صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ 💫⚖️

#چرخه_عدالت_درشاهنامه⚖️
بهر نخست
🔘درنظام سیاسی که #فردوسی مطرح می كند با دیدگاه، دوگانه در قالب نیکی و بدی ، دو قلمرو #اهورا مزدا و #اهریمن ترسیم می‌شود.
که برای اداره امور نیاز به نظام سیاسی دارند که این نظام در قالب
١-شهریاری نیک (نظام سیاسی مطلوب) و
٢- شهریاری بد (نظام سیاسی نامطلوب) تجلی می‌یابد. حال این دو شهریاری را به طور اجمال توضیح می‌دهیم.
🔹#شهریاری_نیک: شهریاری نیک فردوسی به صورت آرمان دست نایافتنی نیست. نمونه‌های آن را به خوبی شرح می‌دهد. قلمرو این نظام در سرزمین روشنی که در شاهنامه، ایران، قلمرو نیکی است، قرار دارد.
در #شاهنامه، هر کس نمی‌تواند صاحب قدرت شود، بلکه باید
ویژگی‌های خاصی داشته باشد.
🔺#فردوسی، چهار خصیصه را بر می‌شمرد: ١-برخورداری از نژاد شاهان، ٢-هنر، ٣-گوهر و ٤-خرد. فردی که دارای نژاد شاهان و گوهرشاهی باشد. باید صفات نیک را دریافت و از صفات رذیله دوری نماید. صفات نیک باید در وجودش نهادینه و ملکه گردد. تمرین و ممارست در این راه، ذیل عنوان هنر شهریار بررسی می‌گردد.
🔻شهریار باید هم به لحاظ جسمانی دارای قدرت وتوان زیادی باشد، شمشیرزنی، تیراندازی و هنرهای رزمی را خوب بداند و هم به فضایل اخلاقی و روان شهریار چون از بدی پالوده گشت و این صفات را در خویش پرورش داد، آن گاه روان وی روشن می‌گردد. شادی و خرسندی به سراغش می‌آید و #فروغ_ایزدی که همان‌ 💫فرّه ایزدی است، بر آن می‌تابد. جامعه‌ای که حاکمش این گونه است، آباد، امن و زیبا خواهد بود.
🤴اگر شهریار، یکی از صفات را از دست دهد، صلاحیتش زیر سؤال می‌رود و خود به خود عزل خواهد شد.
ادامه دارد...💫⚖️

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ 💫⚖️

#چرخه_عدالت_درشاهنامه⚖️

💫⚖️
بهردوم
🤴
🔸#شهریاری_بد: این نوع نظام، در برابر نظام سیاسی مطلوب، قد علم می‌کند و بر پایه #دروغ / دروگ استوار است که شامل تمام رذایل اخلاقی می‌باشد. بر پایه دروگ، جامعه‌ای ترسیم می‌شود که در وضعیت بحرانی و نابسامانی قرار دارد و این شرایط، فقط در سایه یک شهریار بد، قابل تحقق است.
در واقع، بحران و نابسامانی درون 🔺شهریار بد، بر اثر صفات ناپسندیده به جامعه منتقل می‌گردد. بدمنشی، نابخردی، آزمندی، خشم، خودکامگی از ویژگی‌های درونی این شهریاران می‌باشد. در نتیجه این گونه رفتارها ویرانی، ناامنی، تباهی و غارت رخ می‌دهد.
سرزمین شهریار بد، سرزمین تیرگی و قلمرو اهریمن است و در شاهنامه، توران نام دارد.
🔻#فردوسی، ده صفت را‌ با عنوان ده دیو بر می‌شمرد. آز، نیاز، رشک، ننگ، کین، خشم، سخن‌چینی، دورویی، ناپاک دینی، (بی‌دانشی) و ناسپاسی. وقتی روان انسان در دست اینان باشد، روشنی و فروغ می‌میرد و انسان در ظلمات گم می‌شود.
▪️تأسیس شهریاری بد در شاهنامه، به زمان #فریدون بر می‌گردد. فریدون، جهان را به سه بخش و بین پسران خود سلم، تور و ایرج تقسیم کرد. سلم و تور بر ایرج رشک بردند و به جنگ با ایرج برخاستند و درون آنان در آز و طمع غرق گشت و او را کشتند.
🔺بدین ترتیب در اثر آتش رشک و آز به بدی گراییدند و قلمرو خود را در تاریکی و ظلمت فرو بردند. روان تاریک، جایگاه اهریمن است و غم و اندوه در آن جای دارد.
خداوند در برابر این صفات یا دیوان، سلاح خرد را در اختیار انسان قرار داده تا دست آنان را از روان خود کوتاه گرداند و راهنمای جانش باشد. شهریار نیک در اثر روان پاک خود، از این سلاح برخوردار است. واژه عدل و #داد، یکی از واژگان کلیدی در شاهنامه و مهم‌ترین صفت شهریار نیک است که شامل تمام صفات دیگر نیز می‌شود. به منظور بیان و بررسی این واژه، درصدد هستیم که آن را‌ با ترسیم چرخه عدالت تشریح كنيم.


ادامه دارد...💫⚖️

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#چرخه_عدالت_درشاهنامه ⚖️ 💫

🤴
🔹در پادشاهی منوچهر هنگامی که وی بر تخت می نشیند، سام، خطاب به وی می گوید:
🔺🔻🔻
زمین و زمان خاک پای تو باد
همان تخت پیروزه جای تو باد
چو شستی به شمشیر هندی زمین
به آرام بنشین و رامش گزین
از این پس همه نوبت ماست رزم
ترا جای تخت است و بگماز و بزم
🔻🔺🔻
🔸با توجه به این ابیات به وضوح میتوان بین نقش و پایگاه #جهان‌پهلوانی و #شهریاری، تمایز و تفکیک قائل شد. #فردوسی به همیاری این دو نهاد در #شاهنامه، بسیار می پردازد.
🔻از زمانه #رستم به بعد، شاهنامه، کارکردهای موازی شاهی و جهان‌پهلوانی در قالب شهریاری را به ویژه در بخش‌های اسطوره ای‌ ـ پهلوانی بیان می کند. برای روشن شدن این نکته بین رفتار #زال و #رستم با #کاوس، مقایسه ای انجام می دهیم.
🔺زال در داستان رفتن کاوس به مازندران در برابر خودکامگی کاوس تسلیم می شود و می گوید تصمیم گیری با توست و ما فقط مجری هستیم.
🔻🔺🔻
چو از شاه بشنید زال این سخن
ندید ایچ پیدا سرش را ز بن
بدو گفت
بدو گفت شاهی و ما بنده ایم
به دلسوزگی با تو گوینده ایم
اگر دادگویی همی یا ستم
به رأی تو باید زدن گام و دم
🔺🔻🔺
🔹در حالی که رستم در چنین موقعیت‌هایی، نظرش را با صراحت بیان می دارد. پذیرش جنگ با شاه مازندران پس از آزاد کردن کاوس و دیگر سران از بند دیو سپید نیز دلیل دیگری بر موقعیت جهان‌پهلوانی رستم در محوری موازی قدرت شاه در قالب دستگاه شهریاری است. رستم به مصلحت شهریاری ایران می بیند که شاه مازندران، خراجگزار ایران شود و چون شاه مازندران از این کار سرباز زد، رستم، کاوس را به جنگ با وی تشویق می کند و خود در آن جنگ شرکت می جوید.⚖️ 💫
ادامه دارد... ⚖️
⚖️
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #چرخه_عدالت_درشاهنامه ⚖️ 💫🤴


#شهریاری و #دین و #داد

📖در #شاهنامه، بین شهریاری و دین، پیوند ناگسستنی وجود دارد. در صورتی که شهریار دین را بستاید، دین و شهریاری مانند برادر می شوند. دین بدون یاری و کمک شهریار بر پای نمی ایستد و اگر دین نباشد شهریاری به جای نمی ماند. این دو در هم تنیده اند و متقابلاً به هم نیاز دارند و از یکدیگر، پاسداری می کنند. در مورد شهریار گفته می شود که وی باید دین‌دار و پارسا باشد.

چو بر دین کند شهریار آفرین
برادر شود شهریاری و دین
نه بی تخت شاهیست دینی بپای
نه بی دین بود شهریاری بجای
دو دیباست یک در دگر بافته
برآورده پیش خرد تافته
نه از پادشا بی نیازست دین
نه بی دین بود شاه را آفرین
چنین پاسبانان یکدیگرند
تو گویی که در زیر یک چادرند
🔺🔻🔺
🔸البته شهریار اهمیت فراوان می یابد؛ زیرا شهریار، قدرت‌مند است و دستگاه و دیهیم و زور دارد. حیات جهان را بی‌پادشاه، امکان‌پذیر نمی داند. وجود شهریار، ضرورت است. خردمندی و دین، بی‌پادشاه، ارزش و جایگاهی ندارد.

بپرسید موبد ز شاه زمین
سخن راند از پادشاهی و دین
که بی دین جهان به که بی پادشا
خردمند باشد برین برگوا
هر آنگه که شد تخت بی پادشا
خردمندی و دین ندارد بها
🔺🔻🔺
🔹جهان، 🤴بی‌پادشاه، نظم و سامان ندارد. دلیل دیگری که می توان بر اهمیت آن افزود، این است که دادگری، وظیفه شهریار است و حیطه دادگری را وسیع می گیرند و دین را در درون داد جای می دهند.

چون دیندار کین دارد از پادشاه
مخوان تا توانی و را پارسا
هر آنکس که بر دادگر شهریار
گشاید زبان مرد دینش مدار
چه گفت آن سخن گوی با آفرین
که چون بنگری مغز دادست دین
🔻🔺🔻
🔸در بالا، ارتباط داد و دین، دین و شهریاری را بیان نمودیم. این ارتباطات در شاهنامه، تفکیک ناپذیرند؛ بدین معنا که به هم متصلند و لازم و ملزوم یکدیگرند. فردوسی در اثر عظیمش، نظریه «درجه پادشاهی به مرتبه نبوت» را مطرح می کند.

چنان دان که شاهی و پیغمبری
دو گوهر بود در یک انگشتری
از این دو یکی را همی بشکنی
روان و خرد را بپا افگنی

🔺🔻🔺

ادامه دارد...
💫⚖️

@sobhosher