Forwarded from اتچ بات
#رستم افسانه یا حقیقت؟
به طور مسلم، معلوم نیست که داستان رستم از چه زمانى وارد زبان فارسى شده است. محققان و مورخان حدسهاى بسیار زده اند. در اوستا، کتاب دینى زردشت، نامى از رستم و زال نیامده است و درست هم همین است؛ زیرا که #رستم دین #بهى را نپذیرفت و دعوت اسفندیار هم براى ورود او به این دین مؤثر نیفتاد و تا آخر در آیین #مهرى باقى ماند. البته، باید گفت که همهی این حدسها فرضیهاى بیش نیست. در متن #پهلوى بندهشن، همچنین در #کتاب «درخت آسوریک»، از رستم نام برده شده است. بدون تردید، داستان رستم یک داستان حماسى ملى است، در مقابل روایات دینى عصر گشتاسب و اسفندیار. بعضى گفته اند رستم همان #گرشاسب است، زیرا تمام صفات این دو نفر نزدیکى بسیار به هم دارند و محققان، داستان زال و رستم را با داستان گرشاسب از هم جدا نمیدانند و ریشهی داستان او را در #فرهنگ_ملى و محلى مردم #سیستان یا #زرنگ یا #نیمروز جستجو میکنند و آن را بازمانده زمانى میدانند که سیستان در تصرف اقوام سکایى بوده است.
حکایت رستم در عصر ساسانى در بین مردم موجود و رایج بوده و حتى در صدر اسلام این داستان و داستانهاى دیگر ایرانى توسط شخصى به نام «نضربن حارث» یا حارثه در مکه روایت میشد. نضر بن حارثه این داستانها را از مردم بین النهرین فراگرفته بود. بنابراین، باید گفت که داستان رستم نه تنها در مشرق ایران بلکه در مغرب این سرزمین نیز رواج داشته است. اما بعضى از محققان، فرضیهی سکایى بودن داستان رستم را قابل تردید مىدانند، زیرا فارسى بودن نام رستم فرضیهی سکایى بودن داستان رامنتفى میسازد. پس، داستان رستم باید مربوط به پیش از زمان تسلط سکاها بر سیستان باشد، که از مشرق ایران به این سرزمین تاخته بودند؛ و قطعاً این داستان مربوط به چندین قرن قبل از ساسانیان است، به طورى که در عصرساسانى، این داستان کاملاً شناختهشده و مشهور بوده است. به احتمال زیاد رستم مانند بعضى از پهلوانان دیگر شاهنامه– مثل گیو، گودرز و بیژن و میلاد– از سرداران و پهلوانان عصر اشکانى بوده است، که در سیستان داراى قدرت بسیار بوده اند. اگر چنین باشد، رستم، علاوه بر یک وجود افسانه اى و حماسى، یک شخصیت تاریخى نیز است که، به تدریج و به مرور زمان، به وجودى افسانه اى و حماسى تبدیل شده است و تمام خصلتهاى پهلوانى در وجود او گرد آمده است. اما چون مدارک و اسناد عصر اشکانى به دست ما نرسیده و ساسانیان تمام آثار #اشکانیان را از بین برده اند، آنچنان که باید و شاید از شخصیت تاریخى رستم اثر چندانى در دست نداریم و باید، مثل سایر قهرمانان و شاهان افسانه اى شاهنامه، به وجود افسانه اى او قناعت کنیم. اما این دلیل، انکار وجود تاریخى او به سبب نبودن مدارک و اسناد نمىتواند باشد و اگر، با شک و تردید، وجود تاریخى او را بپذیریم، باید قبول کنیم که این وجود غیر از شخصیت افسانه اى او است، که ششصد سال عمر کرد و هفتاد گز قد داشت و قدرت و زور خود را نزد سیمرغ به امانت مىگذاشت و هنگام راه رفتن تا زانو در گل فرو مىرفت؛ زیرا که او هم خود از عجایب روزگار بود و هم رخش او؛ و نکته آخر اینکه، اسطوره و افسانه، مخصوص دوره اى است خاص و مردمانى خاص، که با اسطوره و افسانه هاى خود مىزیسته اند و ما امروز زندگى و خط سیر حیات مردم هزاران سال پیش و آمال و آرزوهاى آنها را در لابلاى افسانه ها و اساطیر آنان درمىیابیم.
نگاره ی رستم اثر : #داریوش_صباغ
@sobhosher
به طور مسلم، معلوم نیست که داستان رستم از چه زمانى وارد زبان فارسى شده است. محققان و مورخان حدسهاى بسیار زده اند. در اوستا، کتاب دینى زردشت، نامى از رستم و زال نیامده است و درست هم همین است؛ زیرا که #رستم دین #بهى را نپذیرفت و دعوت اسفندیار هم براى ورود او به این دین مؤثر نیفتاد و تا آخر در آیین #مهرى باقى ماند. البته، باید گفت که همهی این حدسها فرضیهاى بیش نیست. در متن #پهلوى بندهشن، همچنین در #کتاب «درخت آسوریک»، از رستم نام برده شده است. بدون تردید، داستان رستم یک داستان حماسى ملى است، در مقابل روایات دینى عصر گشتاسب و اسفندیار. بعضى گفته اند رستم همان #گرشاسب است، زیرا تمام صفات این دو نفر نزدیکى بسیار به هم دارند و محققان، داستان زال و رستم را با داستان گرشاسب از هم جدا نمیدانند و ریشهی داستان او را در #فرهنگ_ملى و محلى مردم #سیستان یا #زرنگ یا #نیمروز جستجو میکنند و آن را بازمانده زمانى میدانند که سیستان در تصرف اقوام سکایى بوده است.
حکایت رستم در عصر ساسانى در بین مردم موجود و رایج بوده و حتى در صدر اسلام این داستان و داستانهاى دیگر ایرانى توسط شخصى به نام «نضربن حارث» یا حارثه در مکه روایت میشد. نضر بن حارثه این داستانها را از مردم بین النهرین فراگرفته بود. بنابراین، باید گفت که داستان رستم نه تنها در مشرق ایران بلکه در مغرب این سرزمین نیز رواج داشته است. اما بعضى از محققان، فرضیهی سکایى بودن داستان رستم را قابل تردید مىدانند، زیرا فارسى بودن نام رستم فرضیهی سکایى بودن داستان رامنتفى میسازد. پس، داستان رستم باید مربوط به پیش از زمان تسلط سکاها بر سیستان باشد، که از مشرق ایران به این سرزمین تاخته بودند؛ و قطعاً این داستان مربوط به چندین قرن قبل از ساسانیان است، به طورى که در عصرساسانى، این داستان کاملاً شناختهشده و مشهور بوده است. به احتمال زیاد رستم مانند بعضى از پهلوانان دیگر شاهنامه– مثل گیو، گودرز و بیژن و میلاد– از سرداران و پهلوانان عصر اشکانى بوده است، که در سیستان داراى قدرت بسیار بوده اند. اگر چنین باشد، رستم، علاوه بر یک وجود افسانه اى و حماسى، یک شخصیت تاریخى نیز است که، به تدریج و به مرور زمان، به وجودى افسانه اى و حماسى تبدیل شده است و تمام خصلتهاى پهلوانى در وجود او گرد آمده است. اما چون مدارک و اسناد عصر اشکانى به دست ما نرسیده و ساسانیان تمام آثار #اشکانیان را از بین برده اند، آنچنان که باید و شاید از شخصیت تاریخى رستم اثر چندانى در دست نداریم و باید، مثل سایر قهرمانان و شاهان افسانه اى شاهنامه، به وجود افسانه اى او قناعت کنیم. اما این دلیل، انکار وجود تاریخى او به سبب نبودن مدارک و اسناد نمىتواند باشد و اگر، با شک و تردید، وجود تاریخى او را بپذیریم، باید قبول کنیم که این وجود غیر از شخصیت افسانه اى او است، که ششصد سال عمر کرد و هفتاد گز قد داشت و قدرت و زور خود را نزد سیمرغ به امانت مىگذاشت و هنگام راه رفتن تا زانو در گل فرو مىرفت؛ زیرا که او هم خود از عجایب روزگار بود و هم رخش او؛ و نکته آخر اینکه، اسطوره و افسانه، مخصوص دوره اى است خاص و مردمانى خاص، که با اسطوره و افسانه هاى خود مىزیسته اند و ما امروز زندگى و خط سیر حیات مردم هزاران سال پیش و آمال و آرزوهاى آنها را در لابلاى افسانه ها و اساطیر آنان درمىیابیم.
نگاره ی رستم اثر : #داریوش_صباغ
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⚜️ #نوروز در زمان #اشکانیان
🌺🌸
🔴دربارهٔ نوروز ( نوروژ ، نکروژ ، نوک روژ) و سنتهای وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از دوره ساسانیان - که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود - وجود نداشت.
🔸با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان بر روی چوب توز و چرم نبشته در 《 کوه مغ تاجیکستان》 و بر سفالنبشتهها - که در خرابهٔ شهر نسا (در ۱۸ کیلومتری شمال غرب عشق آباد) به دست آمد - و با ترجمه و کشف رمز بعضی قسمتهای آن معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دو هزار سال پیش، در آغاز بهاران بودهاست.
🔷از شواهد چنین بر میآید که مراسم نوروز - به ویژه در میان عامهٔ مردم - به صورتی گسترده و با اهمیت جشن گرفته میشدهاست.
《 پورداوود 》دربارهٔ نوروز در این دوره مینویسد:
🔴 " پس از دورهٔ سلوکی هر چند که اشکانیان، اقوام ایرانیتبار و زرتشتی کیش بودند ولی تسلط ۸۰ سالهٔ یونانیان در آنها اثر کرده و در خصوص آداب و رسوم ایرانی بیقید بودند. اما در اواخر این دوره ۴۷۶ ساله دوباره ملیت ایرانی قوت گرفت."
🔷از چگونگی آیین های نوروزی در روزگار اشکانیان آگاهی نداریم ؛ اما می توان اندیشید که برگزاری مراسم نوروز - همانند جشن مهرگان - در نزد همه مردم رایج بوده است.
🔅 #نوروز در یک اثر ادبی
🔸در منظومه زیبای《ویس و رامین》سروده 《فخرالدین اسعد گرگانی》،اشاراتی بسیار کوتاه به مراسم نوروز در دوره اشکانیان شده است.
📚منظومه دلکش ویس و رامین را گرگانی [ در حدود سال۴۴۶هجری] از زبان پهلوی به پارسی دری برگردانیده است. این داستان مربوط به دوره اشکانیان است.
🌸🌼
@sobhosher
🌺🌸
🔴دربارهٔ نوروز ( نوروژ ، نکروژ ، نوک روژ) و سنتهای وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از دوره ساسانیان - که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود - وجود نداشت.
🔸با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان بر روی چوب توز و چرم نبشته در 《 کوه مغ تاجیکستان》 و بر سفالنبشتهها - که در خرابهٔ شهر نسا (در ۱۸ کیلومتری شمال غرب عشق آباد) به دست آمد - و با ترجمه و کشف رمز بعضی قسمتهای آن معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دو هزار سال پیش، در آغاز بهاران بودهاست.
🔷از شواهد چنین بر میآید که مراسم نوروز - به ویژه در میان عامهٔ مردم - به صورتی گسترده و با اهمیت جشن گرفته میشدهاست.
《 پورداوود 》دربارهٔ نوروز در این دوره مینویسد:
🔴 " پس از دورهٔ سلوکی هر چند که اشکانیان، اقوام ایرانیتبار و زرتشتی کیش بودند ولی تسلط ۸۰ سالهٔ یونانیان در آنها اثر کرده و در خصوص آداب و رسوم ایرانی بیقید بودند. اما در اواخر این دوره ۴۷۶ ساله دوباره ملیت ایرانی قوت گرفت."
🔷از چگونگی آیین های نوروزی در روزگار اشکانیان آگاهی نداریم ؛ اما می توان اندیشید که برگزاری مراسم نوروز - همانند جشن مهرگان - در نزد همه مردم رایج بوده است.
🔅 #نوروز در یک اثر ادبی
🔸در منظومه زیبای《ویس و رامین》سروده 《فخرالدین اسعد گرگانی》،اشاراتی بسیار کوتاه به مراسم نوروز در دوره اشکانیان شده است.
📚منظومه دلکش ویس و رامین را گرگانی [ در حدود سال۴۴۶هجری] از زبان پهلوی به پارسی دری برگردانیده است. این داستان مربوط به دوره اشکانیان است.
🌸🌼
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⚜️ #نوروز در زمان #اشکانیان
🌺🌸
🔴دربارهٔ نوروز ( نوروژ ، نکروژ ، نوک روژ) و سنتهای وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از دوره ساسانیان - که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود - وجود نداشت.
🔸با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان بر روی چوب توز و چرم نبشته در 《 کوه مغ تاجیکستان》 و بر سفالنبشتهها - که در خرابهٔ شهر نسا (در ۱۸ کیلومتری شمال غرب عشق آباد) به دست آمد - و با ترجمه و کشف رمز بعضی قسمتهای آن معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دو هزار سال پیش، در آغاز بهاران بودهاست.
🔷از شواهد چنین بر میآید که مراسم نوروز - به ویژه در میان عامهٔ مردم - به صورتی گسترده و با اهمیت جشن گرفته میشدهاست.
《 پورداوود 》دربارهٔ نوروز در این دوره مینویسد:
🔴 " پس از دورهٔ سلوکی هر چند که اشکانیان، اقوام ایرانیتبار و زرتشتی کیش بودند ولی تسلط ۸۰ سالهٔ یونانیان در آنها اثر کرده و در خصوص آداب و رسوم ایرانی بیقید بودند. اما در اواخر این دوره ۴۷۶ ساله دوباره ملیت ایرانی قوت گرفت."
🔷از چگونگی آیین های نوروزی در روزگار اشکانیان آگاهی نداریم ؛ اما می توان اندیشید که برگزاری مراسم نوروز - همانند جشن مهرگان - در نزد همه مردم رایج بوده است.
🔅 #نوروز در یک اثر ادبی
🔸در منظومه زیبای《ویس و رامین》سروده 《فخرالدین اسعد گرگانی》،اشاراتی بسیار کوتاه به مراسم نوروز در دوره اشکانیان شده است.
📚منظومه دلکش ویس و رامین را گرگانی [ در حدود سال۴۴۶هجری] از زبان پهلوی به پارسی دری برگردانیده است. این داستان مربوط به دوره اشکانیان است.
🌸🌼
@sobhosher
🌺🌸
🔴دربارهٔ نوروز ( نوروژ ، نکروژ ، نوک روژ) و سنتهای وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از دوره ساسانیان - که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود - وجود نداشت.
🔸با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان بر روی چوب توز و چرم نبشته در 《 کوه مغ تاجیکستان》 و بر سفالنبشتهها - که در خرابهٔ شهر نسا (در ۱۸ کیلومتری شمال غرب عشق آباد) به دست آمد - و با ترجمه و کشف رمز بعضی قسمتهای آن معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دو هزار سال پیش، در آغاز بهاران بودهاست.
🔷از شواهد چنین بر میآید که مراسم نوروز - به ویژه در میان عامهٔ مردم - به صورتی گسترده و با اهمیت جشن گرفته میشدهاست.
《 پورداوود 》دربارهٔ نوروز در این دوره مینویسد:
🔴 " پس از دورهٔ سلوکی هر چند که اشکانیان، اقوام ایرانیتبار و زرتشتی کیش بودند ولی تسلط ۸۰ سالهٔ یونانیان در آنها اثر کرده و در خصوص آداب و رسوم ایرانی بیقید بودند. اما در اواخر این دوره ۴۷۶ ساله دوباره ملیت ایرانی قوت گرفت."
🔷از چگونگی آیین های نوروزی در روزگار اشکانیان آگاهی نداریم ؛ اما می توان اندیشید که برگزاری مراسم نوروز - همانند جشن مهرگان - در نزد همه مردم رایج بوده است.
🔅 #نوروز در یک اثر ادبی
🔸در منظومه زیبای《ویس و رامین》سروده 《فخرالدین اسعد گرگانی》،اشاراتی بسیار کوتاه به مراسم نوروز در دوره اشکانیان شده است.
📚منظومه دلکش ویس و رامین را گرگانی [ در حدود سال۴۴۶هجری] از زبان پهلوی به پارسی دری برگردانیده است. این داستان مربوط به دوره اشکانیان است.
🌸🌼
@sobhosher
Telegram
attach 📎