━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
٢شنبه با #نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
روزی ابراهیم ادهم بر در سرای خود نشسته بود و غلامان صف زده، ناگاه درویشی درآمد با *دلقی و *انبانی و عصایی خواست که در سرای ابن ادهم رود.
غلامان گفتند ای پیر کجا می روی؟ گفت در این خان میروم. گفتند این سرای پادشاه بلخ است.
گفت این کاروانسراست. ابراهیم بفرمود تا او را بیارند.
گفت :ای درویش این سرای من است نه خان است.
گفت : ای ابراهیم این سرای اول از آن که بود؟
گفت :از آن جدم.
گفت :چو او درگذشت؟
گفت :از آن پدرم.
گفت :چو او درگذشت که را شد؟
گفت: مرا !
گفت: چون تو بمیری که را شود؟ گفت پسرم را.
گفت :ای ابراهیم جایی که یکی در شود و یکی بیرون آید خانی باشد نه سرایی.
📚 #مجالس_پنجگانه
✍🏻 #سعدى
*دلق: لباس درويشى
*انبان: كيسه بزرگ از پوست دباغى شده گوسفندو…
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذير🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
٢شنبه با #نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
روزی ابراهیم ادهم بر در سرای خود نشسته بود و غلامان صف زده، ناگاه درویشی درآمد با *دلقی و *انبانی و عصایی خواست که در سرای ابن ادهم رود.
غلامان گفتند ای پیر کجا می روی؟ گفت در این خان میروم. گفتند این سرای پادشاه بلخ است.
گفت این کاروانسراست. ابراهیم بفرمود تا او را بیارند.
گفت :ای درویش این سرای من است نه خان است.
گفت : ای ابراهیم این سرای اول از آن که بود؟
گفت :از آن جدم.
گفت :چو او درگذشت؟
گفت :از آن پدرم.
گفت :چو او درگذشت که را شد؟
گفت: مرا !
گفت: چون تو بمیری که را شود؟ گفت پسرم را.
گفت :ای ابراهیم جایی که یکی در شود و یکی بیرون آید خانی باشد نه سرایی.
📚 #مجالس_پنجگانه
✍🏻 #سعدى
*دلق: لباس درويشى
*انبان: كيسه بزرگ از پوست دباغى شده گوسفندو…
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذير🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
یار ناسامان من از من چرا رنجیدهای؟
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیدهای؟
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیدهای؟
بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیدهای؟
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیدهای؟
من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیدهای؟
از آلبوم ايران هنگام كار است.
✍🏻: #سعدى
🎼:#جهانشاه_صارمى فراخور گرامى زادروزش💐
🎤:امیر اثنی عشری
شبتان از ترانه سرشار🥰🙏🏻
پيروزيهاى دلاور مردان ايرانى كشتى فرنگى بر همه مبارك💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
یار ناسامان من از من چرا رنجیدهای؟
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیدهای؟
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیدهای؟
بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیدهای؟
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیدهای؟
من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیدهای؟
از آلبوم ايران هنگام كار است.
✍🏻: #سعدى
🎼:#جهانشاه_صارمى فراخور گرامى زادروزش💐
🎤:امیر اثنی عشری
شبتان از ترانه سرشار🥰🙏🏻
پيروزيهاى دلاور مردان ايرانى كشتى فرنگى بر همه مبارك💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔸نور گیتی فروز چشمهٔ هور
زشت باشد به چشم #موشک کور
#سعدى -قرنِ هفتم هجرى
باب چهارم در فواید خاموشی حكايت شماره١
* موشك كور : خفاش
🍂ما ایرانیها؛ نه به شكل امروزى اما موشك هم داشته ايم.😉
@sobhosher
🔸نور گیتی فروز چشمهٔ هور
زشت باشد به چشم #موشک کور
#سعدى -قرنِ هفتم هجرى
باب چهارم در فواید خاموشی حكايت شماره١
* موشك كور : خفاش
🍂ما ایرانیها؛ نه به شكل امروزى اما موشك هم داشته ايم.😉
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
.
حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند هیچ یک را آزاد نخواندهاند مگر سرو راکه ثمرهاي ندارد. گویی درین چه حکمت است؟ گفت: هر درختی را ثمره معین است به وقتی معلوم. گاهی به وجود آن تازهاند و گاهی به عدم آن پژمرده شوند و سرو را هیچ از این نیست و همه ی وقتی خوش است و این است صفت آزادگان.
به انچه میگذرد دل منه که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست بر آید چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد
✍🏻: #سعدى
📚: گلستان
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلچسب🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
.
حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند هیچ یک را آزاد نخواندهاند مگر سرو راکه ثمرهاي ندارد. گویی درین چه حکمت است؟ گفت: هر درختی را ثمره معین است به وقتی معلوم. گاهی به وجود آن تازهاند و گاهی به عدم آن پژمرده شوند و سرو را هیچ از این نیست و همه ی وقتی خوش است و این است صفت آزادگان.
به انچه میگذرد دل منه که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست بر آید چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد
✍🏻: #سعدى
📚: گلستان
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلچسب🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اعتراض داریوش پیرنیاکان به صحبتهای جنجالی آقای نماینده
دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
تو خود چه آدمیی کز عشق بیخبری
اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری
#سعدى
@sobhosher
* به عنوان يك ايرانى هنر دوست و ادمين كانال ضمن تاكيد و تاييد سخنان جناب پيرنياكان
حق ميدانم به چنين افرادى كه ميكروفون، تريبون و منبر و… در اختيارشان است بگويم:
"سخن گفتن نميدانى سكوت كردن بياموز"
و در جايگاهى كه به اعتبار زمانه نامعتبر قرار گرفته ايد #حقوق_بشر را #نقض نكنيد!
دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
تو خود چه آدمیی کز عشق بیخبری
اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری
#سعدى
@sobhosher
* به عنوان يك ايرانى هنر دوست و ادمين كانال ضمن تاكيد و تاييد سخنان جناب پيرنياكان
حق ميدانم به چنين افرادى كه ميكروفون، تريبون و منبر و… در اختيارشان است بگويم:
"سخن گفتن نميدانى سكوت كردن بياموز"
و در جايگاهى كه به اعتبار زمانه نامعتبر قرار گرفته ايد #حقوق_بشر را #نقض نكنيد!
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سروبالا را
شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش
مجال نطق نماند زبان گویا را
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را
کسی ملامت وامق کند به نادانی
حبیب من که ندیدست روی عذرا را
گرفتم آتش پنهان خبر نمیداری
نگاه مینکنی آب چشم پیدا را
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان #یلدا را
✍🏻: #سعدى
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، بالا بلند آرزوهاتان دست يافتنى🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سروبالا را
شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش
مجال نطق نماند زبان گویا را
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را
کسی ملامت وامق کند به نادانی
حبیب من که ندیدست روی عذرا را
گرفتم آتش پنهان خبر نمیداری
نگاه مینکنی آب چشم پیدا را
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان #یلدا را
✍🏻: #سعدى
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، بالا بلند آرزوهاتان دست يافتنى🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
عمرها در سینه پنهان داشتیم اسرار دل
نقطهٔ سِرّ عاقبت بیرون شد از پرگار دل
این قدر دریاب کاندر خانهٔ خاطر، مَلَک*
نگذرد تا صورت دیو است بر دیوار دل
مُلکِ آزادی* نخواهی یافت واستغنای مال
هر دو عالم بندهٔ خود کن به استظهار دل
نی تو را از کار گل امکان همت بیش نیست
با تو ترسم درنگیرد ماجرای کار دل
سعدیا با کَر، سخن در علم موسیقی خطاست
گوش جان باید که معلومش کند اسرار دل
✍🏻: #سعدى
سده هفتم
*: حديث ديو و فرشته ديرينه ماجرايى است و آزادى…
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان زيبا 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
عمرها در سینه پنهان داشتیم اسرار دل
نقطهٔ سِرّ عاقبت بیرون شد از پرگار دل
این قدر دریاب کاندر خانهٔ خاطر، مَلَک*
نگذرد تا صورت دیو است بر دیوار دل
مُلکِ آزادی* نخواهی یافت واستغنای مال
هر دو عالم بندهٔ خود کن به استظهار دل
نی تو را از کار گل امکان همت بیش نیست
با تو ترسم درنگیرد ماجرای کار دل
سعدیا با کَر، سخن در علم موسیقی خطاست
گوش جان باید که معلومش کند اسرار دل
✍🏻: #سعدى
سده هفتم
*: حديث ديو و فرشته ديرينه ماجرايى است و آزادى…
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان زيبا 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #سعدى
*این بیت که ضربالمثل مشهوری شده است دو مصرع جداگانه از یک مثنوی سعدی است.
برگردان: وحيد بيداريان
روز #پزشک 🩺 فرخنده و خجسته💐
@sobhosher
☕️
✍🏻: #سعدى
*این بیت که ضربالمثل مشهوری شده است دو مصرع جداگانه از یک مثنوی سعدی است.
برگردان: وحيد بيداريان
روز #پزشک 🩺 فرخنده و خجسته💐
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
💫 یکی از علما خورنده بسیار داشت و کفاف اندک.
با یکی از بزرگان که در او معتقد بود بگفت؛ روی از توقع او درهم کشید و تعرّض سؤال از اهل ادب در نظرش قبیح آمد.
ز بخت روی ترش کرده پيش يار عزيز
مرو که عيش برو نيز تلخ گردانی
به حاجتی که رَوی تازه روی و خندان رو
فرو نبندد کارگشاده پيشانی
آورده اند که اندکی در وظیفه او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودت معهود برقرار ندید گفت:
*بِئس المطاعِمُ حینَ الذُلِّ یَکسِبُها
القِدرُ مُنْتَصَبٌ وَ القَدرُ مَخفوضٌ
نانم افزود و آبرویم کاست
بینوائی به از مذلتِ خواست
✍🏻: #سعدى
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
معتقد، باورمند، مومن، ارادت قلبى
كفاف کفایت (در اینجا منظور درآمد)
روى درهم كشيدن نارحت شدن
توقع درخواست، چشمداشت
تعرض، اعتراض ، پرخاش
قبیح زشت
وظیفه مواجب، دستمزد
مودت دوستی، مهربانی
معهود ، قرارداد،پیمان کردهشده
*ترجمه بیت عربی:چه بد است که طعامها و خوردنیها با آبروریزی و خواری کسب شوند.چه دیگ که برپا میشود و آبرو که ریخته و پست میشود.
🍃 نونت را با آب بخور منت آبدوغ نکش.🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
💫 یکی از علما خورنده بسیار داشت و کفاف اندک.
با یکی از بزرگان که در او معتقد بود بگفت؛ روی از توقع او درهم کشید و تعرّض سؤال از اهل ادب در نظرش قبیح آمد.
ز بخت روی ترش کرده پيش يار عزيز
مرو که عيش برو نيز تلخ گردانی
به حاجتی که رَوی تازه روی و خندان رو
فرو نبندد کارگشاده پيشانی
آورده اند که اندکی در وظیفه او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودت معهود برقرار ندید گفت:
*بِئس المطاعِمُ حینَ الذُلِّ یَکسِبُها
القِدرُ مُنْتَصَبٌ وَ القَدرُ مَخفوضٌ
نانم افزود و آبرویم کاست
بینوائی به از مذلتِ خواست
✍🏻: #سعدى
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
معتقد، باورمند، مومن، ارادت قلبى
كفاف کفایت (در اینجا منظور درآمد)
روى درهم كشيدن نارحت شدن
توقع درخواست، چشمداشت
تعرض، اعتراض ، پرخاش
قبیح زشت
وظیفه مواجب، دستمزد
مودت دوستی، مهربانی
معهود ، قرارداد،پیمان کردهشده
*ترجمه بیت عربی:چه بد است که طعامها و خوردنیها با آبروریزی و خواری کسب شوند.چه دیگ که برپا میشود و آبرو که ریخته و پست میشود.
🍃 نونت را با آب بخور منت آبدوغ نکش.🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی
💫 یکی از حکما پسر را نهی همیکرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند.
گفت ای پدر گرسنگی خلق را بکشد نشنیدهای که ظریفان گفتهاند به سیری مردن به که گرسنگی بردن.
گفت اندازه نگهدار، کُلوا وَ اشرَبوا وَ لا تُسْرِفوا
نه چندان بخور کز دهانت بر آید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
با آن که در وجود طعامست عیش نفس
رنج آورد طعام که بیش از قَدَر بود
گر گُل شکر خوری به تکلف زیان کند
ور نان خشک دیر خوری گُل شکر بود
مکن گر *مردمی *بسيارخواری
که سگ زين میکِشد بسيار *خواری
رنجوری را گفتند دلت چه میخواهد گفت آنکه دلم چیزی نخواهد.
معده چو کج گشت و شکم درد خاست
سود ندارد همه اسباب راست
✍🏻: #سعدى
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
* آیه۳۰اعراف_ بخوريد و بیاشامید ولى اسراف نكنيد.
*عيش نفس: مايه زندگى انسان.
* قَدَر: اندازه
*تکلف؛تعارف؛به خود رنج دادن.
*مردمی: انسان هستی
*بسیارخواری: زیادخوردن
خواری: زبونی، پستی
*کج گشت: اینجا معنی پُرشدن و بیماری میدهد.
*سود..: داراو مهیا بودن بیفایده است.
🍃اندازه نگهدار که اندازه نکوست🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی
💫 یکی از حکما پسر را نهی همیکرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند.
گفت ای پدر گرسنگی خلق را بکشد نشنیدهای که ظریفان گفتهاند به سیری مردن به که گرسنگی بردن.
گفت اندازه نگهدار، کُلوا وَ اشرَبوا وَ لا تُسْرِفوا
نه چندان بخور کز دهانت بر آید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
با آن که در وجود طعامست عیش نفس
رنج آورد طعام که بیش از قَدَر بود
گر گُل شکر خوری به تکلف زیان کند
ور نان خشک دیر خوری گُل شکر بود
مکن گر *مردمی *بسيارخواری
که سگ زين میکِشد بسيار *خواری
رنجوری را گفتند دلت چه میخواهد گفت آنکه دلم چیزی نخواهد.
معده چو کج گشت و شکم درد خاست
سود ندارد همه اسباب راست
✍🏻: #سعدى
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
* آیه۳۰اعراف_ بخوريد و بیاشامید ولى اسراف نكنيد.
*عيش نفس: مايه زندگى انسان.
* قَدَر: اندازه
*تکلف؛تعارف؛به خود رنج دادن.
*مردمی: انسان هستی
*بسیارخواری: زیادخوردن
خواری: زبونی، پستی
*کج گشت: اینجا معنی پُرشدن و بیماری میدهد.
*سود..: داراو مهیا بودن بیفایده است.
🍃اندازه نگهدار که اندازه نکوست🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
💫 نه هر که بهصورت نکوست سيرتِ زيبا در اوست ،کار اندرون دارد نه پوست.
توان شناخت به يک روز در شمايلِ مرد
که تا کجاش رسيده است پايگاهِ علوم
ولی ز باطنش ايمن مباش و غرّه مشو
که خُبثِ نفس نگردد به سالها معلوم
✍🏻: #سعدى
📚 📚 باب هشتم (در آداب صحبت) آداب۴۳
سیرت; خلق، خو، سرشت،
شمایل: شکل و صورت.
غره: خود پسند
خُبث: پلیدی و ناپاکی، بد ذاتی
*بیتها: در مدت کوتاهی میتوان فهمید که دانش و علم فرد تا چه حد است اما ذات و باطن هر فرد را به راحتی نمی توان تشخیص داد به طوری که پلیدی نفس، حتی تا سالها معلوم نخواهد .
🍃صورت زیبای ظاهر هیچ نیست / ای برادر سیرت زیبا بیار🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
💫 نه هر که بهصورت نکوست سيرتِ زيبا در اوست ،کار اندرون دارد نه پوست.
توان شناخت به يک روز در شمايلِ مرد
که تا کجاش رسيده است پايگاهِ علوم
ولی ز باطنش ايمن مباش و غرّه مشو
که خُبثِ نفس نگردد به سالها معلوم
✍🏻: #سعدى
📚 📚 باب هشتم (در آداب صحبت) آداب۴۳
سیرت; خلق، خو، سرشت،
شمایل: شکل و صورت.
غره: خود پسند
خُبث: پلیدی و ناپاکی، بد ذاتی
*بیتها: در مدت کوتاهی میتوان فهمید که دانش و علم فرد تا چه حد است اما ذات و باطن هر فرد را به راحتی نمی توان تشخیص داد به طوری که پلیدی نفس، حتی تا سالها معلوم نخواهد .
🍃صورت زیبای ظاهر هیچ نیست / ای برادر سیرت زیبا بیار🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ روزی بغرور جوانی *سخت رانده بودم و شبانگاه به پای *گريوهای سست مانده.
پيرمردی ضعيف از پس كاروان همی آمد و گفت چه نشينی كه نه جای خفتن است؟
گفتم چون روم كه نه پای رفتن است!
گفت اين نشنيدی كه صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن به كه دويدن و *گسستن.
ای كه مشتاق منزلى مشتاب
پند من كار بند و صبر آموز
اسب *تازى *دوتگ رود به شتاب
اشتر آهسته مى رود شب و روز
✍🏻: #سعدى
📚 باب ششم (در ضعف و پیری)
سخت: سریع
گریوه: گردنه، تپه
گسستن: قطع کردن
تازى: تازنده و چابک
دوتگ: دو مرحله، دو دور
🍃 رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ روزی بغرور جوانی *سخت رانده بودم و شبانگاه به پای *گريوهای سست مانده.
پيرمردی ضعيف از پس كاروان همی آمد و گفت چه نشينی كه نه جای خفتن است؟
گفتم چون روم كه نه پای رفتن است!
گفت اين نشنيدی كه صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن به كه دويدن و *گسستن.
ای كه مشتاق منزلى مشتاب
پند من كار بند و صبر آموز
اسب *تازى *دوتگ رود به شتاب
اشتر آهسته مى رود شب و روز
✍🏻: #سعدى
📚 باب ششم (در ضعف و پیری)
سخت: سریع
گریوه: گردنه، تپه
گسستن: قطع کردن
تازى: تازنده و چابک
دوتگ: دو مرحله، دو دور
🍃 رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
💫 هر که با بزرگان ستيزد* خونِ خود ريزد.
خويشتن را بزرگ پنداری
راست گفتند يک دو بيند لوچ*
زود بينی شکسته پيشانی
تو که بازی کنی به سر با غوچ*
✍🏻: #سعدى
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)
ستیزد: بجنگد
لوچ: دوبین، انسانی که چیزها را بیشتر از واقعیت موجود میبیند. (هر چیز را دو تا میبیند)
غوچ: گوزن کوهی
🍃 با شاخ غول دربیفتی ورمیفتی🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
💫 هر که با بزرگان ستيزد* خونِ خود ريزد.
خويشتن را بزرگ پنداری
راست گفتند يک دو بيند لوچ*
زود بينی شکسته پيشانی
تو که بازی کنی به سر با غوچ*
✍🏻: #سعدى
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)
ستیزد: بجنگد
لوچ: دوبین، انسانی که چیزها را بیشتر از واقعیت موجود میبیند. (هر چیز را دو تا میبیند)
غوچ: گوزن کوهی
🍃 با شاخ غول دربیفتی ورمیفتی🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ حکيمی که با جُهّال دراُفتد توقعِ عزّت ندارد وگر جاهلی به زبانآوری بر حکيمی غالب آيد عجب نيست که سنگی است که گوهر همی شکند.
نه عجب گر فرو رود نفسش
عندلیبی غُراب هم قفسش
گر هنرمند از اوباش جفائی بيند
تا دلِ خويش نيازارد و درهم نشود
سنگِ بد گوهر اگر کاسهی زرّين بشکست
قيمتِ سنگ نيفزايد و زر کم نشود
✍🏻: #سعدى
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)
جهّال: نادانان
عندلیب: بلبل
غراب: کلاغ
اوباش: بیسروپایان، فرومایگان
🍃 بیهنر قدر هنر، نتوانست شکست.🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ حکيمی که با جُهّال دراُفتد توقعِ عزّت ندارد وگر جاهلی به زبانآوری بر حکيمی غالب آيد عجب نيست که سنگی است که گوهر همی شکند.
نه عجب گر فرو رود نفسش
عندلیبی غُراب هم قفسش
گر هنرمند از اوباش جفائی بيند
تا دلِ خويش نيازارد و درهم نشود
سنگِ بد گوهر اگر کاسهی زرّين بشکست
قيمتِ سنگ نيفزايد و زر کم نشود
✍🏻: #سعدى
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)
جهّال: نادانان
عندلیب: بلبل
غراب: کلاغ
اوباش: بیسروپایان، فرومایگان
🍃 بیهنر قدر هنر، نتوانست شکست.🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ ضعيفی که با قوی دلاوری کند، يارِ دشمن است در هلاکِ خويش.
سايه پرورده را چه طاقتِ آن
که رود با مبارزان به قِتال
سست بازو به جهل میفکند
پنجه با مردِ آهنين چنگال
✍🏻: #سعدى
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)
سایه پرورده: آسوده ، راحتطلب
قتال: کارزار
🍃 با شاخ گاو سرجنگ داشتن🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ ضعيفی که با قوی دلاوری کند، يارِ دشمن است در هلاکِ خويش.
سايه پرورده را چه طاقتِ آن
که رود با مبارزان به قِتال
سست بازو به جهل میفکند
پنجه با مردِ آهنين چنگال
✍🏻: #سعدى
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)
سایه پرورده: آسوده ، راحتطلب
قتال: کارزار
🍃 با شاخ گاو سرجنگ داشتن🍃
@sobhosher