Forwarded from اتچ بات
🌟⚡️
💫
اينجا
همين جا
نزديك همين تنفس بى خواب
تــو را
طورى نزديك به لمسِ هوا حس مى كنم
كه گنجشك تشنه ، عطرِ باران را
بايد باور كنى
وگرنه من
اعتمادِ به دنيا را از دست خواهم داد
اينجا
و همين جا
تنها كنار من است
كه جهان
گاهى
جاى دنج و دلپذيرى مى شود !
مى شود روى ات را
سمت من برگردانى؟
سروده: #سيدعلى_صالحى
اجرا: #مريم_رضوى
موسيقى: At peace
#Dan_ ًGibson
@sobhosher
💫
اينجا
همين جا
نزديك همين تنفس بى خواب
تــو را
طورى نزديك به لمسِ هوا حس مى كنم
كه گنجشك تشنه ، عطرِ باران را
بايد باور كنى
وگرنه من
اعتمادِ به دنيا را از دست خواهم داد
اينجا
و همين جا
تنها كنار من است
كه جهان
گاهى
جاى دنج و دلپذيرى مى شود !
مى شود روى ات را
سمت من برگردانى؟
سروده: #سيدعلى_صالحى
اجرا: #مريم_رضوى
موسيقى: At peace
#Dan_ ًGibson
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#انسان_خوب در #شاهنامه
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔹بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
١- #خردمندی: هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از خردمندی نیست کسی که از خرد برخوردار است می داند که چگونه باید زندگی کند. هرگز زیان نمی بیند و به راه کژ نمی افتد، خرد، گوهر زندگی است، چون آن را یافتی رستگاری این جهان و آن جهان با تست.
در گشتاسب نامه دقیقی نیز همان لحن شاهنامه را در اعتقاد به خرد
می بینیم.
دقیقی «درخت زرتشت» را «همه برگ او پند و بارش خرد » می خواند و جوهر دین بهی بنظر او این است « خرد برگزین، این جهان خوار کن ».
در مقابل خرد هوا و آز است «بهرنج درازیم در چنگ آز» مردان بد شاهنامه در مقابل خوبان همگی بر اثر هوا و آز بهدیگران بدی میکنند و خود سرانجام گرفتار میشوند.
🔺🔻🔺
٢- #فرهنگ: پس از خرد فرهنگ میآید. در واقع این دو به هم وابستهاند. خردمند به فرهنگ روی می برد، و با فرهنگ از خرد نصیب می یابد. خاصیت فرهنگ آن است که به ما راه و رسم زندگی می آموزد و انسانیت ما را می شکفاند. فرهنگ اکتسابی است، هر چند برای دست یافتن به آن، آمادگی ذاتی لازم است.
مرد با فرهنگ از اعتدال و آهستگی و رفتار برخوردار است. خوبی هر چیز در آن است که به اندازه باشد (همه کار گیتی به اندازه به – دل شاه از اندازه ها تازه به ). آهستگی، نرمخوئی و نرمگوئی است. آهستگی بخصوص از این جهت در شاهنامه بسیار ستوده شده است که ما با پهلوانان و جنگاوران که انقضای کار آنها تندی است سر و کار داریم.
رستم در ستایش پیران می گوید: «ز توران یکی مرد آهسته اوست » و سیاوش به « بالا و دیدار و آهستگی و فرهنگ و و دانائی » ممتاز است.
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔹بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
١- #خردمندی: هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از خردمندی نیست کسی که از خرد برخوردار است می داند که چگونه باید زندگی کند. هرگز زیان نمی بیند و به راه کژ نمی افتد، خرد، گوهر زندگی است، چون آن را یافتی رستگاری این جهان و آن جهان با تست.
در گشتاسب نامه دقیقی نیز همان لحن شاهنامه را در اعتقاد به خرد
می بینیم.
دقیقی «درخت زرتشت» را «همه برگ او پند و بارش خرد » می خواند و جوهر دین بهی بنظر او این است « خرد برگزین، این جهان خوار کن ».
در مقابل خرد هوا و آز است «بهرنج درازیم در چنگ آز» مردان بد شاهنامه در مقابل خوبان همگی بر اثر هوا و آز بهدیگران بدی میکنند و خود سرانجام گرفتار میشوند.
🔺🔻🔺
٢- #فرهنگ: پس از خرد فرهنگ میآید. در واقع این دو به هم وابستهاند. خردمند به فرهنگ روی می برد، و با فرهنگ از خرد نصیب می یابد. خاصیت فرهنگ آن است که به ما راه و رسم زندگی می آموزد و انسانیت ما را می شکفاند. فرهنگ اکتسابی است، هر چند برای دست یافتن به آن، آمادگی ذاتی لازم است.
مرد با فرهنگ از اعتدال و آهستگی و رفتار برخوردار است. خوبی هر چیز در آن است که به اندازه باشد (همه کار گیتی به اندازه به – دل شاه از اندازه ها تازه به ). آهستگی، نرمخوئی و نرمگوئی است. آهستگی بخصوص از این جهت در شاهنامه بسیار ستوده شده است که ما با پهلوانان و جنگاوران که انقضای کار آنها تندی است سر و کار داریم.
رستم در ستایش پیران می گوید: «ز توران یکی مرد آهسته اوست » و سیاوش به « بالا و دیدار و آهستگی و فرهنگ و و دانائی » ممتاز است.
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی
🤴🏼ادامه پيشداديان
#ضحاک و #فریدون
لالا ضحاک بد گوهر
گرفت از ما سر و افسر
دو مار تیره بر دوشش
فقط مغز جوان نوشش
خرد شد بی بها از او
به ایران چیره شد جادو
لالا دور از گلم ضحاک
لالا رویت نبیند خاک
لالا کاوه بر او شورید
فریدون را همی جویید
فریدون خوار و خاکش کرد
از ایرانشهر ، پاکش کرد
لالا لالا نگار من
به خوبی یادگار من
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
@sobhosher
🤴🏼ادامه پيشداديان
#ضحاک و #فریدون
لالا ضحاک بد گوهر
گرفت از ما سر و افسر
دو مار تیره بر دوشش
فقط مغز جوان نوشش
خرد شد بی بها از او
به ایران چیره شد جادو
لالا دور از گلم ضحاک
لالا رویت نبیند خاک
لالا کاوه بر او شورید
فریدون را همی جویید
فریدون خوار و خاکش کرد
از ایرانشهر ، پاکش کرد
لالا لالا نگار من
به خوبی یادگار من
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from بینام
🌞🌬💐
به بادها بگو وقت صبح...
...
🌸🍂
🍃
سروده: #نادر_احدزاده
صدای : #مریم_رضوی
موسیقی: David hollandworth
Within reach
@sobhosher
به بادها بگو وقت صبح...
...
🌸🍂
🍃
سروده: #نادر_احدزاده
صدای : #مریم_رضوی
موسیقی: David hollandworth
Within reach
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#انسان_خوب در #شاهنامه
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر دوم
🔹بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
٣-#صلح طلبی: با آنکه شاهنامه کتاب جنگها است، با اینحال مرد خوب کسی است که صلح طلب باشد. تنها در یک مورد جنگ رواست، و آن جنگ بر ضد بدی است. جنگ های کین – خواهی نیز از این جهت واجب است که برای مجازات گناهکار است. این دو بیت خیلی پرمعناست:
پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ نه خوبست و، داند همی کوه و سنگ
چو کین سر شهریاران بود سر و کار با تیر باران بود
🔺🔻🔺
٤- #بی_آزاری: انسان خوب به کسی آزار نمیرساند. مصراع معروف «میازار موری که دانه کش است»، همه حکمت شاهنامه را در خود خلاصه کرده است. فریدون به پسرش ایرج میگوید:
نباید ز گیتی تو را یار جست بی آزاری و راستی یار تست
( فریدون 429 )
بی آزاری جنبهٔ خودداری دارد، جنبه مثبت آن خدمتگزاری است، و همه مردان خوب شاهنامه سعی داشته اند که خدمتگزار مردم باشند.
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر دوم
🔹بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
٣-#صلح طلبی: با آنکه شاهنامه کتاب جنگها است، با اینحال مرد خوب کسی است که صلح طلب باشد. تنها در یک مورد جنگ رواست، و آن جنگ بر ضد بدی است. جنگ های کین – خواهی نیز از این جهت واجب است که برای مجازات گناهکار است. این دو بیت خیلی پرمعناست:
پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ نه خوبست و، داند همی کوه و سنگ
چو کین سر شهریاران بود سر و کار با تیر باران بود
🔺🔻🔺
٤- #بی_آزاری: انسان خوب به کسی آزار نمیرساند. مصراع معروف «میازار موری که دانه کش است»، همه حکمت شاهنامه را در خود خلاصه کرده است. فریدون به پسرش ایرج میگوید:
نباید ز گیتی تو را یار جست بی آزاری و راستی یار تست
( فریدون 429 )
بی آزاری جنبهٔ خودداری دارد، جنبه مثبت آن خدمتگزاری است، و همه مردان خوب شاهنامه سعی داشته اند که خدمتگزار مردم باشند.
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی
🤴🏼پیشدادیان
#ایرج و #منوچهر
سه فرزند از فریدون ماند
که سلم و تور و ایرج خواند
*برادرها بغریدند
سر ایرج بشوریدند
لالا ای داد و ای بیداد
سیه مژگان شدی بر باد
منوچهر کین ایرج خواست
نوه ، نام *نیا آراست
به تیغ و نیزه ، سلم و تور
شدند افکنده و رنجور
بخواب آسوده لالا گل
بخواب ای سوسن و سنبل
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*حسادت برادران بر سر ميراث پادشاهى
*فريدون پدربزرگ منوچهر
@sobhosher
🤴🏼پیشدادیان
#ایرج و #منوچهر
سه فرزند از فریدون ماند
که سلم و تور و ایرج خواند
*برادرها بغریدند
سر ایرج بشوریدند
لالا ای داد و ای بیداد
سیه مژگان شدی بر باد
منوچهر کین ایرج خواست
نوه ، نام *نیا آراست
به تیغ و نیزه ، سلم و تور
شدند افکنده و رنجور
بخواب آسوده لالا گل
بخواب ای سوسن و سنبل
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*حسادت برادران بر سر ميراث پادشاهى
*فريدون پدربزرگ منوچهر
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
✨🌟
💫
ای نگاهت خنده ی مهتاب ها
بر پرنده رنگ رنگ خواب ها
ای صفای جاودانه هر چه هست
باغ ها گل ها سحر ها آب ها
ای نگاهت جاودان افروخته
شمع ها خورشید ها مهتاب ها
ای طلوع بی زوال آرزو
در صفای روشن محراب ها
ناز نوشین تو و دیدار توست
خنده ی مهتاب در مرداب ها
در خرام نازنینت جلوه کرد
رقص ماهی ها و پیچ و تاب ها
سروده: #شفیعی_کدکنى
صدا: #مریم_رضوی
موسيقى:
Autumn in my heart
#فريبرزلاچينى
@sobhosher
💫
ای نگاهت خنده ی مهتاب ها
بر پرنده رنگ رنگ خواب ها
ای صفای جاودانه هر چه هست
باغ ها گل ها سحر ها آب ها
ای نگاهت جاودان افروخته
شمع ها خورشید ها مهتاب ها
ای طلوع بی زوال آرزو
در صفای روشن محراب ها
ناز نوشین تو و دیدار توست
خنده ی مهتاب در مرداب ها
در خرام نازنینت جلوه کرد
رقص ماهی ها و پیچ و تاب ها
سروده: #شفیعی_کدکنى
صدا: #مریم_رضوی
موسيقى:
Autumn in my heart
#فريبرزلاچينى
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#انسان_خوب در #شاهنامه
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر سوم
🔹بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
٥- #نام_نیک: این درست نیست که انسان به هر قیمتی شد زندگی کند، باید با نیکنامی و سربلندی عمر بسر برد. در نظر پهلوانان خوب شاهنامه، مرگ بهتر از بد نامی است، چنانکه در این بیت آمده است:
بنام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون
( دوازده رخ 249 )
🔺در واقع معنای زندگی در شاهنامه در نام و ننگ خلاصه می شود. اشخاصی که به خواری میافتند، برای آنست که استعداد پرهیز از ننگ را از دست دادهاند. در آنها هر چه هست ارضاء حس و غریزه است و از معنای زندگی خبری نیست.
🔅داستان تازیانه بهرام نمونه خوبی از طرز تفکر پهلوانی است که به نام پایبند است. خلاصه داستان این است که در جنگ کاسهرود بهرام پسر گودرز، تازیانهٔ خود را که نامش بر آن نوشته در میدان نبرد گم میکند. چون غیرت به او اجازه نمیدهد که این تازیانه به دست دشمن بیفتد، تنها باز میگردد تا آن را بازجوید. برادرش گیو هر چه میکوشد تا او را از این کار خطرناک بازدارد فایدهای نمیکند. به برادرش جواب می دهد:
چنین گفت با گیو بهرام گرد
که این ننگ را خوار نتوان شمرد
شما را زرنگ و نگار است گفت
مرا آنکه شد نام با ننگ جفت
( پادشاهی کیخسرو 1508-1509 )
🔅سرانجام می آید به جائی که منطقهٔ ترکان است و در میان کشته ها و زخمیها مدتی جستجو می کند تا تازیانه خود را باز مییابد. لیکن ترکان که از آمدن او با خبر شدهاند، بر سرش می ریزند و او را می کشند. شاید عمل بهرام به تعصب و افراط تعبیر شود که برای بازیافتن یک تازیانه جان خود را به هدر داده، ولی تازیانه در اینجا مفهومی کنایهای دارد، هر جا شرافت شخص در معرض خطر قرار گرفت، چه موضوع کوچک باشد و چه بزرگ، حتی بقیمت جان باید مقاومت کرد. با آنکه مرگ در شاهنامه بدترین پتیارههاست باز هم بر زندگی ننگ آلود ترجیح دارد.
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر سوم
🔹بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
٥- #نام_نیک: این درست نیست که انسان به هر قیمتی شد زندگی کند، باید با نیکنامی و سربلندی عمر بسر برد. در نظر پهلوانان خوب شاهنامه، مرگ بهتر از بد نامی است، چنانکه در این بیت آمده است:
بنام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون
( دوازده رخ 249 )
🔺در واقع معنای زندگی در شاهنامه در نام و ننگ خلاصه می شود. اشخاصی که به خواری میافتند، برای آنست که استعداد پرهیز از ننگ را از دست دادهاند. در آنها هر چه هست ارضاء حس و غریزه است و از معنای زندگی خبری نیست.
🔅داستان تازیانه بهرام نمونه خوبی از طرز تفکر پهلوانی است که به نام پایبند است. خلاصه داستان این است که در جنگ کاسهرود بهرام پسر گودرز، تازیانهٔ خود را که نامش بر آن نوشته در میدان نبرد گم میکند. چون غیرت به او اجازه نمیدهد که این تازیانه به دست دشمن بیفتد، تنها باز میگردد تا آن را بازجوید. برادرش گیو هر چه میکوشد تا او را از این کار خطرناک بازدارد فایدهای نمیکند. به برادرش جواب می دهد:
چنین گفت با گیو بهرام گرد
که این ننگ را خوار نتوان شمرد
شما را زرنگ و نگار است گفت
مرا آنکه شد نام با ننگ جفت
( پادشاهی کیخسرو 1508-1509 )
🔅سرانجام می آید به جائی که منطقهٔ ترکان است و در میان کشته ها و زخمیها مدتی جستجو می کند تا تازیانه خود را باز مییابد. لیکن ترکان که از آمدن او با خبر شدهاند، بر سرش می ریزند و او را می کشند. شاید عمل بهرام به تعصب و افراط تعبیر شود که برای بازیافتن یک تازیانه جان خود را به هدر داده، ولی تازیانه در اینجا مفهومی کنایهای دارد، هر جا شرافت شخص در معرض خطر قرار گرفت، چه موضوع کوچک باشد و چه بزرگ، حتی بقیمت جان باید مقاومت کرد. با آنکه مرگ در شاهنامه بدترین پتیارههاست باز هم بر زندگی ننگ آلود ترجیح دارد.
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
هر شب با يك لالايي شاهنامه اى
سروده:دكتر #محمدناصرمودودی
اجرا: #مريم_رضوى
همراه ما باشيد💐
@sobhosher
سروده:دكتر #محمدناصرمودودی
اجرا: #مريم_رضوى
همراه ما باشيد💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_به_لالایی
#زال و #سیمرغ
لالا جان ، از سپهبد سام
بیامد کودکی آرام
تنش نقره ، رخش *شنگرف
همه مویش به سان برف
پدر از زال زر ترسید
به سیمرغش همی بخشید
پرنده ، مادری کردش
به بر بگرفت و پروردش
پسر شد پهلوان در کوه
پدر آغشته ی اندوه
بیامد سام و دادش گرز
به خانه بردش از البرز
لالا خرم بهشت من
بخواب ای سرنوشت من
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*رنگ سرخ مايل به نارنجى و زرد
@sobhosher
#زال و #سیمرغ
لالا جان ، از سپهبد سام
بیامد کودکی آرام
تنش نقره ، رخش *شنگرف
همه مویش به سان برف
پدر از زال زر ترسید
به سیمرغش همی بخشید
پرنده ، مادری کردش
به بر بگرفت و پروردش
پسر شد پهلوان در کوه
پدر آغشته ی اندوه
بیامد سام و دادش گرز
به خانه بردش از البرز
لالا خرم بهشت من
بخواب ای سرنوشت من
سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*رنگ سرخ مايل به نارنجى و زرد
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌸🍃
🌿
پنجه ی مریم، رُسته در شکاف صخره یی !
این همه رنگ از کجا آورده ای تا بشکوفی ؟
ساقه یی چنین از کجا آورده ای تا بر آن تاب خوری ؟
قطره قطره خون از سر صخره ها گرد آورده ام،
از گلبرگ هاى سرخ دستمالى بافته ام
و اكنون
آفتاب خرمن میكنم.
سروده: #یانیس_ریتسوس
ترجمه #شاملو
صدا: #مریم_رضوی
موسیقی: Fleurida
Craig karloua
✨💫
💫
@sobhosher
🌿
پنجه ی مریم، رُسته در شکاف صخره یی !
این همه رنگ از کجا آورده ای تا بشکوفی ؟
ساقه یی چنین از کجا آورده ای تا بر آن تاب خوری ؟
قطره قطره خون از سر صخره ها گرد آورده ام،
از گلبرگ هاى سرخ دستمالى بافته ام
و اكنون
آفتاب خرمن میكنم.
سروده: #یانیس_ریتسوس
ترجمه #شاملو
صدا: #مریم_رضوی
موسیقی: Fleurida
Craig karloua
✨💫
💫
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#انسان_خوب در #شاهنامه
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر چهارم
🔸شاهنامه چکیده فرهنگ و فرزانگی ایران پیش از اسلام است و تنها در این کتاب است که ما میتوانیم به ذخیرهای از تجربهها و آموخته های پدران خود در طی نزدیک دو هزار سال دست یابیم.
🔹در نظر این گذشتگان، مانند امروز، افراد بشر به دارا و ندار و متجدد وعقب مانده و روشنفکر و تاریک فکر تقسیم نمیشدند، آدمهای خوب بودند و آدمهای بد. آدم های خوب کسانی بودند که به مردانگی و درست پیمانی و نیک نامی و نجابت و شرم و غیرت پایبند بودند و آن قدر پایبند بودند که حاضربودند جان خود را بدهند و از این اصول دست بر ندارند. آدمهای بد عکس اینها بودند.زندگی آنها سرمشق نکوکاری قرار گرفته و در نبردی که بشریت برای پیروز کردن خوبی بر بدی در پیش داشته است، وظیفهٔ پیشآهنگی بر عهدهٔ آنان نهاده شده بوده.
🔸ایران قدیم هر وقت خواسته است مثال روشنی از زندگی شایسته و رستگار عرضه کند این کسان را در برابر نظر آورده، هیچگاه از یاد آنان غافل نشده و همواره آنان را به عنوان منبعی از امید و نیرو و تسّلی خاطر شناخته است.
🔺از اين پس ، هر روز از يك انسان خوب شاهنامه یاد میکنیم:
١: #فريدون
نخستین این انسان های خوب فریدون است که او را (فریدون فرّخ) خواندهاند.
🔻این مرد که زندگی شگفتآوری دارد، مدتی در خفا زندگی میکند، مانند دانهای که باید چندی زیر زمین بماند تا به ثمر برسد و برکت بدهد. حتی مادرش از او دور است (مانند موسی) و گاوی او را در کودکی شیر میدهد. پس از آنکه به سن رشد رسید، جانش را بر کف دست مینهد و به هم دستی کاوه بر ضد ضحاک بپای میخیزد.اتحاد این دو اتحاد عجیبی است، اتحاد جوانک مطرودی است با آهنگری بینوا، بر ضد بزرگترین قدرت زمان.
ولی سرانجام فریدون توفیق مییابد، زیرا دیگر وقت آن است که نیکی بر بدی فائق آید. خوبی فریدون در چیست؟ نخست در آن است که نماینده شرّ یعنی ضحّاک ماردوش را از میان بر میدارد. پس از آمدن او و رفتن ضحاک، زمانه بیاندوه میشود و مردم راه ایزدی در پیش میگیرند و دل از داوریها میپردازند، یعنی اختلافهای خود را کنار میگذارند ، و فرزانگان شادمان میشوند.
🔺روش فریدون در پادشاهی آن است که گرد کشور میگردد و هر جای ناآبادی را که دید آباد میکند و هر بیدادی وجود داشت در رفع آن می کوشد (42-45). بدینگونه در زمان او کشور خرم میشود و به جای علفهای هرزه سرو و گلبن می روید. (داستان فریدون 4-46)
🔻فریدون برای حفظ آیین و احترام به عدالت، حتی ابا ندارد که با فرزندان خود جنگ کند، از این رو منوچهر را به نبرد با سلم و تور که گناهکار هستند بر میانگیزد و چون این دو کشته میشوند، گرچه در مرگ آنها داغدار است، خشنود است که سرانجام بد کننده به کیفر خود رسیده و عدالت اجرا شده است. شاهنامه، بزرگی فریدون را در داد و دهش او میداند. بنظر او هر کسی که چنین رفتار کند، خود فریدونی است. بهترین وصفی را که درباره انسانی بتوان کرد دربارهٔ او آمده:
جهان را چو باران به بایستگی روان را چو دانش به شایستگی (1)
(داستان ضحاک - 118)
🔺و خود فریدون انسان خوب را چنین میداند، آنجا که صفت شایستگی توصیف می کند:
ازیرا که پروردهٔ پادشا نباشد که باشد مگر پارسا
سخنگوی و روشندل و پاک بین
به کاری که پیش آیدش پیشبین
زبان راستی را بیاراسته خرد خواسته، گنج نا خواسته
(داستان فریدون 158-610)
***
و زندگی خود او چنین خلاصه شده است که «همه نیکنامی بدو راستی»
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
بهر چهارم
🔸شاهنامه چکیده فرهنگ و فرزانگی ایران پیش از اسلام است و تنها در این کتاب است که ما میتوانیم به ذخیرهای از تجربهها و آموخته های پدران خود در طی نزدیک دو هزار سال دست یابیم.
🔹در نظر این گذشتگان، مانند امروز، افراد بشر به دارا و ندار و متجدد وعقب مانده و روشنفکر و تاریک فکر تقسیم نمیشدند، آدمهای خوب بودند و آدمهای بد. آدم های خوب کسانی بودند که به مردانگی و درست پیمانی و نیک نامی و نجابت و شرم و غیرت پایبند بودند و آن قدر پایبند بودند که حاضربودند جان خود را بدهند و از این اصول دست بر ندارند. آدمهای بد عکس اینها بودند.زندگی آنها سرمشق نکوکاری قرار گرفته و در نبردی که بشریت برای پیروز کردن خوبی بر بدی در پیش داشته است، وظیفهٔ پیشآهنگی بر عهدهٔ آنان نهاده شده بوده.
🔸ایران قدیم هر وقت خواسته است مثال روشنی از زندگی شایسته و رستگار عرضه کند این کسان را در برابر نظر آورده، هیچگاه از یاد آنان غافل نشده و همواره آنان را به عنوان منبعی از امید و نیرو و تسّلی خاطر شناخته است.
🔺از اين پس ، هر روز از يك انسان خوب شاهنامه یاد میکنیم:
١: #فريدون
نخستین این انسان های خوب فریدون است که او را (فریدون فرّخ) خواندهاند.
🔻این مرد که زندگی شگفتآوری دارد، مدتی در خفا زندگی میکند، مانند دانهای که باید چندی زیر زمین بماند تا به ثمر برسد و برکت بدهد. حتی مادرش از او دور است (مانند موسی) و گاوی او را در کودکی شیر میدهد. پس از آنکه به سن رشد رسید، جانش را بر کف دست مینهد و به هم دستی کاوه بر ضد ضحاک بپای میخیزد.اتحاد این دو اتحاد عجیبی است، اتحاد جوانک مطرودی است با آهنگری بینوا، بر ضد بزرگترین قدرت زمان.
ولی سرانجام فریدون توفیق مییابد، زیرا دیگر وقت آن است که نیکی بر بدی فائق آید. خوبی فریدون در چیست؟ نخست در آن است که نماینده شرّ یعنی ضحّاک ماردوش را از میان بر میدارد. پس از آمدن او و رفتن ضحاک، زمانه بیاندوه میشود و مردم راه ایزدی در پیش میگیرند و دل از داوریها میپردازند، یعنی اختلافهای خود را کنار میگذارند ، و فرزانگان شادمان میشوند.
🔺روش فریدون در پادشاهی آن است که گرد کشور میگردد و هر جای ناآبادی را که دید آباد میکند و هر بیدادی وجود داشت در رفع آن می کوشد (42-45). بدینگونه در زمان او کشور خرم میشود و به جای علفهای هرزه سرو و گلبن می روید. (داستان فریدون 4-46)
🔻فریدون برای حفظ آیین و احترام به عدالت، حتی ابا ندارد که با فرزندان خود جنگ کند، از این رو منوچهر را به نبرد با سلم و تور که گناهکار هستند بر میانگیزد و چون این دو کشته میشوند، گرچه در مرگ آنها داغدار است، خشنود است که سرانجام بد کننده به کیفر خود رسیده و عدالت اجرا شده است. شاهنامه، بزرگی فریدون را در داد و دهش او میداند. بنظر او هر کسی که چنین رفتار کند، خود فریدونی است. بهترین وصفی را که درباره انسانی بتوان کرد دربارهٔ او آمده:
جهان را چو باران به بایستگی روان را چو دانش به شایستگی (1)
(داستان ضحاک - 118)
🔺و خود فریدون انسان خوب را چنین میداند، آنجا که صفت شایستگی توصیف می کند:
ازیرا که پروردهٔ پادشا نباشد که باشد مگر پارسا
سخنگوی و روشندل و پاک بین
به کاری که پیش آیدش پیشبین
زبان راستی را بیاراسته خرد خواسته، گنج نا خواسته
(داستان فریدون 158-610)
***
و زندگی خود او چنین خلاصه شده است که «همه نیکنامی بدو راستی»
🔺🔻🔺
ادامه دارد...
@sobhosher