Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🌸🍃
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی ...
سروده : #رهی_معیری
اجراى دكلمه: #مريم_رضوى
موسيقى: رخس باد
#سهراب_پور_ناظری
@sobhosher
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی ...
سروده : #رهی_معیری
اجراى دكلمه: #مريم_رضوى
موسيقى: رخس باد
#سهراب_پور_ناظری
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🌸🍃
کارِ روزِ کارگر
زنده ماندن را که
جان میدهی به جای نان
مجبوری.
اگر خستهگیات، فریادی حتی
کارگر نیفتد و
جان به در نبری
گرسنه بمانی و
هر روز تن به کار دهی
یا بیگاری...!
که خانه نداری و سقفی
برای زندگی، گورخوابی!
روزِ تو
روزِ کار
روزِ تو کارگر نیست
کارِ تو روزیست
که جان میکاهد.
به مزد که چشم داشته باشی
فرقی نمیکند کجا چه نامی؟!
که مزدوری مجبوری
تا زنده بمانی.
روزِ کارگر هم دیگر کارگر نیست.
و خانۀ کارگر
خانۀ کارگر نیست.
صاحبخانه، دزدیست با چراغ
مزد میگیرد که از مزد تو بکاهد
باور نکن
نامش را هم از تو دزدیده است.
که مزدِ هیچ کاری
برایِ زندگی، کافی نیست.
چنین تا چند
میتوانی زنده بمانی؟
بی فریادی.
نشستن
کارگر نیست.
برخیز و روزی...
به قلم: #احمد_زاهدى_لنگرودى
اجراى دكلمه: #مريم_رضوى
موسيقى: vangelis-12o’clock
فراخور گرامى روز كارگر 💐
@sobhosher
کارِ روزِ کارگر
زنده ماندن را که
جان میدهی به جای نان
مجبوری.
اگر خستهگیات، فریادی حتی
کارگر نیفتد و
جان به در نبری
گرسنه بمانی و
هر روز تن به کار دهی
یا بیگاری...!
که خانه نداری و سقفی
برای زندگی، گورخوابی!
روزِ تو
روزِ کار
روزِ تو کارگر نیست
کارِ تو روزیست
که جان میکاهد.
به مزد که چشم داشته باشی
فرقی نمیکند کجا چه نامی؟!
که مزدوری مجبوری
تا زنده بمانی.
روزِ کارگر هم دیگر کارگر نیست.
و خانۀ کارگر
خانۀ کارگر نیست.
صاحبخانه، دزدیست با چراغ
مزد میگیرد که از مزد تو بکاهد
باور نکن
نامش را هم از تو دزدیده است.
که مزدِ هیچ کاری
برایِ زندگی، کافی نیست.
چنین تا چند
میتوانی زنده بمانی؟
بی فریادی.
نشستن
کارگر نیست.
برخیز و روزی...
به قلم: #احمد_زاهدى_لنگرودى
اجراى دكلمه: #مريم_رضوى
موسيقى: vangelis-12o’clock
فراخور گرامى روز كارگر 💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🌸🍃
بگو چکار کنم؟
با فلفلی که طعم فراق میدهد
با دردی که فصل را نمیشناسد
با خونی که بند نمیآید
بگو چکار کنم؟
وقتی شادی به دم بادبادکی بند است
و غم چون سنگی
مرا در سراشیب یک دره دنبال میکند.
دلم شاخهی شاتوتی
که ...
شعر: #رضا_بروسان
دكلمه: #مريم_رضوى
Main title :موسيقى
Aaron zigman
@sobhosher
بگو چکار کنم؟
با فلفلی که طعم فراق میدهد
با دردی که فصل را نمیشناسد
با خونی که بند نمیآید
بگو چکار کنم؟
وقتی شادی به دم بادبادکی بند است
و غم چون سنگی
مرا در سراشیب یک دره دنبال میکند.
دلم شاخهی شاتوتی
که ...
شعر: #رضا_بروسان
دكلمه: #مريم_رضوى
Main title :موسيقى
Aaron zigman
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎵🎶🍃🌸
تو را میبینم ای گیسو پریشان در غبار یاد
تو با من مهربانتر از منی
با من
تو با من مهربانی میکنی چون مهر
مهری مهربان با من
پس از توفان
پس از تندر
پس از باران
گل آرامش آوازی
به رنگ چشمهای روشنت دارد
نسیمی کز فراز ...
شعر: #حمید_مصدق
موسيقى: بى ستاره، #فريبرزلاچينى
اجراى دكلمه: #مريم_رضوى
@sobhosher
تو را میبینم ای گیسو پریشان در غبار یاد
تو با من مهربانتر از منی
با من
تو با من مهربانی میکنی چون مهر
مهری مهربان با من
پس از توفان
پس از تندر
پس از باران
گل آرامش آوازی
به رنگ چشمهای روشنت دارد
نسیمی کز فراز ...
شعر: #حمید_مصدق
موسيقى: بى ستاره، #فريبرزلاچينى
اجراى دكلمه: #مريم_رضوى
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🍃🌸
نیکی را چه سود؟
هنگامی که نیکان، در جا سرکوب میشوند،
و هم آنان که دوستدار نیکانند؟
آزادی را چه سود
هنگامی که آزادگان، باید میان اسیران زندگی کنند؟
خرد را چه سود
هنگامی که جاهل، نانی به چنگ میآورد،
که همگان را بدان نیاز است؟
به جای خود نیک بودن، بکوشید
چنان سامانی دهید، که نفس نیکی ممکن شود
یا بهتر بگویم
دیگر به آن نیازی نباشد.
به جای خود آزاد بودن بکوشید
چنان سامانی بدهید، که همگان آزاد باشند
و به عشق ورزی به آزادی...
✍🏻: #برتولت_برشت
ترجمه: #بهروزمشیری
🎤: #مريم_رضوى
موسيقى: Porcelain roze
Al marconi
@sobhosher
نیکی را چه سود؟
هنگامی که نیکان، در جا سرکوب میشوند،
و هم آنان که دوستدار نیکانند؟
آزادی را چه سود
هنگامی که آزادگان، باید میان اسیران زندگی کنند؟
خرد را چه سود
هنگامی که جاهل، نانی به چنگ میآورد،
که همگان را بدان نیاز است؟
به جای خود نیک بودن، بکوشید
چنان سامانی دهید، که نفس نیکی ممکن شود
یا بهتر بگویم
دیگر به آن نیازی نباشد.
به جای خود آزاد بودن بکوشید
چنان سامانی بدهید، که همگان آزاد باشند
و به عشق ورزی به آزادی...
✍🏻: #برتولت_برشت
ترجمه: #بهروزمشیری
🎤: #مريم_رضوى
موسيقى: Porcelain roze
Al marconi
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌸🍃
نگاه تو دير كرده
يا قدم هاى من همراه نبود
كه اين همه عمر گذشت و هنوز
داغ بوسه ات
بر لب من شعر مى شود
هر بار پشت نگاهت
سر بر ديوار مى كوبم
كه راز دل بگويم
اما
نه دل راضيست
نه راز باقى
چشم باز مى كنم و مى بينم ....
سروده : #احمد_زاهدى_لنگرودى
اجرا: #مريم_رضوى
موسيقى: So in love with you
Michael ortega
@sobhosher
نگاه تو دير كرده
يا قدم هاى من همراه نبود
كه اين همه عمر گذشت و هنوز
داغ بوسه ات
بر لب من شعر مى شود
هر بار پشت نگاهت
سر بر ديوار مى كوبم
كه راز دل بگويم
اما
نه دل راضيست
نه راز باقى
چشم باز مى كنم و مى بينم ....
سروده : #احمد_زاهدى_لنگرودى
اجرا: #مريم_رضوى
موسيقى: So in love with you
Michael ortega
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
عرق فشانی آن گلعذار را دریاب
ستاره ریزی صبح بهار را دریاب
غبار خط به زبان شکسته می گوید
که فیض صبح بناگوش یار را دریاب
عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعده ای جگر داغدار را دریاب
سواد جوهر تیغ قضا به دست آور
دگر اشاره ابروی یار را دریاب
درون خانه خزان و بهار یکرنگ است
ز خویش خیمه برون زن بهار را دریاب
ز نقطه حرف شناسان کتاب دان شده اند
ز خط بپوش نظر، خال یار را دریاب
شرارهاست ازان روی آتشین، انجم
اگر ز سوختگانی شرار را دریاب ...
سروده : #صائب_تبریزی فراخور دهم تير گراميداشت روز صائب 💐
اجرا : #مریم_رضوی
موسیقی: #بیدادگاه بداهه در مایه #بیداد
نوازندگی عود : #حمیدآقائی
@hamidaghaei
@sobhosher
عرق فشانی آن گلعذار را دریاب
ستاره ریزی صبح بهار را دریاب
غبار خط به زبان شکسته می گوید
که فیض صبح بناگوش یار را دریاب
عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعده ای جگر داغدار را دریاب
سواد جوهر تیغ قضا به دست آور
دگر اشاره ابروی یار را دریاب
درون خانه خزان و بهار یکرنگ است
ز خویش خیمه برون زن بهار را دریاب
ز نقطه حرف شناسان کتاب دان شده اند
ز خط بپوش نظر، خال یار را دریاب
شرارهاست ازان روی آتشین، انجم
اگر ز سوختگانی شرار را دریاب ...
سروده : #صائب_تبریزی فراخور دهم تير گراميداشت روز صائب 💐
اجرا : #مریم_رضوی
موسیقی: #بیدادگاه بداهه در مایه #بیداد
نوازندگی عود : #حمیدآقائی
@hamidaghaei
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
گفتی: آن لبخند که گونه ها را
به تردید می کشاند
یا آن اشک که لاغر ترشان می کند می شناسی؟
گفتم: آن انزوای راه افتاده در پایین شهر
شاید همان ملال بازگشته از بالای شهر باشد
سکوت کردی
بازوهایت را
زیر کیف دستی ات پنهان کردی
خاطره ها تکرار می شدند
در آن آپارتمان
در آن اتاق
در آن قاب عکس روی دیوار
درمانده ایم
اما جا باز می کنیم
برای مهمان ناخوانده ای دیگر
جا باز می کنیم
برای دهانی دیگر
پوستی دیگر
استخوانی دیگر
و زخمی دیگر
دیگری اما جایِ باز شده را بر می دارد
جایی در ابتدای سطر ها را
به انتها می برد
خسته می شود این گلدان
وقتی همیشه گلدان صدایش می زنند
خسته می شود آن زن
از بلاتکلیفی احساسش
خسته می شود آن میدان
که باید میدان اعدام باشد
به آن قنداق فکر ....
✍🏻: #ایمان_سیدی
🎤: #مريم_رضوى
🎼🎹: What child is this
@sobhosher
#دكلمه_هام🎼🎶🎵🌺🍃
گفتی: آن لبخند که گونه ها را
به تردید می کشاند
یا آن اشک که لاغر ترشان می کند می شناسی؟
گفتم: آن انزوای راه افتاده در پایین شهر
شاید همان ملال بازگشته از بالای شهر باشد
سکوت کردی
بازوهایت را
زیر کیف دستی ات پنهان کردی
خاطره ها تکرار می شدند
در آن آپارتمان
در آن اتاق
در آن قاب عکس روی دیوار
درمانده ایم
اما جا باز می کنیم
برای مهمان ناخوانده ای دیگر
جا باز می کنیم
برای دهانی دیگر
پوستی دیگر
استخوانی دیگر
و زخمی دیگر
دیگری اما جایِ باز شده را بر می دارد
جایی در ابتدای سطر ها را
به انتها می برد
خسته می شود این گلدان
وقتی همیشه گلدان صدایش می زنند
خسته می شود آن زن
از بلاتکلیفی احساسش
خسته می شود آن میدان
که باید میدان اعدام باشد
به آن قنداق فکر ....
✍🏻: #ایمان_سیدی
🎤: #مريم_رضوى
🎼🎹: What child is this
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🍃🌺
شبانه ماه را به آبگیر کوچک بیاور برابر روی
این فصل که نمایی ندارد از زمان و دقیقه
باران که نعره میزند بر آستین محو نور
تیغ که سر از پای نمیشناسد وقت صدا
حرفها دارند اگر چهکسی بداند یا نه
چاه از درون خالی است و تمامی ندارد هرچیز
محو گردش و سکون که روشنای هر زاویه است
دریغ از جان به جهان آفرین سپردن در این حال
ما بهانه نداشتیم، که هیچ
زنده نبودیم که هیچ
آواره بودیم، مانند شنها هر دانه
روانه بودیم و نبودیم در ناکجا
افسوس اگر جانکاه است، به یاد آوردنش نیز
آب اگر از آسمان باریدنش عجیب است بر زمین رفتنش نیز
اگر بگویم نه به آن معنا حیرانم نه حیرت معنا دارم چه
اگر به شما یادآور شوم که یادآورم چه
به خداوند که گفتند پدیده آورندی لامکان است گفتهام اما
اگر بگویم من خالق هر چه تو هستی بودهام چه؟!
ما همه درگیر فراموشی و آرامشیم
در همه گیری این تلخی ما بهانهایم بر مسیر گرداگرد
به توهم اشاره دارم، که چه میکند حالا
که چه کردهام بارها و بارها
تیغ از لابه لای زندگیام چه کرده عبور
آستین خیس به سویم اشاره چه داشته از تیزی
من از کبودی چشم، گریان دور گونه، گرفتهام
به هیچ شکلی هم برنخواهم گشت،
مگر هوایی پراکنده
به هیچ دستی نخواهم رویید
مگر نادیده، بیرونِ بیرون زمان
✍🏻: #داریوش_معمار
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Porcelain rose
Al marconi
@sobhosher
شبانه ماه را به آبگیر کوچک بیاور برابر روی
این فصل که نمایی ندارد از زمان و دقیقه
باران که نعره میزند بر آستین محو نور
تیغ که سر از پای نمیشناسد وقت صدا
حرفها دارند اگر چهکسی بداند یا نه
چاه از درون خالی است و تمامی ندارد هرچیز
محو گردش و سکون که روشنای هر زاویه است
دریغ از جان به جهان آفرین سپردن در این حال
ما بهانه نداشتیم، که هیچ
زنده نبودیم که هیچ
آواره بودیم، مانند شنها هر دانه
روانه بودیم و نبودیم در ناکجا
افسوس اگر جانکاه است، به یاد آوردنش نیز
آب اگر از آسمان باریدنش عجیب است بر زمین رفتنش نیز
اگر بگویم نه به آن معنا حیرانم نه حیرت معنا دارم چه
اگر به شما یادآور شوم که یادآورم چه
به خداوند که گفتند پدیده آورندی لامکان است گفتهام اما
اگر بگویم من خالق هر چه تو هستی بودهام چه؟!
ما همه درگیر فراموشی و آرامشیم
در همه گیری این تلخی ما بهانهایم بر مسیر گرداگرد
به توهم اشاره دارم، که چه میکند حالا
که چه کردهام بارها و بارها
تیغ از لابه لای زندگیام چه کرده عبور
آستین خیس به سویم اشاره چه داشته از تیزی
من از کبودی چشم، گریان دور گونه، گرفتهام
به هیچ شکلی هم برنخواهم گشت،
مگر هوایی پراکنده
به هیچ دستی نخواهم رویید
مگر نادیده، بیرونِ بیرون زمان
✍🏻: #داریوش_معمار
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Porcelain rose
Al marconi
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎵🎶🍃🌺
زندگی همین کوه روبه روست
این سپید سربلند
این نشانه شکوهمند
این که تا هنوز و تا همیشه
با زلال آسمان
گرم گفتگوست....
زندگی همین
بچههای کوه و دره
این هماره مردم نجیب
زندگی همین هوای حیرت است
آن جوانه ای که چشم بسته
بی قرارِ فصل فرصت است
زندگی همین تبسّم طبیعت است...
✍🏻: #محمدرضا_عبدالملکیان
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Spring Awakening
🎹 : Dan_Gibson's_Solitudes#
@sobhosher
زندگی همین کوه روبه روست
این سپید سربلند
این نشانه شکوهمند
این که تا هنوز و تا همیشه
با زلال آسمان
گرم گفتگوست....
زندگی همین
بچههای کوه و دره
این هماره مردم نجیب
زندگی همین هوای حیرت است
آن جوانه ای که چشم بسته
بی قرارِ فصل فرصت است
زندگی همین تبسّم طبیعت است...
✍🏻: #محمدرضا_عبدالملکیان
🎤: #مريم_رضوى
🎼: Spring Awakening
🎹 : Dan_Gibson's_Solitudes#
@sobhosher
Telegram
attach 📎