صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
#شب_چله(يلدا) در ادبيات فارسى📚
#شاهنامه_شب چله

📖در شاهنامه فردوسی داستان شب چله را با داستان بیژن و منیژه می شناسیم .عاشقان راستین که برای بیرون کشیدن صداقت و وفا،مهر و شرافت از چاه ناآگاهی تلاش ها می کنند.
🔹همسر فردوسی داستان بیژن و منیژه را برای او تعریف می کند. داستانی که باید خواند . داستانی که نقالان در مراسم یلدا آن را برای علاقمندان به هنر نقالی تعریف می کنند. داستان بیژن و منیژه یکی از داستان‌های معروف کتاب شاهنامه، کتاب
حماسی ایرانیان به زبان فارسی است. این داستان روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب است.

🔹و #فردوسی چنین بازگو می کند:🍂🍁

شبی چون شبه روی شسته بقیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر

دگرگونه آرایشی کرد ماه بسیچ گذر کرد بر پیشگاه

شده تیره اندر سرای درنگ
میان کرده باریک و دل کرده تنگ

ز تاجش سه بهره شده لاژورد سپرده هوا را بزنگار و گرد

سپاه شب تیره بر دشت و راغ یکی فرش گسترده از پرزاغ

نموده ز هر سو بچشم اهرمن چو مار سیه باز کرده دهن

#یلدا جشن پیروزی روشنی بر تاریکی است . جشنی با ده هزار سال سابقه و ترویج داستان خوانی و داستان سرایی و انتقال پند و حکمت بزرگان به خانواده و جوانان فامیل .

🔻پیام این بود: ” بلندای شب و سکوت شب ، برای آموزش است . #شب_چله بلند ترین شب سال قرار است به پایان برسد، یعنی نادانی و تاریکی و جهل می رود تا جای خود را به بلند ترین روز سال بسپارد یعنی خورشید آگاهی طلوع کند وسپیده خرد بردمد.

🔺بلند ترین تاریکی برود ، بلند ترین #دانایی به جایش بنشیند . بلند ترین نادانی می رود تا، بلند ترین دانایی بیاید (با خواندن و مطالعه).با انتقال دانش .
🍂🍁
بیاورد شمع و بیامد بباغ
برافروخت رخشنده شمع و چراغ

می آورد و نار و ترنج و بهی
زدوده یکی جام شاهنشهی

مرا گفت برخیز و دل شاددار
روان را ز درد و غم آزاد دار

نگر تا که دل را نداری تباه
ز اندیشه و داد فریاد خواه

جهان چون گذاری همی بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد

گهی می گسارید و گه چنگ ساخت
تو گفتی که هاروت نیرنگ ساخت

دلم بر همه کام پیروز کرد
که بر من شب تیره نوروز کرد

بدان سرو بن گفتم ای ماهروی
یکی داستان امشبم بازگونی


🔸شاعران ديگر فارسى زبان نيز از چند زاویه به یلدا نگاه می‌کنند و در چگونگی این نگاه است که دست به ایجاد تصاویر گوناگون شعری می‌زنند. شب یلدا، سیاه است و دراز؛ به مانند زلف معشوق. #شب_چله را باید به امید پیروزی مهر تحمل کرد و چنین است که شاعران روز‌های دوری خود از معشوق را به آن همانند می‌کنند. در #شب_چله ستیز و رویارویی اورمزد و اهریمن است که باید به پیروزی اورمزد امیدوار بود و امید را از دست نداد. گاهی هم در شعر و ادبیات معاصر دوره‌های استبدادی خوانین را نیز به شب یلدا تشبیه کرده‌اند.
در لغتنامه‌ی دهخدا نمونه‌هایی در پیوند به چگونگی کاربرد یلدا در شعر شاعران آمده است که نمونه‌هایی را این جا نقل می‌کنیم:

◽️◽️🍁🍂
چون از خم زلف چهره بنمایی
خورشید براید از شب یلدا
#قاآنی
◽️🍂
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور

وی روی خوشت به ترکتازی مشهور

با زلف توقصه‌ای است ما را مشکل

همچون شب یلدا به درازی مشهور

#عبیدزاکانی
🍂🍁◽️
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد

مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

#ناصرخسرو

◽️🍂🍁

چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه

خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

#عنصری
🍁🍂◽️

چشم جان را سرمه‌اش اعمی کند

روز روشن را شب یلدا کند

#اقبال_لاهورى

◽️🍁🍂
همه شب‌های غم آبستن روز طرب است

یوسف روز به چاه شب یلدا بینند

#خاقانی
🍂◽️

باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش

صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

#سعدی
🍂
هنوز با همه دردم امید درمان است

که آخری بود آخر شبان یلدا را
#سعدی
🍁
نظر به روی تو هر بامداد نوروز است

شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
#سعدی
◽️🍂

تا در سر زلفش نکنی جان گرامی

پیش تو حدیث شب یلدا نتوان گفت

#خواجوی_کرمانی

🍂🍁🍁🍂
#شب_چله خجسته و مبارك

@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#شب_چله(يلدا) در ادبيات فارسى📚
#شاهنامه_شب چله

📖در شاهنامه فردوسی داستان شب چله را با داستان بیژن و منیژه می شناسیم .عاشقان راستین که برای بیرون کشیدن صداقت و وفا،مهر و شرافت از چاه ناآگاهی تلاش ها می کنند.
🔹همسر فردوسی داستان بیژن و منیژه را برای او تعریف می کند. داستانی که باید خواند . داستانی که نقالان در مراسم یلدا آن را برای علاقمندان به هنر نقالی تعریف می کنند. داستان بیژن و منیژه یکی از داستان‌های معروف کتاب شاهنامه، کتاب
حماسی ایرانیان به زبان فارسی است. این داستان روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب است.

🔹و #فردوسی چنین بازگو می کند:🍂🍁

شبی چون شبه روی شسته بقیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر

دگرگونه آرایشی کرد ماه بسیچ گذر کرد بر پیشگاه

شده تیره اندر سرای درنگ
میان کرده باریک و دل کرده تنگ

ز تاجش سه بهره شده لاژورد سپرده هوا را بزنگار و گرد

سپاه شب تیره بر دشت و راغ یکی فرش گسترده از پرزاغ

نموده ز هر سو بچشم اهرمن چو مار سیه باز کرده دهن

#یلدا جشن پیروزی روشنی بر تاریکی است . جشنی با ده هزار سال سابقه و ترویج داستان خوانی و داستان سرایی و انتقال پند و حکمت بزرگان به خانواده و جوانان فامیل .

🔻پیام این بود: ” بلندای شب و سکوت شب ، برای آموزش است . #شب_چله بلند ترین شب سال قرار است به پایان برسد، یعنی نادانی و تاریکی و جهل می رود تا جای خود را به بلند ترین روز سال بسپارد یعنی خورشید آگاهی طلوع کند وسپیده خرد بردمد.

🔺بلند ترین تاریکی برود ، بلند ترین #دانایی به جایش بنشیند . بلند ترین نادانی می رود تا، بلند ترین دانایی بیاید (با خواندن و مطالعه).با انتقال دانش .
🍂🍁
بیاورد شمع و بیامد بباغ
برافروخت رخشنده شمع و چراغ

می آورد و نار و ترنج و بهی
زدوده یکی جام شاهنشهی

مرا گفت برخیز و دل شاددار
روان را ز درد و غم آزاد دار

نگر تا که دل را نداری تباه
ز اندیشه و داد فریاد خواه

جهان چون گذاری همی بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد

گهی می گسارید و گه چنگ ساخت
تو گفتی که هاروت نیرنگ ساخت

دلم بر همه کام پیروز کرد
که بر من شب تیره نوروز کرد

بدان سرو بن گفتم ای ماهروی
یکی داستان امشبم بازگونی


🔸شاعران ديگر فارسى زبان نيز از چند زاویه به یلدا نگاه می‌کنند و در چگونگی این نگاه است که دست به ایجاد تصاویر گوناگون شعری می‌زنند. شب یلدا، سیاه است و دراز؛ به مانند زلف معشوق. #شب_چله را باید به امید پیروزی مهر تحمل کرد و چنین است که شاعران روز‌های دوری خود از معشوق را به آن همانند می‌کنند. در #شب_چله ستیز و رویارویی اورمزد و اهریمن است که باید به پیروزی اورمزد امیدوار بود و امید را از دست نداد. گاهی هم در شعر و ادبیات معاصر دوره‌های استبدادی خوانین را نیز به شب یلدا تشبیه کرده‌اند.
در لغتنامه‌ی دهخدا نمونه‌هایی در پیوند به چگونگی کاربرد یلدا در شعر شاعران آمده است که نمونه‌هایی را این جا نقل می‌کنیم:

◽️◽️🍁🍂
چون از خم زلف چهره بنمایی
خورشید براید از شب یلدا
#قاآنی
◽️🍂
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور

وی روی خوشت به ترکتازی مشهور

با زلف توقصه‌ای است ما را مشکل

همچون شب یلدا به درازی مشهور

#عبیدزاکانی
🍂🍁◽️
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد

مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

#ناصرخسرو

◽️🍂🍁

چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه

خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

#عنصری
🍁🍂◽️

چشم جان را سرمه‌اش اعمی کند

روز روشن را شب یلدا کند

#اقبال_لاهورى

◽️🍁🍂
همه شب‌های غم آبستن روز طرب است

یوسف روز به چاه شب یلدا بینند

#خاقانی
🍂◽️

باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش

صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

#سعدی
🍂
هنوز با همه دردم امید درمان است

که آخری بود آخر شبان یلدا را
#سعدی
🍁
نظر به روی تو هر بامداد نوروز است

شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
#سعدی
◽️🍂

تا در سر زلفش نکنی جان گرامی

پیش تو حدیث شب یلدا نتوان گفت

#خواجوی_کرمانی

🍂🍁🍁🍂
#شب_چله خجسته و مبارك

@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅#دانایی همان #توانایی است.

#توانا بُوَد هرکه #دانا بُوَد (فردوسی)

حتماً جملۀ مشهورِ فرانسیس بیکن را شنیده‌اید که می‌گوید «دانایی توانایی است».
حالا جالب است بدانید که دو واژۀ انگلیسیِ can (توانستن) و know (دانستن؛ شناختن) هم‌ریشه و هردو از ریشۀ هند و اروپاییِ -gno* هستند.
واژه‌های فارسیِ « #دان» (ریشۀ دانا و دانش و دانستن) و «#شناس» (ریشۀ شناختن) نیز از همین ریشۀ هند و اروپایی‌اند.

ده‌ها واژۀ انگلیسیِ دیگر نیز از همین ریشه‌اند:
acknowledge, cunning, diagnosis, gnosis, gnostic, ignore, knowledge, narrate, noble, note, notice, recognize.

📚:فرهنگِ ریشه‌شناختیِ زبانِ فارسی، محمدِ حسن‌دوست؛
American Heritage Dictionary

✍🏻: بهروز صفرزاده
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐

@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان

با عذر خواهی از جناب بیداریان عزیز
ایشان واژهٔ hurray: را در ترجمه آورده بودند که اشتباه کوچکی باعث شد hurrah ثبت شود😊 🙏🏻


#برای #دانایی برای #آبادی یرای #آزادی
@sobhosher