Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
🍁🍂
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من - مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مهلقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری
🍂🍁فراخور گرامی روز
شاعر : #ملک_الشعرای_بهار یاد و نامش گرامی💐
آواز: #محمدرضاشجریان
آهنگ : درویش خان
در مایه افشاری از دستگاه شور
شبتان دلچسب و ناب💐🥰
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
🍁🍂
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من - مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مهلقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری
🍂🍁فراخور گرامی روز
شاعر : #ملک_الشعرای_بهار یاد و نامش گرامی💐
آواز: #محمدرضاشجریان
آهنگ : درویش خان
در مایه افشاری از دستگاه شور
شبتان دلچسب و ناب💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
وطن من
ای خطهٔ #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بار خدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کاز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغاکه چنان گشتی بیبرک
کاز بافتهء خویش نداری کفن من
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کس را سخن من
وانگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
شعر از : #ملک_الشعرای_بهار
آهنگ: #پرویزمشکاتیان
دستگاه : سه گاه
آواز: زنده و گرامى ياد #ایرج_بسطامی
و تمام كشته شدگان زلزله بم
رنج و غم از تن وطنمان دور
شادى تنيده در تار و پود لحظه هاتان 🥰🙏🏻
@sobhosher
ای خطهٔ #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دل پر حزن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بار خدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کاز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغاکه چنان گشتی بیبرک
کاز بافتهء خویش نداری کفن من
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کس را سخن من
وانگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
شعر از : #ملک_الشعرای_بهار
آهنگ: #پرویزمشکاتیان
دستگاه : سه گاه
آواز: زنده و گرامى ياد #ایرج_بسطامی
و تمام كشته شدگان زلزله بم
رنج و غم از تن وطنمان دور
شادى تنيده در تار و پود لحظه هاتان 🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌺🎧
#شعرخوب_بخوانيم
یقین درم اثر امشو به های های مو نیست
که یار مسته و گوشش بگریههای مو نیست
خدا خدا چه ثمر ای موذناکه امشو
خدا خدای شمایه خدا خدای مو نیست
نمود خونمه پامال و خونبها مه نداد
زدم چو بر دمنش دست، گفت پای مو نیست
بریز خونمه با دست نازنین خودت
چره که بیتر ازی هیچه خونبهای مو نیست
بهار اگر شو صدبار بمیرم از غم دوست
بجرم عشق و محبت، هنوز جزای مو نیست
تک نوازی سنتور و دکلمه : استاد #پرویز_مشکاتیان فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
بالهجه ی نیشابوری
شعر : #ملک_الشعرای_بهار
از آلبوم تمنا
بهارتون از شوق هستى سرشار🥰💐
@sobhoshet
#شعرخوب_بخوانيم
یقین درم اثر امشو به های های مو نیست
که یار مسته و گوشش بگریههای مو نیست
خدا خدا چه ثمر ای موذناکه امشو
خدا خدای شمایه خدا خدای مو نیست
نمود خونمه پامال و خونبها مه نداد
زدم چو بر دمنش دست، گفت پای مو نیست
بریز خونمه با دست نازنین خودت
چره که بیتر ازی هیچه خونبهای مو نیست
بهار اگر شو صدبار بمیرم از غم دوست
بجرم عشق و محبت، هنوز جزای مو نیست
تک نوازی سنتور و دکلمه : استاد #پرویز_مشکاتیان فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
بالهجه ی نیشابوری
شعر : #ملک_الشعرای_بهار
از آلبوم تمنا
بهارتون از شوق هستى سرشار🥰💐
@sobhoshet
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ایران هنگام کار است
برخیز و ببین - ایران
بختت در انتظار است
از پا منشین - ایران
از جور فراوان هر گوشه شوری بپاست
خونها شده پامال و آزادیش خونبهاست
خدا ز درد و غم رهاند ما را
خدا به کام دل رساند ما را
*
دور جهان نگر که چه غوغا خواهد کرد
که چه غوغا خواهد کرد
حب وطن نگر که چه با ما خواهد کرد
که چه با ما خواهد کرد
آه چه محنتها که کشیدی ایران
آه به کام دل نرسیدی، جز غم ندیدی ایران
*
خدا ز درد و غم رهاند ما را
خدا به کام دل رساند ما را
جز همت و غیرت، درمان دردی کجا؟
جز فخر و شهامت، دشمن نوردی کجا
جهان به کام ما برآید، آمین
شب فراق ما سرآید، آمین
عز و شرف به همت والا باید خواست
به تقلا باید خواست
فتح و ظفر به دست توانا باید خواست
به مدارا باید خواست
کیست که مژدهای برساند ما را
کیست که جرعهای بچشاند ما را
وز غم رهاند ما را
جهان به کام ما برآید، آمین
شب فراق ما سرآید، آمین
*
گر در ره غمش کشته شوم به تهمت یاری
بهتر که از اجانب شنوم ملامت و خواری
خواری، خارا و خوشترم از گل بهاری
خیزکه روز فتح و ظفر شد - ایران
خیز که روزگار دگر شد وقت هنر شد - ایران
جهان به کام ما برآید، آمین
شب فراق ما سرآید، آمین
✍🏻: فراخور زادروز #ملکالشعرابهار، چهرهی ماندگار ادبیات فارسی
بهار از کودکی شعر میسرود و وقتی پدر درگذشت به فرمان مظفرالدینشاه بر جای پدر نشست و لقب ملکالشعرا را از آن ِ خود کرد. در نوجوانی همراه پدر در محافل آزادیخواهان شرکت میکرد. دو سال پس از فوت پدر بر اثر همین آشناییها، بهار به جمع مشروطهخواهان خراسان پیوست.
یکی از مشهورترین قصاید #ملکالشعرا به نام «بثالشکوی» درباب توقیف روزنامهی نوبهار سروده شده است.
او دوم اردیبهشت سال ۱۳۳۰ در تهران درگذشت و در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
#آثارمنظوم_منثور #ملک_الشعرای_بهار
منظومهٔ چهار خطابه، ۱۳۰۵
اندرزهای آذرباد ماراسپندان (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)، ۱۳۱۲
یادگار زریران (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)، ۱۳۱۲
زندگانی مانی، ۱۳۱۳
گلشن صبا، فتحعلی خان صبا (تصحیح)، ۱۳۱۳
احوال فردوسی، ۱۳۱۳
تاریخ سیستان (تصحیح)، ۱۳۱۴
رسالهٔ نفس ارسطو ترجمهٔ باباافضل کاشانی (تصحیح)، ۱۳۱۶
مجملالتواریخ والقصص (تصحیح)، ۱۳۱۸
منتخب جوامعالحکایات، سدیدالدین عوفی (تصحیح)، ۱۳۲۴
سبک شناسی، (سه جلد) ۱۳۲۱–۱۳۲۶
تاریخ مختصر احزاب سیاسی (دو جلد)، ۱۳۲۱–۱۳۶۳
دستور زبان فارسی پنج استاد (به همراهی قریب، فروزانفر، رشید یاسمی، همایی)، ۱۳۲۹
شعر در ایران، ۱۳۳۳
تاریخ تطّور در شعر فارسی، ۱۳۳۴
دیوان اشعار، تهران، ۱۳۳۵
تاریخ بلعمی، ابوعلی محمدبن محمد بلعمی (تصحیح) (به کوشش محمد پروین گنابادی)، ۱۳۴۱
فردوسینامه بهار، (به کوشش محمد گلبن)، ۱۳۴۵
رساله در احوال محمدبن جریر طبری
بهار و ادب فارسی.
☘️خیز که روزگار دگر شد وقت هنر شد - ایران
جهان به کام ما برآید، آمین🙏🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ایران هنگام کار است
برخیز و ببین - ایران
بختت در انتظار است
از پا منشین - ایران
از جور فراوان هر گوشه شوری بپاست
خونها شده پامال و آزادیش خونبهاست
خدا ز درد و غم رهاند ما را
خدا به کام دل رساند ما را
*
دور جهان نگر که چه غوغا خواهد کرد
که چه غوغا خواهد کرد
حب وطن نگر که چه با ما خواهد کرد
که چه با ما خواهد کرد
آه چه محنتها که کشیدی ایران
آه به کام دل نرسیدی، جز غم ندیدی ایران
*
خدا ز درد و غم رهاند ما را
خدا به کام دل رساند ما را
جز همت و غیرت، درمان دردی کجا؟
جز فخر و شهامت، دشمن نوردی کجا
جهان به کام ما برآید، آمین
شب فراق ما سرآید، آمین
عز و شرف به همت والا باید خواست
به تقلا باید خواست
فتح و ظفر به دست توانا باید خواست
به مدارا باید خواست
کیست که مژدهای برساند ما را
کیست که جرعهای بچشاند ما را
وز غم رهاند ما را
جهان به کام ما برآید، آمین
شب فراق ما سرآید، آمین
*
گر در ره غمش کشته شوم به تهمت یاری
بهتر که از اجانب شنوم ملامت و خواری
خواری، خارا و خوشترم از گل بهاری
خیزکه روز فتح و ظفر شد - ایران
خیز که روزگار دگر شد وقت هنر شد - ایران
جهان به کام ما برآید، آمین
شب فراق ما سرآید، آمین
✍🏻: فراخور زادروز #ملکالشعرابهار، چهرهی ماندگار ادبیات فارسی
بهار از کودکی شعر میسرود و وقتی پدر درگذشت به فرمان مظفرالدینشاه بر جای پدر نشست و لقب ملکالشعرا را از آن ِ خود کرد. در نوجوانی همراه پدر در محافل آزادیخواهان شرکت میکرد. دو سال پس از فوت پدر بر اثر همین آشناییها، بهار به جمع مشروطهخواهان خراسان پیوست.
یکی از مشهورترین قصاید #ملکالشعرا به نام «بثالشکوی» درباب توقیف روزنامهی نوبهار سروده شده است.
او دوم اردیبهشت سال ۱۳۳۰ در تهران درگذشت و در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
#آثارمنظوم_منثور #ملک_الشعرای_بهار
منظومهٔ چهار خطابه، ۱۳۰۵
اندرزهای آذرباد ماراسپندان (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)، ۱۳۱۲
یادگار زریران (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)، ۱۳۱۲
زندگانی مانی، ۱۳۱۳
گلشن صبا، فتحعلی خان صبا (تصحیح)، ۱۳۱۳
احوال فردوسی، ۱۳۱۳
تاریخ سیستان (تصحیح)، ۱۳۱۴
رسالهٔ نفس ارسطو ترجمهٔ باباافضل کاشانی (تصحیح)، ۱۳۱۶
مجملالتواریخ والقصص (تصحیح)، ۱۳۱۸
منتخب جوامعالحکایات، سدیدالدین عوفی (تصحیح)، ۱۳۲۴
سبک شناسی، (سه جلد) ۱۳۲۱–۱۳۲۶
تاریخ مختصر احزاب سیاسی (دو جلد)، ۱۳۲۱–۱۳۶۳
دستور زبان فارسی پنج استاد (به همراهی قریب، فروزانفر، رشید یاسمی، همایی)، ۱۳۲۹
شعر در ایران، ۱۳۳۳
تاریخ تطّور در شعر فارسی، ۱۳۳۴
دیوان اشعار، تهران، ۱۳۳۵
تاریخ بلعمی، ابوعلی محمدبن محمد بلعمی (تصحیح) (به کوشش محمد پروین گنابادی)، ۱۳۴۱
فردوسینامه بهار، (به کوشش محمد گلبن)، ۱۳۴۵
رساله در احوال محمدبن جریر طبری
بهار و ادب فارسی.
☘️خیز که روزگار دگر شد وقت هنر شد - ایران
جهان به کام ما برآید، آمین🙏🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
🍃🕊
شـد وقت آنكه🕊🌸
مرغ سحر نغمه سر كند
گـل با نسیم صبح🕊🌸
سر از خواب بر کَند🕊🌸
✍🏻: #ملک_الشعرای_بهار 🕊🌸
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا
@sobhosher
شـد وقت آنكه🕊🌸
مرغ سحر نغمه سر كند
گـل با نسیم صبح🕊🌸
سر از خواب بر کَند🕊🌸
✍🏻: #ملک_الشعرای_بهار 🕊🌸
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر، یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت زخشم برفلک مشت
آن مشت تویی تو، ای دماوند
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نینی تو نه مشت روزگاری
ای کوه نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهٔ زمینی
از درد ورم نموده یک چند
تا درد و ورم فرو نشیند
کافور بر آن ضماد کردند
شو منفجر ای دل زمانه
وان آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین سخن همی گوی
افسرده مباش خوش همی خند
پنهان مکن آتش درون را
زین سوختهجان شنو یکی پند
گر آتش دل نهفته داری
سوزد جانت به جانت سوگند
بر ژرف دهانت سخت بندی
بر بسته سپهر زال پر فند
من بند دهانت برگشایم
ور بگشایند بندم از بند
ازآتش دل برون فرستم
برقی که بسوزد آن دهان بند
من این کنم و بود که آید
نزدیک تو این عمل خوشایند
آزاد شوی و بر خروشی
مانندهٔ دیو جسته از بند
هرّای تو افکند زلازل
از نیشابور تا نهاوند
وز برق تنورهات بتابد
ز البرز اشعه تا به الوند
ای مادر سر سپید بشنو
این پند سیاه بخت فرزند
برکش ز سر این سپید معجر
بنشین به یکی کبود اورند
از نار و سعیر و گاز و گوگرد
از دود و حمیم و صخره و گند
از آتش آه خلق مظلوم
و از شعلهٔ کیفر خداوند
ابری بفرست بر سر ری
بارانش زهول و بیم و آفند
بشکن در دوزخ و برون ریز
بادافره کفر کافری چند
زانگونه که بر مدینهٔ عاد
صرصر شرر عدم پراکند
چونان که بشارسان «پمپی»
ولکان اجل معلق افکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا که باید
از ریشه بنای ظلم برکند
زین بیخردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند
✍🏻: #ملک_الشعرای_بهار
سده سیزدهم
روز ملی #دماوند
#جشن_تیرگان
خجسته و پیروز☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر، یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت زخشم برفلک مشت
آن مشت تویی تو، ای دماوند
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نینی تو نه مشت روزگاری
ای کوه نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهٔ زمینی
از درد ورم نموده یک چند
تا درد و ورم فرو نشیند
کافور بر آن ضماد کردند
شو منفجر ای دل زمانه
وان آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین سخن همی گوی
افسرده مباش خوش همی خند
پنهان مکن آتش درون را
زین سوختهجان شنو یکی پند
گر آتش دل نهفته داری
سوزد جانت به جانت سوگند
بر ژرف دهانت سخت بندی
بر بسته سپهر زال پر فند
من بند دهانت برگشایم
ور بگشایند بندم از بند
ازآتش دل برون فرستم
برقی که بسوزد آن دهان بند
من این کنم و بود که آید
نزدیک تو این عمل خوشایند
آزاد شوی و بر خروشی
مانندهٔ دیو جسته از بند
هرّای تو افکند زلازل
از نیشابور تا نهاوند
وز برق تنورهات بتابد
ز البرز اشعه تا به الوند
ای مادر سر سپید بشنو
این پند سیاه بخت فرزند
برکش ز سر این سپید معجر
بنشین به یکی کبود اورند
از نار و سعیر و گاز و گوگرد
از دود و حمیم و صخره و گند
از آتش آه خلق مظلوم
و از شعلهٔ کیفر خداوند
ابری بفرست بر سر ری
بارانش زهول و بیم و آفند
بشکن در دوزخ و برون ریز
بادافره کفر کافری چند
زانگونه که بر مدینهٔ عاد
صرصر شرر عدم پراکند
چونان که بشارسان «پمپی»
ولکان اجل معلق افکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا که باید
از ریشه بنای ظلم برکند
زین بیخردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند
✍🏻: #ملک_الشعرای_بهار
سده سیزدهم
روز ملی #دماوند
#جشن_تیرگان
خجسته و پیروز☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher