسیاب انگیخت
پدر خون پسر را ریخت

تهمتن نوشدارو خواست
ز کی کاوس زشتی خاست

دل تهمینه در خون شد
که فرزندش جگر خون شد

لالا ای جان و دلبندم
نبینم داغ فرزندم


سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#سیاوش

لالا لالا گل طاووس
سیاوش پور کی کاووس

از ایران شد دل آزرده
به توران شد پناهنده

سرش ، افراسیاب افکند
*فریگیس موی خود را کند

سیاوش چون که بی جان شد
تهمتن ، پیل پیچان شد

به کین خواهی کمر بستیم
ز توران پشت بشکستیم

بر و بومش به هم کندیم
به زیر پای افکندیم

بدین سان تا به سال هفت
به توران بر ، تباهی رفت

رها کردیمشان زان پس
کلاه و تختشان بی کس

سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*فرنگيس ، دختر افراسياب تورانى همسر سياوش

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#بدگویی کردن گرزم از اسفندیار

لالا بدگو سخن چین شد
پدر را بر پسر کین شد

به بند ، اسفندیار افتاد
به فرمان ، تن به زندان داد

چو شد بی پهلوان ایران
سپاه آمد ز ترکستان

به خواری کشته شد لهراسپ
شکست آمد به شاه گشتاسپ

رویین تن بند را بشکست
به زین بربری بنشست

بهم کوبیدشان با مشت
همه ژوبین وران را کشت

ولی ارجاسپ ، ننگ آورد
دو خواهر را گروگان کرد

به توران دختران ماندند
برادر را همی خواندند

سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:
*اسفنديار: اسفندیار، پسر گشتاسپ و کتایون، و نوهٔ لهراسپ، شاهزاده کیانی در تاریخ استوره‌ای و حماسی ایران و قهرمان جنگ‌های مقدس کیش زرتشتی است.

*رویین‌تن،شكست ناپذير
دو روايت براى رويينگى اسفنديار؛
١-گويند زردشت به اسفندیار اناری خوراند که او را روئینه‌تن کرد.
٢- اسفندیار به دستور زردشت در رودخانه اساتیری داهیتی آب‌تنی کرد و روئین‌تن گردید. اما چشم اسفندیار روئینه نیست، زیرا در موقع غوطه خوردن به ناچار چشمان خود را بست.
*دو خواهر اسفنديار هماى و به آفريد اسير ارجاسپ تورانى شدند.

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #شاهنامه_به_لالایی

#هفت_خان_اسفندیار


لالا یک هفت خان نو
ز دیگر پهلوان بشنو

که چون ارجاسپ خواهر برد
رویین تن هفت خان بسپرد

نخستین خان دو گرگ آمد
دویم شیر سترگ آمد

به سیم اژدها و چهار
زن جادو شد از او خوار

به پنجم مرغ را فرسود
ششم خان برف را پیمود

به هفتم برگذشت از آب
همه دژ ، مست و سنگین خواب

دو خواهر را رهایی داد
سر بدکامه شد برباد

بخواب ای پهلوان من
امید خان و مان من



سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى


@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#رزم_رستم_اسفندیار


لالا این داستان ، بلبل
بگفت از باستان با گل

که اسفندیار تندی کرد
سوی زابل ، سپاه آورد

مگر بند افکند بر شیر
تهمتن را کند زنجیر

بدین سان تاخت بر زابل
دل و مغزش پر از غلغل

از او صد ناسزاواری
ز رستم خوب گفتاری

رویین تن خیرگی بفزود
از آن خیره که رویین بود

تهمتن ، ببر را پوشید
به رویین تن همی جوشید

پر سیمرغ در آتش سوخت
دو چشمش را به تیری دوخت

لالا ای داد و ای فریاد
چنان شهزاده شد بر باد


سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى


@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#مرگ_رستم

لالا لالا گل بی غم
برادر تاخت بر رستم

شغاد او را به چاه افکند
به چاهی که به کابل کند

همانجا رخش و زواره
شدند از نیزه صد پاره

چو رستم در کمان زد دست
شغاد اندر چناری جست

تهمتن واپسین کین توخت
درخت و مرد ، باهم دوخت

سپس رستم چو گل پژمرد
همه گیتی به ما بسپرد

فرامرز ، شاه کابل کشت
جهان بر زال کردی پشت


سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى


@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#بهمن_همای_داراب

لالا *بهمن چو شد بر تخت
به زابل کینه ور شد سخت

از او در بند شد دستان
فرامرز کشته شد نالان

همه برنا و پیر آزرد
سپس بر پارس لشکر برد

لالا بهمن چو سر بگذاشت
*هما تاج پدر برداشت

پسر آورد و کارش ساخت
به صندوقی به رود انداخت

گرفتش گازری از آب
از این شد نام او *داراب

جوانک شد سپاهی ، زود
به مادر چهر خود بنمود

هما افسر به او بخشید
عروس از رومیان بگزید

ز *ناهید آمد اسکندر
وی و مادر به روم اندر

سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:
*بهمن:پسر اسفنديار كه از خاندان زال كينه به دل داشت.
*هما: هماى چهرآزاد نخستين زن از پادشاهان كيانى كه به دادگرى و نيك رايى شهره بوده است.
*ناهيد: دختر امپراطور روم همسر داراب پسر بهمن و مادر اسكندر مقدونى

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#دارا_اسکندر

لالا نوبت به دارا شد
سکندر لشکر آرا شد

سپاه ما به هم بشکست
سر تخت کیان بنشست

سپس با روشنک آمیخت
به هندستان سپاه انگیخت

ز مصر و از حبش بگذشت
به شهر نرم پایان گشت

بجویید آب حیوان را
سخنگو یافت مرغان را

شگفتی دید و فرمان ساخت
به چین و سند و زابل تاخت

به بابل دردمند افتاد
همان جا پاک شد برباد

لالا لالا گل نازم
تویی ماه سرافرازم



سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:
روشنك: يا رکسانا دختر يكى از شاهزادگان بلخى (شرق ايران) كه به همسرى اسكندر در آمد.

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی

#پادشاهی_اشکانیان ، زادن اردشیر بابکان

سکندر چون روانش کاست
ز هر سو ، سرفرازی خاست

از آرش زادگان ، پرشور
یکی اشک و دگر شاپور

دگر گودرز و هم بیژن
چو نرسی ، اورمزد آهن

وز آرش ، اردوان ، بهرام
جهان صد بخش و ناآرام

لالا ساسان ، لالا بابک
از این دو دوده ی بی لک

برآمد اردشیر گرد
نژاد از بابکان میبرد

به ری بر اردوان شورید
به پا کردان همی کوبید

به هفتواد و به کرمش تاخت
جهان را پاک از ایشان ساخت




سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

اردشیر:اردشیر بابکان یا پاپکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی است. از داده‌هایی که از زمان خود اردشیر باقی‌مانده‌است، اطلاعات چندانی نمی‌توان برداشت کرد به‌جز اینکه وی زردشتی‌ای مؤمن بوده که در قرن سوم میلادی می‌زیسته‌است؛ با این پیشینه و با توجه بدینکه در سدهٔ ششم میلادی اطلاعات چندانی از اردشیر در دست نبوده، وی را تبدیل به بهترین گزینه برای تبدیل شدن به پادشاهی آرمانی کرده‌است. بنابراین خسرو انوشیروان به میل خود برای او تاریخچه‌ای در کارنامه اردشیر بابکان فراهم آورد.

@sobhosherک