http://jameeirani.ir/مدرنیته-جایگاه-سنت-را-تعیین-میکند/
گفت وگوی جذاب با زنده یاد #داریوش_شایگان به مناسبت انتشار «پنج اقلیم حضور»
نگاهی متفاوت به شاعرانگی در ایران
🔘🔘
پ،نوشت: به نظر شما جنگ رستم و سهراب به شکلی رمز استوره ی جنگ سنت و مدرنیته نمی تواند باشد؟
@sobhosher
گفت وگوی جذاب با زنده یاد #داریوش_شایگان به مناسبت انتشار «پنج اقلیم حضور»
نگاهی متفاوت به شاعرانگی در ایران
🔘🔘
پ،نوشت: به نظر شما جنگ رستم و سهراب به شکلی رمز استوره ی جنگ سنت و مدرنیته نمی تواند باشد؟
@sobhosher
#يك_برگ_كتاب
#خیام میگوید این جهان نه آغازی دارد و نه پایانی. همه چیز گذراست.
مرگ در هر لحظه و آن در کمین است، در سرشارترین آنات زندگی بیرحمانه از کمینگاه خود برون میجهد و به ما میگوید:«من اینجایم».
همه چیز محکوم به فناست. این دسته که بر گردن کوزه است پیش از این دست نوازشگری بوده است بر گردن زیبارویی فتّان. آن کاخها که زمانی به گنبد آسمان فخر میفروختند، و بهرام در آنها جام میِ گلگون را را بلند میکرد، اکنون تلّی ویراناند.
دوزخ جز شرری از رنج بیهودهی ما نیست و بهشت همین لحظهی والای آسایش ماست:
🔅دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
🔅فردوس دمی ز وقت آسوده ماست
جهانی که خیام ترسیم میکند در خارج از حیطهی مذهب و اسطوره قرار دارد. در این جهان نه از عوالم کشف و شهود، از آنگونه که نزد #حافظ سراغ داریم و نوعی جغرافیای هستی را به دست میدهد، خبریست و نه از بیخودی #مولانا که از طریق جریان سیلآسای صُوَر، جان را به سوی «هفت پردهی افلاک» بر میکشد اثری؛ نه از حکمت عملی #سعدی در آن نشانیست و نه از خاطرهی اساطیری #فردوسی نمونهای. این جهان، جهانیست بیرون از صورتها و الگوهای ازلی، بیرون از حیطهی ادیان و مختصاتش، از عروج و رستاخیز و معاد. جهانیست برهوت که معنایش را از عریانیاش میگیرد.
#خیام از نقطهی صفر آغاز میکند: از منطقهی خنثایی که در آنجا همهی خاطرهها زدوده شدهاند، همهی عقایدِ پیشپنداشته، همهی «ما تقدّم»های فلسفی، کنار رفتهاند، نقطهی پوچی نگاهی سرشار از حیرتی مدام. اما نگاهی نسبتاً سرد و یخزده، بسکه بصیرتی که از آن سرشار است بُرنده و بیمهر است. این نگاه به نوعی بدبینی وجودی منتهی میشود که از سر یأس و نومیدی نیست، بلکه از بیاعتنایی فاخر کسی حکایت دارد که پشت سکه، یا روی دیگر امور را میبیند. یعنی نگاه کسی که، در جایی که دیگران صورتهای آرامشبخش و نشانههای آشنا میبینند، جز خلأ و پوچی نمییابد. با پردهدری خیام فقر محتوا آشکار میشود، فقری چنان متراکم، و به ویژه چنان پربار از عدم و سرشار از غیبت، که بیمعنایی، خود واضِع و موزّعِ همه معناها میشود.
جهان دو دروازه دارد: از دری به درون میآییم، و از در دیگر بهدر میشویم. انسان میان دو عدم گرفتار است. و این امر ناشی از نقصی است که در ذات چیزها، در بیهودگی ذاتی و ازلی جهان، مستقر است.
میان این دو عدم، حُلّه هستی از رنج بافته شده است، اما رنجی چنان اساسی که به نوعی پردهی بنیاد وجود را تشکیل میدهد، چراکه وجود جز بازتولید نیست:
🔅ناآمدگان اگر بدانند که ما
🔅از دهر چه میکشیم نایند هنوز
✍🏻: #داریوش_شایگان،
📚: #پنج_اقلیم_حضور. مقاله « #خیام: لحظههای برقآسای حضور».
#۲۸اردیبهشت روز #خیام
ریاضیدان، منجم، شاعر، فیلسوف والای ایرانی یاد و نامش جاودان💐
@sobhosher
#خیام میگوید این جهان نه آغازی دارد و نه پایانی. همه چیز گذراست.
مرگ در هر لحظه و آن در کمین است، در سرشارترین آنات زندگی بیرحمانه از کمینگاه خود برون میجهد و به ما میگوید:«من اینجایم».
همه چیز محکوم به فناست. این دسته که بر گردن کوزه است پیش از این دست نوازشگری بوده است بر گردن زیبارویی فتّان. آن کاخها که زمانی به گنبد آسمان فخر میفروختند، و بهرام در آنها جام میِ گلگون را را بلند میکرد، اکنون تلّی ویراناند.
دوزخ جز شرری از رنج بیهودهی ما نیست و بهشت همین لحظهی والای آسایش ماست:
🔅دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
🔅فردوس دمی ز وقت آسوده ماست
جهانی که خیام ترسیم میکند در خارج از حیطهی مذهب و اسطوره قرار دارد. در این جهان نه از عوالم کشف و شهود، از آنگونه که نزد #حافظ سراغ داریم و نوعی جغرافیای هستی را به دست میدهد، خبریست و نه از بیخودی #مولانا که از طریق جریان سیلآسای صُوَر، جان را به سوی «هفت پردهی افلاک» بر میکشد اثری؛ نه از حکمت عملی #سعدی در آن نشانیست و نه از خاطرهی اساطیری #فردوسی نمونهای. این جهان، جهانیست بیرون از صورتها و الگوهای ازلی، بیرون از حیطهی ادیان و مختصاتش، از عروج و رستاخیز و معاد. جهانیست برهوت که معنایش را از عریانیاش میگیرد.
#خیام از نقطهی صفر آغاز میکند: از منطقهی خنثایی که در آنجا همهی خاطرهها زدوده شدهاند، همهی عقایدِ پیشپنداشته، همهی «ما تقدّم»های فلسفی، کنار رفتهاند، نقطهی پوچی نگاهی سرشار از حیرتی مدام. اما نگاهی نسبتاً سرد و یخزده، بسکه بصیرتی که از آن سرشار است بُرنده و بیمهر است. این نگاه به نوعی بدبینی وجودی منتهی میشود که از سر یأس و نومیدی نیست، بلکه از بیاعتنایی فاخر کسی حکایت دارد که پشت سکه، یا روی دیگر امور را میبیند. یعنی نگاه کسی که، در جایی که دیگران صورتهای آرامشبخش و نشانههای آشنا میبینند، جز خلأ و پوچی نمییابد. با پردهدری خیام فقر محتوا آشکار میشود، فقری چنان متراکم، و به ویژه چنان پربار از عدم و سرشار از غیبت، که بیمعنایی، خود واضِع و موزّعِ همه معناها میشود.
جهان دو دروازه دارد: از دری به درون میآییم، و از در دیگر بهدر میشویم. انسان میان دو عدم گرفتار است. و این امر ناشی از نقصی است که در ذات چیزها، در بیهودگی ذاتی و ازلی جهان، مستقر است.
میان این دو عدم، حُلّه هستی از رنج بافته شده است، اما رنجی چنان اساسی که به نوعی پردهی بنیاد وجود را تشکیل میدهد، چراکه وجود جز بازتولید نیست:
🔅ناآمدگان اگر بدانند که ما
🔅از دهر چه میکشیم نایند هنوز
✍🏻: #داریوش_شایگان،
📚: #پنج_اقلیم_حضور. مقاله « #خیام: لحظههای برقآسای حضور».
#۲۸اردیبهشت روز #خیام
ریاضیدان، منجم، شاعر، فیلسوف والای ایرانی یاد و نامش جاودان💐
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ماریان عزیزم، نوشته بودی: «آیا دنیاهای ما آنقدر انطباقناپذیرند؟» این پرسش مدتهاست که ذهن مرا به خود مشغول کرده است.
یادت میآید پس از سپری شدن چند روز خوش در اینجا، چقدر در برابر مسائل مختلف شوکه میشدی؟ شرایط نابرابر زنان و مردان، آشفتگی ردهبندیها، هرجومرج ناشی از شرایط مبهم، دوپهلو بودن قضاوتهای عجولانه؛ اینها همه تو را پس میزد. میگفتی «خدای من! چگونه میتوان در این هزارتوی تقاطعها، گریزگاه روشنی پیدا کرد؟
چطور میشود شرایط اجتماعی را تعیین و تعریف کرد مادام که مثل رملهای شنی صحرا دائم جابهجا میشوند؟»
و چه میتوان گفت از دوستیهایی که در گذار از حساسیتهای انفجاری زمانه به هم پیوند میخورند و گسسته میشوند،
✍🏻: #داریوش_شایگان فراخور زادروزش💐 (۴ بهمن۱۳۱۳) فیلسوف، هندشناس، نویسنده و
شاعر ایرانی بود که آثار او به دو زبان فارسی و فرانسوی موجود است.
📚: سرزمین سرابها رمانی نامهنگارانه به زبان فرانسوی است. این کتاب که از آخرین آثار شایگان است ، به تجربهها و دغدغههای او دربارهٔ فرهنگهای شرقی و غربی، ایرانی و فرانسوی، از زبان کاوه (مردی ایرانی) و مارین (زنی فرانسوی) میپردازد. این کتاب برندهٔ جایزه ادبی آسیا از سوی انجمن نویسندگان فرانسویزبان شد .
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ماریان عزیزم، نوشته بودی: «آیا دنیاهای ما آنقدر انطباقناپذیرند؟» این پرسش مدتهاست که ذهن مرا به خود مشغول کرده است.
یادت میآید پس از سپری شدن چند روز خوش در اینجا، چقدر در برابر مسائل مختلف شوکه میشدی؟ شرایط نابرابر زنان و مردان، آشفتگی ردهبندیها، هرجومرج ناشی از شرایط مبهم، دوپهلو بودن قضاوتهای عجولانه؛ اینها همه تو را پس میزد. میگفتی «خدای من! چگونه میتوان در این هزارتوی تقاطعها، گریزگاه روشنی پیدا کرد؟
چطور میشود شرایط اجتماعی را تعیین و تعریف کرد مادام که مثل رملهای شنی صحرا دائم جابهجا میشوند؟»
و چه میتوان گفت از دوستیهایی که در گذار از حساسیتهای انفجاری زمانه به هم پیوند میخورند و گسسته میشوند،
✍🏻: #داریوش_شایگان فراخور زادروزش💐 (۴ بهمن۱۳۱۳) فیلسوف، هندشناس، نویسنده و
شاعر ایرانی بود که آثار او به دو زبان فارسی و فرانسوی موجود است.
📚: سرزمین سرابها رمانی نامهنگارانه به زبان فرانسوی است. این کتاب که از آخرین آثار شایگان است ، به تجربهها و دغدغههای او دربارهٔ فرهنگهای شرقی و غربی، ایرانی و فرانسوی، از زبان کاوه (مردی ایرانی) و مارین (زنی فرانسوی) میپردازد. این کتاب برندهٔ جایزه ادبی آسیا از سوی انجمن نویسندگان فرانسویزبان شد .
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher