#زبان_فارسی📖
بهر چهارم
🔴٤- آيين يگانه در زبان:
🔸اگر کشوري در جهان باشد که برای فرمانروايی بر آن، هر روز آئينی و دادی تازه بنهند، يا هر گاه که خواهند برای يک کار آئينی جدا از آئينهای روان برگزينند، می بايد دانست که آن کشور تازه خاسته است و فرمانروايان آن برای سنجيدن خويش و مردمان خود نياز به زمان دارند.
اکنون همين سخن برای زبان به کار می آيد و داوری ديگر هم برای آن نمی بايد. زبان در جهان است که آئين يگانه برای همه زمانها و واژه ها و گروه بنديها و چونيها و چنديهای خويش دارد و يک واژه يا يک سخن در آن نمی توان يافت که آئينی جدا بخواهد، يا از آئين و دستور همگانی زبان سر بر تابد، باز آن که زبانهای انگليسی و فرانسه و روسی و آلمانی که به گمان گويندگان آن زبان دانش بشمار می روند، سرشار از جدا آئينی اند و برای خواننده نيازی به برشمردن آنها نمی بينيم.
🔵٥- پيوند زبان يا ريشه های کهن:
🔸در بسی از زبانها بدان روی که در گرداب زمان ناهماهنگ چرخيده اند، ريشه واژه های امروزين شان پيدا نيست و بسيار واژه های بی ريشه در آنها روان است، چنان که واژه در زبان بکار می رود، اما روشن نيست که از کجا آمده و چسان روان است!
🔻برای نمونه واژه «براوو» در زبانهای اروپايی به نام يکی از آواها بکار می رود و روشن نيست که چيست؟
🔺همين واژه در روستاهای نيشابور به گونه «بوراباد» برّاباد، يا برنده باد برای برانگيختن پهلوانان يا بازيگران کاربرد دارد و هر دو بخش آن نيز روشن است.
🔺پيشوند واژه های تودی today و tonight انگليسی به نشانهء اين، يا نزديک، بکار می رود و آن گاه همين پيشوند، برای فردا tomorrow نيز بر زبان می رود، که دور است!
اکنون اگر اين پيشوند در هر سه واژه يکی است، چرا کاربرد آن دگرگون است و اگر اين از آن جدا است، ريشه اش کدامين است؟
🔺واژه touyours در فرانسه نيز دو بخش دارد که بخش نخستين آن، tout «همه» می باشد و بخش دويم آن ژور= روز و بر روی هم هرروز يا همهء روزها.
اين واژه بجای همواره يا هميشه فارسی کاربرد دارد و اگر شب هم باشد همان واژه روز را برايش بکار می برند.
🔻در زبان انگليسی هم اگر بخواهند بگويند « هميشه» می گويند همهء راه always.
اما خود واژهء #ژور در فرانسه چيست ؟
اين واژه جابجا شده واژه روز #کردی است.و اگر ژور در زبان فارسى
تنها به گونهء نام به کار می رود، در زبان کردی ريشهء ژرفتر دارد:
کهنتر از روز کردی، واژهء روچ #بلوچی است که در پهلوی نيز برای روز به کار می رود و کهنتر از آن رئوچ #فارسی_باستان و کهنتر از رئوچنگه #اوستائی!
اين که اگر واژهء رئوچنگه اوستايی را نيک بنگريم، می بينيم که همان #روشن فارسی است... و به آن گاه از زمان که جهان روشن، يا رئوچنگه باشد روژ يا روز يا روچ مي گوييم!
🔺انيشتين دانشمند بزرگ روزگار ما، هنگامی که دريافت ذره های بس ريز در فروغ خورشيد يا فروغ هر چيز ديگر روان است و خواست بر آن نام بنهد، از زبان يونانی ياری گرفت و واژهء فوتون را بر آن نهاد تا به آن ذره های هميشگی نامی کهن داده باشد، اما اين نام در زبانهای امروز اروپا باز شناخته نمی شد؛ مگر پس از انيشتين، باز آن که در زبانهای ايرانی با چنين ويژگيها، هر نام تازه که از ريشه های کهن بسازند، بيدرنگ باز شناخته می شود، چنان که منوچهری در آن چامهء شبنامهء خود، چگونگی يک خيزاب را در سخنی کوتاه «دراز آهنگ و پيچان و زمين کن» خوانده است و تا آن جا که من می دانم واژهء «دراز آهنگ» پيش از منوچهری به کار نرفته است و او خود، اين واژه را از ژرفای انديشه برآورده.
اما همين که يک ايرانی آنرا می شنود بيدرنگ می داند که منوچهری چه را می خواسته است گفتن يا واژهء «زمين کن» در همين سروده ... پس واژهء تازه در زبانهای ايرانی، به آسانی شناخته می شود و ريشهء خويش را نيز به روشنی می نماياند!
دکتر #فریدون_جنیدی
@sobhosher
بهر چهارم
🔴٤- آيين يگانه در زبان:
🔸اگر کشوري در جهان باشد که برای فرمانروايی بر آن، هر روز آئينی و دادی تازه بنهند، يا هر گاه که خواهند برای يک کار آئينی جدا از آئينهای روان برگزينند، می بايد دانست که آن کشور تازه خاسته است و فرمانروايان آن برای سنجيدن خويش و مردمان خود نياز به زمان دارند.
اکنون همين سخن برای زبان به کار می آيد و داوری ديگر هم برای آن نمی بايد. زبان در جهان است که آئين يگانه برای همه زمانها و واژه ها و گروه بنديها و چونيها و چنديهای خويش دارد و يک واژه يا يک سخن در آن نمی توان يافت که آئينی جدا بخواهد، يا از آئين و دستور همگانی زبان سر بر تابد، باز آن که زبانهای انگليسی و فرانسه و روسی و آلمانی که به گمان گويندگان آن زبان دانش بشمار می روند، سرشار از جدا آئينی اند و برای خواننده نيازی به برشمردن آنها نمی بينيم.
🔵٥- پيوند زبان يا ريشه های کهن:
🔸در بسی از زبانها بدان روی که در گرداب زمان ناهماهنگ چرخيده اند، ريشه واژه های امروزين شان پيدا نيست و بسيار واژه های بی ريشه در آنها روان است، چنان که واژه در زبان بکار می رود، اما روشن نيست که از کجا آمده و چسان روان است!
🔻برای نمونه واژه «براوو» در زبانهای اروپايی به نام يکی از آواها بکار می رود و روشن نيست که چيست؟
🔺همين واژه در روستاهای نيشابور به گونه «بوراباد» برّاباد، يا برنده باد برای برانگيختن پهلوانان يا بازيگران کاربرد دارد و هر دو بخش آن نيز روشن است.
🔺پيشوند واژه های تودی today و tonight انگليسی به نشانهء اين، يا نزديک، بکار می رود و آن گاه همين پيشوند، برای فردا tomorrow نيز بر زبان می رود، که دور است!
اکنون اگر اين پيشوند در هر سه واژه يکی است، چرا کاربرد آن دگرگون است و اگر اين از آن جدا است، ريشه اش کدامين است؟
🔺واژه touyours در فرانسه نيز دو بخش دارد که بخش نخستين آن، tout «همه» می باشد و بخش دويم آن ژور= روز و بر روی هم هرروز يا همهء روزها.
اين واژه بجای همواره يا هميشه فارسی کاربرد دارد و اگر شب هم باشد همان واژه روز را برايش بکار می برند.
🔻در زبان انگليسی هم اگر بخواهند بگويند « هميشه» می گويند همهء راه always.
اما خود واژهء #ژور در فرانسه چيست ؟
اين واژه جابجا شده واژه روز #کردی است.و اگر ژور در زبان فارسى
تنها به گونهء نام به کار می رود، در زبان کردی ريشهء ژرفتر دارد:
کهنتر از روز کردی، واژهء روچ #بلوچی است که در پهلوی نيز برای روز به کار می رود و کهنتر از آن رئوچ #فارسی_باستان و کهنتر از رئوچنگه #اوستائی!
اين که اگر واژهء رئوچنگه اوستايی را نيک بنگريم، می بينيم که همان #روشن فارسی است... و به آن گاه از زمان که جهان روشن، يا رئوچنگه باشد روژ يا روز يا روچ مي گوييم!
🔺انيشتين دانشمند بزرگ روزگار ما، هنگامی که دريافت ذره های بس ريز در فروغ خورشيد يا فروغ هر چيز ديگر روان است و خواست بر آن نام بنهد، از زبان يونانی ياری گرفت و واژهء فوتون را بر آن نهاد تا به آن ذره های هميشگی نامی کهن داده باشد، اما اين نام در زبانهای امروز اروپا باز شناخته نمی شد؛ مگر پس از انيشتين، باز آن که در زبانهای ايرانی با چنين ويژگيها، هر نام تازه که از ريشه های کهن بسازند، بيدرنگ باز شناخته می شود، چنان که منوچهری در آن چامهء شبنامهء خود، چگونگی يک خيزاب را در سخنی کوتاه «دراز آهنگ و پيچان و زمين کن» خوانده است و تا آن جا که من می دانم واژهء «دراز آهنگ» پيش از منوچهری به کار نرفته است و او خود، اين واژه را از ژرفای انديشه برآورده.
اما همين که يک ايرانی آنرا می شنود بيدرنگ می داند که منوچهری چه را می خواسته است گفتن يا واژهء «زمين کن» در همين سروده ... پس واژهء تازه در زبانهای ايرانی، به آسانی شناخته می شود و ريشهء خويش را نيز به روشنی می نماياند!
دکتر #فریدون_جنیدی
@sobhosher
Forwarded from ربات حذف ✂️
نیما یوشیج.pdf
2.2 MB
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
#طفره_رفتن
🔅وقتی از کاری طفره میروید، از آن خودداری میکنید، چون میخواهید چیزی را مخفی نگه دارید یا فکر میکنید آن کار به ضررتان است:
وزیر از جواب دادن به برخی سؤالاتِ خبرنگاران طفره میرفت.
🔺واژۀ «طفره» در عربی به معنیِ جهش، جَست، و پَرِش است. مثلاً حالتی را در نظر بگیرید که اسب از روی مانع میپرد یا جَست میزند.
«طفره» در متونِ کهنِ #فارسی هم به این معنیِ فیزیکی به کار رفته و بعدها کمکم معنیِ مَجازی یافتهاست.
پس وقتی از کاری طفره میروید، خودتان را دوندهای تجسم کنید که از روی مانع میپرد تا با آن برخورد نکند.
🔻حالا متوجه شدید که چرا واژۀ «طفره» را با فعلِ «رفتن» به کار میبریم.
✍🏻: بهروز صفرزاده، از اعضای هیئتِ مؤلفانِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا،
📚: وبگاهِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
#طفره_رفتن
🔅وقتی از کاری طفره میروید، از آن خودداری میکنید، چون میخواهید چیزی را مخفی نگه دارید یا فکر میکنید آن کار به ضررتان است:
وزیر از جواب دادن به برخی سؤالاتِ خبرنگاران طفره میرفت.
🔺واژۀ «طفره» در عربی به معنیِ جهش، جَست، و پَرِش است. مثلاً حالتی را در نظر بگیرید که اسب از روی مانع میپرد یا جَست میزند.
«طفره» در متونِ کهنِ #فارسی هم به این معنیِ فیزیکی به کار رفته و بعدها کمکم معنیِ مَجازی یافتهاست.
پس وقتی از کاری طفره میروید، خودتان را دوندهای تجسم کنید که از روی مانع میپرد تا با آن برخورد نکند.
🔻حالا متوجه شدید که چرا واژۀ «طفره» را با فعلِ «رفتن» به کار میبریم.
✍🏻: بهروز صفرزاده، از اعضای هیئتِ مؤلفانِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا،
📚: وبگاهِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
Forwarded from ربات حذف ✂️
آدم و حوا.pdf
4 MB
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعر_امروز
━•··•✦❁☀️❁✦•··•━
دلِ من یه روز به دریا زد و رفت
پشتپا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهٔ کفشِ فرارُو ورکشید
آستینِ همتُو بالا زد و رفت
یهدفه بچه شد و تنگِ غروب
سنگ توی شیشهٔ فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شدهبود
به سرش هوای حوّا زد و رفت
دفترِ گذشتهها رُو پاره کرد
نامهٔ فرداها رو تا زد و رفت
زندهها خیلی براش کهنه بودن
خودشُو تو مردهها جا زد و رفت
هوای تازه دلش میخواس، ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبالِ کلیدِ خوشبختی میگشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت
✍🏻: #محمدعلی_بهمنی
تا همیشه یاد و نامش گرامی☘️🖤
این سروده از نوعِ ترانه است. هر مصراعش یازده هجا دارد، اما هجاهای کوتاه و بلندِ مصراعهایش تطابق ندارند. شعر یا ترانهای که این ویژگی را داشتهباشد، یعنی مبنای آن تنها تساویِ تعداد هجاهاست نه کمیتِ آنها، #هجایی یا سیلابی (syllabic) نام دارد. به این نوع وزن، #وزن_عددی هم میگویند.
🔹 اشعار و ترانههای #فارسی_میانه (ازجمله #زبان_پهلوی) از این نوع است. همچنین، وزنِ بیشترِ ترانهها و شعرهای محلیِ ایران از این دست است.
🔹 خوب است بدانید که وزن شعر فرانسوی هم، بهطور معمول، عددی (numérique) است.
📚: @SadeNevisi
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#شعر_امروز
━•··•✦❁☀️❁✦•··•━
دلِ من یه روز به دریا زد و رفت
پشتپا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهٔ کفشِ فرارُو ورکشید
آستینِ همتُو بالا زد و رفت
یهدفه بچه شد و تنگِ غروب
سنگ توی شیشهٔ فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شدهبود
به سرش هوای حوّا زد و رفت
دفترِ گذشتهها رُو پاره کرد
نامهٔ فرداها رو تا زد و رفت
زندهها خیلی براش کهنه بودن
خودشُو تو مردهها جا زد و رفت
هوای تازه دلش میخواس، ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبالِ کلیدِ خوشبختی میگشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت
✍🏻: #محمدعلی_بهمنی
تا همیشه یاد و نامش گرامی☘️🖤
این سروده از نوعِ ترانه است. هر مصراعش یازده هجا دارد، اما هجاهای کوتاه و بلندِ مصراعهایش تطابق ندارند. شعر یا ترانهای که این ویژگی را داشتهباشد، یعنی مبنای آن تنها تساویِ تعداد هجاهاست نه کمیتِ آنها، #هجایی یا سیلابی (syllabic) نام دارد. به این نوع وزن، #وزن_عددی هم میگویند.
🔹 اشعار و ترانههای #فارسی_میانه (ازجمله #زبان_پهلوی) از این نوع است. همچنین، وزنِ بیشترِ ترانهها و شعرهای محلیِ ایران از این دست است.
🔹 خوب است بدانید که وزن شعر فرانسوی هم، بهطور معمول، عددی (numérique) است.
📚: @SadeNevisi
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher