يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #مایاآنجلو (۱۹۸۳)
#برای_آزادی ☘️🕊
برای آزادی فرزندان ایران زمین که به جرم متفاوت اندیشیدن در زندان هستند.
@sobhosher
☕️
✍🏻: #مایاآنجلو (۱۹۸۳)
#برای_آزادی ☘️🕊
برای آزادی فرزندان ایران زمین که به جرم متفاوت اندیشیدن در زندان هستند.
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
هنگامی که زور و خشونت وارد زندگی آرام مردم شود، چهرهاش از فرط غرور و اعتمادبهنفس گلگون خواهد شد؛ گویی پرچم به دست میگیرد و فریاد میکشد: «من خشونتم! کنار بروید! متفرق شوید! لهتان میکنم!» ولی زور و خشونت بهسرعت پیر میشود؛ چند سالی که بگذرد، دیگر آن اعتمادبهنفس را نخواهد داشت و برای آنکه خود را سر پا نگه دارد و چهرهی موجهی از خود نشان دهد، بهحتم ناگزیر است «دروغ» را نیز متحد خود کند. زیرا زور و خشونت را با هیچچیز جز دروغ نمیتوان پنهان کرد و دروغ نیز فقط با زور و خشونت سر پا میماند. خشونت هم دست سنگین خود را هر روز بر شانهی همه فرود نمیآورد: او از ما فقط طلب اطاعت و فرمانبری از دروغ دارد، طلب شرکت هرروزه در دروغ. بنیاد سرسپردگی همین است.
سادهترین و دستیابترین کلید رهایی ما نیز، که به آن بیتوجهیم، در همینجاست: عدم مشارکت شخصی در دروغ! بگذار دروغ همهچیز را پوشانده باشد، بگذار دروغ بر همهچیز سلطه یافته باشد، ولی ما در کوچکترین کاری که از دستمان برمیآید راسخ باقی بمانیم: بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد!
این همان شکاف کوچک حلقهی شومِ بیعملیِ ماست. سادهترین کار برای ما و ویرانگرترین برای دروغ.
زیرا هنگامی که مردم یک گام از دروغ فاصله بگیرند، دروغ ساده و آسان از بین میرود. دروغ مانند ویروس فقط در انسانها زنده است.
از مردم دعوت نمیکنیم به میدانها بیایند و حقیقت را با صدای بلند فریاد کنند و جلو همگان بگویند که چه فکری میکنند. به این حد رشد نکردهایم. لازم نیست. ترسناک است. ولی دستکم از گفتن آنچه فکر نمیکنیم دست برداریم.
✍🏻 #آلکساندرسولژنیتسین
ترجمهی آبتین گلکار
📚: زیستن نه بر پایهی دروغ
#برای_آزادی
#برای_آگاهی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
هنگامی که زور و خشونت وارد زندگی آرام مردم شود، چهرهاش از فرط غرور و اعتمادبهنفس گلگون خواهد شد؛ گویی پرچم به دست میگیرد و فریاد میکشد: «من خشونتم! کنار بروید! متفرق شوید! لهتان میکنم!» ولی زور و خشونت بهسرعت پیر میشود؛ چند سالی که بگذرد، دیگر آن اعتمادبهنفس را نخواهد داشت و برای آنکه خود را سر پا نگه دارد و چهرهی موجهی از خود نشان دهد، بهحتم ناگزیر است «دروغ» را نیز متحد خود کند. زیرا زور و خشونت را با هیچچیز جز دروغ نمیتوان پنهان کرد و دروغ نیز فقط با زور و خشونت سر پا میماند. خشونت هم دست سنگین خود را هر روز بر شانهی همه فرود نمیآورد: او از ما فقط طلب اطاعت و فرمانبری از دروغ دارد، طلب شرکت هرروزه در دروغ. بنیاد سرسپردگی همین است.
سادهترین و دستیابترین کلید رهایی ما نیز، که به آن بیتوجهیم، در همینجاست: عدم مشارکت شخصی در دروغ! بگذار دروغ همهچیز را پوشانده باشد، بگذار دروغ بر همهچیز سلطه یافته باشد، ولی ما در کوچکترین کاری که از دستمان برمیآید راسخ باقی بمانیم: بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد!
این همان شکاف کوچک حلقهی شومِ بیعملیِ ماست. سادهترین کار برای ما و ویرانگرترین برای دروغ.
زیرا هنگامی که مردم یک گام از دروغ فاصله بگیرند، دروغ ساده و آسان از بین میرود. دروغ مانند ویروس فقط در انسانها زنده است.
از مردم دعوت نمیکنیم به میدانها بیایند و حقیقت را با صدای بلند فریاد کنند و جلو همگان بگویند که چه فکری میکنند. به این حد رشد نکردهایم. لازم نیست. ترسناک است. ولی دستکم از گفتن آنچه فکر نمیکنیم دست برداریم.
✍🏻 #آلکساندرسولژنیتسین
ترجمهی آبتین گلکار
📚: زیستن نه بر پایهی دروغ
#برای_آزادی
#برای_آگاهی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
تصوِّر کن اگه حتی ؛تصوّر کردنش سخته
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبختِ،خوشبخته
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست
جواب هم صدایی ها پلیس ضد شورش نیست
نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره
دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمی زاره
همه آزاد آزادن؛ همه بی دردِ بی دردن
تو روزنامه نمی خونی نهنگا خود کشی کردن
جهانی رو تصور کن بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خود کامه بدون وحشت و طاغوت
جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی
لبا لب از گل و بوسه ،پر از تکرار آبادی
تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه
اگه با بردنه اسمش گلو پر میشه از سرمه
تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانه س
تمام جنگای دنیا شدن مشمول آتش بس
کسی آقای عالم نیست برابر با همن مردم
دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه ی گندم
بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا
تصور کن تو می تونی بشی تعبیر این رویا
✍🏻: #یغما_گلرویی فراخور گرامی زادروزش 💐 او ترانهسرا، شاعر، نویسنده و مترجم است
سادگی و استفاده از تصاویر عینی از ویژگیهای ترانه های یغما است
او آرمانهایش را نقاشی می کند و به بی رنگی رنگ می زند تا تصور جهانی دیگرگون شده را به تصویر بکشد.
#برای_آزادی☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
تصوِّر کن اگه حتی ؛تصوّر کردنش سخته
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبختِ،خوشبخته
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست
جواب هم صدایی ها پلیس ضد شورش نیست
نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره
دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمی زاره
همه آزاد آزادن؛ همه بی دردِ بی دردن
تو روزنامه نمی خونی نهنگا خود کشی کردن
جهانی رو تصور کن بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خود کامه بدون وحشت و طاغوت
جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی
لبا لب از گل و بوسه ،پر از تکرار آبادی
تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه
اگه با بردنه اسمش گلو پر میشه از سرمه
تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانه س
تمام جنگای دنیا شدن مشمول آتش بس
کسی آقای عالم نیست برابر با همن مردم
دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه ی گندم
بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا
تصور کن تو می تونی بشی تعبیر این رویا
✍🏻: #یغما_گلرویی فراخور گرامی زادروزش 💐 او ترانهسرا، شاعر، نویسنده و مترجم است
سادگی و استفاده از تصاویر عینی از ویژگیهای ترانه های یغما است
او آرمانهایش را نقاشی می کند و به بی رنگی رنگ می زند تا تصور جهانی دیگرگون شده را به تصویر بکشد.
#برای_آزادی☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
جان چه باشد با خبر از خیر و شر
شاد با احسان و گریان از ضرر
چون سر و ماهیت جان مخبرست
هر که او آگاهتر با جانترست
روح را تاثیر آگاهی بود
هر که را این بیش اللهی بود
چون خبرها هست بیرون زین نهاد
باشد این جانها در آن میدان جماد
جان اول مظهر درگاه شد
جان جان خود مظهر الله شد
آن ملایک جمله عقل و جان بدند
جان نو آمد که جسم آن بدند
از سعادت چون بر آن جان بر زدند
همچو تن آن روح را خادم شدند
آن بلیس از جان از آن سر برده بود
یک نشد با جان که عضو مرده بود
✍🏻: #مولوی
#آگاهی حق مردم است و آگاهیرسانی جرم نیست وظیفهٔ خبرنگار است.
روزتان خجسته 💐
#برای_آزادی_خبرنگاران
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
جان چه باشد با خبر از خیر و شر
شاد با احسان و گریان از ضرر
چون سر و ماهیت جان مخبرست
هر که او آگاهتر با جانترست
روح را تاثیر آگاهی بود
هر که را این بیش اللهی بود
چون خبرها هست بیرون زین نهاد
باشد این جانها در آن میدان جماد
جان اول مظهر درگاه شد
جان جان خود مظهر الله شد
آن ملایک جمله عقل و جان بدند
جان نو آمد که جسم آن بدند
از سعادت چون بر آن جان بر زدند
همچو تن آن روح را خادم شدند
آن بلیس از جان از آن سر برده بود
یک نشد با جان که عضو مرده بود
✍🏻: #مولوی
#آگاهی حق مردم است و آگاهیرسانی جرم نیست وظیفهٔ خبرنگار است.
روزتان خجسته 💐
#برای_آزادی_خبرنگاران
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بخشی از شعر « یعقوب پسر شمشیر»
شب پرده میکشد به سرِ کلبه با درنگ
بر بوریا نشسته یـَلی، چهره آذرنگ
از تنگنای فتنۀ بیگانگان به تنگ
اندیشهاش رهایی ازآن یوغ وبند و ننگ
مامِ وطن به گوش دلش میزند نهیب:
تا کِی از این شکیب! تا چند از این درنگ؟!
اندوهگین، به دفترِ میهن کند نگاه
خواند به برگ برگِ وطن سوکنامهای
نقشی نه از امیدی و رنگی نه از نشاط
نِی چنگ و رود و بانگِ سرود و چکامهای
کشورنِزارِ فقر و اسیرِ غمِ خراج
مردم دچار نیستی و رنج و احتیاج
ای بس غرورِ خم شده در جست و جوی نان
دیگر نه از سخنور و از پارسی نشان
در کشورِغریب به بازارِ تازیان،
چوبِ حراج خورده به بالای گل رُخان
وان دلبران که گلبنِ این خانه بوده اند،
از دیده سیلِ اشکِ دمادم گشودهاند
یعقوب بر سیاهی شب خیره میشود
بر بارگاهِ ایزدِ جان سجده میبرد
نالد که: ای خدای کهن ملکِ سروران،
این خاک را ز رستمِ دستان بُود نشان
هرگز مباد خانۀ بیدادِ دشمنان
من بر مدارِ دادم و بر دادگستری،
بیزارم از دروغ و بَری از ستمگری،
سوگندِ من به نار و به نور و به مهر و جان
دادارِ کردگار و فرازندۀ جهان
اینک، به نام و یادِ تو پیمان کنم درست
حاشا که رایِ من شود اندر میانه سست
با نقدِ جان ز ریشه من این فتنه بر کنم
سوزان شرر، به خرمنِ بیگانه افکنم
بازو گشاده، آن گزیده یَلِ ملکِ سیستان،
آن رویگر تبارِ جوانمرد و پهلوان،
پُتکِ گران گرفت به بازوی پر توان،
تا آورد دوباره به جو آبِ رفته را
وان آبروی خاکِ به خونابه خفته را…
✍🏻: #هما_ارژنگی فراخور گرامی زادروزش💐
بانوی نویسنده و مترجم، چکامه سرای میهنی؛ آفرینشگر سرودههایی دربارهی تاریخ و فرهنگ ایران و نامآوران و بزرگان این سرزمین اَهورایی و همراهی و همدردی با دلنگرانیها و درد فرهنگی جامعه و با مردم بودن بهویژه در میان نسل جوان است
چکامههای او، لبریز از نور و روشنی و امید و همچون جویباری روان و نرم و پویان است. نشان عرفان درخشان خاور زمین، و عشق به آب و خاک و امید رهایی انسان از تاریکنای نادانی و پندار و گمان، و آرزوی شناختی (:معرفت) جهان گستر، در کلام نرم و آهنگینَش احساس میشود.
در زادروز هما بانوی فرهیخته دخت شایستهٔ ایران زمین، آرزویش را تکرار میکنیم
“ #برای_آزادی_شادی_مردم_ایران_و_جهان☘️🕊”
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بخشی از شعر « یعقوب پسر شمشیر»
شب پرده میکشد به سرِ کلبه با درنگ
بر بوریا نشسته یـَلی، چهره آذرنگ
از تنگنای فتنۀ بیگانگان به تنگ
اندیشهاش رهایی ازآن یوغ وبند و ننگ
مامِ وطن به گوش دلش میزند نهیب:
تا کِی از این شکیب! تا چند از این درنگ؟!
اندوهگین، به دفترِ میهن کند نگاه
خواند به برگ برگِ وطن سوکنامهای
نقشی نه از امیدی و رنگی نه از نشاط
نِی چنگ و رود و بانگِ سرود و چکامهای
کشورنِزارِ فقر و اسیرِ غمِ خراج
مردم دچار نیستی و رنج و احتیاج
ای بس غرورِ خم شده در جست و جوی نان
دیگر نه از سخنور و از پارسی نشان
در کشورِغریب به بازارِ تازیان،
چوبِ حراج خورده به بالای گل رُخان
وان دلبران که گلبنِ این خانه بوده اند،
از دیده سیلِ اشکِ دمادم گشودهاند
یعقوب بر سیاهی شب خیره میشود
بر بارگاهِ ایزدِ جان سجده میبرد
نالد که: ای خدای کهن ملکِ سروران،
این خاک را ز رستمِ دستان بُود نشان
هرگز مباد خانۀ بیدادِ دشمنان
من بر مدارِ دادم و بر دادگستری،
بیزارم از دروغ و بَری از ستمگری،
سوگندِ من به نار و به نور و به مهر و جان
دادارِ کردگار و فرازندۀ جهان
اینک، به نام و یادِ تو پیمان کنم درست
حاشا که رایِ من شود اندر میانه سست
با نقدِ جان ز ریشه من این فتنه بر کنم
سوزان شرر، به خرمنِ بیگانه افکنم
بازو گشاده، آن گزیده یَلِ ملکِ سیستان،
آن رویگر تبارِ جوانمرد و پهلوان،
پُتکِ گران گرفت به بازوی پر توان،
تا آورد دوباره به جو آبِ رفته را
وان آبروی خاکِ به خونابه خفته را…
✍🏻: #هما_ارژنگی فراخور گرامی زادروزش💐
بانوی نویسنده و مترجم، چکامه سرای میهنی؛ آفرینشگر سرودههایی دربارهی تاریخ و فرهنگ ایران و نامآوران و بزرگان این سرزمین اَهورایی و همراهی و همدردی با دلنگرانیها و درد فرهنگی جامعه و با مردم بودن بهویژه در میان نسل جوان است
چکامههای او، لبریز از نور و روشنی و امید و همچون جویباری روان و نرم و پویان است. نشان عرفان درخشان خاور زمین، و عشق به آب و خاک و امید رهایی انسان از تاریکنای نادانی و پندار و گمان، و آرزوی شناختی (:معرفت) جهان گستر، در کلام نرم و آهنگینَش احساس میشود.
در زادروز هما بانوی فرهیخته دخت شایستهٔ ایران زمین، آرزویش را تکرار میکنیم
“ #برای_آزادی_شادی_مردم_ایران_و_جهان☘️🕊”
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher