‍ #شاهنامه_به_لالایی

#رستم_سهراب

لالا رستم ، لالا سهراب
لالا غمنامه ای پرآب

پسر مهر پدر در دل
پدر نشناخت آب و گل

به کین ، افراسیاب انگیخت
پدر خون پسر را ریخت

تهمتن نوشدارو خواست
ز کی کاوس زشتی خاست

دل تهمینه در خون شد
که فرزندش جگر خون شد

لالا ای جان و دلبندم
نبینم داغ فرزندم


سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

@sobhosher

‍ ‍ #شاهنامه_به_لالایی

#سیاوش

لالا لالا گل طاووس
سیاوش پور کی کاووس

از ایران شد دل آزرده
به توران شد پناهنده

سرش ، افراسیاب افکند
*فریگیس موی خود را کند

سیاوش چون که بی جان شد
تهمتن ، پیل پیچان شد

به کین خواهی کمر بستیم
ز توران پشت بشکستیم

بر و بومش به هم کندیم
به زیر پای افکندیم

بدین سان تا به سال هفت
به توران بر ، تباهی رفت

رها کردیمشان زان پس
کلاه و تختشان بی کس

سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*فرنگيس ، دختر افراسياب تورانى همسر سياوش

@sobhosher

‍ ‍ #تولدكيخسرو

لالالا گل به بار آمد
فریگیس باردار آمد

چو ناف بچه ببریدند
ورا کیخسرو نامیدند

لالا گودرز کشوادان
بدادی گیو را فرمان

که فرزندم به توران رو
بیاور شاه کیخسرو

که او دارنده ی فره ست
جهان جویای این بره ست

لالا گیو جوان بشتافت
به سال هفتم او را یافت

به برگشتن به جیحون تاخت
سه لشکر را ز پا انداخت

هنرها کرد و باز آمد
به ایران سرفراز آمد

سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*فره ايزدى: نور الهى
گودرز كشوادان از پهلوانان ايرانى

@sobhosher

‍ ‍ #پادشاهی_کیخسرو

لالا لالا گل خندان
ز کیخسرو ، همه شادان

مگر توس گران پایه
که نغنودی بدان سایه

همی گفتی که با گرزم
هوادار فریبرزم

به پاسخ ، خسرو مردی کرد
دژ بهمن به زیر آورد

چو شد با آرزویش جفت
سپهبد توس هم پذرفت

به خسرو آفرین خواندند
ورا شاه زمین خواندند

لالا تابنده ماه من
تویی فرخنده شاه من

سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
زمانی که کیخسرو از توران به ایران آورده شد گودرز او را مناسب برای جانشینی کیکاووس می‌دید امّا توس فریبرز را مناسب جانشینی می‌پنداشت.
براى رفع اين اختلاف شرط جانشينى كى كاووس ؛ فتح بهمن دژ قرار گرفت.
بهمن دژ در شاهنامه دژ استوار و سربرکشیده و طلسم‌شدهٔ بد دینان و بتکدهٔ آنان بر کنار دریاچه چیچست بود و کی‌خسرو آن را گشود و وليعهد ايران شد.

@sobhosher

‍ ‍ #کین سیاوش ، داستان فرود

لالا یاد از سیاوش شد
دل خسرو پر آتش شد

همه گردان جگر خستند
به خون خواهی کمر بستند

یکی لشکر به جوش آمد
سوی توران خروش آمد

ولی از بخت بد فریاد
که داغی نو به خسرو داد

ز توس اندیشه گشته شد
فرود شرزه کشته شد

گل کیخسرو پرپر کرد
برادر بی برادر کرد

لالا داغت نبینم من
گل باغت بچینم من

سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى
پانوشت:
*فرود: برادر ناتنى كيخسرو

@sobhosher

‍ ‍ #جنگ_کاسه_رود

لالا لالا گل بیدار
بلا را بس نبود انگار

همه جنگاوران را توس
تبه در برف کرد ، افسوس

سپس در خواب می گون شد
گرفتار شبیخون شد

چو دو بهره سپه پژمرد
به خسرو آگهی کس برد

به نفرین توس را برخواند
فریبرزش به جا بنشاند

رده آراستیم از نو
به نیرو کاستیم از نو

چو در میدان فرو هشتیم
رها کردیم و برگشتیم

سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:

رده:صف
فروهشتن : گذاشتن
@sobhosher

‍ ‍ آغاز داستان #کاموس_کشانی

لالا خسرو خروشان شد
به توس از خشم ، پیچان شد

مگر رستم میانجی گشت
که مهر شه ، بر او برگشت

چو توس از نو بزرگی یافت
به خونخواهی ز نو بشتافت

به رود شهد شد پیکار
دو رویه ، نیزه چون نیزار

چو ایشان رزم ما دیدند
به جادو دست یازیدند

کران تا بی کران یخ زد
به تابستان ، جهان یخ زد

کمان و تیرمان افسرد
ز جادو جانمان پژمرد


سروده: #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:
كاموس كشانى:از فرماندهان سپاه توران كه با ايرانيان جنگيد .

@sobhosher

‍ رفتن ایرانیان به کوه هماون

لالا برگشت از ایران ، نام
بسی گودرزیان ناکام

به سختی چاره بگزیدیم
بنه بر کوه بکشیدیم

لالا آمد ز خشک و آب
سپاه از شکنی و سقلاب

ز چین و از چغان و هند
سپنجاب و کشان و سند

همه سوگند پیوستند
به خون ما میان بستند

چنان شد روز بر ما تنگ
که میگریید خارا سنگ


سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى


@sobhosher

‍ رسیدن #رستم به نزدیک ایرانیان

لالا یزدان به مهر آمد
تهمتن خون به چهر آمد

درفش اژدها افراخت
به فر ما ، به میدان تاخت

به جوشن دوخت اشکبوس
روان بگسست از کاموس

به بند افکند خاقان را
ز شنگل سوخت ، پیمان را

چنین تا چهل روز از چنگ
فرو ننهاد گرز جنگ

چو ده کشور به هم پیچید
ز نوگیتی به ما بخشید


سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:
اشكبوس،كاموس، خاقان چين، شنگل بزرگان سپاه توران كه رستم با آنها جنگيد.

@sobhosher

‍ پایان داستان #کاموس_کشانی ، #اکوان_دیو

لالا رستم میان نگشاد
پی افراسیاب افتاد

بزد کافور را بشکست
از او پولادوند برجست

ز ما بگریخت ، توران شاه
هراسان شد به پنهان گاه

به ایران باز گردیدیم
سپاس از شاه بشنیدیم

لالا لالا گل خندان
سیه دیوی ، به نام اکوان

یله در دشت میگردید
ز اسپان یال میدرید

لالا رستم به فرمان شد
به دستش دیو بی جان شد

بخواب ای هوشیار من
نگین گوشوار من


سروده #محمدناصرمودودی
آواى: #مريم_رضوى

پانوشت:
كافور و پولادوند از مبارزان سپاه افراسياب.
اكوان ديو: ديوى كه نشانه انديشه پست، دورويى و بدخويى به شكل گورخر وحشى كه كارهايش برعكس است.

@sobhosher