صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

قبل از طلوع
خواهم آمد
با پرچمی افراشته از خون
بر بلند ستیغ ابر
خواهم ایستاد
سرودی با نام تو خواهم نوشت
عاشقانه‌ترین:
ای #آزادی
تو برهٔ گم شده‌ئی در وطن
که ترانه‌ات را
غم‌ات را
زبانان
در هفت بند نی
تکرار می‌کنند.

✍🏻: #امین_الله_رضایی
فراخور گرامی زادروز #خسرو_گلسرخی💐 مانا یاد و نامش

#زن_زندگی_آزادی☘️🕊

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

«ایستاده‌ام تنها در مرکز دایره»

ایستاده‌ام تنها در مرکز دایره
و سنگسار کنندگان در سوها
برف آب شده
زمین لخت سیاه ست
دومین لحظه‌ی سرنوشت
از دورها
روشنای صدای زندگی
و آواز پرنده‌ای
به گوشم می‌رسد توأمان
نمی‌شنوید آیا نشان آمدن بهار را
پرتگاه عمیق
سرنوشت
مرگ
سنگسارکنندگان
گناهکار
یا بیگناه
نیازمند قربانی
لحظه‌ای صبر کنید اگر
می‌شود به محراب…
و جمله ناتمام ماند
طبیعت همه یک صدا
بهار شکفت
برقی زد در چشم همه
اما سنگ‌ها را می‌فشارند هنوز
دست‌های اسیر خشم
تاریکی ذهن‌ها را بهار می‌زداید
می‌شنوم صدا را
صدای روشن ناقوسی و آواز پرنده‌ای را هنوز هم
سنگسار کنندگان را فراموش می کنم
در نور گام می‌گذارم
پرتگاه عمیق و اسیران خشم را
غرق می‌کند بهار در گل‌هایش.

✍🏻: #ریتوا_لووکانن شاعر و نقاش فنلاندی
برگردان: کیامرث باغبانی

#زندگی فراتر از نژاد و آیین و سرزمین ارزشمند است.
#زن_زندگی_آزادی☘️

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
بر این سرزمین چیزی هست

بر این سرزمین چیزی هست که شایستۀ زیستن است:
تردید اردیبهشت
عطر نان در بامداد
آرای زنی دربارۀ مردان
نوشته‌های اِسخیلوس*
آغاز عشق
گیاهی بر سنگ
مادرانی برپا ایستاده بر ریسمان آوای نی
و خوف مهاجمان از یادها.
بر این سرزمین چیزی هست که شایستۀ زیستن است:
آخرین روزهای سپتامبر
بانویی که چهل سالگی‌اش را در اوج شکوفایی پشت سر می‌گذارد
ساعت هواخوری و آفتاب در زندان
ابری به سان انبوهی از موجودات
هلهله‌های یک خلق برای آنان که با لبخند به سوی مرگ پَر می‌کشند
و خوف خودکامگان از ترانه‌ها.

بر این سرزمین چیزی هست که شایستۀ زیستن است
بر این سرزمین، بانوی سرزمین‌ها،
آغاز آغازها
پایان پایان‌ها
که فلسطین‌اش نام بود
که فلسطین‌اش از این پس نام گشت
بانوی من!
مرا، چون تو بانوی منی،
زندگی شایسته است،
شایسته است.
__ *نمایشنامه‌نویس یونانی، موسس تراژدی

✍🏻: #محمود_درویش

برای #لبخند_مادر❤️
آرام دل مادران دادخواه🕊☘️
#زن_زندگی_آزادی☘️

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحيد بيداريان

#سپندارمذگان
روز عشق به دیرینه‌ مادر زمینیان،
روز #زن
و #دلدادگی و ‌دوستی خجسته❤️💐
(در گاهشمار زرتشی )
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

بهار می شود
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز می کنی
زمانه زیر و رو
زمینه پرنگار می‌شود
زمین شکاف می خورد
به دشت سبزه می زند
هر آنچه مانده بود زیر خاک
هر آنچه خفته بود زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار می شود
به تاج کوه
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب می‌شود
دهان دره‌ها پر از سرود چشمه سار می شود
نسیم هرزه پو
ز روی لاله های کوه
کنار لانه های کبک
فراز خارهای هفت رنگ
نفس زنان و خسته می رسد
غریق موج کشتزار می شود
در آسمان
گروه گله های ابر
ز هر کناره می رسد
به هر کرانه می‌دود
به روی جلگه‌ها غبار می شود
درین بهار…
آه چه یادها
چه حرف های ناتمام
دل پر آرزو
چو شاخ پر شکوفه باردار می شود
نگار من
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار می‌شود

✍🏻: #سیاوش_کسرائی، فراخور گرامی زادروزش 💐 مانا یاد و نام شاعر پیشرو که بین سال‌های۱۳۰۵ الی ۷۴ می‌زیست.
#كسرايی شعر نیمائی می‌سرود و همواره به آن وفادار بود علاوه بر این او در همه‌گیری ‌و‌ تعالی شعر نیمائی نقش مهمی داشت.
و این گونه‌ی ادبی را در موقعیت‌های مختلفی ارائه کرد. برای مثال، کسرائی جزو اولین افرادی بود که در روزگارِ سیطره‌ی تصنیف‌های کلاسیک، توانست شعر نو را هم به عنوان شعری ملودی‌خور معرفی کند. و در این راه از خواننده‌ی آوانگاردی مانند فرهاد مهراد کمک گرفت.

باتبریک جشن #سپندارمذگان ☘️(روزشمار رسمی)

برای #عشق
برای #لبخند
برای #آزادی
برای #‌زن‌
برای #زندگی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

از نگاهِ آب تابیدم به گُل
وز رخِ خود رنگ بخشیدم به گُل

پر زدم از گُل به خونابِ شفق
ناله گشتم در گلوی مرغِ حق

پر شدم از خونِ بلبل لب به لب
رفتم از جامِ شفق در کامِ شب

آذرخش از سینهٔ من روشن است
تندرِ توفنده فریادِ من است

هر کجا مشتی گره شد مشتِ من
زخمیِ هر تازیانه پشتِ من

هر کجا فریادِ آزادی منم
من در این فریادها دم می‌زنم

✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج

برای سالی نو که با سرود
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
به پیشوازش می‌رویم ☘️
برای بهاری که شکوفه‌باران یاد و نام دختران و پسران آزادی‌خواه ایران‌زمین است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

سیمین یک روز سر کلاس چقدر دربارۀ زن، این باد آن مباد کرده بود.
گفته‌بود زن به علت وضعیت خاص زن‌بودن در خانۀ شوهر مدام درجا می‌زند و مرد به عکس، روز به روز جلو می‌رود و فاصلۀ میان آن‌ها مدام زیادتر می‌شود و یک مغاک ژرف میان آن‌دو، ازدواج را بی‌معنا و فرسوده می‌کند.

از دوران مردسالاری بیشتر زن‌ها گوش ایستاده‌اند، دروغ گفته‌اند، تحمل کرده‌اند، مدارا کرده‌اند،
چرا که راهی به جمع جدی مردها نداشته‌اند.
چرا هیچ‌وقت خونشان به جوش نیامده؟ 
زن‌ها از ترس مردها دروغ گفته‌اند و می‌گویند.
مردها از ترس کی دروغ می‌گویند؟
ای بابا، دنیا مخصوصاً در این سر جهان خراب بوده، آدم سالم و طبیعی کسی بوده که نقاب محکمتری بر چهره داشته باشد.

📚: جزیرۀ سرگردانی
✍🏻: #سیمین_دانشور فراخور گرامی زادروزش💐
متولد هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ خورشیدی، از نخستین زنان نویسندهٔ ایرانی است. او در میان جریان‌های هنری مسلط در جهان به واقع‌گرایی اعتقاد داشت درونمایه‌ غالب داستان‌های او امید به آینده‌ای روشن است.
او مادر تمامی اندوهان ما و خواهر تمام شادی‌های ما بود. زنی کامل که یادش تا همیشه گرامی☘️.
#زن_زندگی_آزادی
📎فايل pdf كتاب را در صبح و شعر بخوانید .
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

برای خنده هم شناسنامه لازم بود
ما ،کولیان در به در عشق
بی نام و بی شناسنامه زاده ایم
زیبایی وطن ، دل ما بود
جایی که مردمان جهان ، سرخوشانه رقص می کردند
با جویبار ، خویشی دیرینه داشتیم
با آن گل غریب که نامی نداشت در آفاق
گاه با دوتار زلف زنی ، عاشقانه می خواندیم
گاه با کمانچه ی چشمی.
برای خنده هم شناسنامه لازم شد
گویی که آزادی
نان پاره ی سگان کوچه است
ما، کولیان در به در عشق
نان را به خون دل خویش می زنیم و شاداشاد
با جرعه های شعر می نوشیم
سهمی که از جهان برای خویش می خواهیم
لبخند بی شناسنامه است
لبخند کوچکی برای زندگی

✍🏻: #اسدالله_عمادی

#برای #زن_زندگی_آزادی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

آره داشتیم چی میگفتیم؟
بنویس: مارو دیوونه و رسوا کردی، حالیته؟
مارو آواره صحرا کردی، حالیته؟
آخه مام واسه خودمون معقول آدمی بودیم، دستکم هرچی که بود آدم بیغمی بودیم، حالیته؟
سروسامون داشتیم، کس و کاری داشتیم؛ هی دیگه، یادش به خیر، ننه مون جورابمونو وصله میزد، مارو نفرین میکرد، بابامون خدابیامرز سرمون داد میکشید، بهمون فحش میداد، با کمربند زمون اجباریش پامونو محکم میبست، ترکه های آلبالو رو کف پامون میشکست.
حالیته؟
هههی یاد اونروزا به خیر! چون بازم هرچی که بود سر و سامونی بود، حالیته؟
ننه ای بود که نفرین بکنه، بعد نصفه شب پاشه لحاف رو آدم بکشه، که مبادا پسرش خدا نکرده بچاد؛ که مبادا نکنه نورچشمش سینه پهلو بکنه، حالیته؟
هه! بابایی بود که گاه و بیگاه سرمون داد بزنه، باهامون دعوا کنه، پامونو فلک کنه، بعد صب زود پاشه مارو تو خواب بغل کنه، اشکای شب قبلو که روی صورتمون ماسیده بود، کم کمک با دستای زبر خودش پاک بکنه، حالیته؟

✍🏻: #بیژن_مفید فراخور گرامی زادروزش💐 مانا یاد و نامش ☘️
📚 : شهر قصه
داستان در اصل از یک روایت عامیانه گرفته شده، منتهی بیژن مفید به این روایت شکلی تمثیلی داده‌است. اپ در این نمایشنامه کوشید تا نظمی را که خاص زبان این قبیل روایت‌های عامیانه ‌است در گفتگوی آدم‌های این نمایش حفظ شود.
«شهر قصه» حکایت دردناک آدمی است که نادانی‌ها، خرافات و سنت‌ها و نظام‌های تحمیل شده‌ ای زندگی‌ اش را محدود کرده‌اند”. “انسان‌هایی که ماسک حیوانات را به چهره دارند و به دنیای پر از ریا و دروغ کوچکشان خو گرفته‌اند. یک روز یک انسان جدید به شهر وارد می‌شود و به رنگ آن‌ها درمی‌آید و هویت خود را از دست می‌دهد. شهر قصه حکایت حلقه‌ی گرگ‌هاست و تراژدی نکبت‌بار آدمیزاد. شاید اگر هرکدام از آن‌ها حرکتی می‌کرند، وضعشان این‌همه دردناک نبود.”
به امید روزی که شهر قصهٔ ما پر از عشق و‌ شادی باشد.
#برای_عشق
#زن_زندگی_آزادی


━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #لئوناردودیکاپریو
برگردان: بهروز صقرزاده

روز مادر گرامی 🎉💐
برای روزی که هیچ مادری دل‌نگران و‌بی‌قرار جان فرزند بی‌گناهش نباشد؛
برای شنیده شدن صدای مادران دادخواه و‌ دادرسی عادلانه
برای #زن_زندگی_آزادی


@sobhosher
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🍁🍂🎋🪸❄️🌨❤️🥰

" #بمان "
تقديم مي‌شود به آنان كه مفهوم عشق را چشيده و
براى رسيدن به روياى عاشقى‌شان تلاش كرده‌اند…

اين اثر به مناسبت
جشن سپندارمذگان
( گراميداشت #زن ، #زمين و #عشق آريايى ) منتشر شد.

اميد كه با شنيدن اين اثر ❤️عاشق‌تر از هميشه باشيد

گواراى وجود و جانتان
با عشق و احترام
مهديه محمدخانى ١٤٠٢


Singer @mahdieh_mohammadkhani
Music @mohammadreza_cheraghali
Lyrics @sajad_aziziaram
Costume Designer @zimamaison

@sobhosher