✨ #شهیدانه
🔻 این دفعه به زمین نگاه نمیکنم!
yon.ir/1UAN1
شهید #حاج_احمد_کاظمی تعریف میکند:
شهید حسین خرازی پیش من آمد و گفت: من در این عملیات شهید میشوم.
گفتم: از کجا این حرف را میزنی؟ گفت: میدانم که شهید میشوم. گفتم: علم غیب داری؟
گفت: «نه، چند عملیات قبل یک خمپاره کنار من خورد. من به آسمان رفتم. فرشته ای را دیدم که اسمهای شهدا را مینویسد. یکی یکی اسمها را میخواند و میگفت: وارد شوید. به من رسید گفت: آقای خرازی آمدی؟ حاضری شهید بشوی به بهشت بروی؟
من یک لحظه به زمین نگاه کردم گفتم: اگر یک بار دیگر برگردم بچه ام و همسرم را ببینم خیلی خوب میشود. تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشمهایم را باز کردم دیدم در بیمارستان هستم و دستم قطع شده است.
💠 اما حاج احمد دیگر وابستگی ندارم. دیگر اگر بالا بروم به زمین نگاه نمیکنم».
شهید کاظمی هم میفرمود: من هم دیگر وابستگی ندارم.
... ایشان هم شهید شد.
@soada_ir
🔻🔻🔻
🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور
🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء
⏩ https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
🔻 این دفعه به زمین نگاه نمیکنم!
yon.ir/1UAN1
شهید #حاج_احمد_کاظمی تعریف میکند:
شهید حسین خرازی پیش من آمد و گفت: من در این عملیات شهید میشوم.
گفتم: از کجا این حرف را میزنی؟ گفت: میدانم که شهید میشوم. گفتم: علم غیب داری؟
گفت: «نه، چند عملیات قبل یک خمپاره کنار من خورد. من به آسمان رفتم. فرشته ای را دیدم که اسمهای شهدا را مینویسد. یکی یکی اسمها را میخواند و میگفت: وارد شوید. به من رسید گفت: آقای خرازی آمدی؟ حاضری شهید بشوی به بهشت بروی؟
من یک لحظه به زمین نگاه کردم گفتم: اگر یک بار دیگر برگردم بچه ام و همسرم را ببینم خیلی خوب میشود. تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشمهایم را باز کردم دیدم در بیمارستان هستم و دستم قطع شده است.
💠 اما حاج احمد دیگر وابستگی ندارم. دیگر اگر بالا بروم به زمین نگاه نمیکنم».
شهید کاظمی هم میفرمود: من هم دیگر وابستگی ندارم.
... ایشان هم شهید شد.
@soada_ir
🔻🔻🔻
🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور
🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء
⏩ https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ