━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•—
بين عينيك وبيني
حينما أُغرقُ في عينيكِ عيني,
ألمح الفجر العميقا
وأرى الأمس العتيقا
وأرى ما لست أدري,
وأحسّ الكون يجري
بين عينيكِ وبيني.
*میان من و چشمهایت*
آن هنگام که غرق میکنم
چشمانام را
در
چشمهایت؛
میبینم سپیدهی ژرف وُ
گذشتهی کهن را.
و آنچه را که نمیدانم؛ میبینم
و احساس میکنم «هستی»
جریان دارد میان من وُ چشمهایت.
شاعر: #آدونیس - سوریه، ۱۹۳۰
برگردان: #صالح_بوعذار
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•—
بين عينيك وبيني
حينما أُغرقُ في عينيكِ عيني,
ألمح الفجر العميقا
وأرى الأمس العتيقا
وأرى ما لست أدري,
وأحسّ الكون يجري
بين عينيكِ وبيني.
*میان من و چشمهایت*
آن هنگام که غرق میکنم
چشمانام را
در
چشمهایت؛
میبینم سپیدهی ژرف وُ
گذشتهی کهن را.
و آنچه را که نمیدانم؛ میبینم
و احساس میکنم «هستی»
جریان دارد میان من وُ چشمهایت.
شاعر: #آدونیس - سوریه، ۱۹۳۰
برگردان: #صالح_بوعذار
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان ჻🌸🍃჻ᭂ
تو که برگردی
خدا به زمین برمیگردد
و تهسیگارهایش را
از زیرِ پوستم جمع میکند!
تو که برگردی
غروب بار و بنهاش را
برمیدارد
از در پشتی
فرار میکند!
تو که برگردی...
آه
برگرد و در من
نفس بکش!
نفس بکش!
نفس بکش!
آنقدر که فصلهای غریب
به تو برسند!
آنقدر که فاصلههای خبیث
دق کنند..!
آنقدر که در سطرهای اول هر شعر
سیبها سرخ شوند
و آنقدر که فکرها
شب را بشویند!
در من نفس بکش!
ما با تمامِ سکوت سنگینمان
فریادهای یک دفتریم...!
•••••••••••
إذا رجعتَ
سيرجع الله إلى الأرض
ويجمعُ أعقاب سجائره
من تحت جلدي
إذا عدتَ
سيحمل الغروب
متاعه
ويهرب من
الباب الخلفي
إذا عدتَ...
ارجع و فيَّ
تنفس!
تنفس!
تنفس!
لدرجة تصلُ إليك الفصول الغريبة!
إلى حدٍ تموت حنقاً
المسافات اللئيمة!...
لدرجة تغدو التفاحات في الأسطر الأولى
من كل قصيدة
أشد أحمراراً
لدرجة تبددُ فيها الأفكار
الليل
تنفس فيَّ!
فنحن بكل صمتنا الثقيل
صرخات دفتر!...
✍🏻: #آرزو_کاظمی
برگردان: #صالح_بوعذار
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان ჻🌸🍃჻ᭂ
تو که برگردی
خدا به زمین برمیگردد
و تهسیگارهایش را
از زیرِ پوستم جمع میکند!
تو که برگردی
غروب بار و بنهاش را
برمیدارد
از در پشتی
فرار میکند!
تو که برگردی...
آه
برگرد و در من
نفس بکش!
نفس بکش!
نفس بکش!
آنقدر که فصلهای غریب
به تو برسند!
آنقدر که فاصلههای خبیث
دق کنند..!
آنقدر که در سطرهای اول هر شعر
سیبها سرخ شوند
و آنقدر که فکرها
شب را بشویند!
در من نفس بکش!
ما با تمامِ سکوت سنگینمان
فریادهای یک دفتریم...!
•••••••••••
إذا رجعتَ
سيرجع الله إلى الأرض
ويجمعُ أعقاب سجائره
من تحت جلدي
إذا عدتَ
سيحمل الغروب
متاعه
ويهرب من
الباب الخلفي
إذا عدتَ...
ارجع و فيَّ
تنفس!
تنفس!
تنفس!
لدرجة تصلُ إليك الفصول الغريبة!
إلى حدٍ تموت حنقاً
المسافات اللئيمة!...
لدرجة تغدو التفاحات في الأسطر الأولى
من كل قصيدة
أشد أحمراراً
لدرجة تبددُ فيها الأفكار
الليل
تنفس فيَّ!
فنحن بكل صمتنا الثقيل
صرخات دفتر!...
✍🏻: #آرزو_کاظمی
برگردان: #صالح_بوعذار
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher