〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ایاب_و_ذهاب»
«ایاب و ذهاب» یعنی رفت و برگشت: وسیلۀ ایاب و ذهابِ کارکنان فراهم است.
در عربی « #إیاب»، بر وزنِ فِعال، از ریشۀ «أوب» و به معنیِ #بازگشتن، برگشتن، و مراجعت کردن است:
آبَ یَؤوبُ أوبًا و إیابًا: بازگشت؛ برگشت.
«مَآب»، بر وزنِ مَفعَل (در اصل: مَأوَب)، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ محلِ بازگشت و «بازگشتگاه» است.
این واژه در فارسی به صورتِ پسوندواره به کار میرود و نوعی رفتار یا منش را نشان میدهد: تاجرمآب، درویشمآب، عرفانمآب، فرنگیمآب، قلدرمآب، نوکرمآب.
« #ذَهاب»، بر وزنِ فَعال، به معنیِ #رفتن است:
ذَهَبَ یَذهَبُ ذَهابًا و ذُهوبًا: رفت.
«مَذهَب»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ راه است که در آن میروند.
در عربی به بلیتِ رفت و برگشت میگویند: تذکِرة ذَهابٍ و إیابٍ.
از لحاظِ منطقی، رفتن مُقدّم بر بازگشتن است. شما اول به جایی میروید، سپس از آنجا بازمیگردید. به همین دلیل «رفت و برگشت» میگوییم، نه «برگشت و رفت».
اما در ترکیبِ عطفیِ «ایاب و ذهاب» این ترتیبِ منطقی، ظاهراً برای سهولتِ تلفظ، وارونه شدهاست! حق این بود که بگویند «ذهاب و ایاب»، نه «ایاب و ذهاب».
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ایاب_و_ذهاب»
«ایاب و ذهاب» یعنی رفت و برگشت: وسیلۀ ایاب و ذهابِ کارکنان فراهم است.
در عربی « #إیاب»، بر وزنِ فِعال، از ریشۀ «أوب» و به معنیِ #بازگشتن، برگشتن، و مراجعت کردن است:
آبَ یَؤوبُ أوبًا و إیابًا: بازگشت؛ برگشت.
«مَآب»، بر وزنِ مَفعَل (در اصل: مَأوَب)، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ محلِ بازگشت و «بازگشتگاه» است.
این واژه در فارسی به صورتِ پسوندواره به کار میرود و نوعی رفتار یا منش را نشان میدهد: تاجرمآب، درویشمآب، عرفانمآب، فرنگیمآب، قلدرمآب، نوکرمآب.
« #ذَهاب»، بر وزنِ فَعال، به معنیِ #رفتن است:
ذَهَبَ یَذهَبُ ذَهابًا و ذُهوبًا: رفت.
«مَذهَب»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ راه است که در آن میروند.
در عربی به بلیتِ رفت و برگشت میگویند: تذکِرة ذَهابٍ و إیابٍ.
از لحاظِ منطقی، رفتن مُقدّم بر بازگشتن است. شما اول به جایی میروید، سپس از آنجا بازمیگردید. به همین دلیل «رفت و برگشت» میگوییم، نه «برگشت و رفت».
اما در ترکیبِ عطفیِ «ایاب و ذهاب» این ترتیبِ منطقی، ظاهراً برای سهولتِ تلفظ، وارونه شدهاست! حق این بود که بگویند «ذهاب و ایاب»، نه «ایاب و ذهاب».
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #راجع_به»
🔸واژۀ عربیِ « #راجع»، بر وزنِ فاعل، از ریشۀ «رجع» و به معنیِ بازگردنده و برگردنده است. رجوع و مرجع و ارجاع و مراجعه نیز از همین ریشهاند.
در عربی مثلاً میگویند:
هُوَ یَرجِعُ إلی...؛ یعنی به... برمیگردد.
یا میگویند:
هُوَ راجعٌ إلی...؛ یعنی بازگردنده است به... .
وقتی در بحثهای دستوری میگویند «الضمیرُ راجعٌ إلی...»، یعنی مرجعِ ضمیر... است؛ یا به عبارتی، ضمیر مربوط به... است.
🔹«راجعٌ إلی» را در فارسی «راجع به» ترجمه کردهاند و به معنیِ «مربوط به» به کار میبرند.
وقتی راجع به موضوعی حرف میزنید، حرفتان مربوط به آن موضوع است.
❌ چون در فارسیِ گفتاری این واژه râjebe تلفظ میشود، خیلیها به غلط آن را « #راجبه» یا «#راجبِ» مینویسند.
🤔 اگر رجوع را رجوب مینویسید،
اگر ارجاع را ارجاب مینویسید،
اگر مراجع را مراجب مینویسید،
اگر مراجعه را مراجبه مینویسید،
اگر مرجوعی را مرجوبی مینویسید،
اگر اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجعون را اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجبون مینویسید،
آنوقت حق دارید راجع به را هم راجبِ یا راجبه بنویسید. 😁🤨
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #راجع_به»
🔸واژۀ عربیِ « #راجع»، بر وزنِ فاعل، از ریشۀ «رجع» و به معنیِ بازگردنده و برگردنده است. رجوع و مرجع و ارجاع و مراجعه نیز از همین ریشهاند.
در عربی مثلاً میگویند:
هُوَ یَرجِعُ إلی...؛ یعنی به... برمیگردد.
یا میگویند:
هُوَ راجعٌ إلی...؛ یعنی بازگردنده است به... .
وقتی در بحثهای دستوری میگویند «الضمیرُ راجعٌ إلی...»، یعنی مرجعِ ضمیر... است؛ یا به عبارتی، ضمیر مربوط به... است.
🔹«راجعٌ إلی» را در فارسی «راجع به» ترجمه کردهاند و به معنیِ «مربوط به» به کار میبرند.
وقتی راجع به موضوعی حرف میزنید، حرفتان مربوط به آن موضوع است.
❌ چون در فارسیِ گفتاری این واژه râjebe تلفظ میشود، خیلیها به غلط آن را « #راجبه» یا «#راجبِ» مینویسند.
🤔 اگر رجوع را رجوب مینویسید،
اگر ارجاع را ارجاب مینویسید،
اگر مراجع را مراجب مینویسید،
اگر مراجعه را مراجبه مینویسید،
اگر مرجوعی را مرجوبی مینویسید،
اگر اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجعون را اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجبون مینویسید،
آنوقت حق دارید راجع به را هم راجبِ یا راجبه بنویسید. 😁🤨
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #قلچماق »
واژۀ ترکیِ «قلچماق» از دو جزء تشکیل شدهاست:
قُل (دست؛ بازو) + چماق.
بنا بر این «قلچماق» در اصل یعنی کسی که بازوهایی قوی مانندِ چماق دارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده.
📚: داستانِ واژهها
*امیدوارم قلچماقان باتوم به دست حافظ جان و مال مردم باشند نه خادمان زر و زور
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #قلچماق »
واژۀ ترکیِ «قلچماق» از دو جزء تشکیل شدهاست:
قُل (دست؛ بازو) + چماق.
بنا بر این «قلچماق» در اصل یعنی کسی که بازوهایی قوی مانندِ چماق دارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده.
📚: داستانِ واژهها
*امیدوارم قلچماقان باتوم به دست حافظ جان و مال مردم باشند نه خادمان زر و زور
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « بنِ مضارعِ #برشتن »
واژۀ برشته کاملاً برایتان آشناست: نانِ برشته.
اما آیا تا حالا فکر کردهاید که برشته از چه مصدری است؟
مصدرش برشتن است.
▫️-مؤلفانِ فرهنگِ بزرگِ سخن بنِ مضارعِ برشتن را نمیدانستهاند و به جایش نشانۀ پرسش (؟)گذاشتهاند.
▪️آقای صفرزاده بنِ مضارعِ برشتن را در فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، تألیفِ #مکنزی، یافته است:
#بِریز.
🔺پس #بِریز بنِ مضارعِ #برشتن است، همان که به صورتِ پسوندواره در واژۀ قدیمیِ نخودبِریز به کار رفتهاست.
نخودبِریز یعنی نخودبریزنده؛ نخودبرشتهکن؛ کسی که نخود بو/ تفت میدهد.
اصطلاحِ عامیانۀ قدیمیِ سوز و بریز به معنیِ گریهزاری است.
سوز و بریز یعنی سوختن و برشتن (برشته شدن) از شدتِ ناراحتی.
🔻در اینجا هم بریز همان بنِ مضارعِ برشتن است و ربطی به #ریختن ندارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: © مکنزی، دیوید نیل، فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، ترجمۀ مهشیدِ میرفخرایی، تهران: پژوهشگاهِ علومِ انسانی و مطالعاتِ فرهنگی، ۱۳۷۹.
brištan, brēz-
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « بنِ مضارعِ #برشتن »
واژۀ برشته کاملاً برایتان آشناست: نانِ برشته.
اما آیا تا حالا فکر کردهاید که برشته از چه مصدری است؟
مصدرش برشتن است.
▫️-مؤلفانِ فرهنگِ بزرگِ سخن بنِ مضارعِ برشتن را نمیدانستهاند و به جایش نشانۀ پرسش (؟)گذاشتهاند.
▪️آقای صفرزاده بنِ مضارعِ برشتن را در فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، تألیفِ #مکنزی، یافته است:
#بِریز.
🔺پس #بِریز بنِ مضارعِ #برشتن است، همان که به صورتِ پسوندواره در واژۀ قدیمیِ نخودبِریز به کار رفتهاست.
نخودبِریز یعنی نخودبریزنده؛ نخودبرشتهکن؛ کسی که نخود بو/ تفت میدهد.
اصطلاحِ عامیانۀ قدیمیِ سوز و بریز به معنیِ گریهزاری است.
سوز و بریز یعنی سوختن و برشتن (برشته شدن) از شدتِ ناراحتی.
🔻در اینجا هم بریز همان بنِ مضارعِ برشتن است و ربطی به #ریختن ندارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: © مکنزی، دیوید نیل، فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، ترجمۀ مهشیدِ میرفخرایی، تهران: پژوهشگاهِ علومِ انسانی و مطالعاتِ فرهنگی، ۱۳۷۹.
brištan, brēz-
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #بدرقه »
حرفِ اضافۀ «#به» در اصل #بَد یا پَد بودهاست و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله
واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربیشدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بدرقه کردن: همراهی کردن، مشایعت کردن برای خداحافظی
بعضی فرهنگنویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشهشناسیاش به خطا رفتهاند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کردهاند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقربالموارد)
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #بدرقه »
حرفِ اضافۀ «#به» در اصل #بَد یا پَد بودهاست و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله
واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربیشدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بدرقه کردن: همراهی کردن، مشایعت کردن برای خداحافظی
بعضی فرهنگنویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشهشناسیاش به خطا رفتهاند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کردهاند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقربالموارد)
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹 وضعیتِ دستشوییهای قدیم
بر مستراح کوپَله سازیدهست
بر مستراح کوپَله کاشنیدهست؟!
✍🏻: مُنجیک (شاعرِ قرنِ چهارمِ هجری)
کوپَله یعنی قفل. (واژۀ قفل عربیشدۀ همین کوپَله است.)
#معنیِ_بیت:
به درِ دستشویی قفل زدهاست.
تا حالا دیدهاید کسی به درِ دستشویی قفل بزند؟!
📚: گزین گویهها
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
😉 ظاهراً دستشوییهای تاجیکستان هم مانند قدیم ایران بی چفت و بست و بی در و پیکر بودهاند که آقای ضرغامی باطیب خاطر همه جا را بر رسی کردند و ویدئو گزفتند😄
@sobhosher
🔹 وضعیتِ دستشوییهای قدیم
بر مستراح کوپَله سازیدهست
بر مستراح کوپَله کاشنیدهست؟!
✍🏻: مُنجیک (شاعرِ قرنِ چهارمِ هجری)
کوپَله یعنی قفل. (واژۀ قفل عربیشدۀ همین کوپَله است.)
#معنیِ_بیت:
به درِ دستشویی قفل زدهاست.
تا حالا دیدهاید کسی به درِ دستشویی قفل بزند؟!
📚: گزین گویهها
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ناقلا»
واژه ناقلا به معنی زرنگ و زیرک، از دو جزء تشکیل شده است.
نا (پیشوند) + قلا در ترکی به معنی آسان).
بنا بر این ناقلا در اصل یعنی کسی که راحت و آسان گول نمیخورد.
در ترکی استانبولی kolay یعنی آسان و راحت.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
🌐: موسسه لغتنامه دهخدا
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ناقلا»
واژه ناقلا به معنی زرنگ و زیرک، از دو جزء تشکیل شده است.
نا (پیشوند) + قلا در ترکی به معنی آسان).
بنا بر این ناقلا در اصل یعنی کسی که راحت و آسان گول نمیخورد.
در ترکی استانبولی kolay یعنی آسان و راحت.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
🌐: موسسه لغتنامه دهخدا
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #مادر»
احتمالاً شما هم متوجهِ تشابهِ آواییِ واژۀ فارسیِ «مادر»
و واژۀ انگلیسیِ mother شدهاید.
آیا فکر میکنید این تشابه تصادفی است؟
نه، به هیچ وجه تصادفی نیست. علتِ تشابهشان این است که هر دو از ریشۀ هند و اروپاییِ مشترکِ -mater* هستند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #مادر»
احتمالاً شما هم متوجهِ تشابهِ آواییِ واژۀ فارسیِ «مادر»
و واژۀ انگلیسیِ mother شدهاید.
آیا فکر میکنید این تشابه تصادفی است؟
نه، به هیچ وجه تصادفی نیست. علتِ تشابهشان این است که هر دو از ریشۀ هند و اروپاییِ مشترکِ -mater* هستند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 #فرودگاه
واژۀ فارسیِ «فرودگاه» از دو جزء تشکیل شدهاست: فرود + -گاه.
«فرود» کوتاهشدۀ «فرودآمدن» است و «-گاه» هم پسوندِ مکان است.
بنا بر این فرودگاه یعنی محلِ فرودآمدنِ هواپیما.
🔸اما میدانیم که فرودگاه هم محلِ فرودآمدنِ هواپیماست و هم محلِ به هوا برخاستنِ آن. میبینیم که در ساختِ این واژه فقط به یک جنبه از مفهوم توجه شدهاست. این پدیده در واژهسازی طبیعی است و نباید آن را ضعف تلقی کرد.
🔹جالب است که در زبانِ عربی به جنبۀ دیگرِ مفهوم توجه کردهاند: «مَطار»، به معنیِ فرودگاه، اسمِمکان از طیر و طَیَران و به معنیِ محلِ پرواز یا «پروازگاه» است.
🔺در زبانِ انگلیسی فرودگاه را «بندرِ هوایی» دانستهاند: airport از دو جزءِ air (هوا) و port (بندر) تشکیل شدهاست.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 #فرودگاه
واژۀ فارسیِ «فرودگاه» از دو جزء تشکیل شدهاست: فرود + -گاه.
«فرود» کوتاهشدۀ «فرودآمدن» است و «-گاه» هم پسوندِ مکان است.
بنا بر این فرودگاه یعنی محلِ فرودآمدنِ هواپیما.
🔸اما میدانیم که فرودگاه هم محلِ فرودآمدنِ هواپیماست و هم محلِ به هوا برخاستنِ آن. میبینیم که در ساختِ این واژه فقط به یک جنبه از مفهوم توجه شدهاست. این پدیده در واژهسازی طبیعی است و نباید آن را ضعف تلقی کرد.
🔹جالب است که در زبانِ عربی به جنبۀ دیگرِ مفهوم توجه کردهاند: «مَطار»، به معنیِ فرودگاه، اسمِمکان از طیر و طَیَران و به معنیِ محلِ پرواز یا «پروازگاه» است.
🔺در زبانِ انگلیسی فرودگاه را «بندرِ هوایی» دانستهاند: airport از دو جزءِ air (هوا) و port (بندر) تشکیل شدهاست.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #لاکپشت » 🐢
تَغار نوعی ظرفِ بزرگِ گود، شبیهِ تشت یا لگن، از جنسِ سفال است: تغارِ پُر از ماست.
تغارِ چوبی را در قدیم لاوَک یا لاک مینامیدند.
🐢لاکپشت را به این دلیل چنین نامیدهاند که انگار لاکِ/ لاوَکِ/ تغارِ وارونهای بر پشت دارد.
نامهای دیگرش یعنی کاسهپشت و سنگپشت نیز کمابیش همین تشبیه را میرسانند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #لاکپشت » 🐢
تَغار نوعی ظرفِ بزرگِ گود، شبیهِ تشت یا لگن، از جنسِ سفال است: تغارِ پُر از ماست.
تغارِ چوبی را در قدیم لاوَک یا لاک مینامیدند.
🐢لاکپشت را به این دلیل چنین نامیدهاند که انگار لاکِ/ لاوَکِ/ تغارِ وارونهای بر پشت دارد.
نامهای دیگرش یعنی کاسهپشت و سنگپشت نیز کمابیش همین تشبیه را میرسانند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #سردمدار.
واژهٔ «سردمدار» به معنی رئیس و پیشواست: سردمداران
حکومت / نظام.
🔹این واژه در اصل اصطلاحی در زورخانه بوده است. «سردم» سکویی کنار گود زورخانه است که مرشد در آن مینشیند و با ضرب و زنگ زدن و آواز خواندن حرکات
باستانی کاران را هدایت و هم آهنگ میکند.
🔺بنا بر این سردمدار یعنی مسئول سردم.
🔸واژه «سردم» از دو جزء تشکیل شده است:
▫️سر (رئیس)
▫️دم (کوتاه شده دم گرفتن به معنی گروهی آواز خواندن)
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚سایت موسسهٔ لغتنامه دهخدا
امیدوارم روزی برسد که سردمداران سربردارکردن را ممنوع کنند،.
#نه_به_اعدام
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #سردمدار.
واژهٔ «سردمدار» به معنی رئیس و پیشواست: سردمداران
حکومت / نظام.
🔹این واژه در اصل اصطلاحی در زورخانه بوده است. «سردم» سکویی کنار گود زورخانه است که مرشد در آن مینشیند و با ضرب و زنگ زدن و آواز خواندن حرکات
باستانی کاران را هدایت و هم آهنگ میکند.
🔺بنا بر این سردمدار یعنی مسئول سردم.
🔸واژه «سردم» از دو جزء تشکیل شده است:
▫️سر (رئیس)
▫️دم (کوتاه شده دم گرفتن به معنی گروهی آواز خواندن)
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚سایت موسسهٔ لغتنامه دهخدا
امیدوارم روزی برسد که سردمداران سربردارکردن را ممنوع کنند،.
#نه_به_اعدام
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #فشل»
🔸واژۀ «فَشَل» در عربی مصدر و به معنیِ شکست و ناکامی است.
🔹این واژه در متونِ کهنِ فارسی به معنیِ ترس و هراس یا سستی و کاهلی شواهدی دارد.
🔺اما در سالهای اخیر «فَشَل» در فارسی در کاربردِ صفتی و به معنیِ سست و ضعیف و ناتوان و ناکارآمد رواج یافتهاست:
اقتصادِ فَشَل.
دولتِ فَشَل.
مدیریتِ فَشَل.
سیستمِ اداریمان فَشَل است.
دموکراسیِ غربی فَشَل است.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚:گزین گوبهها
*حالا به چیِ این همه فشل بنازیم ؟🤨
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #فشل»
🔸واژۀ «فَشَل» در عربی مصدر و به معنیِ شکست و ناکامی است.
🔹این واژه در متونِ کهنِ فارسی به معنیِ ترس و هراس یا سستی و کاهلی شواهدی دارد.
🔺اما در سالهای اخیر «فَشَل» در فارسی در کاربردِ صفتی و به معنیِ سست و ضعیف و ناتوان و ناکارآمد رواج یافتهاست:
اقتصادِ فَشَل.
دولتِ فَشَل.
مدیریتِ فَشَل.
سیستمِ اداریمان فَشَل است.
دموکراسیِ غربی فَشَل است.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚:گزین گوبهها
*حالا به چیِ این همه فشل بنازیم ؟🤨
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
نویسندۀ خوب هرچه را میداند نمینویسد،
اما هرچه را مینویسد میداند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
نویسندۀ خوب هرچه را میداند نمینویسد،
اما هرچه را مینویسد میداند.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #آفتابه »
واژه «آفتابه» هیچ ربطی به آفتاب عالم تاب ندارد. 🌞
🔺این واژه دراصل «آب تابه»
بوده است مرکب از آب + تابه (ظرف).
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: داستانِ واژهها (کاوشی در دویست و سی واژه و اصطلاح)، تهران: کتابِ بهار، ۱۳۹۸.
«نخستین روز از چلهٔ تابستان و آیین آب پاشان خجسته 💦☀️»
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #آفتابه »
واژه «آفتابه» هیچ ربطی به آفتاب عالم تاب ندارد. 🌞
🔺این واژه دراصل «آب تابه»
بوده است مرکب از آب + تابه (ظرف).
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: داستانِ واژهها (کاوشی در دویست و سی واژه و اصطلاح)، تهران: کتابِ بهار، ۱۳۹۸.
«نخستین روز از چلهٔ تابستان و آیین آب پاشان خجسته 💦☀️»
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #بهتر
آیا دقت کردهاید که «بهتر» صفتِ تفضیلی از «خوب» است و استثنائاً لفظش هیچ شباهتی به «خوب» ندارد؟
جالب است که در انگلیسی هم صفتِ تفضیلیِ better هیچ شباهتی به good ندارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزینگویهها
این که میخواهم تورا در دل بماند بهتر است
عاشقی سخت است دل عاقل بماند بهتر است
: مهدی خداپرست
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #بهتر
آیا دقت کردهاید که «بهتر» صفتِ تفضیلی از «خوب» است و استثنائاً لفظش هیچ شباهتی به «خوب» ندارد؟
جالب است که در انگلیسی هم صفتِ تفضیلیِ better هیچ شباهتی به good ندارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزینگویهها
این که میخواهم تورا در دل بماند بهتر است
عاشقی سخت است دل عاقل بماند بهتر است
: مهدی خداپرست
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #گداجوش
گداجوش نوعی کتریِ مسافرتی است و نامهای دیگرش هم شامورتی و کَندوک است.
کسانی که اهلِ طبیعتگردی و کوهنوردیاند گداجوش را میشناسند.
واژۀ گداجوش به قیاسِ شیرجوش و قهوهجوش ساخته شده، و لابد وجهِتسمیهاش هم این است که فقیرفقرا و گداها در چنین کتریای آب میجوشانند.
گداجوش از لحاظِ ساختِ واژه با شیرجوش و قهوهجوش یک فرق دارد: در شیرجوش و قهوهجوش شیر و قهوه مفعولاند، اما در گداجوش گدا فاعل است.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚:گزینگویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #گداجوش
گداجوش نوعی کتریِ مسافرتی است و نامهای دیگرش هم شامورتی و کَندوک است.
کسانی که اهلِ طبیعتگردی و کوهنوردیاند گداجوش را میشناسند.
واژۀ گداجوش به قیاسِ شیرجوش و قهوهجوش ساخته شده، و لابد وجهِتسمیهاش هم این است که فقیرفقرا و گداها در چنین کتریای آب میجوشانند.
گداجوش از لحاظِ ساختِ واژه با شیرجوش و قهوهجوش یک فرق دارد: در شیرجوش و قهوهجوش شیر و قهوه مفعولاند، اما در گداجوش گدا فاعل است.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚:گزینگویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher