Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌸
#شعرخوب_بخوانيم
مرثیه تلخ "ساعت پنج عصر
زخم و مرگ
در ساعت پنج عصر.
درست ساعت پنج عصر بود.
پسری پارچه سفید را آورد
در ساعت پنج عصر
سبدی آهک، از پیش آماده
در ساعت پنج عصر
باقی همه مرگ بود و تنها مرگ
در ساعت پنج عصر
باد با خود برد تکههای پنبه را هر سوی
در ساعت پنج عصر
و زنگار، بذر ِ نیکل و بذر ِ بلور افشاند
در ساعت پنج عصر.
اینک ستیز ِ یوز و کبوتر
در ساعت پنج عصر.
.......
مشهورترین سروده #فدریکوگارسیالورکا که در مصیبت دوستش ایگناسیو نوشته شده است.
ترجمه و دكلمه : #احمدشاملو
موسیقی گیتاریست بزرگ آرژانتینی #آتاهوآنپایوپانکی
فراخور گرامى زادروز #لورکا یکی از بلند آوازهترین شاعران و نمایشنامه نویسان اسپانیا که ۱۲۱ سال پیش در گرانادا زاده شد، او تا چهار سالگی فلج بود و داستانهایی از کولیان شنید که بعدها سرودهها و نوشتههایش را تحت تاثیر قرار داد و برایش لقب "شاعر کولی" را به ارمغان آورد.
دكلمه اين شعر و چند شعر ديگر از لوركا پيشكش بهارانه لحظه هاتان👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
شبتان از شادى سرشار 🥰💐
@sobhosher
#شعرخوب_بخوانيم
مرثیه تلخ "ساعت پنج عصر
زخم و مرگ
در ساعت پنج عصر.
درست ساعت پنج عصر بود.
پسری پارچه سفید را آورد
در ساعت پنج عصر
سبدی آهک، از پیش آماده
در ساعت پنج عصر
باقی همه مرگ بود و تنها مرگ
در ساعت پنج عصر
باد با خود برد تکههای پنبه را هر سوی
در ساعت پنج عصر
و زنگار، بذر ِ نیکل و بذر ِ بلور افشاند
در ساعت پنج عصر.
اینک ستیز ِ یوز و کبوتر
در ساعت پنج عصر.
.......
مشهورترین سروده #فدریکوگارسیالورکا که در مصیبت دوستش ایگناسیو نوشته شده است.
ترجمه و دكلمه : #احمدشاملو
موسیقی گیتاریست بزرگ آرژانتینی #آتاهوآنپایوپانکی
فراخور گرامى زادروز #لورکا یکی از بلند آوازهترین شاعران و نمایشنامه نویسان اسپانیا که ۱۲۱ سال پیش در گرانادا زاده شد، او تا چهار سالگی فلج بود و داستانهایی از کولیان شنید که بعدها سرودهها و نوشتههایش را تحت تاثیر قرار داد و برایش لقب "شاعر کولی" را به ارمغان آورد.
دكلمه اين شعر و چند شعر ديگر از لوركا پيشكش بهارانه لحظه هاتان👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
شبتان از شادى سرشار 🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_ها 🎼🎵🎶🍃🌸
نغمهی خوابگرد
(برای گلوریا خینه و فرناندو دولس رییوس)
سبز، تویی که سبز میخواهم،
سبز ِ باد و سبز ِ شاخهها
اسب در کوهپایه و
زورق بر دریا.
سراپا در سایه، دخترک خواب میبیند
بر نردهی مهتابی ِ خویش خمیده
سبز روی و سبز موی
با مردمکانی از فلز سرد.
(سبز، تویی که سبزت میخواهم)
و زیر ماه ِ کولی
همه چیزی به تماشا نشسته است
دختری را که نمیتواندشان دید.
□
سبز، تویی که سبز میخواهم.
خوشهی ستارهگان ِ یخین
ماهی ِ سایه را که گشایندهی راه ِ سپیدهدمان است
تشییع میکند.
انجیربُن با سمبادهی شاخسارش
باد را خِنج میزند.
ستیغ کوه همچون گربهیی وحشی
موهای دراز ِ گیاهیاش را راست برمیافرازد.
«ــ آخر کیست که میآید؟ و خود از کجا؟»
خم شده بر نردهی مهتابی ِ خویش
سبز روی و سبز موی،
و رویای تلخاش دریا است...
شعر: #فدریکوگارسیالورکا فراخور زادروزش💐
او یکی از بلند آوازهترین شاعران و نمایشنامه نویسان اسپانیاست
لورکا سیاسی نبود اما بیشتر دوستانش کمونیست بودند و همین باعث شد تا در نخستین روزهای جنگهای داخلی اسپانیا عدهای اوباش او را در بهار ٣٨ سالگیش مظلومانه و دردناک تیرباران کنند و تا هفت سال پیش حتا نشانی از جسد او نبود.
دكلمه : #احمدشاملو
شبتان آرام و رام🥰🙏🏻
@sobhosher
نغمهی خوابگرد
(برای گلوریا خینه و فرناندو دولس رییوس)
سبز، تویی که سبز میخواهم،
سبز ِ باد و سبز ِ شاخهها
اسب در کوهپایه و
زورق بر دریا.
سراپا در سایه، دخترک خواب میبیند
بر نردهی مهتابی ِ خویش خمیده
سبز روی و سبز موی
با مردمکانی از فلز سرد.
(سبز، تویی که سبزت میخواهم)
و زیر ماه ِ کولی
همه چیزی به تماشا نشسته است
دختری را که نمیتواندشان دید.
□
سبز، تویی که سبز میخواهم.
خوشهی ستارهگان ِ یخین
ماهی ِ سایه را که گشایندهی راه ِ سپیدهدمان است
تشییع میکند.
انجیربُن با سمبادهی شاخسارش
باد را خِنج میزند.
ستیغ کوه همچون گربهیی وحشی
موهای دراز ِ گیاهیاش را راست برمیافرازد.
«ــ آخر کیست که میآید؟ و خود از کجا؟»
خم شده بر نردهی مهتابی ِ خویش
سبز روی و سبز موی،
و رویای تلخاش دریا است...
شعر: #فدریکوگارسیالورکا فراخور زادروزش💐
او یکی از بلند آوازهترین شاعران و نمایشنامه نویسان اسپانیاست
لورکا سیاسی نبود اما بیشتر دوستانش کمونیست بودند و همین باعث شد تا در نخستین روزهای جنگهای داخلی اسپانیا عدهای اوباش او را در بهار ٣٨ سالگیش مظلومانه و دردناک تیرباران کنند و تا هفت سال پیش حتا نشانی از جسد او نبود.
دكلمه : #احمدشاملو
شبتان آرام و رام🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎