🌍 #رمزهای_شاهنامه
”تو این را #دروغ و #فسانه مخوان
به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
کزو هرچه اندر خورد با #خرد
دگر بر ره #رمز، معنی برد“
(در آغاز شاهنامه فردوسی پس از ستايش خرد به رمز گونه بودن بسياري از داستان هاي شاهنامه اشاره شده است. ما هربا بهري از رازهاي شاهنامه را از پژوهش هاي دكتر فريدون جنيدي براي شما مي آوريم. باشد تا آگاهي و نگاهي نو از شاهنامه به دست آيد!
۱: گفتار اندر #آفرینش_جهان
#فردوسی، پس از ستایش یزدان و خرد، شاهنامه را با «گفتار اندر آفرینش جهان» می آغازد:
«گفتار اندر آفرینش جهان»
از آغاز باید که دانی درست
سرِ مایه گوهرانِ نُخُست
که یزدان ز ناچیز، چیز آفرید
بدان ، تا توانایی آید پدید
نُخُستین که آتش ز جنبش دمید،
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید
اُ زان پس، ز آرام، سردی نمود
ز سردی همان، باز، ترّی فُزود
پدید آمد این گنبد تیزرَو
شگفتی نُمایندة نَو به نَو
اَبَر ده و دو، هفت شد کدخدای
گرفتند، هر یک، سَزاوار جای
ببالید کوه آبها بردمید
سرِ رُستنی سوی بالا کشید
آفریدن جهان از «هیچ» (بیت اول) نکته شگفتی است که در ادیان جهان هم گفته شده است و حتی در فیزیک مدرن هم از آن سخن میگویند. اگر درباره فیزیک مدرن و کوانتوم مطالعه کنید، خواهید دانست که فیزیک از مدتها پیش، چقدر با فلسفه در هم آمیخته است.
ابیات سوم تا پنجم، به روشنی پدید آمدن کره زمین را مجسم میکند، که کره ای آتشین بود و سپس سرد شد و تری (رطوبت، آب) در آن پدید آمد. هفت سیاره منظومة شمسی بر دوازده برج، کدخدای شدند. (در زمان باستان، هفت سیاره شناخته شده بود). سپس کوهها بر زمین روییدند (چنان که امروز نیز علم میگوید، و هنوز بر بلندی برخی کوهها افزوده میشود)، و رُستنیها (گیاهان) سر سوی بالا کشیدند.
پژوهش هاي استاد #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
”تو این را #دروغ و #فسانه مخوان
به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
کزو هرچه اندر خورد با #خرد
دگر بر ره #رمز، معنی برد“
(در آغاز شاهنامه فردوسی پس از ستايش خرد به رمز گونه بودن بسياري از داستان هاي شاهنامه اشاره شده است. ما هربا بهري از رازهاي شاهنامه را از پژوهش هاي دكتر فريدون جنيدي براي شما مي آوريم. باشد تا آگاهي و نگاهي نو از شاهنامه به دست آيد!
۱: گفتار اندر #آفرینش_جهان
#فردوسی، پس از ستایش یزدان و خرد، شاهنامه را با «گفتار اندر آفرینش جهان» می آغازد:
«گفتار اندر آفرینش جهان»
از آغاز باید که دانی درست
سرِ مایه گوهرانِ نُخُست
که یزدان ز ناچیز، چیز آفرید
بدان ، تا توانایی آید پدید
نُخُستین که آتش ز جنبش دمید،
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید
اُ زان پس، ز آرام، سردی نمود
ز سردی همان، باز، ترّی فُزود
پدید آمد این گنبد تیزرَو
شگفتی نُمایندة نَو به نَو
اَبَر ده و دو، هفت شد کدخدای
گرفتند، هر یک، سَزاوار جای
ببالید کوه آبها بردمید
سرِ رُستنی سوی بالا کشید
آفریدن جهان از «هیچ» (بیت اول) نکته شگفتی است که در ادیان جهان هم گفته شده است و حتی در فیزیک مدرن هم از آن سخن میگویند. اگر درباره فیزیک مدرن و کوانتوم مطالعه کنید، خواهید دانست که فیزیک از مدتها پیش، چقدر با فلسفه در هم آمیخته است.
ابیات سوم تا پنجم، به روشنی پدید آمدن کره زمین را مجسم میکند، که کره ای آتشین بود و سپس سرد شد و تری (رطوبت، آب) در آن پدید آمد. هفت سیاره منظومة شمسی بر دوازده برج، کدخدای شدند. (در زمان باستان، هفت سیاره شناخته شده بود). سپس کوهها بر زمین روییدند (چنان که امروز نیز علم میگوید، و هنوز بر بلندی برخی کوهها افزوده میشود)، و رُستنیها (گیاهان) سر سوی بالا کشیدند.
پژوهش هاي استاد #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
💫⚖️
#چرخه_عدالت_درشاهنامه⚖️
💫⚖️
بهردوم
🤴
🔸#شهریاری_بد: این نوع نظام، در برابر نظام سیاسی مطلوب، قد علم میکند و بر پایه #دروغ / دروگ استوار است که شامل تمام رذایل اخلاقی میباشد. بر پایه دروگ، جامعهای ترسیم میشود که در وضعیت بحرانی و نابسامانی قرار دارد و این شرایط، فقط در سایه یک شهریار بد، قابل تحقق است.
در واقع، بحران و نابسامانی درون 🔺شهریار بد، بر اثر صفات ناپسندیده به جامعه منتقل میگردد. بدمنشی، نابخردی، آزمندی، خشم، خودکامگی از ویژگیهای درونی این شهریاران میباشد. در نتیجه این گونه رفتارها ویرانی، ناامنی، تباهی و غارت رخ میدهد.
سرزمین شهریار بد، سرزمین تیرگی و قلمرو اهریمن است و در شاهنامه، توران نام دارد.
🔻#فردوسی، ده صفت را با عنوان ده دیو بر میشمرد. آز، نیاز، رشک، ننگ، کین، خشم، سخنچینی، دورویی، ناپاک دینی، (بیدانشی) و ناسپاسی. وقتی روان انسان در دست اینان باشد، روشنی و فروغ میمیرد و انسان در ظلمات گم میشود.
▪️تأسیس شهریاری بد در شاهنامه، به زمان #فریدون بر میگردد. فریدون، جهان را به سه بخش و بین پسران خود سلم، تور و ایرج تقسیم کرد. سلم و تور بر ایرج رشک بردند و به جنگ با ایرج برخاستند و درون آنان در آز و طمع غرق گشت و او را کشتند.
🔺بدین ترتیب در اثر آتش رشک و آز به بدی گراییدند و قلمرو خود را در تاریکی و ظلمت فرو بردند. روان تاریک، جایگاه اهریمن است و غم و اندوه در آن جای دارد.
خداوند در برابر این صفات یا دیوان، سلاح خرد را در اختیار انسان قرار داده تا دست آنان را از روان خود کوتاه گرداند و راهنمای جانش باشد. شهریار نیک در اثر روان پاک خود، از این سلاح برخوردار است. واژه عدل و #داد، یکی از واژگان کلیدی در شاهنامه و مهمترین صفت شهریار نیک است که شامل تمام صفات دیگر نیز میشود. به منظور بیان و بررسی این واژه، درصدد هستیم که آن را با ترسیم چرخه عدالت تشریح كنيم.
ادامه دارد...💫⚖️
@sobhosher
#چرخه_عدالت_درشاهنامه⚖️
💫⚖️
بهردوم
🤴
🔸#شهریاری_بد: این نوع نظام، در برابر نظام سیاسی مطلوب، قد علم میکند و بر پایه #دروغ / دروگ استوار است که شامل تمام رذایل اخلاقی میباشد. بر پایه دروگ، جامعهای ترسیم میشود که در وضعیت بحرانی و نابسامانی قرار دارد و این شرایط، فقط در سایه یک شهریار بد، قابل تحقق است.
در واقع، بحران و نابسامانی درون 🔺شهریار بد، بر اثر صفات ناپسندیده به جامعه منتقل میگردد. بدمنشی، نابخردی، آزمندی، خشم، خودکامگی از ویژگیهای درونی این شهریاران میباشد. در نتیجه این گونه رفتارها ویرانی، ناامنی، تباهی و غارت رخ میدهد.
سرزمین شهریار بد، سرزمین تیرگی و قلمرو اهریمن است و در شاهنامه، توران نام دارد.
🔻#فردوسی، ده صفت را با عنوان ده دیو بر میشمرد. آز، نیاز، رشک، ننگ، کین، خشم، سخنچینی، دورویی، ناپاک دینی، (بیدانشی) و ناسپاسی. وقتی روان انسان در دست اینان باشد، روشنی و فروغ میمیرد و انسان در ظلمات گم میشود.
▪️تأسیس شهریاری بد در شاهنامه، به زمان #فریدون بر میگردد. فریدون، جهان را به سه بخش و بین پسران خود سلم، تور و ایرج تقسیم کرد. سلم و تور بر ایرج رشک بردند و به جنگ با ایرج برخاستند و درون آنان در آز و طمع غرق گشت و او را کشتند.
🔺بدین ترتیب در اثر آتش رشک و آز به بدی گراییدند و قلمرو خود را در تاریکی و ظلمت فرو بردند. روان تاریک، جایگاه اهریمن است و غم و اندوه در آن جای دارد.
خداوند در برابر این صفات یا دیوان، سلاح خرد را در اختیار انسان قرار داده تا دست آنان را از روان خود کوتاه گرداند و راهنمای جانش باشد. شهریار نیک در اثر روان پاک خود، از این سلاح برخوردار است. واژه عدل و #داد، یکی از واژگان کلیدی در شاهنامه و مهمترین صفت شهریار نیک است که شامل تمام صفات دیگر نیز میشود. به منظور بیان و بررسی این واژه، درصدد هستیم که آن را با ترسیم چرخه عدالت تشریح كنيم.
ادامه دارد...💫⚖️
@sobhosher
Telegram
attach 📎
ای جاعل عزیز که جانم فدای تو
قربان دست و پنجه و آن جعلهای تو...
#آزاده_شریفی
🔸وقتى #دروغ اطرافمان را پر كند پيدا كردن حقيقت و #درستى مثل سوزن در انبار كاه دشوار ميشود
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم
◀️ #كانال_جعليات منبع بسيار خوبى براى مراجعه و اطمينان از اصالت مطالب است.
@jaliyat ⬅️
@sobhosher
قربان دست و پنجه و آن جعلهای تو...
#آزاده_شریفی
🔸وقتى #دروغ اطرافمان را پر كند پيدا كردن حقيقت و #درستى مثل سوزن در انبار كاه دشوار ميشود
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم
◀️ #كانال_جعليات منبع بسيار خوبى براى مراجعه و اطمينان از اصالت مطالب است.
@jaliyat ⬅️
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#دروغ ، #دروج در اوستا، همان است كه در فارسی امروزين به دروغ تبديل شده است و مانند كليدواژگان بنيادينِ ديگرِ دوران مهمِ ميان زرتشت تا داريوش از ديرپاترين واژگانِ باقيمانده در زبان فارسی نيز هست. اين واژه به همراه كلماتی مانند بوم، شادی، مردم و مينو، از كهنترين واژگانی هستند كه با دلالتی كمابيش پايدار در طول سه هزاره به بقای خود ادامه دادهاند و بنابراين، در كل زبانهای انسانی، استثنايی محسوب میشوند.
#دروج، واژهايست اوستايی كه به همين شكل در ساير زبانهای ايرانی شرقی نيز رواج داشته است. ريشهی اصلی آن در زبانِ پيشهندواروپايی، dhrougho بوده كه از آن اسمِ dhrugh به معنای آسيب، زيان و «پيامدِ زيانبارِ رفتاری ارادی» ساخته شده است.
اين بنِ اوليه در زبانهای آريايی به اشكالی كمابيش يكسان دگرديسی يافته است. در اوستايی، اسم دروج و درَگوئَه agOard (draoga) را داشتهايم كه در متون گاهانی به خوبی حفظ شده است. همين واژه در پارسی باستان كه به اوستايی بسيار نزديک است، دوروج/ دوروغ (duruj) و دْرَئوگَه (drauga) تبديل شده و اسم «دروخش» از آن ساخته میشده است. در هر دوی اين زبانها، دروغ به معنايی شبيه به امروز با سخن و كلام پيوند داشته و حرفِ نادرست و گمراهكننده را نشان میداده است.و به معنای آسيبِ ناشی از بدخواهی و نيتِ بد نيز وجود داشته است.
در زبانهای اروپايی شمالی نيز بقايای اين واژه با دلالتی ايرانی باقی مانده است. چنانكه حتی امروز نيز در آلمانی، فعل trugen به معنای فريبدادن را داريم.
ادامه دارد…
✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#دروغ ، #دروج در اوستا، همان است كه در فارسی امروزين به دروغ تبديل شده است و مانند كليدواژگان بنيادينِ ديگرِ دوران مهمِ ميان زرتشت تا داريوش از ديرپاترين واژگانِ باقيمانده در زبان فارسی نيز هست. اين واژه به همراه كلماتی مانند بوم، شادی، مردم و مينو، از كهنترين واژگانی هستند كه با دلالتی كمابيش پايدار در طول سه هزاره به بقای خود ادامه دادهاند و بنابراين، در كل زبانهای انسانی، استثنايی محسوب میشوند.
#دروج، واژهايست اوستايی كه به همين شكل در ساير زبانهای ايرانی شرقی نيز رواج داشته است. ريشهی اصلی آن در زبانِ پيشهندواروپايی، dhrougho بوده كه از آن اسمِ dhrugh به معنای آسيب، زيان و «پيامدِ زيانبارِ رفتاری ارادی» ساخته شده است.
اين بنِ اوليه در زبانهای آريايی به اشكالی كمابيش يكسان دگرديسی يافته است. در اوستايی، اسم دروج و درَگوئَه agOard (draoga) را داشتهايم كه در متون گاهانی به خوبی حفظ شده است. همين واژه در پارسی باستان كه به اوستايی بسيار نزديک است، دوروج/ دوروغ (duruj) و دْرَئوگَه (drauga) تبديل شده و اسم «دروخش» از آن ساخته میشده است. در هر دوی اين زبانها، دروغ به معنايی شبيه به امروز با سخن و كلام پيوند داشته و حرفِ نادرست و گمراهكننده را نشان میداده است.و به معنای آسيبِ ناشی از بدخواهی و نيتِ بد نيز وجود داشته است.
در زبانهای اروپايی شمالی نيز بقايای اين واژه با دلالتی ايرانی باقی مانده است. چنانكه حتی امروز نيز در آلمانی، فعل trugen به معنای فريبدادن را داريم.
ادامه دارد…
✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#دروغ
درمیان متون ، بیتردید مهمترین متن نبشتهٔ #بیستون است.
این در ضمن کهنترین نبشتهای هم هست که در آن به #دروغ پرداخته شده و #اولین متن سیاسی جهان است که مفهوم دروغ را در مقام کلیدواژهای تعریفشده و روشن به کار گرفته است.
با یک نگاه به بیستون، میتوان دریافت که داریوش هنگام آمادهسازی متن یادشده، به روشنی چارچوبی زرتشتی را در ذهن داشته است، هرچند گویا با توجه به رواداری دینی چشمگیرش، خود زرتشتی متعصبی نبوده است.
نخستین اشاره به دروغ در بیستون به زمانی مربوط میشود که از کردارهای کمبوجیه سخن در میان است . در آنجاست که #داریوش میگوید کمبوجیه برادرش بردیا را پنهانی کشت، و خود به مصر لشکر کشید، و در این هنگام«دروغ در پارس و ماد و بقیهٔ سرزمینها زیاد شد.
🔺کلمهٔ دروغ به شکلی معنادار در پایان نبشتهٔ بیستون نیز بارها تکرار میشود ، در جاییکه داریوش از کسی که نبشته را میخواند، خواسته تا آن را خراب نکند و محتوایش را به اطلاع دیگران برساند، و تأکید کرده که سخنانش را دروغ ندانند.
داریوش در چندجا بر این نکته که سخنانش راست بوده و نه دروغ تأکید کرده است. این تأکید بیشتر در جاهایی است که به کارهای بزرگ و بینظیرش اشاره میکند. بهعنوان نمونه، وقتی میگوید در یک سال همهٔ شورشیان را شکست داده، تأکید دارد که دروغ نمیگوید، و در جای دیگر اشاره میکند که کردارهای بزرگ دیگری هم از او سر زده که از بیم دروغگو پنداشته شدنش، آنها را نقل نکرده است.
ادامه دارد…
✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#دروغ
درمیان متون ، بیتردید مهمترین متن نبشتهٔ #بیستون است.
این در ضمن کهنترین نبشتهای هم هست که در آن به #دروغ پرداخته شده و #اولین متن سیاسی جهان است که مفهوم دروغ را در مقام کلیدواژهای تعریفشده و روشن به کار گرفته است.
با یک نگاه به بیستون، میتوان دریافت که داریوش هنگام آمادهسازی متن یادشده، به روشنی چارچوبی زرتشتی را در ذهن داشته است، هرچند گویا با توجه به رواداری دینی چشمگیرش، خود زرتشتی متعصبی نبوده است.
نخستین اشاره به دروغ در بیستون به زمانی مربوط میشود که از کردارهای کمبوجیه سخن در میان است . در آنجاست که #داریوش میگوید کمبوجیه برادرش بردیا را پنهانی کشت، و خود به مصر لشکر کشید، و در این هنگام«دروغ در پارس و ماد و بقیهٔ سرزمینها زیاد شد.
🔺کلمهٔ دروغ به شکلی معنادار در پایان نبشتهٔ بیستون نیز بارها تکرار میشود ، در جاییکه داریوش از کسی که نبشته را میخواند، خواسته تا آن را خراب نکند و محتوایش را به اطلاع دیگران برساند، و تأکید کرده که سخنانش را دروغ ندانند.
داریوش در چندجا بر این نکته که سخنانش راست بوده و نه دروغ تأکید کرده است. این تأکید بیشتر در جاهایی است که به کارهای بزرگ و بینظیرش اشاره میکند. بهعنوان نمونه، وقتی میگوید در یک سال همهٔ شورشیان را شکست داده، تأکید دارد که دروغ نمیگوید، و در جای دیگر اشاره میکند که کردارهای بزرگ دیگری هم از او سر زده که از بیم دروغگو پنداشته شدنش، آنها را نقل نکرده است.
ادامه دارد…
✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#دروغ
مفهوم دروغ وقتی روشنتر میشود که به نبشتهٔ نقش رستم بنگریم و به متن بسیار مهمی بپردازیم که داریوش در آن خودانگارهٔ خویش را به عنوان شاه آرمانی برای آیندگان ثبت کرده است. در این متن که ارزش فراوان دارد و جای بحث بسیار، داریوش میگوید که دوست راستی است،
و با دروغگو دوست نیست.
عبارتی که در اینجا به کار گرفته است، دقیقا ترجمهٔ همان بند اوستاست که به دوستی با راستی (اشه-ارته) و دشمنی با دروغزن (پیروان دروج) سفارش میکند.
در این کتیبه، داریوش تاحدودی منظور خویش از دشمنی با دروغ را نیز روشن کرده است،
بهعنوان نمونه گفته که
از خشم و تندخویی پرهیز میکند و سخن مردمان را زود باور نمیکند و کسی را بیدلیل مجازات نمیکند و مانع ستم توانا بر ناتوان و ناتوان بر توانا میشود،
که توجه به این دومی و قایل شدن این تمایز در تاریخ اندیشهٔ سیاسی و سیر تحول مفهوم عدالت بسیار اهمیت دارد.
ادامه دارد…
✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#دروغ
مفهوم دروغ وقتی روشنتر میشود که به نبشتهٔ نقش رستم بنگریم و به متن بسیار مهمی بپردازیم که داریوش در آن خودانگارهٔ خویش را به عنوان شاه آرمانی برای آیندگان ثبت کرده است. در این متن که ارزش فراوان دارد و جای بحث بسیار، داریوش میگوید که دوست راستی است،
و با دروغگو دوست نیست.
عبارتی که در اینجا به کار گرفته است، دقیقا ترجمهٔ همان بند اوستاست که به دوستی با راستی (اشه-ارته) و دشمنی با دروغزن (پیروان دروج) سفارش میکند.
در این کتیبه، داریوش تاحدودی منظور خویش از دشمنی با دروغ را نیز روشن کرده است،
بهعنوان نمونه گفته که
از خشم و تندخویی پرهیز میکند و سخن مردمان را زود باور نمیکند و کسی را بیدلیل مجازات نمیکند و مانع ستم توانا بر ناتوان و ناتوان بر توانا میشود،
که توجه به این دومی و قایل شدن این تمایز در تاریخ اندیشهٔ سیاسی و سیر تحول مفهوم عدالت بسیار اهمیت دارد.
ادامه دارد…
✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher