خوابم یا بیدارم | ایرج جنتی عطایی
@Kooche_baghe_sher
💠 "خوابم یا بیدارم"
📝 شعر و صدای: #ایرج_جنتی_عطایی
💽آلبوم: #زمزمههای_یک_شب_سی_ساله
#نوزدهم_دي
زادروزش گرامی❄️❄️
📝 شعر و صدای: #ایرج_جنتی_عطایی
💽آلبوم: #زمزمههای_یک_شب_سی_ساله
#نوزدهم_دي
زادروزش گرامی❄️❄️
#چکیده_داستان * #فریدون_و_پسران_در_شاهنامه *
#فریدون سه پسر داشت؛ #سلم و #تور از #شهرناز، و #ایرج از #ارنواز. دختران شاه یمن را به زنیِ آنها گرفت او در نامگذاری پسران، خواسته یا ناخواسته ایرج را تحسین می کند. نام پسر بزرگتر را سلم می نهد، چون به سلامت از دشمن قوی گریخته ست ولی بعدتر او را چون خاک، بی جنبش و سرد می خواند؛ تور، چون آتش، نماد خشم و شتاب است ولی دلیریِ نابهنگام و تنها از سر خشم هم بیهوده ست؛ تنها ایرج است که میانه ی خاک و آتش است؛ هم باسنگ است، یعنی فرزانه و تامل گر و هم درجای خود باچنگ، یعنی دلیر.
سپس پادشاهیاش را میان آنها تقسیم کرد؛ روم را به سلم داد، توران زمین را به تور داد و ایران را به ایرج و هر یک به حکومت خود رفتند. پس از مدتی سلم از این تقسیم ناخشنود شد و به تور پیغام داد که پادشاهی ایران سزاوار من بود که بزرگترم، و بعد از من تویی که سزاوار آنی و نه ایرج. تور در جواب گفت که باید رودررو با هم صحبت کنند. پس از گفتگوی رودررو، تصمیمشان این شد که پیکی به سوی فریدون روانه کنند و ناخشنودیشان را از مهربانی بیشتر او با برادر کوچکتر ابراز کنند. فریدون در جواب گفت که این تقسیم براساس دانایی و نیز اختربینی بوده است و مبادا آنها پی جنگ بگیرند. و به ایرج گفت که برادرانت پیِ نَبَردند با تو؛ تو باید زودتر از آنها مهیای جنگ شوی. اما ایرج اجازه خواست که با آنها از در مهر وارد شود و بیسلاح و لشگر به دیدنشان برود. فریدون با این کار موافق نبود اما به آن رضا داد.
منبع:شاهنامه بخوانیم
@sobhosher
#فریدون سه پسر داشت؛ #سلم و #تور از #شهرناز، و #ایرج از #ارنواز. دختران شاه یمن را به زنیِ آنها گرفت او در نامگذاری پسران، خواسته یا ناخواسته ایرج را تحسین می کند. نام پسر بزرگتر را سلم می نهد، چون به سلامت از دشمن قوی گریخته ست ولی بعدتر او را چون خاک، بی جنبش و سرد می خواند؛ تور، چون آتش، نماد خشم و شتاب است ولی دلیریِ نابهنگام و تنها از سر خشم هم بیهوده ست؛ تنها ایرج است که میانه ی خاک و آتش است؛ هم باسنگ است، یعنی فرزانه و تامل گر و هم درجای خود باچنگ، یعنی دلیر.
سپس پادشاهیاش را میان آنها تقسیم کرد؛ روم را به سلم داد، توران زمین را به تور داد و ایران را به ایرج و هر یک به حکومت خود رفتند. پس از مدتی سلم از این تقسیم ناخشنود شد و به تور پیغام داد که پادشاهی ایران سزاوار من بود که بزرگترم، و بعد از من تویی که سزاوار آنی و نه ایرج. تور در جواب گفت که باید رودررو با هم صحبت کنند. پس از گفتگوی رودررو، تصمیمشان این شد که پیکی به سوی فریدون روانه کنند و ناخشنودیشان را از مهربانی بیشتر او با برادر کوچکتر ابراز کنند. فریدون در جواب گفت که این تقسیم براساس دانایی و نیز اختربینی بوده است و مبادا آنها پی جنگ بگیرند. و به ایرج گفت که برادرانت پیِ نَبَردند با تو؛ تو باید زودتر از آنها مهیای جنگ شوی. اما ایرج اجازه خواست که با آنها از در مهر وارد شود و بیسلاح و لشگر به دیدنشان برود. فریدون با این کار موافق نبود اما به آن رضا داد.
منبع:شاهنامه بخوانیم
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی
🤴🏼پیشدادیان
#ایرج و #منوچهر
سه فرزند از فریدون ماند
که سلم و تور و ایرج خواند
*برادرها بغریدند
سر ایرج بشوریدند
لالا ای داد و ای بیداد
سیه مژگان شدی بر باد
منوچهر کین ایرج خواست
نوه ، نام *نیا آراست
به تیغ و نیزه ، سلم و تور
شدند افکنده و رنجور
بخواب آسوده لالا گل
بخواب ای سوسن و سنبل
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*حسادت برادران بر سر ميراث پادشاهى
*فريدون پدربزرگ منوچهر
@sobhosher
🤴🏼پیشدادیان
#ایرج و #منوچهر
سه فرزند از فریدون ماند
که سلم و تور و ایرج خواند
*برادرها بغریدند
سر ایرج بشوریدند
لالا ای داد و ای بیداد
سیه مژگان شدی بر باد
منوچهر کین ایرج خواست
نوه ، نام *نیا آراست
به تیغ و نیزه ، سلم و تور
شدند افکنده و رنجور
بخواب آسوده لالا گل
بخواب ای سوسن و سنبل
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*حسادت برادران بر سر ميراث پادشاهى
*فريدون پدربزرگ منوچهر
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#انسان_خوب در #شاهنامه
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر پنجم
🔸 #ایرج:
ایرج پسر سوم فریدون است. چون ایرج آراستگی بیشتری دارد و در نزد پدر عزیزتر است، برادرانش بر او رشک میبرند و او را بیگناه از میان برمیدارند. خوبی ایرج در این است که درست بر خلاف برادران، مرد صلح است و به #نیکی و #بیآزاری گرایش دارد. این صفات از او سیمائی ساخته است شبیه به شاهزاده پیامبر مآبی چون بودا. وقتی سلم و تور قصد جانش میکنند، میگوید:
🔻نه پادشاهی میخواهد و نه تخت، نه ایران و نه خاور و نه چین. زندگی گه فرجامش مرگ باشد قابل دل بستن نیست! میگوید که حاضر است از همه چیز دست بکشد و در گوشهای انزوا گیرد و نان خود را با کارکردن بهدست آورد. این دو بیت معروف از قول او آورده شده است:
پسندی و همداستانی کنی که جانداری و جانستانی کنی
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
(داستان فریدون 524-525)
🔹خوبی ایرج در برابر بدی سلم و تور قرار گرفته است، همانگونه که خوبی فریدون در برابر ضحاک بود. در بیان علتهایی که کینه سلم و تور را نسبت به ایرج بر میانگیزد، یکی هم این است که میبینند سپاهیانشان به او تمایل پیدا کردهاند، این سپاهیان که جزو مردم عادی بودند، تشخیص داده بودند که او با برادرانش فرق دارد:
به ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بُد سزاوار تخت و کلاه
بی آرامشان شد دل از مهر اوی دل از مهر و دیده پر از چهر اوی
در میان آنها پچپچ میافتد:
سپاه پراکنده شد جفت جفت همه نام ایرج بُد اندر نهفت
که این است سزاوار شاهنشهی جز این را مبادا کلاه مهی
🔸بر اثر همین خوی #صلح_طلبی است که وی بدون سپاه و محافظ به نزد برادران کینهور میرود. میخواهد دشمنی آنان را با نرم خویی و مهر زایل کند. رفتار او شیوهٔ عدم خشونت گاندی را بهیاد میآورد.
هنگامی که پدر فرزندانش را آزمایش میکند، تنها ایرج از بوته آزمایش سربلند بیرون میآید، مردی است معتدل، هم «با شتاب است و هم با درنگ».
فریدون در حق او میگوید:
ز خاک و ز آتش میانه گزید چنانک از ره هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود به گیتی جز او را نباید ستود
(274-275)
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر پنجم
🔸 #ایرج:
ایرج پسر سوم فریدون است. چون ایرج آراستگی بیشتری دارد و در نزد پدر عزیزتر است، برادرانش بر او رشک میبرند و او را بیگناه از میان برمیدارند. خوبی ایرج در این است که درست بر خلاف برادران، مرد صلح است و به #نیکی و #بیآزاری گرایش دارد. این صفات از او سیمائی ساخته است شبیه به شاهزاده پیامبر مآبی چون بودا. وقتی سلم و تور قصد جانش میکنند، میگوید:
🔻نه پادشاهی میخواهد و نه تخت، نه ایران و نه خاور و نه چین. زندگی گه فرجامش مرگ باشد قابل دل بستن نیست! میگوید که حاضر است از همه چیز دست بکشد و در گوشهای انزوا گیرد و نان خود را با کارکردن بهدست آورد. این دو بیت معروف از قول او آورده شده است:
پسندی و همداستانی کنی که جانداری و جانستانی کنی
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
(داستان فریدون 524-525)
🔹خوبی ایرج در برابر بدی سلم و تور قرار گرفته است، همانگونه که خوبی فریدون در برابر ضحاک بود. در بیان علتهایی که کینه سلم و تور را نسبت به ایرج بر میانگیزد، یکی هم این است که میبینند سپاهیانشان به او تمایل پیدا کردهاند، این سپاهیان که جزو مردم عادی بودند، تشخیص داده بودند که او با برادرانش فرق دارد:
به ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بُد سزاوار تخت و کلاه
بی آرامشان شد دل از مهر اوی دل از مهر و دیده پر از چهر اوی
در میان آنها پچپچ میافتد:
سپاه پراکنده شد جفت جفت همه نام ایرج بُد اندر نهفت
که این است سزاوار شاهنشهی جز این را مبادا کلاه مهی
🔸بر اثر همین خوی #صلح_طلبی است که وی بدون سپاه و محافظ به نزد برادران کینهور میرود. میخواهد دشمنی آنان را با نرم خویی و مهر زایل کند. رفتار او شیوهٔ عدم خشونت گاندی را بهیاد میآورد.
هنگامی که پدر فرزندانش را آزمایش میکند، تنها ایرج از بوته آزمایش سربلند بیرون میآید، مردی است معتدل، هم «با شتاب است و هم با درنگ».
فریدون در حق او میگوید:
ز خاک و ز آتش میانه گزید چنانک از ره هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود به گیتی جز او را نباید ستود
(274-275)
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
بیا بیا &
تو ساحل تو دریا
آواى : #پوران & #ایرج
موزیک متن فیلم نعره طوفان فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی منوچهر کی مرام محصول سال ۱۳۴۸ است
زاد روز #ساموئل_خاچیکیان هيچكاك سينماى ايران
خجسته💐
يادش گرامى
كامتان به يادآورى خاطره هاى خوش شيرين، شبتان خوش🥰💐
@sobhosher
بیا بیا &
تو ساحل تو دریا
آواى : #پوران & #ایرج
موزیک متن فیلم نعره طوفان فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی منوچهر کی مرام محصول سال ۱۳۴۸ است
زاد روز #ساموئل_خاچیکیان هيچكاك سينماى ايران
خجسته💐
يادش گرامى
كامتان به يادآورى خاطره هاى خوش شيرين، شبتان خوش🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
وطن من
ای خطهٔ #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بار خدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کاز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغاکه چنان گشتی بیبرک
کاز بافتهء خویش نداری کفن من
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کس را سخن من
وانگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
شعر از : #ملک_الشعرای_بهار
آهنگ: #پرویزمشکاتیان
دستگاه : سه گاه
آواز: زنده و گرامى ياد #ایرج_بسطامی
و تمام كشته شدگان زلزله بم
رنج و غم از تن وطنمان دور
شادى تنيده در تار و پود لحظه هاتان 🥰🙏🏻
@sobhosher
ای خطهٔ #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بار خدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کاز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغاکه چنان گشتی بیبرک
کاز بافتهء خویش نداری کفن من
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کس را سخن من
وانگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
شعر از : #ملک_الشعرای_بهار
آهنگ: #پرویزمشکاتیان
دستگاه : سه گاه
آواز: زنده و گرامى ياد #ایرج_بسطامی
و تمام كشته شدگان زلزله بم
رنج و غم از تن وطنمان دور
شادى تنيده در تار و پود لحظه هاتان 🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانيم
وقتشه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
مهلت تولد دوباره نیست
مردن دوباره من وقتشه
دیگه دیره واسه گفتن
این كلام آخرینه
فرصت ضجه نمونده
لحظه های واپسینه
دیگه با عاطفه دشمن
واسه دلسنگی رفیقم
توی شط سرخ نفرت
بی صداترین غریقم
من عروسك كدوم بازی وحشت
من عروس قحطی كدوم تبارم
كه مثل تولد فاجعه سردم
كه مثل حادثه آرامش ندارم
سرد و ساده و شكسته
آینه ی قدیمی ام من
با چراغ و گل غریبه
با غبار صمیمی ام من
می مونم زیر هجوم
سنگی آوار كینه
واسه بازیچه نبودن
آخرین بازی همینه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
آهنگساز : واروژان
با درود به روان پاك فرزندان ايران زمين🖤☘️
شبتان آرام
به اميد روزى كه برگهاى تقويم مان به جاى مرگ از روزهاى تولد پر باشد
@sibhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
وقتشه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
مهلت تولد دوباره نیست
مردن دوباره من وقتشه
دیگه دیره واسه گفتن
این كلام آخرینه
فرصت ضجه نمونده
لحظه های واپسینه
دیگه با عاطفه دشمن
واسه دلسنگی رفیقم
توی شط سرخ نفرت
بی صداترین غریقم
من عروسك كدوم بازی وحشت
من عروس قحطی كدوم تبارم
كه مثل تولد فاجعه سردم
كه مثل حادثه آرامش ندارم
سرد و ساده و شكسته
آینه ی قدیمی ام من
با چراغ و گل غریبه
با غبار صمیمی ام من
می مونم زیر هجوم
سنگی آوار كینه
واسه بازیچه نبودن
آخرین بازی همینه
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
آهنگساز : واروژان
با درود به روان پاك فرزندان ايران زمين🖤☘️
شبتان آرام
به اميد روزى كه برگهاى تقويم مان به جاى مرگ از روزهاى تولد پر باشد
@sibhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانيم
گل بارون زده ی من
گل یاس نازنینم
میشکنم پژمرده میشم
نزار اشکاتو ببینم
تا همیشه تورو داشتم
داشتنت تمام دونیاست
از توو اسم تو گفتن
بهترین همه حرفاست
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظهام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ای غزل باره ی دلتنگ
که همه تنت کلامه
هنوزم با گل گونت
شرم اولین سلامه
ای تو جاری تویه شعرم
مثل عشق و خونو حسرت
دفتر شعر من از تو
سبد خاطره هامه
ای گل شکسته ساقه گل پرپر
که به یاد هجرت پرنده هائی
توی یاس مبهم چشمات میبینم
که بفکر یه سفر به انتهایی
سربزیره دلشکسته نازنینم
اگه سادست واسه تو گذشتن از من
مرثیه سرکن برای رفتن من
آخه مرگه واسه من از تو گذشتن
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظه هام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ترانه سرا و دكلمه: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
شبتان سرشار مهر و آرامش
سايه غم از خونه دلتون دور 🙏🏻💐🥰
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
گل بارون زده ی من
گل یاس نازنینم
میشکنم پژمرده میشم
نزار اشکاتو ببینم
تا همیشه تورو داشتم
داشتنت تمام دونیاست
از توو اسم تو گفتن
بهترین همه حرفاست
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظهام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ای غزل باره ی دلتنگ
که همه تنت کلامه
هنوزم با گل گونت
شرم اولین سلامه
ای تو جاری تویه شعرم
مثل عشق و خونو حسرت
دفتر شعر من از تو
سبد خاطره هامه
ای گل شکسته ساقه گل پرپر
که به یاد هجرت پرنده هائی
توی یاس مبهم چشمات میبینم
که بفکر یه سفر به انتهایی
سربزیره دلشکسته نازنینم
اگه سادست واسه تو گذشتن از من
مرثیه سرکن برای رفتن من
آخه مرگه واسه من از تو گذشتن
با تو با تو اگه باشم
وحشت از مردن ندارم
لحظه هام پر میشه از تو
وقت غم خوردن ندارم
ترانه سرا و دكلمه: #ایرج_جنتی_عطایی
فراخور گرامى زادروزش
شبتان سرشار مهر و آرامش
سايه غم از خونه دلتون دور 🙏🏻💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧
🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانیم
هیچکی مثل تو نبود
صدای تو بیداریه بیشه
آواز سبز برگه
صدای تو پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه
صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
تقدیری از آواز غریبه
زنجیر اونو بسته
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکسی درد منو چاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو برام
گلهای کاغذی رو پاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
تو غرورت مثل کوه
مهربونی مثل بارون، مثل آب
مثل یه کویر دور
مثل یه دریا پر از وحشت خواب
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی مثل تو نرفت
هیچکی مثل تو نموند
شعر تنهاییمو
هیچکی مثل تو نگفت
همه حرفام مال تو
همه شعرام مال تو
دنیای من شعرمه
همه دنیام مال تو
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود ...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
شعر: #ایرج_جنتی_عطایی
موسيقى: #بابک_بیات
آواى:شهريار فراخور زادروزش💐
شبتان لبريز آرامش 🥰💐
@sobhosher
🎼🎶🎵❄️
#شعر_خوب_بخوانیم
هیچکی مثل تو نبود
صدای تو بیداریه بیشه
آواز سبز برگه
صدای تو پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه
صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
تقدیری از آواز غریبه
زنجیر اونو بسته
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکسی درد منو چاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو برام
گلهای کاغذی رو پاره نکرد
هیچکی مثل تو نبود
تو غرورت مثل کوه
مهربونی مثل بارون، مثل آب
مثل یه کویر دور
مثل یه دریا پر از وحشت خواب
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود...با من نبود
هیچکی مثل تو نرفت
هیچکی مثل تو نموند
شعر تنهاییمو
هیچکی مثل تو نگفت
همه حرفام مال تو
همه شعرام مال تو
دنیای من شعرمه
همه دنیام مال تو
هیچکی مثل تو نبود
هیچکی مثل تو نبود ...با من نبود
هیچکی با من مثل تو
توی نبض شب من سفر نکرد
شعر: #ایرج_جنتی_عطایی
موسيقى: #بابک_بیات
آواى:شهريار فراخور زادروزش💐
شبتان لبريز آرامش 🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
گراميداشت مقام مادر را به تمام دوستان عزيز صبح و شعر تبريك ميگويم
با صميمانه ترين آرزوها❤️
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا بپا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
#ایرج_میرزا
@sobhosher
با صميمانه ترين آرزوها❤️
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا بپا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
#ایرج_میرزا
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
#شعر_خوب_بخوانيم
ياورهميشه مومن
ای بداد من رسیده
تو روزای خود شکستن
ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو شبو از من گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برای من تکیه گاهی
برای من که غریبم
تو رفیقی جون پناهی
یاور همیشه مومن
تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری
برای من شده عادت
....
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطائی
آواى: #داریوش
شبتان از مهر سرشار🥰💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
ياورهميشه مومن
ای بداد من رسیده
تو روزای خود شکستن
ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو شبو از من گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برای من تکیه گاهی
برای من که غریبم
تو رفیقی جون پناهی
یاور همیشه مومن
تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری
برای من شده عادت
....
ترانه سرا: #ایرج_جنتی_عطائی
آواى: #داریوش
شبتان از مهر سرشار🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍁🍂
#شعرخوب_بخوانيم
گاهی به یاد من باش
به یاد باغ پرپر
به یاد نسترن باش
ای کفتر پریده
گاهی به یاد من باش
تو اوج یک شبانه
تو عمق یک آینه
میون یک ترانه
گاهی به یاد من باش
ای کفتر پریده
ای رفته و رسیده
گاهی به یاد من باش
ببین بیین جه ساده
ستاره سرنگون شد
میخک به خاک افتاد
شقایق غرق خون شد
ببین ببین چه آسون
به یک سفر شکستم
چنین به خود شکسته
از پا فرو نشستم
ببین بین چه تلخم
بی تو به این شبانه
از خود چه در گریز و
به نا کجا روانه
من ماه دلشکسته
من آفتاب خاموش
من قصه ی نگفته
ترانه ی فراموش
آواى:روانشاد #رامش مانا نام و يادش☘️
شعر: #ایرج_جنتی_عطایی
موسيقى: #فریدزلاند
تنور دلتون گرم 🥰🙏🏻
@sobhosher
#شعرخوب_بخوانيم
گاهی به یاد من باش
به یاد باغ پرپر
به یاد نسترن باش
ای کفتر پریده
گاهی به یاد من باش
تو اوج یک شبانه
تو عمق یک آینه
میون یک ترانه
گاهی به یاد من باش
ای کفتر پریده
ای رفته و رسیده
گاهی به یاد من باش
ببین بیین جه ساده
ستاره سرنگون شد
میخک به خاک افتاد
شقایق غرق خون شد
ببین ببین چه آسون
به یک سفر شکستم
چنین به خود شکسته
از پا فرو نشستم
ببین بین چه تلخم
بی تو به این شبانه
از خود چه در گریز و
به نا کجا روانه
من ماه دلشکسته
من آفتاب خاموش
من قصه ی نگفته
ترانه ی فراموش
آواى:روانشاد #رامش مانا نام و يادش☘️
شعر: #ایرج_جنتی_عطایی
موسيقى: #فریدزلاند
تنور دلتون گرم 🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎶🍃🎵🌸
#شعر_خوب_بخوانيم
ﻗﺼﻪ ى ﻣﻦ و ﻏـﻢ ﺗﻮ
ﻗﺼﻪ ى ﮔﻞ و ﺗﮕﺮﮔﻪ
ﺗﺮس ﺑﻲ ﺗﻮ زﻧﺪه ﺑﻮدن
ﺗﺮس ﻟـﺤﻈﻪﻫﺎى ﻣﺮﮔﻪ
اى ﺑﺮاى ﺑـﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن
ﺑﺎﻳﺪ از ﺑﻮدن ﮔﺬﺷﺘﻦ
ﺳـﺮ ﺑـﻪ ﺑـﻴـﺪارى ﮔﺮﻓﺘﻪ
ذﻫﻦ ﺧﻮاب آﻟﻮده ى ﻣﻦ
ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﻣـﻴﻮن ﻗـﺎب ﺧﺎﻟـو درﻫﺎى ﺑﺴﺘﻪ
ﻃﺮح اﻧﺪام ﻗﺸﻨﮕﺖ ﭘﺎك و روﻳﺎيى ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ ﭼﺸﺎم ﺑﺒﻴﻨﻦ
ﻃﺮح اﻧﺪام ﺗـﻮ داره
زﻧﺪه ﻣﻴﺸﻪ ﺟﻮن ﻣﻴﮕﻴﺮه
ﭘﺎ ﺗﻮى اﺗﺎق ﻣﻴﺰاره
ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ ﺻﺪاي ﭘﺎﻫﺎت
ﺑـﭙـﻴﭽﻪ ﺗـﻮ ﮔـﻮش داﻟﻮن
ﻃـﺮف داﻟـﻮن ﺑـﮕﺮده
ﺳﺮ آﻓﺘﺎب ﮔﺮدوﻧﺎﻣﻮن....
شعر : #ایرج_جنتیعطایی
آوا و موسيقى : #سیاوش_قميشى فراخور زادروزش💐
شبتان شاد
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
ﻗﺼﻪ ى ﻣﻦ و ﻏـﻢ ﺗﻮ
ﻗﺼﻪ ى ﮔﻞ و ﺗﮕﺮﮔﻪ
ﺗﺮس ﺑﻲ ﺗﻮ زﻧﺪه ﺑﻮدن
ﺗﺮس ﻟـﺤﻈﻪﻫﺎى ﻣﺮﮔﻪ
اى ﺑﺮاى ﺑـﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن
ﺑﺎﻳﺪ از ﺑﻮدن ﮔﺬﺷﺘﻦ
ﺳـﺮ ﺑـﻪ ﺑـﻴـﺪارى ﮔﺮﻓﺘﻪ
ذﻫﻦ ﺧﻮاب آﻟﻮده ى ﻣﻦ
ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﻣـﻴﻮن ﻗـﺎب ﺧﺎﻟـو درﻫﺎى ﺑﺴﺘﻪ
ﻃﺮح اﻧﺪام ﻗﺸﻨﮕﺖ ﭘﺎك و روﻳﺎيى ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ ﭼﺸﺎم ﺑﺒﻴﻨﻦ
ﻃﺮح اﻧﺪام ﺗـﻮ داره
زﻧﺪه ﻣﻴﺸﻪ ﺟﻮن ﻣﻴﮕﻴﺮه
ﭘﺎ ﺗﻮى اﺗﺎق ﻣﻴﺰاره
ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ ﺻﺪاي ﭘﺎﻫﺎت
ﺑـﭙـﻴﭽﻪ ﺗـﻮ ﮔـﻮش داﻟﻮن
ﻃـﺮف داﻟـﻮن ﺑـﮕﺮده
ﺳﺮ آﻓﺘﺎب ﮔﺮدوﻧﺎﻣﻮن....
شعر : #ایرج_جنتیعطایی
آوا و موسيقى : #سیاوش_قميشى فراخور زادروزش💐
شبتان شاد
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍂🍁
#شعر_خوب_بخوانیم
گر در یمنی چو با منی پیش منی
گر پیش منی چو بی منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی
خود در غلطم که من توام یا تو منی
🎤: #ایرج_بسطامی فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
🎼: #کیوان_ساکت
✍🏻: ابوسعید ابوالخیر
در دستگاه همایون
آلبوم: راست پنجگاه ١
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
گر در یمنی چو با منی پیش منی
گر پیش منی چو بی منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی
خود در غلطم که من توام یا تو منی
🎤: #ایرج_بسطامی فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
🎼: #کیوان_ساکت
✍🏻: ابوسعید ابوالخیر
در دستگاه همایون
آلبوم: راست پنجگاه ١
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎶🎵🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
شب شیشه ای
ما به هم محتاجیم مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم ما به هم محتاجیم
ما به هم محتاجیم مثل ما به آدما
مثل یه ماهی به آب مثل آدم به حوا
ما به هم محتاجیم ما به هم محتاجیم
دستامون از هم اگه دور بمونه شب شیشه ایی دیگه نمی شکنه
از تو این شیشه ایی همیشگی خورشید مقوایی سرمیزنه
به عزای دوری دستای ما کوچه ها ساکت و بی صدا می شن
بوی رخوت همه جا رو می گیره همه درها به غربت وا میشن
جاده هامون که به خورشید می رسن مثل تاریکی بی انتها می شن
ما به هم محتاجیم مثل دیوونه به خواب مثل گندم به زمین مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم
ما به هم محتاجیم
🎶🕊
🎤: #گوگوش
✍🏻: #ایرج_جنتی
🎼: #واروژان موسیقیدان، آهنگساز و تنظیمکنندهٔ مشهور ارمنیتبار ایرانی و از بنیانگذاران موسیقی پاپ فراخور گرامى زادروزش💐 مانا نام و يادش
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
شب شیشه ای
ما به هم محتاجیم مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم ما به هم محتاجیم
ما به هم محتاجیم مثل ما به آدما
مثل یه ماهی به آب مثل آدم به حوا
ما به هم محتاجیم ما به هم محتاجیم
دستامون از هم اگه دور بمونه شب شیشه ایی دیگه نمی شکنه
از تو این شیشه ایی همیشگی خورشید مقوایی سرمیزنه
به عزای دوری دستای ما کوچه ها ساکت و بی صدا می شن
بوی رخوت همه جا رو می گیره همه درها به غربت وا میشن
جاده هامون که به خورشید می رسن مثل تاریکی بی انتها می شن
ما به هم محتاجیم مثل دیوونه به خواب مثل گندم به زمین مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم
ما به هم محتاجیم
🎶🕊
🎤: #گوگوش
✍🏻: #ایرج_جنتی
🎼: #واروژان موسیقیدان، آهنگساز و تنظیمکنندهٔ مشهور ارمنیتبار ایرانی و از بنیانگذاران موسیقی پاپ فراخور گرامى زادروزش💐 مانا نام و يادش
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم
درخت
توی تنهایی یک دشت بزرگ که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند آخرین درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه ولی زخم تبر نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پرنده هاس ، کندوی پاک دخیله و طلسم
چه پرنده ها که توو جاده ی کوچ مهمون سفره ی سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه و نه آب ، یه تبر با تو بود با اهرم سنگ
✍🏻: #ایرج_جنتی
🎤: #ابی
میگفت: «بچه که بودم، مادرم زیر درختِ توت چادر پهن میکرد که توتها روی زمین نریزن و ما توتِ تمیز بخوریم. به مادرم میگفتم با چوب به شاخهها بزن که توتِ بیشتری بریزه.»
مادرش جواب میداد: «درختِ باردار را نباید زد.» بعد یک قطره اشک ریخت، برای مادرش، برای درخت توت ..
ابراهیم سلطانی
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
درخت
توی تنهایی یک دشت بزرگ که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند آخرین درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه ولی زخم تبر نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پرنده هاس ، کندوی پاک دخیله و طلسم
چه پرنده ها که توو جاده ی کوچ مهمون سفره ی سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه و نه آب ، یه تبر با تو بود با اهرم سنگ
✍🏻: #ایرج_جنتی
🎤: #ابی
میگفت: «بچه که بودم، مادرم زیر درختِ توت چادر پهن میکرد که توتها روی زمین نریزن و ما توتِ تمیز بخوریم. به مادرم میگفتم با چوب به شاخهها بزن که توتِ بیشتری بریزه.»
مادرش جواب میداد: «درختِ باردار را نباید زد.» بعد یک قطره اشک ریخت، برای مادرش، برای درخت توت ..
ابراهیم سلطانی
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هرکجا بیندم از دور کند
چهره پرچین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خدنگ
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در کام من و تست شرنگ
نشوم یکدل و یکرنگ ترا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف و درنگ
روی و سینه تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری
تا برد زآینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه ز بنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سرمنزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهنگ:
آه دست پسرم یافت خراش
وای پای پسرم خورد به سنگ
✍🏻: #ایرج_میرزا فراخور گرامی زادروزش💐 مانا نام و یادش🙏🏻
او در سال ۱۲۵۲ یا ۱۲۵۳ شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. شاعر اشرافزادهی قجری که مشروطهخواه شد. از نوادگان فتحعلیشاه که دورهای مداح و درباری بود و دورهای برای آزادی وطن سرود.
از ایرج میرزا حدود ۱۴۰۰۰ بیت بهجاماندهاست. اشعاری که در قالبهای متنوعی همچون مثنوی، قصیده، قطعه و رباعی سروده شدهاست. او ابتدا به شیوهی پیشینیان شعر میگفت. از جمله همان قصایدی که در محافل قجری ساختهشد. اشعاری که رنگ و بوی سبک خراسانی داشت. سهل ممتنع احتمالا اولین صفتی است که پس از خواندن اشعار ایرج میرزا میتوان به آنها نسبت داد. زبانی ساده و روان و در عین حال قدرتمند که سعدی شیراز بدان معروف است. از اینرو میتوان بر این عقیده صحه گذاشت که ایرجمیرزا به شیوهی سعدی علاقمند و از او عمیقا تاثیر پذیرفته بودهاست.
دورهی بعدی شعر ایرج میرزا را دورهی ابتکار و نوآوری او دانستهاند؛ تا بدان حد که برخی او را نخستین علمدار تجدد شعر فارسی خواندهاند. زبان صریحش در انتقاد از مفاسد و ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی که گاهی به پردهدری نیز کشیدهشد، از ویژگیهای مهم شعر او در این دوره است.
عشق به میهن و مادر، دانشاندوزی و تربیت کودکان و نوجوانان و مضامینی از این دست، دستمایهی آفریدههای ادبی ایرج شد.
📎 دیوان کامل اشعار او را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هرکجا بیندم از دور کند
چهره پرچین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خدنگ
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در کام من و تست شرنگ
نشوم یکدل و یکرنگ ترا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف و درنگ
روی و سینه تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری
تا برد زآینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه ز بنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سرمنزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهنگ:
آه دست پسرم یافت خراش
وای پای پسرم خورد به سنگ
✍🏻: #ایرج_میرزا فراخور گرامی زادروزش💐 مانا نام و یادش🙏🏻
او در سال ۱۲۵۲ یا ۱۲۵۳ شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. شاعر اشرافزادهی قجری که مشروطهخواه شد. از نوادگان فتحعلیشاه که دورهای مداح و درباری بود و دورهای برای آزادی وطن سرود.
از ایرج میرزا حدود ۱۴۰۰۰ بیت بهجاماندهاست. اشعاری که در قالبهای متنوعی همچون مثنوی، قصیده، قطعه و رباعی سروده شدهاست. او ابتدا به شیوهی پیشینیان شعر میگفت. از جمله همان قصایدی که در محافل قجری ساختهشد. اشعاری که رنگ و بوی سبک خراسانی داشت. سهل ممتنع احتمالا اولین صفتی است که پس از خواندن اشعار ایرج میرزا میتوان به آنها نسبت داد. زبانی ساده و روان و در عین حال قدرتمند که سعدی شیراز بدان معروف است. از اینرو میتوان بر این عقیده صحه گذاشت که ایرجمیرزا به شیوهی سعدی علاقمند و از او عمیقا تاثیر پذیرفته بودهاست.
دورهی بعدی شعر ایرج میرزا را دورهی ابتکار و نوآوری او دانستهاند؛ تا بدان حد که برخی او را نخستین علمدار تجدد شعر فارسی خواندهاند. زبان صریحش در انتقاد از مفاسد و ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی که گاهی به پردهدری نیز کشیدهشد، از ویژگیهای مهم شعر او در این دوره است.
عشق به میهن و مادر، دانشاندوزی و تربیت کودکان و نوجوانان و مضامینی از این دست، دستمایهی آفریدههای ادبی ایرج شد.
📎 دیوان کامل اشعار او را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
دادم به مسیوهال خراسان را
عیسی صفت گریختم از احمق
نادان به کارها شده مستولی
دانا به خون دل شده مستغرق
#ایرج_میرزا
پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروكسي
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
دادم به مسیوهال خراسان را
عیسی صفت گریختم از احمق
نادان به کارها شده مستولی
دانا به خون دل شده مستغرق
#ایرج_میرزا
پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروكسي
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
باز میخوای بگی قلبت به خاطره یه عشق آسمونی می تپه ؟؟ خب بذار بتپه ! انقد از این مزخرفاتو بگو تا دختره رو ببرن ، بشینی به یادش آه بکشی !
سعید : مگه عشق نباید همینجوری باشه ؟ پس این چیزا که تو کتابا مینویسن چیه ؟
اسدالله میرزا : مومنت ! واقعن مومنت ! تو با این قدت هنوز هیچی حالیت نیست.کدوم کتابا ؟ کتاب اینه که من دارم درست میدم .
درس دوم ! همیشه یه بهانه جلو پایه طرف بذار که به همون بهانه بیاد سراغت .
سعید : خب اگه نیومد چی ؟
اسدالله میرزا :مومنت ! تو باید یه جوری بازی کنی که اون نفهمه .درس سومم بهت بدم یا زیادیت میشه ؟ درس سوم اینه که هیچوقت اینجوری قیافه نجیب به خودت نگیر !
زنا تا ببینن که قیافه نجیب و سر به زیر داری حتی اگه قمرالملوک وزیری باشی ، میگن واخ که چه صدای یخی !!!
اگه کلارک گیبل باشی ، میگن واخ که چه خوشگل بی نمکی !
-«من یک روز گرم تابستان، دقیقا یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر عاشق شدم. تلخی ها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود، شاید اینطور نمی شد.
✍🏻: #ایرج_پزشکزاد
📚 دایی جان ناپلئون
📎نقدی بر کتاب وفایل صوتی و pdf کتاب را در صبح و شعر بیابید.👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
باز میخوای بگی قلبت به خاطره یه عشق آسمونی می تپه ؟؟ خب بذار بتپه ! انقد از این مزخرفاتو بگو تا دختره رو ببرن ، بشینی به یادش آه بکشی !
سعید : مگه عشق نباید همینجوری باشه ؟ پس این چیزا که تو کتابا مینویسن چیه ؟
اسدالله میرزا : مومنت ! واقعن مومنت ! تو با این قدت هنوز هیچی حالیت نیست.کدوم کتابا ؟ کتاب اینه که من دارم درست میدم .
درس دوم ! همیشه یه بهانه جلو پایه طرف بذار که به همون بهانه بیاد سراغت .
سعید : خب اگه نیومد چی ؟
اسدالله میرزا :مومنت ! تو باید یه جوری بازی کنی که اون نفهمه .درس سومم بهت بدم یا زیادیت میشه ؟ درس سوم اینه که هیچوقت اینجوری قیافه نجیب به خودت نگیر !
زنا تا ببینن که قیافه نجیب و سر به زیر داری حتی اگه قمرالملوک وزیری باشی ، میگن واخ که چه صدای یخی !!!
اگه کلارک گیبل باشی ، میگن واخ که چه خوشگل بی نمکی !
-«من یک روز گرم تابستان، دقیقا یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر عاشق شدم. تلخی ها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود، شاید اینطور نمی شد.
✍🏻: #ایرج_پزشکزاد
📚 دایی جان ناپلئون
📎نقدی بر کتاب وفایل صوتی و pdf کتاب را در صبح و شعر بیابید.👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher