بخش کردن فریدون جهان را(شاهنامه)
شهریارقاسمی@sobhosher
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه #حماسه_ملی_ایران
سروده: #حکیم_فردوسی توسی
خوانش :استاد #شهریار_قاسمی
🌸 درود
سهم لحظه هاتان دلچسب 🙏
@sobhosher
شاهنامه #حماسه_ملی_ایران
سروده: #حکیم_فردوسی توسی
خوانش :استاد #شهریار_قاسمی
🌸 درود
سهم لحظه هاتان دلچسب 🙏
@sobhosher
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💫خاندان سام در تحليل گذر از اسطوره تا حماسه
🔹بررسی و تحلیل داستان های #شاهنامه در ایام باستانی بدین شکل نبوده و در طول روزگاران متمادی تحول یافته و دگرگون شده اند. "مطالب اوستایی، چه آنها که در اوستای موجود دیده می شوند و چه آنها که از دست رفته و تنها ذکری از آنها در دینکرد بازمانده، فقط از شاهان پیشدادی و کیانی سخن می
گویند، آن هم تا عصر گشتاسب.
🔸 از داستان ها و قهرمانی های خاندان سام، زال و رستم در اوستا نشانی نیست و چنان نشانی نیست که به حذف شباهت داشته باشد، و معلوم است هنوز این داستان ها در عصر اوستایی شکل نگرفته بوده است، زیرا وجود همین داستان هاست که شاهنامه را به اثری عظیم تبدیل کرده است." (بهار، 1385، 103)
🔺اگر داستان خاندان زال و رستم در دورهء اوستایی وجود داشت، در متون اوستا اشاره ای به آن می شد.
🔹برعکس، همه جا در اوستا سخن از گرشاسب، قهرمان و دلاور دینی، است. در حالی که تنها نام خاندان گرشاسب و لقب او، سام نریمان، به صورت نام پدر و پسر به شاهنامه رسیده است. نام سام در شاهنامه و گرشاسب نامهء اسدی طوسی، ربطی به روایات اوستایی و پهلوی مربوط به گرشاسب ندارد. در اوستا از بهمن، نوهء گشتاسب، و تداوم خاندان او تا اسکندر نیز سخنی به میان آورده نمی شود.
🔸از این رو، می توان نتیجه گرفت که در گذار از اسطوره به حماسه تحولی عظیم و بنیادی رخ داده است. #حماسه_ملی_ایران، هرچند ریشه در اساطیر کهن زرتشتی دارد، اما بیشتر مبتنی بر حفظ روایان شفاهی اساطیری حماسی بوده است و در این گذار، روند خاص خود را پیموده، دگرگونی و استحاله یافته تا به عصر اسلامی رسیده و در شاهنامهء فردوسی بازتاب یافته است.
🔹استاد بهمن سرکاراتی چه نیک آورده است که "در حقیقت، شاهنامه بیش از آن که به سنت اوستا و متن های پهلوی زرتشتی وابسته باشد، به سنت زنده و پویای #روایات_شفاهی و گاه #مکتوب_شرق_ایران وابسته است و دلیل تفاوت های جدی آن با متن ها و مطالب اوستایی و زرتشتی پهلوی همین است. تنها شباهت عمدهء شاهنامه با روایات حماسی زرتشتی کهن و میانه، در نام شاهان پیشدادی و کیانی است. هرچند بنیان اساطیری شاهنامه امری مسلم است، اما "حماسهء ملی ایران در تدوین نهایی اش، که اینک به دست ما رسیده، نمای ظاهری تالیفی از نوع تواریخ ایام و کارنامهء شاهان دارد و طرح کلی آن در بازگویی تاریخ ایران باستان به شیوه ای پرداخته شده است که ضمن آن زمان اساطیری با تدبیری زیرکانه به زمان تاریخی پیوسته و آنچه اسطورهء محض بوده، اینک به صورت بخشی از #تاریخ و پاره ای از آن وانمود شده است.
📚
سیدحسین شهرستانی
شاهنامه: گذار از اسطوره تا حماسه
@sobhosher
💫خاندان سام در تحليل گذر از اسطوره تا حماسه
🔹بررسی و تحلیل داستان های #شاهنامه در ایام باستانی بدین شکل نبوده و در طول روزگاران متمادی تحول یافته و دگرگون شده اند. "مطالب اوستایی، چه آنها که در اوستای موجود دیده می شوند و چه آنها که از دست رفته و تنها ذکری از آنها در دینکرد بازمانده، فقط از شاهان پیشدادی و کیانی سخن می
گویند، آن هم تا عصر گشتاسب.
🔸 از داستان ها و قهرمانی های خاندان سام، زال و رستم در اوستا نشانی نیست و چنان نشانی نیست که به حذف شباهت داشته باشد، و معلوم است هنوز این داستان ها در عصر اوستایی شکل نگرفته بوده است، زیرا وجود همین داستان هاست که شاهنامه را به اثری عظیم تبدیل کرده است." (بهار، 1385، 103)
🔺اگر داستان خاندان زال و رستم در دورهء اوستایی وجود داشت، در متون اوستا اشاره ای به آن می شد.
🔹برعکس، همه جا در اوستا سخن از گرشاسب، قهرمان و دلاور دینی، است. در حالی که تنها نام خاندان گرشاسب و لقب او، سام نریمان، به صورت نام پدر و پسر به شاهنامه رسیده است. نام سام در شاهنامه و گرشاسب نامهء اسدی طوسی، ربطی به روایات اوستایی و پهلوی مربوط به گرشاسب ندارد. در اوستا از بهمن، نوهء گشتاسب، و تداوم خاندان او تا اسکندر نیز سخنی به میان آورده نمی شود.
🔸از این رو، می توان نتیجه گرفت که در گذار از اسطوره به حماسه تحولی عظیم و بنیادی رخ داده است. #حماسه_ملی_ایران، هرچند ریشه در اساطیر کهن زرتشتی دارد، اما بیشتر مبتنی بر حفظ روایان شفاهی اساطیری حماسی بوده است و در این گذار، روند خاص خود را پیموده، دگرگونی و استحاله یافته تا به عصر اسلامی رسیده و در شاهنامهء فردوسی بازتاب یافته است.
🔹استاد بهمن سرکاراتی چه نیک آورده است که "در حقیقت، شاهنامه بیش از آن که به سنت اوستا و متن های پهلوی زرتشتی وابسته باشد، به سنت زنده و پویای #روایات_شفاهی و گاه #مکتوب_شرق_ایران وابسته است و دلیل تفاوت های جدی آن با متن ها و مطالب اوستایی و زرتشتی پهلوی همین است. تنها شباهت عمدهء شاهنامه با روایات حماسی زرتشتی کهن و میانه، در نام شاهان پیشدادی و کیانی است. هرچند بنیان اساطیری شاهنامه امری مسلم است، اما "حماسهء ملی ایران در تدوین نهایی اش، که اینک به دست ما رسیده، نمای ظاهری تالیفی از نوع تواریخ ایام و کارنامهء شاهان دارد و طرح کلی آن در بازگویی تاریخ ایران باستان به شیوه ای پرداخته شده است که ضمن آن زمان اساطیری با تدبیری زیرکانه به زمان تاریخی پیوسته و آنچه اسطورهء محض بوده، اینک به صورت بخشی از #تاریخ و پاره ای از آن وانمود شده است.
📚
سیدحسین شهرستانی
شاهنامه: گذار از اسطوره تا حماسه
@sobhosher
https://t.me/sobhosher/874
👆🏻👆🏻 لينك بخش كردن فريدون جهان را
پيش و پس اين فايل ميتوانيد بخشهاى ديگر مربوط به داستان ايرج را بشنويد
👆🏻👆🏻 لينك بخش كردن فريدون جهان را
پيش و پس اين فايل ميتوانيد بخشهاى ديگر مربوط به داستان ايرج را بشنويد
Telegram
صبح و شعر
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه #حماسه_ملی_ایران
سروده: #حکیم_فردوسی توسی
خوانش :استاد #شهریار_قاسمی
🌸 درود
سهم لحظه هاتان دلچسب 🙏
@sobhosher
شاهنامه #حماسه_ملی_ایران
سروده: #حکیم_فردوسی توسی
خوانش :استاد #شهریار_قاسمی
🌸 درود
سهم لحظه هاتان دلچسب 🙏
@sobhosher